خلاصه کتاب شیب نوشته ست گادین
ست گودین ( ست گادین) در این کتاب راهی ساده برای تشخیص اینکه در چه مواقعی باید دست از کار کشید را توضیح می دهد .
ما امروزه می بینیم که سوپراستارها درآمد بسیار بالایی دارند. رستوران‌های عالی مشتری و درآمد زیادی دارند.
وقتی قصد دارید به رستوران بروید سراغ بهترین ها را می گیرید.
شما به دنبال بهترین دکتر می گردید و بهترین‌ها را استخدام می کنید.
بنابراین بهترین بودن پاداش زیادی دارد ما برای بهترین ها هزینه زیادی می پردازیم.
چرا بهترین بودن این‌قدر مهم است؟
چون عده معدودی بهترین می‌شوند. هرکسی نمی تواند بهترین باشد.
اکثر مدارس، کسب و کار ها، رستوران ها و … معمولی هستند.
امروزه کالاها و خدمات به سرعت در حال افزایش هستند .
دنیا روز به روز در حال تخصصی تر شدن است.
پس می‌توان در حوزه کوچکی بهترین شد مثلاً بهترین پیراشکی بدون قند مصنوعی.
همان‌طور که بیان شد، تنها راه موفقیت در بازار بهترین بودن است.
بسیاری از مردم توصیه های موفقیت را کار سخت و زیاد می دانند.
آنها توصیه می کنند بیشتر تلاش کن.
سخت تر کار کن اما خیلی‌ها با این کارها متوسط باقی می‌ماند پس باید چیزی به این نکات اضافه کرد.
این نکته هنر ول کردن کار است
ول کردن کار رمز موفقیت است . تقریباً هر کاری که ارزش انجام دادن داشته باشد دارای شیب است.
یعنی در ابتدا که کار را شروع می‌کنید جذاب و سرگرم کننده است.
با گذشت چند هفته چیزهای جدید یاد می گیرید که همه چیز راحت است ناگهان خود را در شیب می بینید
شیب یعنی زمانی که نیاز است سنجیده تر و سخت‌تر کار کنیم .
شیب تفاوت تکنیک های ساده یک تازه کار و فنون کاربردی یک متخصص است. شیب فاصله بین یک مبتدی و یک حرفه‌ای است.
چگونه شیب را تشخیص دهیم؟
هر کاری که انجام می‌دهید سه حالت دارد
۱- منحنی کار دارای شیب است. یعنی شرایط سختی که هرکسی توان و استراتژی لازم برای عبور از آن را ندارد.
۲- منحنی کار در این حالت دارای بن بست است. بن بست وضعیتی است که با وجود کار زیاد تغییری اتفاق نمی افتد.
نه بهتر می‌شود و نه بدتر. به سرعت از این شغل‌ها خارج شوید
چون بن بست آنها شما را از انجام یک کار دیگر باز می‌دارد وقت خود را در این کارها تلف نکنید.
۳-منحنی کار دارای پرتگاه است. مثل کارهای زیادی که در آینده از بین می روند.
این شغل ها مثل سیگار کشیدن است. افراد به کشیدن سیگار ادامه می دهند تا به پرتگاه می رسند و همه چیز فرو می ریزد.
شغل هایی که دارای منحنی پرتگاه و بن بست به شکست ختم می شوند.
اگر خود را در یکی از این شغل ها دیدید سریع از آن خارج شوید همین حالا.
تنها شغل هایی ارزش تلاش را دارند که دارای شیب هستند.
کسانی که شیب را پشت سر می گذارند همان بهترین ها هستند.
بهترین ها به سراغ چالش ها می روند و از هدف خود دست نمی کشند. این گروه تا رسیدن به قله ادامه می دهند.
رفتارهای افراد در هنگام مواجه شدن با شیب
۱-شجاعانه ترین کار این است که سختی ها را تحمل کنید و تا آخر بروید.
۲-عاقلانه ترین کار این است که اگر از پس گذشت از شیب برنمی آیید اصلاً شروع نکنید.
۳-احمقانه ترین کار این است که کاری را شروع کنید و کمی هم تلاش کنید، وقت و انرژی زیادی صرف کنید و در میانه شیب کارا ول کنید.
اگر می خواهید بهترین باشید از گزینه آخر به شدت دوری کنید.
افراد کمی شجاعانه رفتار می کنند. به همین علت بهترین ها کم هستند.
افراد عاقل انرژی و زمان خود را روی کاری می گذارند که به آن علاقه دارند و در آن مهارت دارند.
قانون دارکوب در مواجه با شیب
دارکوب می‌تواند به هزاران درخت فقط چند ضربه بزند یا اینکه به یک درخت چند هزار ضربه بزند و شامش را تأمین کند.
هنوز هم افراد سخت گیر به موفقیت می رسند چون آنها روی هدف خود تمرکز می‌کنند و پاداش خود را می‌گیرند.
آنهایی که در بدنسازی موفق می شوند چند دقیقه بیشتر از دیگران به تمرین ادامه می‌دهند و همین امر باعث رشد عضلاتشان می شود.
آ
قانون ساده اگر نمی توانید از عهده شیب برایید اصلاً آن را شروع نکنید.
شما باید نسبت به هر کاری که شروع کردید بسیار سخت‌گیر باشید.
شیب بزرگترین دوست شماست با گذر از آن ارزشمند می‌شوید و دیگران از رقابت با شما جا می مانند
چند مثال از چند سیستمهایی که دارای شیب هستند
۱-شیب تولید:
افرادی که در نمایشگاه محلی صنایع دستی دست و پا می‌زنند همان‌هایی هستند که جسارت امکانات یا سرمایه لازم برای ارتقاء کارشان را ندارند
۲-شیب فروش:
جایگاه برتر در فروش حرفه ای از آن کسانی است که تیم فروش قوی و بی‌باکی دارند
۳-شیب تحصیل:
پزشکی که یک سال از عمرش را صرف مطالعه برای گرفتن تخصص می‌کند تا چند دهه از تلاش استفاده می کند.
۴- شیب ریسک:
کار آفرینان موفق تفاوت بین سرمایه‌گذاری برای حرکت هوشمندانه و سرمایه‌گذاری روی چیزی که واقعاً ریسک دارد را درک می‌کنند
۵- شیب روابط :
روابط جدید بسازید حتی اگر در حال حاضر امکان همکاری نداشته باشید افراد کوته بین همواره در فکر استفاده از دیگران هستند
آنها در سختی ها روی روابط سرمایه‌گذاری نکردند
هر کسب و کاری هدف بزرگش این است که چنان شیبی ایجاد کند که رقبا اصلاً نتواند به او برسد.
مثل شرکت مایکروسافت که چنان استانداردهای گذاشت که هیچ کس نتواند ورد یا اکسل را به چالش بکشاند مگر اینکه ویندوز عوض شود
به ول کردن کار به چشم یک فرصت نگاه کنید.
باید یاد بگیرید کارهایی که برای شما اهمیت ندارند یا مهارت و توانایی شما در آن کارها معمولی و متوسط است را ول کنید .
اگر می دانید در کاری نمی توانید بهترین باشید اصلاً وارد آن نشوید تا زمانی که از شیب عبور نکنید،
تلاش هایتان به نتیجه نمی رسند گذشتن از شیب بهترین استراتژی افراد موفق است.
تجارت های موفقی که امروزه می بینیم، یک شبه به این جایگاه نرسیدند.
آنها چندین بار اشتباه کردند و راه های جدید را امتحان کردند شاید صدها محصول را نابود کردند.
آنها تصمیم گرفتند که در یک بازار بمانند و تمام تلاش خود را برای بهبود کالا یا خدمات و رضایت مشتری انجام دهد.
آنها رنج کوتاه مدت را به خاطر مزایای بلند مدتش تحمل کردند.
افزایش انگیزه در مواجه با شیب
برای افزایش انگیزه بسیار مهم است که منافع بلندمدت را مدام تکرار کنید.
اگر بتوانید روز فارغ التحصیلی را مدام تجسم کنید تحمل یک کلاس کسل‌کننده آسان تر خواهد بود.
افراد با پشتکار و سرسخت قادرند روشنایی آخر کار را در ذهنشان مجسم کنند در حالی که دیگران نمی توانند این کار را بکنند.
افراد موفق اگر در پایان کار موفقیتی در کار نباشد. آن کار را می‌کنند.
– اگر قرار نیست بهترین شوید همین حالا کارتان را بکنید
-اگر مسیرتان به بن‌بست ختم می شود حتماً کارتان را می‌کنید
-اگر در انتهای مسیر تام پرتگاه است حتماً کارتان را ول کنید
– اگر در مسیری قراردادید که شیب ندارد حتماً کارتان را ول کنید.
مردم اغلب با یک شغل بد یا یک کار سنگین کنار می آیند.
این افراد هرگز به درآمد فوق‌العاده نمی رسند.
کنار آمدن با شغل اتلاف انرژی و وقت است و ول کردن کار از کنار آمدن با آن بهتر است.
چون با ول کردن آن، وارد حرفه ای می شوید که می توانید در آن بهترین باشید.
ببینید در شیب قرار دارید؟
شما در یک شغل ، رابطه و وظیفه یا در حال پیشرفت هستید یا پسرفت یا در جای خود ثابت ایستاده اید تنها این سه حالت وجود دارد
برای رسیدن به موفقیت باید رو به جلو حرکت کنید.
حتی اگر پیشرفت ها کم و کوچک باشند چسبیدن به کاری بدون هیچ پیشرفتی کاری بیهوده است
و هزینه آن از دست دادن فرصت های دیگر است.
شما می توانید در همین زمان کار بسیار بهتر و لذت بخش تر انجام دهید
اگر تجارت کوچکی دارید و چند مشتری راضی دارید به کارتان ادامه دهید چون با گذشت زمان مشتری هایتان بیشتر می‌شود
ولی اگر هیچکس تجارت شما را به دیگران معرفی نکرد و پیشرفتتان متوقف شد چرا این کار را ول نمی کنید؟
ول کردن شغل به این معنی نیست که از هدف خود برای کسب درآمد یا اثرگذاری بر دیگران دست بکشید.
ول کردن شغل تنها یک استراتژی است برای رسیدن به خواسته تان.
عاقلانه ترین کار دست کشیدن از آن شغل و تلاش برای رسیدن به هدفتان در شغلی دیگر است.
قبل از شروع به کار تصمیم بگیرید که چه شرایطی باعث می‌شود از آن دست بکشید باید برای زمان مناسب ول کردن کار برنامه داشته باشید.
اگر وارد بازی شوید که به نسبت منابع در دسترس شما خیلی بزرگ یا خیلی شلوغ است
پیامتان به گوش کسی نمی رسد و تمام فعالیتهای بازاریابی شما نابود می‌شوند.
در این صورت هیچ وقت از شیب عبور نمی کنید
برای عبور از شیب و تبدیل شدن به بهترین در جهان باید از همه کارهای دیگر دست بکشید
و از تمام منابع خود استفاده کنید تا چیزی به جهان اضافه کنید و راه برای دیگران هموار کنید……
