یادگیری زبان بدن در 20 دقیقه
زبان بدن یا همان زبان بی زبانی که به اشارات بدن از آن نامبرده می شود . قدیمی ترین و رایج ترین زبان بین حیوانها و بین نسل بشر است وحتی سنگ نوشته های روی غارها و یا
فسیلهای کشف شده و یا نوشته های حکمتانه و یا تخت جمشید و اهرام ثلاثه مصر همه و همه موید این مسئله است که زبان بدن یا زبان رفتار و یا تن گفتار قدیمی ترین و اولین
زبان نسل بشر و حتی حیوانات است.نوزادی که تازه به دنیا آمده است نیز از همین زبان یاری می جوید تا احساس و نیازهای خود را به مادرش بازگو نمایداندامهایی که به دنبال شیر
آب و غذا و آغوش گرم و پر مهر مادر است.
چرا زبان بدن باید یاد بگیریم ؟
هیچ کس دروغگو را باور ندارد، حتی زمانی که سعی می کند که حقیقت را بیان کند و زبان بدن راهی برای درک و تفکیک حقیقت از دروغ….مازیار میر
که به انواع و اقسام اشکال ارتباطات غیر کلامی اطلاق می شود و یا بصورت تخصصی به رفتاری اشاره میکند که یک انسان بدون هیچ آوا و کلام و صدایی بتواند به دیگر افراد پیام و
سخن و منظور خود را انتقال دهد گویند.
این ژستها و رفتارها و حرکتها می تواند مانند انواع اداها و حالتها و به اصطلاح اطوارها و یا حالت بدنی خاص مانندکیفیت قرار گرفتن سر و صورت و یا پا بازوها و دستها و انگشتان
دست و… باشد.به تعبیر دیگر باید گفت زبان بدن یا تن گفت یا تن گفتار به کلیه رفتار های بدنی و و زوایای بدنی و همچنین جلوه های هیجانی سر و صورت چشمها لب و دهان و
ابرو و… اطلاق می گردد.اشارات بدن یا زبان بدن به پیامهای غیرکلامی اطلاق میشود که میان افراد توسط حرکات اعضای بدن و حالات صورت انتقال مییابد.
کینیز-ایکس kih- neez-iks عبارت است از مطالعهٔ روابط میان فردی از طریق حرکات، ژستها، طرز قرار گرفتن بدن در حالتهای مختلف و قیافه و حالتهای صورت. در زبان انگلیسی،
این پدیده یا Body language اسم نهاده شده است.
یک نکته بسیار مهم و تعمق برانگیز این است که صورت انسانها میتواند حداقل بیش از ۲۰۰۰۰ حالت مختلف ایجاد کند؛ بنابراین خوش بیانترین قسمت بدن است. بیشتر بیانها،
ترکیبات چهرهای یعنی مخلوطی از دو یا چند حالت اصلی است. ۹۳ درصد ارتباط میان فردی را اشارات بدن تشکیل میدهد. در حالی که تنها ۷ درصد ارتباط میان فردی شامل گفتار
است. بیشتر ما باور داریم که با نگاه کردن به حالات چهره و قیافهٔ افرد میتوانیم به طور دقیق بگوییم که آنها چه احساسی دارند.
میتوانیم حالات صورت را به سه بعد اصلی تقسیم کنیم. ۱- خوشایندی – ناخوشایندی، ۲- پذیرش – رد، ۳- فعالیت یا برانگیختگی. به طور مثال شادی، خوشایند اما انزجار، ناخوشایند
است. غم، فعالیت یا برانگیختگی اندکی ایجاد میکند، در حالی که تعجب یا شگفت زدگی با سطح برانگیختگی یا فعالیت بسیاری همراه است. اینکه هیجان تا چه اندازه میتواند
توجه ما را جلب کند، یا توجه ما را به جای دیگری معطوف کند، بعد سوم است. اشارات بدن میتواند گویای وضعیت درونی فرد باشد. برای نمونه میتواند خشم، خستگی، آرامش،
گیجی و دیگر نشانهها را نشان دهد. بدن انسانها احساسات را هم اس ام اس میکند. عمومیترین پیامها یا اس ام اسها عبارت اند از: آرامش یا بی قراری و دوست داشتن یا
دوست نداشتن. آرامش زمانی نشان داده میشود که فرد، اگر ایستاده است، دست و پاهایش را بدون نظم و ترتیب خاصی، قرار میدهد، و اگر نشستهاست، به عقب تکیه میدهد، و
دستها و پاهایش را باز میکند. دوست داشتن معمولاً زمانی نشان داده میشود که به سوی طرف مقابل، شیء یا موضوع مورد نظر، اندکی خم میشویم؛ بنابراین، نحوهٔ قرار گرفتن بدن
میتواند احساساتی را نشان دهد که در حالت عادی آنها را پنهان میکنیم.
فکر می کنم که هیچ عذر و بهانه ای بهتر از …. نیست
اشارات زبان بدن وابسته به فرهنگ
برخی اشارات بدنی و حرکات زبان بدن یا تَنگفتار، در یک گروه مورد توافق قرار گرفتهاند یا در فرهنگ یک جامعه، استفاده میشوند که معنای خاص و محدود به آن فرهنگ یا گروه
هستند که به آنها «فرهنگوابسته» یا «گروهوابسته» گفته میشود و مردم بهطور آگاهانه، آنها را به کار میبرند. این نوع حرکات و اشارات بدنی را «نمادین» مینامند و مانند آن است
که جایگزین کلمات میشوند.
ما این اشارات بدنی را در خانه، مدرسه و دیگر محیطهای اجتماعی یادمیگیریم و آنها را درست یا نادرست در ارتباطات خود به کار میبریم که البته شکل آنها در طول زمان، بنا به
دلایل متفاوت تاریخی و اجتماعی عوض میشود. دانستن این تغییرات و شناخت آنها، به مردم کمک میکند که در ارتباط خود با گروهها و فرهنگهای دیگر، کمتر دچار سوء تفاهم یا
درک اشتباهی شوند، زیرا تفاوتهای فرهنگی در این زمینه میتواند موجب بی تناسبی، کج منشی یا بی علاقگی از طرف سایر افراد شود. هرچند پژوهشگران با یافتن نقاط مشترک
این حرکات در زبان بدن به افزایش آگاهی انسانها با ریشههای مشترک فرهنگی کمک میکنند تا الگوی همجواری ارتباطی مناسبی را با یکدیگر داشته باشند. به طور مثال در زبان بدن
مربوط به دستها که به اختصار میتوان به آن «دست گفتار» گفت، معانی متفاوت زیر را با توجه به فرهنگ هر جامعهای میتوان برداشت نمود.
برخی از حرکات اشارهٔ دست در زبان بدن یا دستگفتارهای اساسیِ وابسته به فرهنگ به شرح زیر میباشد:
اشارات زبان بدن
بر خلاف حرکات اشارهٔ زبان وابسته به فرهنگ که در طی زمان و از فرهنگی به فرهنگی دیگر و از یک گروه به گروه دیگر مدام در حال تغییر هستند، حرکات اشارهای در زبان بدن و به
ویژه در دستها وجود دارد، که به فرهنگ وابسته نیستند و زبانی جهانی به حساب میآیند. آنها در طول هزاران سال و در مسیر تکامل خود به شکل امروزی مورد استفاده همگان قرار
میگیرند. آنطور که هرکس در ارتباط، بهطور ناخودآگاه و بنا بر شخصیت خود، آنها را به نمایش میگذارد و تا حدی معیاری است برای رفتار اجتماعی افرادی که از آن بهره میبرند.
مثلاً محققان در آزمایشهایی بر روی حدود یکصد نوزاد، کودک و بزرگسال دریافتهاند، اشارات و حرکاتی که مردم در توضیح حل یک مسئله ریاضی به کار میبرند موجب بهبود آنها در
یادآوریِ لیستی از اعداد یا حروفی میشود که پیشتر به حافظهشان سپردهاند. وقتی از افراد آزمودنی درخواست میشود که در زمان حل مسئله، دستشان را نگه دارند و حرکت ندهند،
آنها به خوبی گذشته نمیتوانند اعداد یا حروف را به یاد آورند و عملکردشان بسیار ضعیف میشود (کیتور و هِلمر، ۲۰۱۳).
در حال حاضر نیز، ژنی به نام «فاکس پی دو» کشف شده است که خبر از دلایل ژنتیکی و تکاملی رابطهٔ بین حرکات دست و گفتار میدهد. بهنظر میرسد که دویست هزار سال است
که در سیر تکاملیِ «انسان اندیشهوَرز»، دستگفتار بخش مهمی از ارتباطات او بوده است (لاندبِرگ، ۲۰۱۳).
از طرفی حرکات دست هر یک از ما، بیانگر نکتهای است و مانند اشاره به یک بند در قرارداد است. برخی از آنها برای کنترل گفتار شخص دیگری مورد استفاده قرار میگیرند مانند بالا
بردن دست به نشانهٔ توقف و برخی دیگر جایگزینی برای گفتار هستند، مانند حرکت توهین آمیز انگشت دست توسط یک راننده که با این روش، خشم و عصبانیت خود را به رانندهٔ
دیگر نشان میدهد. همهٔ ما در گفتوشنودهای خود حرکات دست را بهصورت ناخودآگاه تولید میکنیم و به ندرت ممکن است نسبت به آنها فکر کنیم یا از انجام آنها آگاهی داشته
باشیم اما در عمل و رفتار، ما با استفاده از کارایی بزرگ و پیچیدهٔ آنها، بخش عظیمی از ارتباطات شگفتانگیز خود را پوشش میدهیم.
دکتر «لوئف» از دانشگاه آزاد برلین در سال ۲۰۱۲ دست به پژوهش جالبی زد. پیش از او دانشمندان زبانشناسی مانند «ویلمز و هاگورت» در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ نشان داده بودند که
بین استفاده از برخی حرکات دست و زبان، از نظر دستوری و معنایی رابطه وجود دارد. اما او سه دستگفتاری را که انسان بهصورت دیرینه و تکاملی در هنگام صحبت مورد استفاده
قرار میدهد را انتخاب کرد و از داوطلبان خواست که در هنگام گفتوشنود از آنها استفاده کنند.
نتایج پژوهش دکتر لوئف، نشان داد هر سه دستگفتار در بیان دستوری جملات و عبارت به کار میروند و هر سهٔ آنها بر زیر و بمیو آهنگ صدای تولید شده نسبت به زمانیکه
گویندگان از آنها استفاده نمیکنند، تأثیر مثبت و قابل توجهی دارند. اما در میان این سه دستگفتار، دستگفتار تصویر (ب و ج) در انتقال بهتر معنا به شنونده نقش دارند و دستگفتار
تصویر (الف) از نظر انتقال بهتر معنا و درک مطلب چندان نقشی ندارد.