روانشناسی اشک یکی از موضوعاتی است که افراد زیادی در مورد آن تحقیق کرده اند. مثلا آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که با دیدن

یک فیلم یا یک سریال اشک بریزید و ناراحت شوید و یا هنگامی که یکی از دوستانتان و یا خودتان در یک مسابقه مقامی را کسب کرده اید از

خوشحالی اشک ریخته باشید.

به گفته محققان، گریه کردن ذاتی است و انسان روزانه حدود 280 گرم و سالانه 30 گالن اشک تولید می‌کند. این میزان بر اساس جنسیت،

متفاوت بوده و زنان بیش از مردان گریه می‌کنند.

گریه تولد و مرگ آدمی را نشانه‌گذاری می‌کند. گریستن نخستین واکنش نوزادی است که متولد می‌شود و فردی که از دنیا می‌رود واکنش

ماتمی را در بازماندگان بر می‌انگیزد که با گریه همراه است‌.

اشک نشانه‌ای جهانی است. از زمان‌های قدیم، فیلسوفان و دانشمندان سعی کرده‌اند گریه را به عنوان بخشی از زبان مشترک انسان برای

بیان عاطفی توضیح دهند. اما، در واقع، اشک به تنهایی بار معنایی ندارد. اشک از چشمان‌مان سرازیر می‌شوند یا بر گونه‌هایمان می‌چکند و

معنی این قطرات نمک تنها می‌توانند به طور آزمایشی توسط دیگران استنباط شوند؛ این درک تنها زمانی حاصل می‌شود که اطرافیان

اطلاعات بیشتری در مورد زمینه‌های ذهنی، اجتماعی و روایی خاصی داشته باشند که باعث گریه ما شده است.

ما در غم و اندوه و ماتم و از سر شادی و خنده گریه می‌کنیم. برخی از درد و رنج بشری دل‌شان به درد آمده و اشک می‌ریزند. گونه‌ای که

رگه‌های اشک بر آن جاری بوده ممکن است با خمیازه یا پیاز خرد کردن ایجاد شود. «هریت مارتینو»، روزنامه‌نگار دوره ویکتوریا، هنگام ترجمه

کتاب‌های غم‌انگیز «آگوست کنت»، جامعه‌شناس فرانسوی، اشک‌هایی برآمده از خلسه فکری بر گونه‌هایش جاری بود.

اگر گریه ژستی بود با معنایی واحد، بخشی از زبان جهانی احساس، در این صورت بلاشک نشان‌‌دهنده غم و اندوه بود. این حالتی است که

اغلب با آن در ارتباط بوده است. با این حال نمونه‌های بی‌شماری از گریه از سر شادی وجود دارد. در اینجا می‌توانم از مثالی شخصی بهره

ببرم: وقتی پسرم در بیمارستان سنت توماس به دنیا آمد، همزمان با مراسم شصتمین سالگرد سلطنت ملکه بریتانیا در رودخانه تایمز، از

خوشحالی و آسودگی اشک می‌ریختم چراکه سزارینی اورژانسی و واقعاً نگران‌کننده به پایان رسیده بود، آن هم با موفقیت!

در عین‌ حال که اشک فوایدی مانند حفظ آب بدن و محافظت در برابر محرک‌ها را برای چشم به ارمغان می‌آورد به نوعی نشان می‌دهد که

حمایت عاطفی و اجتماعی مورد نیاز است. افراد گریه را با پریشانی جسمی و عاطفی مرتبط می‌دانند اما اشک نقش مهمی در نحوه ابراز

طیف گسترده‌ای از احساسات دارد. وقتی کلمات کافی نیستند اشک می تواند به انتقال احساسات کمک کند.

گریه کردن تنها به خیس کردن چند برگ دستمال کاغذی خلاصه نمی‌شود. محققان دریافته‌اند که گریه کردن شاید یک نقش تکاملی بسیار

مهم و حیاتی داشته است، مبنی بر اینکه اشک‌ها یک سیگنال شیمیایی را به دیگر انسان‌ها منتقل کرده و این گلوله‌های مایع نمک‌دار می‌توانند برق تولید کنند. علاوه بر این راز‌هایی در مورد گریه و اشک وجود دارد، مانند این که برخی افراد اغلب هنگام پرواز اشک می‌ریزند در حالی که برخی دیگر هنگام ادرار کردن اشکشان جاری می‌شود.

از زیبایی غیرمنتظره شکل بزرگ شده اشک تا نقششان در بیماری دیابت، آینده گریه کردن در انسان هم بسیار عجیب و غریب و هم ارزشمند است.

چرایی و چگونگی گریستن همواره یکی از رازهای پیچیده زندگی انسان بوده است‌. گریه در زندگی و رشد افراد عملکردهای متفاوتی دارد و در همراهی با موقعیت‌های گوناگون اجتماعی و شرایط احساسی متغیر و گاه متضاد به چشم می‌خورد. به ندرت پیش می‌آید که کسی از روی افسردگی و اندوه بخندد ولی گریستن در هنگام شادی و خوشحالی غیرمعمول نیست‌. ما با تعبیرات گوناگونی مانند اشک شادی‌، اشک شوق‌، اشک ماتم و اشک اندوه آشناییم.‌ همین سیمایه‌های متناقض است که شناخت گریه و گریستن را دشوار می‌کند.

 

اشک چیست ؟

 

چشم هر سال به طور متوسط ​​۱۵ تا ۳۰ گالن اشک تولید می کند. با افزایش سن اشک کمتری تولید می شود و فقدان اشک می تواند به

چشم ها آسیب برساند. اشک از غده اشکی واقع در بالای چشم سرچشمه می گیرد.

پس از تشکیل، اشک در سراسر سطح چشم به سوراخ های کوچک واقع در هر دو پلک بالا و پایین می رود. از آنجا اشک‌ها از طریق

کانال‌های کوچک به داخل بینی جریان می یابند. جایی که دوباره جذب یا تبخیر می‌شوند. اشک برای سلامت چشم ضروری است. آن ها به

هیدراته ماندن چشم کمک می کنند و از نفوذ باکتری ها، گرد و غبار، کثیفی و سایر عوامل محرک محافظت می کنند. اشک همچنین نشان

دهنده نیاز به پیوند اجتماعی و حمایت همه جانبه است.

گریه کردن فواید زیادی دارد. نه تنها سیگنالی برای دریافت کمک هنگام پریشانی جسمی و عاطفی است بلکه گریه می‌تواند به کاهش

استرس و کاهش سطح هورمون کورتیزول در بدن کمک کند. همچنین گریه فرصتی برای رابطه عاطفی، دلبستگی و اصالت صمیمانه فراهم

می کند. اشک ریختن می تواند نشانه آسیب پذیری نیز باشد. مطالعه ای در سال ۲۰۱۴ نشان می دهد که اشک حتی ممکن است موارد

پرخاشگری را کاهش دهد و در عین حال اتحاد و همدردی دیگران را فراخوانی کند و در افزایش اعتماد و همدلی بین افراد و بهبود روابط

عاطفی موثر واقع شود.

از نظر فیزیکی اشک به عنوان سپری برای چشم عمل می کند. از نظر احساسی اما هدف بسیار پیچیده تری را دنبال می کند. محققان بر

این باورند که اشک‌های احساسی اساسا بر صداهای های حیوانی بنا شده و سرچشمه می‌گیرد.

غدد اشکی نوزادان در بدو تولد به طور کامل رشد نکرده اند و نمی توانند اشک تولید کنند اما بهر صورت باید بتوانند در مواقعی که در مضیقه

هستند یا نیاز به مراقبت دارند سیگنال ارسال کنند بنابراین بدون اینکه اشکی تولید کنند گریه می کنند و با تولید صدا درخواست کمک می

کنند. با افزایش سن نوزادان تولید اشک افزایش می یابد در حالی که نیاز به تولید صداگذاری کاهش می یابد.

 

بسیاری از مردم از این اشک‌ها می‌ترسند و آرزو می‌کنند که می‌توانستند به طور کامل از آن ها دوری کنند. برخی حتی در تولید اشک

مشکل دارند حتی زمانی که احساس می کنند به یک هق هق عمیق نیاز دارند. بهر روی مهم نیست که چه احساسی نسبت به گریه دارید

زیرا واقعیت به قوت خود باقی می ماند: این که اشک ریختن کاملا طبیعی است و باور کنید یا نه هدفی فراتر از کیپ کردن بینی و شرمساری

شما در جمع بر عهده دارد.

 

لایه های اشک

لازم به ذکر است که اشک چشم از سه لایه زیر تشکیل می شود ، دانشمندان لایه اشکی (پرده اشک) می نامند و از سه لایه

میکروسکوپی مجزا ساخته شده است :

1- موکوس ( مخاطی ) : لایه ای مخاطی که حالت چسبندگی را به اشک می دهد.

داخلی ترین لایه پرده اشک است که به وسیله ملتحمه تولید می شود و ترشحات مخاطی دارد. این لایه مخاطی، لایه ای آبدوست است که

به لایه آبی اجازه می دهد راحت روی سطح چشم پخش شود و در نتیجه به مرطوب ماندن چشم ها کمک می کند. اگر این لایه وجود

نداشته باشد، اشک به چشم نمی چسبد. این لایه در تماس مستقیم با قرنیه است.

2- آب یا مایع : 90 درصد حجم اشک چشم را شامل می شود و حاوی آنزیم هایی مانند لیزوزیم است.

این لایه شامل آب، پروتئین های مختلف و بعضی هورمون ها و آنزیم ها، سلول های ایمنی، سدیم، پتاسیم و اوره است. بعضی از این مواد

در مبارزه با عوامل میکروبی نقش دارند. این لایه را غدد اشکی موجود در پلک ها ترشح می کنند و علاوه بر کنترل عوامل میکروبی، در تمیز

نگه داشتن چشم و شستشوی آن نقش دارد.

3- چربی : لایه آخر تشکیل دهنده قطرات اشک چربی می باشد تا اشک به راحتی از روی بافت های چشم و صورت لغزیده شده و حرکت

کند. لایه خارجی یا لایه چربی که غددی به نام «می بومین» آن را ترشح می کنند.

وظیفه این لایه، پوشاندن لایه آبی و به وجود آوردن یک سد آب گریز است. این لایه با احاطه لایه آبی، مانع سرازیر شدن اشک روی گونه می

شود.

صاف نگه داشتن پرده اشکی و کم کردن تبخیر اشک نیز از وظایف این لایه است.

دانشمندان به تازگی در این لایه، یک گروه چربی های جدید را کشف کرده اند که تاکنون شناخته نشده بود. البته هنوز در مورد نقش دقیق

این چربی ها اطلاعات چندانی به دست نیامده است. احتمال می رود آنها در فرستادن علایم سلولی در چشم نقش داشته باشند. با هر بار

پلک زدن، این لایه چربی روی سطح چشم پخش و باعث نگه داشتن لایه آبی در محل خود می شود. دانشمندان امیدوارند با شناخت هر چه

بهتر مواد موجود در اشک، بتوانند به درک بهتری در مورد علت اختلالات چشم (مانند خشکی چشم) برسند. محققان این ترشحات چرب را از

غدد می بومین جمع آوری کرده اند. این غده ها به شکل خوشه های انگوری ریزی در لبه پلک و مجاور مژه ها قرار گرفته اند.

محققان توانستند با فشردن ملایم پلک پایین، ترشحات می بیوم را در لوله های بسیار باریکی جمع آوری و به کمک روش های دقیق

آزمایشگاهی آنها را بررسی کنند. آنها با همین روش به تازگی توانسته اند اوله آمید را (لیپیدی که قبلا در مغز شناسایی شده بود) در این

لایه اشک شناسایی کنند. در آینده احتمالا نقش دیگر لیپیدهای لایه اشک نیز شناخته خواهد شد.

 

اشک و احساس

 

گریه یک پاسخ معمولی به دردهای جسمی و روحی است. با این حال‌اگر احساس می‌کنید بیشتر از حد معمول گریه می‌کنید یا نسبت به

موقعیت‌های استرس ‌زا حساس ‌تر از دیگران واکنش نشان داده و با هجوم اشک ریختن مواجه می شوید زمان آن فرا رسیده است که به

دنبال کمک باشید. گریه مکرر و بیش از حد می تواند نشانه ای از افسردگی، اضطراب یا عاطفه شبه بولبار (پی بی ای) باشد. یک متخصص

مراقبت های بهداشتی یا سلامت روان می تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که آیا گریه شما نشانه چیز دیگری است یا خیر.

گریه یک دریچه ایمنی مهم برای بدن است. چرا که سرکوب احساسات و پنهان کردن آن‌ها می‌تواند باعث ضعف سیستم ایمنی، ابتلا به

بیماری‌های قلبی عروقی، فشار خون بالا و همچنین اضطراب و افسردگی شود. گریه کردن این احساسات سرکوب‌شده را آزاد می‌کند.

به علاوه، اشک ریختن طولانی مدت باعث آزاد شدن اکسی توسین و اندورفین در بدن می‌شود. این مواد شیمیایی می‌توانند به کاهش درد

جسمی و روحی کمک کنند. هنگامی که اندورفین آزاد می‌شود، بدن تا حدودی دچار بی‌حسی می‌شود. اکسی توسین نیز می‌تواند به فرد

احساس آرامش یا خوشحالی بدهد.

اگرچه در علوم پزشکی و روانشناسی تصور می‌شود که اشک ریختن حال روحی و جسمی را بهبود بخشیده و آرامش را به فرد بر می‌گرداند،

اما گاهی اوقات بعد از گریه کردن احساس بدتری به شما دست می‌دهد. چرا که مشکلی که اشک‌تان را درآورده از بین نرفته است؛ بلکه

شما فقط غرور احساسی‌تان را شکسته‌اید.

طبق گفته روانشناسان دانشگاه کوئینزلند، حدود ۷۰ درصد افراد بعد از فروکش کردن گریه می‌گویند که اشک ریختن برای آن‌ها مفید بوده و به

آن‌ها تسکین بخشیده است. اما هنگامی که از همین درصد از مردم درباره آخرین باری که گریه کردند پرسیده شد، ۵۱ درصد زنان و مردان

بیان کردند که بعد از گریه کردن احساس بهتری دارند؛ در حالی که ۳۰ درصد دیگر چنین عقیده‌ای نداشتند.

مطالعه بر 3000 نفر در خارج از آزمایشگاه نشان داد که اکثریت این افراد پس از گریه بهبود خلق و خو و احوال خود را گزارش کرده‌اند. البته 1/3

درصد هم‌چنین تجربه‌ای نداشتند‌. این پژوهش‌ها نشان می‌دهند که فواید گریستن بستگی به آن دارد که چه کسی می‌گرید و چرا می‌گرید و

گریستن در چه زمان، مکان و شرایطی رخ می‌دهد. علاوه بر آن افرادی که از حمایت اجتماعی برخوردار بودند احتمال بهتر شدن آنها پس از

گریه بیشتر بود. کسانی که مبتلا به اختلالات خلقی یا اضطرابی هستند کمتر از دیگران از فواید گریستن بهره‌مند می‌شوند. همچنین افرادی

که فاقد اشراف و آگاهی از زندگی احساسی خود هستند (alexithymia) پس از گریستن حال بدتری پیدا می‌کنند.

احتمالا در این افراد فقدان بینش احساسی سبب می‌شود از بروز تغییرات شناختی که می‌توانند یک تجربه غمبار را مثبت‌تر جلوه دهند

جلوگیری شود. از سوی دیگر می‌توان گفت به‌طور کلی گریستن نوعی بیان آزادانه احساسات و تسکین بخش است زیرا سرکوب احساسات

منفی مانند خشم و اندوه و خودداری از گریستن با افزایش بیماری‌های روان تنی و آسیب‌های جسمی و روحی همراه است‌.

بررسی‌های آماری نشان می‌دهند که اندوه 49 درصد، شادی 21 درصد‌، خشم 10 درصد، همدردی 7 درصد، اضطراب 5درصد و ترس 4درصد

موارد گریستن را تشکیل می‌دهند. بنابراین می‌توان گفت گریه منعکس‌کننده وضعیت روحی ماست و موجب می‌شود تا از احساسات خود

آگاه شویم و تسکین یابیم‌.

گریستن موجب تقویت روابط انسانی و بین فردی نیز می‌شود و به‌عنوان مکانیسمی مبتنی بر مبانی تکاملی در جهت نزدیک‌تر کردن افراد به

یکدیگر عمل می‌کند. گریه اطلاعات قابل اعتنایی درباب نیازها و تعلق‌های اجتماعی در اختیار ما قرار می‌دهد‌. گریستن، تعلق‌، دلبستگی و

دوستی را افزایش می‌دهد و ارتقا می‌بخشد‌. گریه عاطفی درمیان خانواده‌، دوستان و اعضای یک گروه در هنگام ماتم با تسلـی‌، تسکین و

نیاز به تعلق پاسخ داده می‌شود. اشک‌ها همزمان با تاری دید حالت دفاعی را زایل می‌کنند.

همچنین گریه حاکی از آسیب پذیری و پایین آمدن قدرت تحمل فرد و نشانه تسلیم او و برانگیزاننده احساس همدردی در ناظران است و از

بروز رفتارهای خشونت‌بار در دیگران جلوگیری می‌کند زیرا رحم و شفقت را بر می‌انگیزد و گاه درطلب بخشایش به کار می‌رود. بنابراین

گریستن استراتژی تکاملی مناسبی برای ایجاد اتحاد بیشتر درمیان افراد و اعضای یک گروه است. البته کارایی این استراتژی بستگی به

شرایط، زمان و مکان نیز دارد؛ مثلاً گریستن در محیط کار که معمولا درآن احساسات ابراز نمی‌شود چندان مقبول نیست و مؤثر نخواهد بود.

 

اشک و جنسیت

 

تفاوت‌های جنسی معنادارترند. الگوهای گریستن درمیان پسران و دختران تا هنگام بلوغ تفاوتی ندارد اما در 15 تا 30 سالگی زنان بیشتر از

مردان می‌گریند و در کل زن‌ها 4 تا 5 برابر مردها گریه می‌کنند‌. دلایل آن بیشتر به شیمی بدن مربوط می‌شود. هورمون پرولاکتین زنان بیشتر

از مردان است و این هورمون با ترشح شیر و اشک مربوط است. اشک زنان در 15 تا 30 سالگی حاوی پرولاکتین بیشتری از مردان است،

البته افرادی که به بیماری پرکاری هورمون پرولاکتین مبتلا هستند بیشتر از سایرین گریه نمی‌کنند.

بطور متوسط در هر ماه، زنان 5.3 مرتبه و مردان 1.3 مرتبه گریه می‌کنند. محققان معتقدند به دلیل ویژگی‌های زیستی، غدد اشک زنان

نسبت به مردان کوچک‌تراست.

 

اشک در طول رابطه جنسی

 

برای بسیاری از افراد ، رابطه جنسی یک عمل بسیار احساسی است . در هنگام رابطه جنسی احساسات بسیار زیادی از لذت تا شادی را

تجربه می کنید . حتی برخی افراد آنقدر تحت تاثیر احساسات قرار می گیرند که شروع به گریه کردن می کنند .

علل اشک در رابطه جنسی :

1- دچار درد ناخواسته شدن ( دیسپارونی ) طرف

2- غمگین یا افسرده بودن طرف

3- خوشحالی بیش از حد طرف

4- خجالت کشیدن طرف از رابطه جنسی

5- به تازگی به ارگاسم رسیدن طرف

6- داشتن اضطراب عملکرد جنسی طرف

7- داشتن تروما یا آسیب حل نشده طرف

8- ابتلای طرف به بیقراری پس از آمیزش

9- ناراضی بودن طرف از همسرشان

10- دچار تغییرات هورمونی شدن طرف

اشک و رشد انسان

گریه نوزاد نوعی بیان و ابراز نیازهای اوست که در پاسخ به شرایط تشویق آفرین فیزیکی و احساسی روی می‌دهد. نوزادان در 3 ماه اول

زندگی بیشتر می‌گریند. در حقیقت گریه نوزاد موجب تحکیم پیوند او با حامی و نگهدارنده‌ای می‌شود که منبع تامین تغذیه و نیازهای

فیزیولوژیک و منشأ ارائه حمایت‌ها و مراقبت‌های لازم برای رشد نوزاد است‌. لذا گریستن در دوران نوزادی یک استراتژی انطباقی است و

بخشی از نبرد انسان برای بقا محسوب می‌شود.

وقوع گریستن درطول رشد انسان از نوزادی تا بلوغ منعکس‌کننده بسیاری از حالت‌های احساسی او است‌. فرد به دلایل مختلفی مانند اندوه،

مصیبت، خشم، درد، شادی و لذت می‌گرید. از لحاظ پزشکی گریستن نشانه‌ای از رنج جسمانی و استرس محسوب می‌شود و به عبارت

دیگر علامتی از تشویش فیزیولوژیک و فشار روحی است‌. گفتیم که گریه نوزاد در خدمت تامین نیازهای اوست اما گریستن پس از نوزادی نیز

ادامه می‌یابد و تا لحظه مرگ آدمی را همراهی می‌کند، پس باید اهداف دیگری را نیز برآورده سازد و فوایدی هم داشته باشد والا از لحاظ

تکاملی ادامه آن توجیه پذیر نخواهد نبود.

سطوح اشک

می توان گفت که گریستن در 3سطح متفاوت روی می‌دهد :

در سطح اول شرایط فیزیولوژیک موجب گریه می‌شود؛ مانند گریه نوزاد یا صدمات فیزیکی به بزرگسالان‌. این سطح از دوران نوزادی آغاز

می‌شود و در تمام طول عمر باقی می‌ماند. همان طور که کودکی به خاطر زمین خوردن گریه می‌کند فردی بالغ ممکن است به‌علت درد

ناشی از جراحتی جسمانی بگرید.

در سطح دوم خلقیات، احساسات و حالات عاطفی پا به میدان می‌گذارند. البته نوزاد هم گاه از روی خشم می‌گرید ولی با گذشت زمان

طبیعت آنچه موجب گریستن در بالغین می‌شود ظرافت و پیچیدگی می‌یابد و احساسات دیگر نیز اضافه می‌شوند؛ مثلا نوجوانی که به

غرورش بر می‌خورد و مناعت طبع او زیر سؤال می‌رود بر اثر ناکامی ناشی از تحقیر گریه می‌کند.

در سطح سوم احساسات ژرف‌تر و متعالی‌تر درکارند؛ مانند گریستنی که در هنگام نیایش یا درک عمیق یک پدیده یا حالات عرفانی روی

می‌دهد. در متون مربوطه از گریه زیباشناختی یاد می‌شود که به تاثیر ناشی از درک آثار هنری والا نسبت داده می‌شود. البته همه افراد به

این سطح نمی‌رسند زیرا نیل به این مرتبه مستلزم کسب آگاهی ژرف‌تر از خویشتن و جهان و روابط میان آنهاست‌.

گریستن مجموعه‌ای از نمایه‌های رفتاری مانند اشک ریختن‌، هق‌هق کردن و آه کشیدن است که توسط برخی مولفه‌های فیزیولوژیک و

جسمانی همراهی می‌شود. گریه نیز مانند خنده به‌گونه انسان تعلق دارد. البته تحریک چشم در حیوانات نیز مانند انسان موجب ترشح

اشک می‌شود ولی گریستنی که ناشی از تأثر احساسی باشد منحصر به انسان است و در سایر گونه‌های جانوری دیده نمی‌شود.

از لحاظ فیزیولوژیک ترشح اشک‌ها تحت کنترل دستگاه پاراسمپاتیک است و وظیفه محافظت از چشمان در برابر آلودگی‌ها و عفونت‌ها به‌عهده

اشک‌هاست‌. ترکیب بیولوژیک اشک شامل پروتئین‌ها‌، آنزیم‌ها‌، چربی‌ها و متابولیت‌ها (‌فراورده‌های نهایی ناشی از سوخت و ساز‌) و

الکترولیت‌هاست‌. پروتئین‌های اشک عبارتند از لیزوزیم (lysozyme)‌، لیپوکالین (lipocalin) و لاکتوفرین (lactoferrin )‌. پژوهشگران از سال

1957 می‌دانستند که اشک‌های عاطفی و احساسی با اشک‌های ناشی از تحریک چشم توسط عوامل فیزیکی و شیمیایی متفاوت هستند‌.

ترکیبات پروتئینی اشک‌های عاطفی با اشک ناشی از تحریک تفاوت دارند. اشک‌های احساسی علاوه بر پروتئین بیشتر حاوی بتا آندروفین

(‌مسکن طبیعی درونزاد بدن‌) هستند. ترکیبات پیچیده اشک‌ها در طول روز نیز متغیر است‌. اشک‌ها همراه تعریق‌، ادرار و تنفس سموم و مواد

زاید بدن را تخلیه می‌کنند. گفته می‌شود همراه اشک موادی که بر اثر استرس و فشار عاطفی به‌وجود می‌آیند از بدن خارج می‌شوند.

 

انواع اشک

1- اشک پایه

 

روان کننده و تغذیه کننده چشم است و به عنوان مانعی برای محافظت از قرنیه عمل می کند. اشک پایه به محافظت از چشم ها و روان نگه

داشتن آن ها . این نوع اشک در واقع به عنوان غذای چشم ایفای نقش می کند و کمک می کند تا به چشم هیچ آسیبی وارد نشود و از

قرنیه مراقبت می کند.

این نوع اشک مانند یک لایه محافظتی چشم را می‌پوشاند، مواد مغذی را به ساختارهای خارجی چشم می‌رساند و از چشم در برابر خشک

شدن محافظت می‌کند. چشمان شما دائما در حال تولید اشک پایه هستند؛ حتی اگر متوجه نشوید. این اشک‌ها از قرنیه محافظت می‌کنند

و به طور مداوم چشم را مرطوب می‌کنند. پس بدیهی است که دلیل این نوع اشک ریختن، غصه یا شادی نیست.

 

این اشک را بیشتر زمانی مشاهده می‌کنیم که چشم‌ها در معرض گردوغبار و آلودگی قرار می‌گیرند. استفاده طولانی مدت از تلفن همراه و

کامپیوتر، وزش شدید باد و مصرف برخی از داروهای ضدآکنه می‌تواند تولید اشک پایه را کاهش داده و باعث خشکی چشم شود.

همان میزان از اشک چشم که به طور همیشگی توسط غدد اشکی تولید شده و سطح چشم را می پوشاند تا رطوب چشم حفظ شود،

عوامل بیماری زا از بین بروند، حرکت چشم راحت تر انجام شود و قرنیه نیز تغذیه گردد.

این نوع از اشک چشم به حدی نیست که جریان پیدا کند ولی اگر همین میزان اندک نیز نباشد ما به خوبی نبودن آن را احساس می کنیم،

زیرا چشم در مرحله اول خشک و حساس می شود و به تدریج عوارض جدی تر نمایان خواهند شد.

2- اشک رفلکسی ( اشک واکنشی )

در پاسخ به محرک‌های مضر ایجاد می‌شود و به شستن هر چیز خارجی که وارد چشم می‌شود کمک می‌کند. اشک های رفلکس برای

شستن گرد و غبار و هر چیز دیگری که ممکن است چشمان شما را تحریک کند خارج می شوند. این نوع از اشک به دلیل وجود برخی از

محرک های مضر ایجاد می شود و چشم را شستشو می دهد و هر گونه اجسام خارجی را از چشم بیرون می کند.

اشک‌های رفلکس به دلیل سوزش چشم پدیدار می‌شوند. این سوزش می‌تواند ناشی از ذرات خارجی، گازهای شیمیایی محرک، اسپری

فلفل، عطرهای قوی، دود، گاز اشک‌آور، چراغ‌های پرنور یا خرد کردن پیاز باشد. همچنین خوردن غذاهای تند، استفراغ، سرفه، خمیازه

کشیدن یا استفاده طولانی از کامپیوتر نیز ممکن است باعث ریزش اشک‌های رفلکسی شود.

پس نتیجه می‌گیریم که هدف این نوع گریه محافظت و پاکسازی چشم است؛ نه تخلیه احساسات.

نوعی از اشک چشم که در مقابل عوامل محرک محیطی مانند گرد و غبار، افشانه ها، دود و یا حتی همان بوی پیاز جاری می شود. اشک

واکنشی موجب پاک شدن و خروج چنین مواد محرکی از محیط چشم شده و حالت عادی را برای این عضو فراهم می کند. این نوع از اشک

چشم حاوی مقادیر بیشتری از مواد ضدعفونی کننده و لیزوزیم می باشد تا محیط چشم از وجود هرگونه آلودگی پاک گردد.

3- اشک عاطفی ( اشک احساسی )

در پاسخ به عوامل بیولوژیکی، روانی و جامعه شناختی رخ می دهد. سیستم اشکی و لیمبیک با هم کار می کنند تا اشک های عاطفی

ایجاد کنند. سیستم لیمبیک مسئول برانگیختگی عاطفی از طریق مرکز پیام مغز به سیستم اشکی سیگنال می دهد که اشک در لحظه

مورد نیاز یک پاسخ ضروری است. اشک های عاطفی معمولاً توسط خشم، شادی یا احساس غم ایجاد می شود. این نوع اشک به دلیل

وجود عوامل بیولوژیکی ایجاد می شود. زمانی که سیستم اشکی با لیمبیک فعالیت می کنند اشک عاطفی ایجاد می شود. باید بیان شود

که سیستم لیمبیک موجب برانگیختگی عاطفی می شود و به مغز دستور می دهد تا سیستم اشک فعال شود و سپس اشک عاطفی

سرازیر می شود.

این نوع از اشک چشم برای نشان دادن احساسات مختلف مانند ترس، غم، استرس، خوش حالی، درد و….جاری می شود و در اکثر اوقات

کاملا ناخودآگاه و غیر ارادی است. اشک احساسی بیشتر حاوی هورمون های تسکین دهنده روح انسان می باشد.

به طور کلی تمام اشک ها دارای آنزیم، لیپید، الکترولیت و متابولیک هستند ولی اشک های احساسی علاوه بر این موارد حاوی پروتئین و

هورمون های اضافی هم هستند. بر این اساس می توان گفت که اشک عاطفی یا همان اشک احساسی با اشک پایه و رفلکس فرق می

کند.

اشک‌های احساسی به دنبال استرس عاطفی، عصبانیت، ناراحتی، درد جسمی یا حتی خوشحالی شدید به وجود می‌آیند. این نوع گریه

برای تثبیت خلق‌وخو انجام می‌شود و لزوماً با احساسات منفی همراه نیست. به همین دلیل است که بسیاری از مردم بعد از گریه کردن

احساس بهتری دارند.

اشک‌های احساسی ممکن است با قرمزی چشم یا صورت، سرفه، اسپاسم بالاتنه، افزایش ضربان قلب و تنگی نفس نیز همراه باشند.

برخلاف اشک‌های پایه و رفلکس،اشک‌های احساسی می‌توانند به طور ارادی توسط فرد مهار شوند. به عبارت دیگر، افراد هر زمان که

بخواهند می‌توانند گریه احساسی خود را متوقف کنند.

اشک احساسی از نظر شیمیایی با اشک پایه و رفلکس متفاوت است. تمام اشک ها حاوی آنزیم ها، لیپیدها، الکترولیت ها و متابولیت ها

هستند. با این حال به نظر می رسد اشک های احساسی حاوی پروتئین ها و هورمون های اضافی نیز باشند. تحقیقات اولیه نشان داده

است که اشک های عاطفی باعث افزایش سطح هورمون پرولاکتین، پتاسیم، منگنز، لو-انکفالین و هورمون های آدرنوکورتیکوتروپیک می

شوند. ترشح این هورمون ها و عناصر در هنگام گریه احساسی به تنظیم سطح استرس در بدن و بازگرداندن آن به حالت متعادل کمک می

کند.

تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است نشان می دهد که اشک های عاطفی سطح هورمون پرولاکتین، پتاسیم، منگنز، لو-انکفالین و

هورمون های آدرنو کورتیکوتروپیک را افزایش می دهد. زمانی که اشک احساسی جاری می شود، ترشح این دسته از هورمون ها باعث می

شود تا سطح استرس انسان کنترل شود.

به طور کلی بدن بین احساسات غم و شادی و ترس و احساسات تمایزی قائل نمی شود و فقط می داند زمانی که جسم دچار هیجان گردید

نیاز است که به روشی آن ها را تخلیه کند و از طریق اشک ریختن این کار را انجام می دهد. به عنوان مثال یکی از محرک هایی که باعث می

شود تا انسان گریه کند، آسیب جسمی است و یا زمانی که احساسات شدیدی بر او وارد می شود نیز می تواند سبب اشک ریختن در

انسان شود.

افزایش اشک های عاطفی با افزایش سن

روانشناسی اشک چشم معتقد است فرد در بزرگسالی شاهد افزایش اشک های عاطفی است و به حق متناسب با مسئولیت‌های فردی

که به طور فزاینده‌ای بزرگ ‌تر می‌شوند فشار برای انجام کار مانند ابری بالای سر انسان آویزان می‌شود و تعجبی ندارد برای تسلی و تسکین

به این حجم از اشک نیاز پیدا کند. اگرچه انسان تمایل دارد اشک را با درد مرتبط کند اما می ‌تواند در پاسخ به ترشح هورمون های شادی آور

احساس شادی و شعف نیز اشک بریزد.

بدن نمی تواند بین احساسات شدید ترس و غم یا احساسات شدید هیجان و لذت تمایز قائل شود. فقط می داند که این احساسات تشدید

شده نیاز به پاسخ و رهایی دارد. راه چاره اشک ریختن است. محرک ها می توانند شامل انواع مختلفی از عوامل مرتبط با درد باشند مانند:

آسیب جسمی، احساسات تاکیدی و عوامل استرس زای اجتماعی و مشکلات در رابطه.

هر چه انسان بزرگتر می شود و سنش بیشتر می شود متناسب با فشارهایی که بر او وارد می شود طبیعی است که در برخی مواقع برای

رهایی از این فشارها اشک بریزد و گریه کند. بنابراین روانشناسی اشک در این خصوص بیان می کند که هر چه سن انسان بیشتر می شود

و مسئولیت هایش افزایش می یابد میزان اشک های عاطفی و احساسی اش هم افزایش پیدا می کند.

اشک شوق

اشکی هنگام احساساتی‌شدن انسان‌ها (استرس هیجانی‌) و بخاطر احساس مثبت و شوق ترشح می‌شود.که به آن اشک شوق می

گویند.

نتایج تحقیقات جدید محققان دانشگاه ییل نشان داده، بیشتر افراد ممکن است برای ایجاد تعادل در احساسات خود اشک شوق را تجربه

کرده باشند.

اوریانا آراگون، روانشناس دانشگاه ییل و از محققان این پژوهش اظهار کرد: افراد برای ایجاد تعادل در احساسات اشک شوق می‌ریزند. زمانی

که احساس افراد با حس‌های مثبت تحریک می‌شود، آنها برای بازیافتن احساسات بهتر خود اشک شوق را تجربه می‌کنند.

محققان یادآور شدند، نمونه‌های بسیاری از تجربه‌های مثبت وجود دارد که موجب رهاسازی احساس منفی می‌شود، برای مثال ممکن است

زنی بعد از بازگشت دوباره همسرش از جنگ اشک شوق بریزد و یا افراد بزرگسال در برابر کودک زیبا و دلنشین گونه وی را نیشگون بگیرند.

این گروه تحقیق دریافتند رخدادهای شاد با واکنش‌های منفی متعادل، احساس شدید و سریعی در برابر دیگران ایجاد می‌کند. به عقیده این

گروه، فارغ‌التحصیلی کودکان موجب فشردن گونه آنان و همچنین اشک شوق والدین می‌شود.

آراگون در ادامه افزود: این رفتار افراد در کنترل احساس بسیار مهم و با سلامت جسمی و روحی آنان مرتبط و تعیین کننده کیفیت رفتار و

ارتباط افراد با دیگران و حتی چگونگی کار با یکدیگر است.

دلایل اشک ریختن

یک پژوهش فیزیولوژیکی جدید نشان داده است که گریه هم دارای اثرات برانگیزاننده (مانند افزایش ضربان قلب) و هم دارای اثرات

آرامش‌بخش (مانند کند شدن تنفس) است. نکته مهم این است که اعمال شدن تأثیرات آرامش‌بخش گریه ۲ تا ۳ دقیقه بیشتر از اثرات

برانگیزاننده آن طول می‌کشد. این یافته‌ها مهر تأییدی بر این حقیقت هستند که اثر آرامش‌بخش گریه دیرتر از اثر برانگیزاننده آن به وجود

می‌آید.

1- برای کمک گرفتن

به نظر می رسد فریاد برای کمک خواستن چیزی بیش از ضرب المثل های فرهنگی باشد. خواه اشک شما از احساس خشم باشد یا غم به

دیگران اجازه می دهد در جریان روزهای سختی که سپری می می کنید قرار بگیرند. اگر نتوانید مستقیماً کمک بخواهید اشک های شما می

توانند این درخواست را بدون کلام بیان کنند.

به خاطر داشته باشید که این به این معنی نیست که شما عمداً گریه می کنید یا تظاهر به اشک ریختن می کنید. آن ها یک واکنش بدنی

هستند که اکثر مردم به راحتی نمی توانند آن را کنترل کنند. این ایده توسط یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۱۳ پشتیبانی می شود. شرکت

کنندگان به تصاویر چهره های غمگین و خنثی با و بدون اشک نگاه کردند. در هر دو دسته آن ها نشان دادند افرادی که صورت اشک آلود دارند

نسبت به افراد بدون اشک نیاز بیشتری به حمایت دارند.

به طور معمول اگر کسی را در حال گریه کردن ببینید از خود می پرسید آیا کاری هست که بتوانم انجام دهم؟ تحقیقات انجام شده در سال

۲۰۱۶ نشان می دهد مردم اغلب هنگام گریه کردن بیشتر موافق و آرام به نظر می رسند تا تهاجمی. این می تواند توضیحی باشد مبنی بر

اینکه تمایل شما برای حمایت از کسی در حالی که اشک می ریزد برانگیخته می شود حتی اگر بیان اصلی او لزوماً نشان دهنده غم و اندوه

نباشد. در این رابطه مطالعه مقاله تاثیر آهنگ های غمگین پیشنهاد می شود.

2- برای تسکین درد

اگر به درب کابینت باز برخورد کنید یا انگشت پای خود را ناخواسته روی شی تیزی قرار دهید شوک ناگهانی درد شدید چند قطره اشک به

چشمان شما می آورد. زمانی هم که درد قابل توجهی را برای مدت طولانی تجربه کنید به احتمال زیاد واقعا گریه می کنید‌ به خصوص اگر

نتوانید کار زیادی برای تسکین انجام دهید. این نوع درد طولانی مدت ممکن است ناشی از موارد زیر باشد: میگرن، سنگ کلیه، استخوان

های شکسته.

یک دندان آبسه کرده و شرایط درد مزمن اندومتریوز و زایمان که درد به اندازه ای شدید است که شما را به گریه می اندازد و یک فایده دارد.

منابع معتبر تحقیقاتی نشان می دهند وقتی گریه می کنید بدن شما اندورفین و هورمون اکسی توسین ترشح می کند. این پیام رسان های

شیمیایی طبیعی به تسکین پریشانی عاطفی همراه با درد فیزیکی کمک می کنند. به عبارت دیگر گریه کردن یک رفتار خودآرامبخش است.

گریه کردن‌های طولانی باعث آزاد شدن اکسی توسین و مواد مخدر درون‌زا (اندورفین) در بدن می‌شوند. این مواد شیمیایی خوب می‌توانند به

کاهش دردهای جسمی و روحی کمک کنند. یکی از تأثیرات اندورفین کاهش درد و بی‌حس شدن تقریبی بدن است. اکسی توسین نیز قادر

است به فرد احساس آرامش القا کند.

3- برای ایجاد و تقویت پیوندهای اجتماعی

گریه شما را در موقعیتی آسیب پذیر قرار می دهد. احساساتی که تجربه می کنید حواس شما را پرت می کنند اما چشمان شما نیز با اشک

تار می شود و دیدن محیط را سخت می کند. از منظر تکاملی این وضعیت شما را در موقعیت جنگ یا گریز در موقعیت قرار می‌دهد. اگر مثل

بسیاری از مردم اشک را نشانه ضعف ببینید ممکن است تمایلی به گریه کردن نشان ندهید زیرا می خواهید از ایجاد احساس ناتوانی

جلوگیری کنید. اما همه نقاط آسیب پذیر دارند و هیچ اشکالی ندارد که اجازه دهید هر از گاهی این موارد نشان داده شوند.

در واقع بیان نقاط ضعف می تواند باعث جلب همدردی دیگران شده و پیوند اجتماعی را تقویت کند. اکثر مردم حداقل به حمایت و همراهی

دیگران نزدیک نیاز دارند و این پیوندها در مواقع آسیب ‌پذیری اهمیت بیشتری پیدا می‌کنند. وقتی به دیگران اجازه می‌دهید ضعف‌های شما را

ببینند با مهربانی، شفقت و انواع دیگر حمایت‌های عاطفی که به یک ارتباط انسانی معنادار کمک می‌کند پاسخ می دهند. در این رابطه

مطالعه مقاله دلداری دادن به داغدیده پیشنهاد می شود.

اگر احساس ناراحتی می‌کنید، گریه راهی است تا به اطرافیان خود بفهمانید که به حمایت نیاز دارید. اگر دقت کنیم می‌بینیم که این روش از

کودکی به همراه انسان بوده است. کودکان در هنگام ناراحتی گریه می‌کنند تا توجه والدین را به خود جلب کنند. در بزرگسالی نیز همینطور

است؛ گریه باعث می‌شود تا دیگران به شما توجه و حمایت بیشتری نشان دهند. در نتیجه، مورد پشتیبانی آن‌ها قرار خواهید گرفت.

4- برای پردازش احساسات

وقتی احساسات آنقدر شدید می‌شوند که نمی‌دانید چگونه آن ها را مدیریت کنید یا با آن ها کنار بیایید گریه کردن می ‌تواند یکی از راه‌های

ابراز آن‌ها و تسکین باشد. بر کسی پوشیده نیست که درد عاطفی می تواند باعث ناراحتی عمیق شود. بنابراین احساس غمگینی،

احساس گناه یا نگرانی قطعاً اشک ریختن را بر می انگیزد. از طرفی هر احساسی که کنترل آن طاقت فرسا است یا به سختی قابل کنترل

باشد نیز می تواند باعث اشک ریختن شود.

حتی اگر احساس درد خاصی نداشته باشد. اگر تا به حال به گریه افتاده باشید می دانید که حتی احساساتی که معمولاً مثبت تلقی می

شوند مانند عشق، شادی، اشتیاق عاشقانه و قدردانی می توانند شما را به گریه بیاندازند. کارشناسان معتقدند این اشک های شاد به

شما در پردازش و کنترل احساسات شدید کمک می کند. برای آشنایی با مهارت کنترل احساسات کلیک کنید.

5- ابراز همدلی و همدردی

همانطور که اشک های شما باعث نگرانی و حمایت دیگران می شود شما خود نیز با دیدن اشک یا ناراحتی عاطفی شخص دیگری احساس

همدردی خواهید کرد. مشاهده درد آن ها می تواند شما را نیز به گریه بیاندازد. بر اساس یک مطالعه کوچک در سال ۲۰۱۶ که به بررسی

گریه های همدردی در پاسخ به فیلم های احساسی پرداخته بود نشان داد که مهم نیست آن شخص واقعی باشد یا خیالی، به هر حال

مردم برای ابراز همدری با دیگران اشک خواهند ریخت.

گریه کردن در پاسخ به درد دیگران چیز بدی نیست. در واقع به شما فرصتی می‌دهد که بتوانید دیدگاه‌های دیگری را نیز در نظر بگیرید و

موقعیتی را از دیدگاه شخص دیگری تصور کنید و به درک درستی از حال او دست پیدا کنید. اشک ریختن همدلانه به طور خلاصه به این معنی

است که شما فردی همدل هستید.

هنگامی که جلوی شخص دیگری گریه می‌کنیم، در واقع جنبه آسیب‌پذیرتر و حساس‌تر خود را به او نشان می‌دهیم. معمولا انسان‌ها فقط در

مقابل افرادی که به آن‌ها اعتماد دارند احساسات واقعی خود را نشان می‌دهند. به همین دلیل وقتی بین دوستان و اعضای خانواده گریه

می‌کنیم، ناخواسته پیوند عاطفی خود را با آن‌ها تقویت کرده و به آن‌ها نزدیک‌تر می‌شویم.

6- برآورده کردن نیازها

برخی از افراد عمدا گریه می کنند تا عواطف دیگران را دستکاری کنند. هرچند این رفتار همیشه مقاصد بدی پشت خود حمل نمی کند. چرا

که مردم وقتی راه بهتری برای برآورده کردن نیازهای خود نمی‌دانند به اصطلاح “اشکشان دم مشکشان خواهد بود”. حمایت عاطفی یک نیاز

کلیدی انسانی است اما برآورده کردن آن همیشه آسان نخواهد بود.

افرادی که سوء استفاده، غفلت یا آسیب های دیگر را تجربه می کنند ممکن است برای درک آنچه اتفاق افتاده و کنار آمدن با درد و آشفتگی عاطفی ناشی از آن تلاش کنند اما اگر ندانند چگونه این احساسات ناخواسته را بیان کنند یا درخواست کمک کنند از اشک برای ابراز نیاز خود

به همدردی و حمایت استفاده می کنند.

7- درماندگی آموخته شده

این باور که نمی توانید کاری برای بهبود وضعیت خود انجام دهید باعث می شود از اشک به عنوان ابزار استفاده کنید. اگر احساس می کنید که نمی توانید به تنهایی تغییر در شرایط ایجاد کنید سعی می کنید از دیگرانی که می توانند کمک کنند درخواست همدردی کنید.
این اشک‌ها ممکن است لزوماً اجباری نباشند زیرا احساس ناامیدی و احساس درماندگی به طور معمول باعث گریه بیشتر افراد می شود. اگر متوجه شدید که به‌جای رویکردهای سازنده ‌تر برای ارتباط و حل تعارض مرتب از اشک ریختن استفاده می‌کنید یک درمانگر می‌تواند به شما کمک کند تا دلایل بالقوه پشت این رفتار را کشف کنید و راه‌های سالم ‌تری برای بیان نیازها و احساسات خود بیابید. برای آشنایی با راه های رهایی از درماندگی آموخته شده کلیک کنید.

8- اشک نشانه بی‌‎پناهی

هیچکس به طور دقیق و مشخص نمی‌داند که چرا انسان‌ها گریه می‌کنند، اما تئوری‌های زیادی در مورد علل این امر وجود دارد. با این وجود نمی‌توان وجود و تاثیر یک عامل احساسی و عاطفی را در این امر نادیده گرفت. گاهی اوقات نیز اشک به عنوان مکانیزمی دفاعی در برابر گرد و خاک و دود از چشم جاری می‌شود. در سال ۲۰۰۹، یک زیست شناس خلاق، از زاویه بقا به این پدیده نگاه کرده و از خود پرسید: گریه کردن چه فواید تکاملی در خود دارد؟

بررسی‌های اورن هاسون نشان می‌دهد که اشک ریختن نشان دهنده بی‌پناه بودن و نداشتن ابزاری برای دفاع از خود از جنبه‌ای مثبت است. نشانه‌های فیزیکی درماندگی، مانند گریه کردن، سیگنال‌هایی تهدید کننده نیستند. بدین ترتیب، اشک می‌تواند بسیار بهتر از جروبحث و درگیری، یک مناقشه را کاهش داده یا حتی متوقف نماید. همچنین اشک ریختن باعث برانگیخته شدن همدردی در دیگران شده و هرگونه حمایت، شانس فرد را برای بقا افزایش می‌دهد. علاوه بر این، گریه کردن افراد با هم می‌تواند رابطه و انسجام بین آن‌ها را بهبود بخشد. با این وجود، هاسن تصریح می‌کند که گریه کردن تنها در شرایطی خاص می‌تواند موثر و مفید باشد. بدون شک ضجه زدن در برابر رییس هیچگاه باعث نخواهد شد که او برای افزایش دستمزد شما متقاعد شود.

9- کاهش فشارهای روانی
گریه یکی از بهترین مکانیسم‌های بدن برای تسکین خود است. گریه سیستم عصبی پاراسمپاتیک (PNS) را فعال می‌کند. این کار باعث می‌شود تا بدن استراحت کرده و تسکین یابد. اما این اتفاق فوراً رخ نمی‌دهد؛ بلکه ممکن است چندین دقیقه طول بکشد تا اثرات آرامش‌بخش گریه را احساس کنید.

همانطور که می‌دانید، گریه فقط در پاسخ به مسائل غم‌انگیز اتفاق نمی‌افتد. گاهی اوقات ممکن است افراد به دلیل شادی، ترس یا اضطراب بیش از حد، ناگهان شروع به گریه کنند. گریه به این روش در بازگرداندن تعادل احساسی مؤثر است؛ چرا که باعث تخلیه احساسات قوی می‌شود.

10- کاهش اضطراب و مدیریت استرس
استرس عضلات بدن را منقبض کرده و باعث افزایش تنش می‌شود. در مقابل، گریه کردن احساسات سرکوب‌شده را تخلیه می‌کند و استرس را کاهش می‌دهد. به عبارت دیگر، بدن ما با گریه کردن از حالت برانگیخته و مضطرب به حالت آرامش باز می‌گردد.

همچنین جالب است بدانید که هورمون‌های مرتبط با استرس در اشک یافت می‌شوند. این یعنی فرد می‌تواند از طریق گریه کردن، مقداری از استرس را از بدن خارج کند و احساس بهتری داشته باشد.

11- افزایش روحیه
یکی دیگر از فواید گریه این است که می‌تواند روحیه را بالا ببرد. هنگامی که گریه می‌کنیم، ریتم تنفس‌مان سریع‌تر می‌شود. تنفس هوای تازه و به خصوص خنک می‌تواند به تنظیم دمای مغز کمک کند. خنک شدن مغز برای بدن و ذهن خوشایند است. در نتیجه، خلق‌وخو و روحیه‌مان بعد از گریه کردن بهبود می‌یابد.

12- عوامل موثر دیگر

مهم است که مفاهیم موثر بزرگ ‌تری مانند ویژگی‌های شخصیتی، پس‌زمینه‌های فرهنگی و زیست‌شناسی را در مورد روانشناسی اشک چشم و اینکه چرا انسان‌ها گریه می‌کنند در نظر بگیرید. برای مثال به نظر می رسد برخی از ویژگی های شخصیتی با گریه ارتباط بیشتری دارند. ممکن است بیشتر گریه کنید اگر:

  • همدلی زیادی داشته باشید.
  • سبک دلبستگی شما مضطر یا ایمن باشد که اگر نادیده گرفته شود احتمالا کمتر گریه خواهید کرد.
  • در پنج معیار بزرگ روان رنجوری امتیاز بالایی کسب می کنید.
  • در تنظیم احساسات خود مشکل دارید.
  • پیشینه فرهنگی یک فرد نیز می تواند نقش مهمی در زمینه گریه داشته باشد. جای تعجب ندارد که افرادی که در جوامعی زندگی می کنند که گریه در آن ها پذیرفته شده است بیشتر گریه می کنند.
  • مردان معمولا کمتر از زنان گریه می کنند. تا حدی به این دلیل که بسیاری از فرهنگ ها گریه را نشانه ضعف می دانند و اغلب پسرها را از گریه کردن منصرف می کنند. یک مؤلفه بیولوژیکی نیز وجود دارد که زنان معمولاً هورمونی به نام پرولاکتین بیشتری دارند که تصور می شود گریه را تقویت می کند. از سوی دیگر مردان دارای سطوح بالاتری از تستوسترون هستند. هورمونی که می‌تواند گریه کردن را دشوارتر کند.

چرا شادی و خوشحالی اشکمان را در می‌آورد؟

گریه کردن اغلب با احساسات منفی و ناراحت کننده مانند سوگواری و غم همراه است. با این وجود می‌بینیم که برخی افراد در عروسی یا حتی زمانی که در یک مسابقه بزرگ ورزشی برنده می‌شوند نیز گریه می‌کنند. آنطور که مطالعات نشان می‌دهد که وقتی زمان روشن کردن کانال‌های آبی برای گریه کردن فرا می‌رسد، مغز نمی‌تواند بین احساسات منفی و مثبت تمایز قائل شود. هیپوتالاموس، تنها به احساسات شدیدی که در فرد ایجاد می‌شود پاسخ می‌دهد و نمی‌تواند استرس یا شادی پشت این جریان احساسی را شناسایی نماید.

به محض این که هیپوتالاموس این جریان احساسی فراگیر و شدید را دریافت می‌کند، سیستم عصبی خودکار را فعال می‌سازد. برنده مدال طلا و ورزشکاری که مسابقه را باخته به دلایلی کاملاً متفاوت گریه می‌کنند، اما در کمال ناباوری، دومینویی که در مغز آن‌ها برای جاری شدن اشک رخ می‌دهد کاملاً یکسان و در مسیری مشابه صورت می‌گیرد.

رابطه پیاز و اشک

کمتر کسی پیدا می‌شود که خرد کردن پیاز را دوست داشته باشد. این سبزیجات بدجنس باعث می‌شود که اشک به طور مداوم از چشم جاری شود و گاهی اوقات مژه‌ها بدون اینکه کنترلی بر روی آن‌ها داشته باشیم در نتیجه حضور پیاز بسته می‌شوند. اما چرا این اتفاق رخ می‌دهد؟ پاسخ بسیار حیرت‌انگیز است. پیاز از خود دفاع می‌کند. آسیبی که با ضربات چاقو به بدنه پیاز وارد می‌شود باعث می‌گردد ماده‌ای شیمیایی در بدنه پیاز ترشح شود که عامل تهدید کننده پیاز را فراری دهد.

این ماده شیمیایی پروپانتیال اس اوکساید (propanthial s-oxide) نام دارد. وقتی که این ماده شیمیایی از سلول‌های آسیب دیده پیاز ترشح می‌شود، به گاز تبدیل شده و بالا می‌رود. در برخورد با چشم، این ترکیب در آب چشم حل شده و به اسید سولفنیک تبدیل می‌گردد. این ترکیب اسیدی باعث تحریک غدد اشک شده که احساس مشهور «چشم‌هایم دارند می‌سوزند» را ایجاد می‌کند. خوشبختانه این ترکیب اسیدی آنقدر قوی نیست که به چشم آسیب جدی وارد نماید. البته تمامی انواع پیاز به یک شکل و یک قدرت معین به تهدیدات بیرونی واکنش نشان نمی‌دهند. اگر چه دلیل این امر همچنان ناشناخته باقی مانده، اما احتمالاً با میزان سولفوری که پیاز در طول دوره رشد از زمین جذب می‌کند بی‌ارتباط نیست.

تحقیقات خطوط هوایی ویرجین آتلانتیک

وقتی که خطوط هوایی ویرجین آتلانتیک در سال ۲۰۱۱، تحقیقاتی بی‌سابقه را انجام داد نتیجه آن بسیار واضح بود. افراد هنگام پرواز بسیار احساساتی می‌شوند و سفر هوایی باعث گریه در افراد می‌شود. حدود ۴۱درصد از شرکت کنندگان مرد در این تحقیق اعلام کرده بودند که هنگام پرواز و به شکل مخفیانه زیر پتو‌های خود گریه کرده‌اند. هنوز هیچ تحقیقات علمی جامعی در مورد این که چرا حرکت کردن در هوا در داخل یک محفظه فلزی اشک ما را در می‌آورد، اما شاید محصور شدن در صد‌ها هزار متر بالاتر از سطح زمین و ترس عمیق از سقوط کردن در این امر بی‌تاثیر نباشد.

عوامل دیگری مانند از دست دادن عزیزان، خستگی، شکل‌گیری احساسات نادرست و نوشیدن مایعات نیز می‌توانند در این امر موثر باشند. گاهی اوقات نیز پرواز باعث محرومیت خفیف از اکسیژن می‌شود که این موضوع به نوبه خود می‌تواند تصمیم‌گیری و افکار فرد را دچار اختلال نماید. ترس از پرواز در ترکیب با وحشت و خستگی از قوانین سختگیرانه فرودگاه‌ها و ترافیک هوایی نیز می‌تواند حتی قبل از سوار شدن به هواپیما باعث کلافگی و احساساتی شدن افراد شود. هنوز درمانی برای این مشکل یافت نشده است، اما خطوط هوایی ویرجین آتلانتیک مهمانداران خود را از این موضوع آگاه کرده و از آن‌ها خواسته که برای کاهش این حس در طول پرواز بیشتر با مسافران در ارتباط بوده و با آن‌ها مراوده داشته باشند.

تولید برق از اشک

لیزوزیم یک آنزیم موجود در اشک انسان، سفیده تخم مرغ، بزاق و شیر پستانداران است که هنگام کریستالی شدن خاصیت پیزوالکتریک (piezoelectricity) از خود نشان می‌دهد. این انرژی توسط مواد خاص و در شرایطی که تحت فشار قرار می‌گیرند تولید می‌شود که یکی از آن‌ها کریستال کوارتز است. در سال ۲۰۱۷، دانشمندان اولین تلاش را برای آزمایش این که آیا لیزوزیم آیا می‌تواند واقعاً به تولید جریان برق کمک کند آغاز کردند. داشتن چنین پتانسیلی یک موضوع بود و تولید جریان الکتریسیته به طور واقعی مسئله‌ای دیگر.

مقداری از این پروتئین روی لایه‌هایی از فیلم مالیده شده و تحت فشار مکانیکی قرار گرفت. وقتی که نتایج مورد بررسی قرار گرفت مشخص شد که لیزوزیم نیز مانند کوارتز و به همان اندازه نیروی الکتریسیته تولید کرده است. لیزوزیم یک ماده زیستی طبیعی و بدون قابلیت سمی است و این موضوع می‌تواند نویدبخش پیشرفت‌های تاریخی در حوزه زیست دارو‌ها باشد، به خصوص در شرایطی که نیاز به ایمپلنت‌هایی با روکش‌های آنتی باکتریال و الکترواکتیو وجود داشته باشد. بدین ترتیب اشک می‌تواند روزی تامین کننده انرژی مورد نیاز تجهیزاتی باشد که در درون بدن انسان کار گذاشته می‌شوند.

گریه در حمام

گفته می‌شود که گریه کردن در حمام بسیار خوشایند و آرام بخش است، اما به گفته کارشناسان مطالعه چنین پدیده‌ای در حمام دشواری‌های خاص خود را دارد، زیرا گریه کردن واقعی در حمام در شرایطی که تحت نظر محققان هستید تقریباً امکان‌پذیر نیست. پاسخ به دلیل گریه کردن در حمام ترکیبی از منطق و روانشناسی اجتماعی است. اغلب افراد بالغ دوست ندارند در ملاء عام گریه کنند. دوش گرفتن نیز خوشایند بوده، احساس خوبی ایجاد کرده و باعث تمیزی می‌شود.

به همین دلیل حمام مکان محبوبی برای کسانی است که به دنبال آرامش و فضایی شخصی و خصوصی هستند. نیاز به گفتن نیست که صدای آب نیز به خوبی صدای هق‌هق و گریه افراد را مانند یک صدا خفه کن مخفی می‌کند. تحقیقات میدانی نیز نیاز به این گریه کردن به دور از چشم عموم را تایید می‌نماید. در تحقیقاتی که بر روی بیش از ۵۰۰۰ نفر در ۳۵ کشور صورت گرفته، مشخص گردید که هنگام مهیا شدن شرایط برای گریه کردن، ۶۲درصد از شرکت کنندگان بعد از رفتن به خانه گریه می‌کردند در حالی که ۳۵درصد از آن‌ها تنها زمانی که تنها بوده و کسی در اطرافشان نبود اشک می‌ریختند.

منحصربه‌ فرد بودن اشک‌ها

در نگاه اول اشک‌ها همه یک شکل به نظر می‌رسند. اشک‌ها همه قطرات بی‌رنگی هستند که به لطف جاذبه زمین، در پایین کمی قطورتر و در انتهای خود کمی باریک‌تر هستند. با این وجود، اشک‌ها سه نوع هستند: واکنشی، بنیانی و احساسی که هر کدام آنتی بادی‌ها، چربی‌ها و آنزیم‌های خاص خود را دارد. منحصربه‌فرد بودن اشک را می‌توان زیر میکروسکوپ به خوبی مشاهده کرد. در سال ۲۰۱۵، و بر اساس تحقیقی تجربی که صورت گرفت، شکل اشک‌های تحریک شده در اثر پاشیدن اسپری فلفل، بریدن پیاز یا احساساتی شدن با هم متفاوت بوده و حتی نتیجه در مورد محرک‌های یکسان نیز کاملاً متفاوت بود.

استفاده از اشک برای آزمایش قند

برای سال‌ها، محققان به دنبال روشی بهتر برای آزمایش قند افراد بودند. مبتلایان به دیابت می‌توانند تایید کنند که استفاده از روش مرسوم تست‌گیری قند خون که با سوزنی نازک روی انگشت دست صورت می‌گرفت دردناک و آزار دهنده است. در سال ۲۰۱۸، محققانی در کره جنوبی رویکردی خلاقانه را در این زمینه در مسیری درست ابداع کردند. آن‌ها با به کارگیری لنز‌های تماسی خاصی در خرگوش‌ها توانستند سطح قند خون این جانوران را بدون آسیب وارد کردن به چشم را اندازه‌گیری نمایند.

بررسی و تحلیل داده‌های دریافتی توسط این لنز‌ها در زمان واقعی امکان پذیر بوده و این لنز‌ها دارای یک صفحه سبز رنگ LED بود که هنگام بالا رفتن سطح قند خون خاموش می‌شد. این لنز‌ها بسیار نرم و انعطاف‌پذیر بوده و به جای خون از اشک برای تشخیص میزان قند بدن استفاده می‌کرد. همچنین پوشیدن این لنز‌ها نیز کاملاً راحت و بدون درد و ناراحتی بوده و علیرغم داشتن یک آنتن ریز، ابزار اصلاح کننده و مقادیر زیادی سیم‌کسی بسیار ریز، هیچ اختلالی در بینایی ایجاد نمی‌کرد. تمامی این ترکیب یک صدم قطر لنز بوده و در لایه بیرونی آن نصب می‌شد.

اشک هنگام ادرار

در سال ۲۰۰۹، پزشکان بریتانیایی برای اولین بار از یک سندرم رازآلود آگاه شدند و این اتفاق زمانی رخ داد که والدین یک دختر سه ساله او را به بیمارستان آوردند. اشک‌های این دختر هنگام ادرار کردن جاری می‌شد بدون این که گریه کردنی در کار باشد. همچنین او هنگام ادرار کردن کاملاً بی‌حرکت بوده و فکش نیز شل می‌شد و البته در سلامت کامل نیز به سر می‌برد. برای درک این حالت، پزشکان بیمارستان به مطالعه و جستجوی پرونده‌های مشابه پرداختند و در نهایت یک مورد مشابه را پیدا کردند. در سال ۱۹۳۲، یک مرد نیز هنگام ادرار یا مدفوع کردن اشک می‌ریخته و به همین دلیل به بیمارستان مراجعه کرده بود. بررسی‌ها در فضای مجازی نشان داد که دست کم ۳۵ بیمار دیگر به چنین مشکلی دچار هستند، اما هیچکدام احساس نیاز به درمان ندارند.

در مورد بیمار سال ۱۹۳۲، این مشکل با موفقیت و با استفاده از آتروپین درمان شده بود که یک داروی مخدر برای تسکین و آرامش اعصاب است و این مورد سرنخ مهمی برای مورد اخیر بود. محققان موفق به شناسایی یک بیماری به نام رعشه یا فلجی بِل (Bell’s palsy) شدند که در ان اعصاب آسیب دیده یا بیمار از نو رشد کرده و به شکلی نادرست و معیوب با غدد اشکی ارتباط برقرار می‌‎کردند. وقتی که افراد مبتلا به این سندرم غذا می‌خوردند، اشکشان بی‌اختیار جاری می‌شد. به نظر می‌رسد که یک ناهنجاری عصبی مشابه باعث جاری شدن اشک هنگام ادرار کردن در دختر سه ساله مذکور شده بود. احتمال دیگر این است که این مشکل از مغز بیمار نشأت می‌گیرد، زیرا اشک ریختن و ادرار کردن هر دو توسط منطقه عصبی یکسانی در مغز کنترل می‌شود.

اشک زنان

در سال ۲۰۱۱، محققان به دنبال شناسایی زنانی بودند که به راحتی و بدون تلاش زیادی می‌توانستند گریه کنند. این موضوع اهمیت زیادی داشت، زیرا در این تحقیق از مردان برای بو کردن اشک زنان استفاده می‌شد. بعد از گرفتن اشک این زنان توسط محققان در هنگام تماشای یک محرک غم‌انگیز، اشک‌های جمع‌آوری شده در اختیار مردانی قرار گرفت که آب نمک را نیز بو کشیده بودند. آن‌ها نتوانستند تفاوتی بین این دو قائل شوند، اما اشک‌ها تاثیر غیرمعمولی داشتند.

این اشک سطح شهوت جنسی و تستوسترون مردان را کاهش می‌داد، تاثیری که حتی در صورت مشاهده نشدن گریه کردن زن صاحب اشک نیز رخ می‌داد. این اولین مدرک دال بر ارتباط شیمیایی انسان‌ها از طریق اشک بود. محققان بر این باورند که این سیگنال شیمیایی به معنای «نه» (پاسخ منفی) برای زمانی است که زن به اندازه مرد از لحاظ جنسی تحریک نشده است. با بررسی اشک‌های شوق زنانی که شوهران سربازشان پس از مدتی به خانه باز می‌گشتند مشخص شد که تنها اشک‌های ناشی از غم این سیگنال مبهم و شیمیایی سرکوب کننده را منتقل می‌کنند. جالب‌تر اینکه استشمام بوی اشک مردانی که یک ویدیو ناراحت کننده را تماشا کرده بودند نیز باعث کاهش شهوت و سطح تستوسترون در دیگر مردان می‌شد.

گریه در آزمایشگاه

یکی دیگر از دلایلی که می‌تواند باعث بی‌فایده بودن گریه یا حتی بدتر شدن حال داوطلبان پژوهش شده باشد، این است که گریه کردن در محیط آزمایشگاهی با گریه کردن در محیط اجتماعی متفاوت است. به عنوان مثال، محیط‌های آزمایشگاهی معمولا فاقد حمایت اجتماعی هستند.

همچنین گریه در آزمایشگاه اغلب مستلزم فیلم‌برداری یا تماشای غریبه‌ها است. این شرایط ممکن است در افراد احساسات منفی (مانند خجالت) ایجاد کند؛ که فواید گریه را خنثی خواهد کرد.

فیزیولوژی گریه

هنگامی که گریه می‌کنید اتفاقات خاصی در بدن شما رخ می‌دهد. این اتفاقات هم در روانشناسی گریه زنان و هم روانشناسی گریه مرد مشترک‌اند. در ادامه خواهیم دید که گریه کردن چه تأثیراتی بر بدن می‌گذارد:

1- ترشح هورمون از غدد درون ریز که ریزش اشک را به همراه دارد
بعد از اینکه در فرد واکنش احساسی به وجود آمد، سیستم غدد درون‌ریز (مسئول تولید هورمون از طریق مجموعه‌ای از غدد) هورمون‌ها را به ناحیه چشم می‌فرستند. این هورمون‌ها باعث ترشح اشک می‌شوند تا چشم‌های فرد اشک‌آلود شود.

2- بدن وارد حالت مبارزه می‌شود
هنگامی که فرد در پاسخ به واکنش احساسی خود گریه می‌کند، هورمون استرس (کورتیزول) توسط مغز ترشح‌شده و بدن را به حالت مبارزه یا گریز می‌فرستد. این باعث می‌شود که نسبت به آنچه در اطراف شما می‌گذرد آگاه‌تر شوید. حتی ممکن است اتفاقات ناخوشایندی را از گذشته به خاطر بیاورید.

3- فرد در گلوی خود احساس گرفتگی می‌کند
هورمون کورتیزول تنفس را کند کرده و در گلو تنش ایجاد می‌کند. به همین دلیل بسیاری از افراد هنگام گریه کردن احساس می‌کنند که توده‌ای در گلویشان گیر کرده است. نام تخصصی این اتفاق «احساس گلوبوس یا غم باد» بوده و به دنبال تنش و التهاب در گلو رخ می‌دهد.

4- برخی سموم به همراه اشک دفع می‌شوند
هنگامی که گریه می‌کنیم، بدن برخی از سموم را به همراه اشک دفع می‌کند. با اشک‌های احساسی، ماده‌ای شیمیایی به نام لوسین-انکفالین آزاد می‌شود. این ماده نوعی اندورفین است که درد را کاهش می‌دهد و به بهبود روحیه کمک می‌کند. این اتفاق یک سم‌زدایی فوق‌العاده مهم محسوب می‌شود؛ چرا که به کاهش فوری استرس و رفع انقباض عضلات کمک می‌کند.

اثرات منفی گریه

به طور کلی، گریه‌های کوتاه مدت تأثیر منفی خاصی بر بدن نمی‌گذارند؛ مگر اینکه فرد از لحاظ احساسی از گریه کردن خود پشیمان یا خجالت‌زده شود. اما جالب است بدانید که گریه کردن طولانی مدت می‌تواند برای بدن مضراتی داشته باشد.

مثلاً می‌تواند باعث سوزش چشم شود و به بینایی آسیب برساند. وقتی که گریه می‌کنیم، چشمان ما با ترشح اشک خود را تمیز می‌کنند. این اتفاق به خودی خود بد نیست؛ چرا که موجب پاک شدن چشم از آلودگی‌ها خواهد شد. اما در صورتی که فرد برای مدت طولانی به اشک ریختن ادامه دهد، این ویژگی می‌تواند خطرآفرین باشد.

آنزیم لیزوزیم یک ماده شیمیایی قدرتمند و ضد باکتریایی است که در اشک یافت می‌شود. این آنزیم به مبارزه با عفونت کمک می‌کند. گریه طولانی مدت و مداوم می‌تواند باعث التهاب چشم شود؛ چرا که ترشح بیش از حد مواد ضد باکتریایی موجود در اشک، باکتری‌های مفید چشم را نیز از بین می‌برد.

به علاوه، گریه طولانی مدت یا مکرر می‌تواند آنقدر کورتیزول تولید کند که به مغز آسیب برساند. این اتفاق بیشتر در کودکان و نوزادان رخ می‌دهد. البته این به آن معنا نیست که نوزاد هرگز نباید گریه کند یا بزرگسالان باید دائما نگران باشند. فقط کافی است از طولانی شدن مدت زمان گریه جلوگیری کنید.

استرس بدن (عاملی که باعث گریه می‌شود) همچنین می‌تواند باعث ایجاد سردرد میگرنی در افراد مستعد شود. جالب اینجا است که افرادی که به دلایل غیراحساسی مانند خرد کردن پیاز گریه می‌کنند، دچار سردرد میگرنی نمی‌شوند. فقط گریه احساسی می‌تواند میگرن را تحریک کند.

گریه کردن طولانی مدت همچنین باعث دهیدراته یا کم‌آب شدن بدن می‌شود. اگر فرد بعد از گریه کردن آب کافی ننوشد دچار مشکلاتی مانند خستگی، خشکی دهان و لب، سردرد، گیجی، یبوست و … خواهد شد.

در مورد زمانی که گریه حالمان را بد می کند ، اولین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، دیدگاه ذهنی فرد نسبت به گریه کردن است. اگر عقیده دارید که گریه کردن فقط برای اشخاص ضعیف است، پس به احتمال زیاد بعد از گریه کردن (به خصوص در حضور دیگران) احساس بدتری خواهید داشت.

مورد دوم این است که گریه کردن انرژی زیادی می‌برد و بدن را خسته می‌کند. از این رو، اگر احساس خستگی می‌کنید بهتر است گریه نکنید. چرا که احتمالا از فواید آن بهره‌مند نخواهید شد و فقط خودتان را خسته‌تر خواهید کرد. اگر خسته‌اید اما نمی‌توانید جلوی اشک‌های خود را بگیرید، حتما بعد از گریه کردن مقداری آب بنوشید و استراحت کنید.

طبق مطالعات، گریه کردن ممکن است وضعیت احساسی افراد مبتلا به اضطراب یا اختلالات خلقی را بدتر کند. همچنین اگر احساس تنهایی می‌کنید، بهتر است گریه نکنید. اگر در حین اشک ریختن از حمایت اجتماعی نزدیکان خود بهره‌مند نشوید ممکن است حالتان بدتر شود.

و در آخر باید بدانید که گریه کردن مشکلات را برطرف نمی‌کند. پس اگر مشکلی دارید که باید فوراً حل شود، بهتر است گریه نکنید. زیرا با این کار فقط وقت خود را هدر داده‌اید؛ در حالی که می‌توانستید از زمان خود برای تصمیم‌گیری و حل مشکل استفاده کنید.

گریه های بی دلیل

اگر سبک زندگی پرمشغله‌ای دارید یا در چند ماه گذشته یکی از عزیزان خود را از دست داده‌اید، ممکن است به طور اتفاقی و بدون دلیل گریه‌تان بگیرد. این اتفاق طبیعی است. نوسانات هورمونی، اضطراب، استرس و اندوه شدید رایج‌ترین دلایل گریه بی‌اختیار محسوب می‌شوند. اما عوامل دیگری نیز وجود دارند که باعث گریه بی‌دلیل می‌شوند.

بیماری‌های عصبی نیز می‌توانند باعث گریه بی‌دلیل شوند. اگر گریه نتیجه یک اختلال مغزی باشد، هیچ دلیل خاصی برای آن نمی‌توان یافت. یکی از این اختلالات ناخویشتن داری عاطفی (PBA) است که در آن فرد به طور ناگهانی شروع به خنده یا گریه می‌کند. این اختلال بسیار جدی است و در صورت عدم درمان، می‌تواند عوارض زیر را به همراه داشته باشد:

– آسیب مغزی
– تومور مغزی
– زوال عقل
– اسکلروز چندگانه
– بیماری پارکینسون
– سکته
از این رو، لازم است برای درمان گریه های ناگهانی ناشی از اختلال ناخویشتن داری عاطفی حتما به متخصصین روان‌درمانی مراجعه کنید.

رابطه ترس و گریه

شاید برخی از افراد در مواجه شدن با عواملی که موجب ترسیدن آن ها می شوند گریه نکنند ولی بدون شک بسیاری از افراد به طور ناخودآگاه زمانی که می ترسند بلافاصله گریه کرده و اشک سرازیر می شود، این حالت کاملا طبیعی است و نشان از بیان احساس ترس در انسان ها دارد.

گریه در خواب از نظر روانشناسی به دلیل ترس و اضطراب رخ می‌دهد.

نوسانات هورمونی
تغییرات هورمونی یکی از علل رایج گریه کردن بی‌اختیار محسوب می شود. به عنوان مثال، افرادی که باردار هستند یا در دوره پیش از قاعدگی به سر می‌برند، راحت‌تر گریه می‌کنند. تغییرات هورمونی همچنین می‌تواند بخشی از یک بیماری زمینه‌ای مانند اختلال دیسفوریک پیش از قاعدگی باشد. سایر علائم این اختلال عبارت‌اند از:

– تغییرات خلقی غیرمعمول
– افسردگی و اضطراب
– تغییر اشتها
– نفخ
– درد شکم
– سردرد و بدن‌درد
شروع این اختلال معمولا حدود یک هفته قبل از قاعدگی اتفاق می‌افتد.

نظریه های اشک و گریه کردن
نظریات درباره اشک همیشه تلاش کرده‌اند تا ماهیت این رویداد را تعیین کنند. آیا باید با اشک مانند ادرار رفتار کرد یا مانند جوش یا اثر هنری‌؟ آیا تفسیر آن به تخصص فیزیولوژیست، پزشک یا متافیزیک‌دان نیاز دارد؟

طبق برخی از محاسبات، مردم از حدود 1500 سال قبل از مسیح درباره منشا گریه و علت اشک ریختن انسان گمانه زنی می‌کرده‌اند.

وینگر هوتز

قرن‌ها مردم فکر می‌کردند که اشک‌ها در قلب ساخته می‌شوند. وینگرهوتز در کتاب خود، “چرا فقط انسان گریه می‌کند؟”، می‌گوید: “کتاب عهد عتیق (بخش اول انجیل) اشک را محصول جانبی قلب توصیف می‌کند، وقتی که محتوای قلب سست می‌شوند به آب تبدیل می‌شوند. بعدها در زمان هیپوکرات‌ها، ذهن عامل گریه در نظر گرفته می‌شد. یک تئوری رایج در قرن شانزدهم ادعا کرد که احساسات، مخصوصاً عشق، قلب را می‌کند و قلب برای خنک کردن خود بخار آب تولید می‌کند. سپس این بخار به سمت بالا می‌آید و در اطراف چشم چگالی یافته و به صورت اشک از چشم‌ها جاری می‌شود.”

وینگرهوتز در کتابش از هشت نظریه مختلف نام برده است. بعضی از آنها به وضوح مسخره هستند، مانند نظریه مربوط به دهه 1660 که انسان‌ها از بوزینه‌های آبزی تکامل یافته‌اند و اشک چشم به ما کمک کرد تا در آب شور زندگی کنیم.

وقتی وینگرهوتز و همکارانش به افراد مورد آزمایش فیلم احساساتی پخش کردند و روحیه آنها را به جای اینکه بلافاصله بعد از فیلم ارزیابی کنند 90 دقیقه بعد این کار را انجام دادند، افرادی که گریه کرده بودند در مقایسه با زمان قبل از پخش فیلم از حال و هوای بهتری برخوردار بودند. او اشاره می‌کند: هر وقت که فایده‌های گریه کردن با آن همراه باشند، این کار می‌تواند یک روش موثر برای احیای یک کشمکش قوی عاطفی باشد.

نیلز استنسن

در سال 1662، یک دانشمند دانمارکی به نام نیلز استنسن کشف کرد که منشا حقیقی اشک‌ها غدد اشکی می‌باشد. این زمانی بود که دانشمندان پی بردند مایعاتی که از چشم جاری می‌شوند چه فایده‌های تکاملی احتمالی برای چشم دارند. نظریه استنسن این بود که اشک‌ ریختن یک روش ساده برای خیس کردن چشم است.

گریه به عنوان بی اختیاری عاطفی

برخی به گریه در برابر انظار عمومی اعتراض دارند و اغلب از آن به‌عنوان نوعی «بی اختیاری عاطفی» یاد می‌کنند؛ منشأ این عبارت به ادبیات روانپزشکی در اواخر قرن نوزدهم بازمی‌گردد و به این معناست که شرمی مشابهی دفع محتویات معده و مثانه در انظار عمومی در زمینه گریستن در برابر دیگران باید وجود داشته باشد. در سال 2011، بی‌بی‌سی چهار مستند درباره گریه عمومی به نمایش گذاشت که توسط «جو برند» کمدین ارائه شد. این طنزپرداز مخالف این عمل بوده و معتقد بود که گریه باید برای موارد نادر باشد و در خلوت انجام شود. واکنش‌ها به این برنامه در سطح فضای اینترنت نشان داد که برند تنها کسی نیست که چنین عقیده‌ای دارد و بسیاری در این نظر با او هم‌داستان هستند.
به نظر می‌رسد این نوع اظهار‌نظرها با نگرش‌های قرن بیست و یکم همخوانی ندارد. این‌که ما گریه در انظار را نوعی از کف دادن کنترل می‌دانیم خود به‌خوبی نشان می‌دهد که در نظر بسیاری اشک باید فرصتی برای انزجار و شرم باشد. برای چندین دهه در اواسط قرن بیستم، یک برنامه تحقیقاتی گسترده دولتی زندگی عادی مردم بریتانیا را بررسی می‌کرد. یکی از پرسشنامه‌های این برنامه در دهه 1950 صورت گرفت و چنین پرسش‌هایی در آن مطرح شد: «آیا تا به حال هنگام گرفتن عکس گریه‌تان گرفته است؟ کدام فیلم شما را به گریه انداخته و آیا برایتان اتفاق افتاده که از این مسئله احساس شرم کنید؟»
بسیاری از پاسخ‌دهندگان احساس شرم را انکار کردند، اما یکی از شرکت‌کنندگان که مردی چهل ساله بود دقیقاً به این سؤال پاسخ داد: «من هرگز هنگام گرفتن عکس گریه نکرده‌ام. گاهی اوقات در شلوارم ادرار کرده‌ام. بله از این قضیه خجالت می‌کشم. همچنین از این‌که پولم را از دست داده‌ام.»
برای شماری دیگر از پاسخ‌دهندگان نیز اشک با ادرار قابل مقایسه بود: این ارتباط بین گریه و دفع، در حالی که به نظر می‌رسد در قرن بیستم به وجود آمده است، به هیچ وجه مسئله‌ای جدید نیست. در سال 1586، کشیش و پزشک انگلیسی «تیموتی برایت»، رساله تأثیرگذار مالیخولیا را نوشت که احتمالاً شکسپیر از خوانندگان آن بود. این رساله اشک را به عنوان «نوعی مدفوع که چندان شبیه ادرار نیست» توصیف کرد. «الکساندر پوپ» در یکی از اشعار خود نمایشنامه مشهور «جوزف آدیسون»، «کاتو: تراژدی» (1712)، را با توصیف زنی که به جای اشک‌های مورد انتظار، با ادرار کردن به درام پاسخ می‌دهد، تحقیر کرد.
این ایده قدیمی توسط علم مدرن در قرن و نیم گذشته تقویت شده است.

ویلیام فری دوم

در دهه‌های اخیر، بیشترین نقل‌قول از نظریه پردازان اشک، مربوط به بیوشیمیدان آمریکایی «ویلیام فری دوم» بوده است که در دهه 1980 استدلال کرد که استعاره گریه به عنوان دفع باید کاملا تحت‌اللفظی تلقی شود. در مصاحبه ای با نیویورک تایمز در سال 1982، فری ادعا کرد که گریه یک فرآیند برون‌ریزی است که مانند بازدم، ادرار، مدفوع و عرق کردن، مواد سمی را از بدن آزاد می‌کند و در این مورد، به اصطلاح هورمون‌های استرس از بدن خارج می‌شود.»
اما نسخه بیوشیمیایی فری از تئوری بی‌اختیاری گریه، صرفاً چیزی است برآمده از مجموعه‌ای از ایده‌های بسیار تأثیرگذارتر که در قرن نوزدهم توسط مدل روانکاوی ذهن ایجاد شد.

ویلیام فری در سال 1985 که جاری شدن اشک مواد سمی که هنگام استرس در خون تولید می‌شود را می‌زداید.

داروین

چارلز داروین در نظریه تکاملی موجودیت اشک را بی هدف می دانست .

“گریه‌های احساسی بی منظور” معروف به “گریه‌های اظهار شده” چارلز داروین و نزدیک به 150 سال بعد، گریه‌های احساسی، یکی از گیج کننده‌ترین رازهای بدن انسان محسوب می‌شوند. اگرچه برخی گونه‌های دیگر از جانوران در نتیجه بازتاب درد یا رنج اشک می‌ریزند، انسان‌ها تنها موجوداتی هستند که گریه آنها می‌تواند از احساساتشان موجب شود. گریه در کودکان نقش آشکار و حیاتی تقاضای کمک و جلب توجه و مراقبت والدین را بر عهده دارد.

فروید

یوزف بروئر و زیگموند فروید در «ارتباطات مقدماتی» خود در مورد «مکانیسم روانی پدیده‌های هیستریک» در سال 1893 توضیح دادند که چگونه خاطرات سرکوب‌شده رویدادهای آسیب‌زا برای سال‌ها پس از آن می‌تواند منجر به علائم هیستریک شود. آنها بر این باور بودند که هیپنوتیزم می‌تواند به این خاطرات آسیب‌زا دسترسی پیدا کند. فروید و برویر گزارش کردند که وقتی بیمار حافظه را در قالب کلمات بیان می‌کند، علائم هیستریک ناپدید می‌شود.
اشک در این مدل از روانشناسی به روش‌های مختلف ظاهر می‌شود، هم به‌عنوان نشانی از ذهنی سالم و هم آسیب‌شناختی. عملکرد صحیح و سالم اشک، همراه با سایر واکنش‌های ارادی و غیرارادی به رویدادهای آسیب‌زا، به عنوان کانالی برای تخلیه عاطفه یا احساس قوی عمل می‌کرد.
در حالی که اشک می‌تواند نشانه‌ای از کاتارسیس سالم در مدل فرویدی باشد، در شرایط دیگر می تواند آسیب‌شناختی باشد: مانند مورد خانم «امی فون ان» که به خاطر بی‌خوابی و سردرگمی و اشک‌ریزی فراوان به فروید مراجعه کرد و به نظر این روانکاو اشک‌های این زن علامتی از هیستری بود.
نظریه‌های فروید بازتاب ایده‌های خاصی است که توسط داروین و دیگر نظریه‌پردازان تکاملی در قرن نوزدهم ارائه شده بود‌ که بر اساس آن‌ها گریه یکی از کانال‌هایی بود که انرژی عصبی اضافی از طریق آن سرریز می‌شد. اشک، برای داروین، هرگز چیزی بیش از یک اثر جانبی یک رفتار مفید دیگر نبود.
اگر فروید و بروئر گریه را اساساً یک کارکرد دفعی می‌دانستند که در آن اشک می‌توانست به طور نمادین با مایعات بدن دیگر مرتبط شود، نظریه‌پردازان روانکاوی که پس از آن‌ها آمدند این چارچوب را به روش‌های عجیب و غریب و شگفت‌انگیز زیادی گسترش دادند.

به نظر فروید ، نوزاد آنقدر گریه می کند تا خواسته های اساسی اش را برطرف کند .

فیلیس گریناکر

در چند مقاله در دهه 1940، «فیلیس گریناکر»، روانکاو فرویدی اهل آمریکا این دیدگاه را مطرح کرد که گریه روان‌رنجورانه در زنان باید به عنوان جابجایی ادرار درک شود. در این نظریه، ایده «شناسایی بدن-فالوس» و تولید اشک توسط زنان به عنوان تلاشی برای شبیه‌سازی ادرار مردانه مطرح شد. از آن زمان تاکنون تلاش‌های بسیاری برای درک ماهیت اشک و گریه صورت گرفته و همچنان این تکاپو ادامه دارد.

جان بالبی

بالبی دریافت که رفتارهای کودکان برای جلوگیری از جدایی از والدین یا در هنگام برگشت مجدد والدین، صرف‌ نظر از لحاظ جسمی آن مانند گریه ، فریاد زدن و چسبیدن، ارزش تکاملی دارد. بالبی معتقد است که این رفتارها، احتمالاً طی انتخاب طبیعی تقویت شده و شانس بقای کودک را افزایش می‌دهد.

بالبی معتقد است که نوزاد و مادر، نیاز بیولوژیکی برای ارتباط با یکدیگر دارند. کودک با رفتارهای ذاتی و آرام‌بخش اجتماعی مانند گریه و لبخند باعث تحریک مراقبت بزرگسالان می‌شود. تعیین کننده دلبستگی، غذا نیست بلکه مراقبت و پاسخگویی است. بالبی در نظریه خود بیان می‌کند که رفتارهای دلبستگی غریزی هستند و با هر شرایطی که به نظر می‌رسد دستیابی به چهره دلبستگی مورد تهدید است، فعال می‌شوند.

جان بالبی (۱۹۶۹-۱۹۸۸) همچنین تصریح کرد که ترس از غریبه‌ها مکانیزمی مهم برای زنده‌ماندن تلقی‌می‌شود که به‌واسطه‌ی طبیعت پدید آمده‌است. نوزادان با تمایل به نمایش رفتارهای ذاتی خاص (به نام رهاکننده‌ی اجتماعی) از خود متولد می‌شوند. که این امر به‌مطمئن شدن آنها برای نزدیکی و تماس با مادر یا شخصی‌که با او دلبستگی ایجاد شده، کمک‌می‌کند. (رفتارهایی مانند گریه، لبخند زدن، حرکات بدن و غیره). اینها رفتارهای خاص در گونه‌های مختلف جانوری هستند.

در طول تکامل گونه‌های انسانی، همواره این کودکان بودند که نزدیک مادران خود مانده. و به همین دلیل توانستند زنده بمانند و خودشان صاحب فرزند شوند. بالبی فرض کرد که نوزادان و مادران یک نیاز بیولوژیکی برای در کنار هم ماندن را ایجاد کرده‌اند. این رفتارهای دلبستگی در ابتدا همانند الگوهای ثابت کار می‌کنند و همگی کارکرد مشابهی دارند. نوزاد رفتارهای مربوط به «رها‌کننده‌های اجتماعی» ذاتی مانند گریه و لبخندزدن را از خود بروز می‌دهد. و این امور باعث می‌شود تا اطرافیان از او مراقبت کرده و در کنارش بمانند.

کودک همواره به گونه‌ای رفتار می‌کند که نتیجه‌ی آن تماس و یا نزدیکی به شخص مراقب باشد. وقتی کودکی میزان رفتار تحریک‌آمیز و جلب‌توجه کننده را افزایش‌می‌دهد، این امر بدین معنیست که درحال ارسال سیگنال به‌مراقبش است. گریه کردن، لبخند زدن و حرکت دادن اندام‌های بدن، نمونه‌هایی از این رفتارهای سیگنالی می‌باشند. مراقبین به‌طور غریزی به رفتار کودکان واکنش نشان می‌دهند و الگوی متقابل تعامل را ایجاد می‌کنند.

کودکان با سبک دلبستگی دوسوگرا، گرچه از جدایی از مادر ناراحت هستند و به شدت پریشان می‌شوند؛ اما با برگشتن او هم کاملا آرام نمی‌گیرند و با گریه و زاری انگار که قصد تنبیه مادر را دارند، واکنش نشان می‌دهند.

نظریه اشک احساسی ارن هاسن

ارن هاسن یکی از دانشمندان و پژوهشگران زیست شناسی تکاملی در دانشگاه تل آویو اسرائیل در مجله علمی Evolutionary Psychology در ضمن مقاله ای تحت عنوان «اشک احساسی به مانند سیگنال زیستی» درباره گریه کردن آورده است که : « گریه کردن یکی از بزرگترین رفتارهاییست که افکار شما را نمایان می کند!… » یا « اشکها مي توانند به عنوان علائمي جهت نشان دادن اينکه قدرت تحمل فرد پايين آمده، عمل کنند. »

و در باره اشک می نویسد: « اشکهایی که از روی احساسات جاری شوند تنها منحصر به انسان هستند. »

او بعد از بیان این سخنان در تحلیلی که از گریه کردن و اشک ارائه می دهد می نویسد : اشک مانند سیگنالی است که :

  1. نشان دهنده پایین آمدن قدرت تحمل فرد است ، مثال تسلیم شدن، گریه برای درخواست کمک، و حتی در ابراز وابستگی متقابل
  2. ایجاد حس ترحم در مقابل مهاجم می کند ، برای مثال: شما می توانید نشان دهید که در برابر یک مهاجم تسلیم هستید بنابراین به طور بالقوه رحم و عطوفت را در یک فرد ظالم ایجاد می کنید
  3. ایجاد رابطه عاطفی(ابراز متقابلی از مقاومت های کاهش یافته) می کند ، همچنین هاسن معتقد است به وسیله بروز اشکهایتان در مقابل دیگران می توانید ابراز متقابلی از مقاومت های کاهش یافته داشته باشید و این بدین معنیست که با داشتن احساسات مشترک، از لحاظ عاطفی به یکدیگر پیوند خورده و صمیمیت خود را نشان دهید که این شیوه فقط مختص انسانهاست”.
  4. و نیز جلو گیری از بروز رفتار های خشونت آمیز می کند ، وقتی اشکها بینائی را تیره می کنند، می توانند از بروز رفتارهای خشونت آمیز جلوگیری کنند

و موارد دیگری از این قبیل…

هرچند این یافته ها مبتنی بر یک سری یافته های تجربی هستند ولی از آنجا که روش در امور تجربی این چنینی مبتنی بر استقرا ناقص می باشد لذا نمی توان برای آنها کلیت قائل شد و این مطلب از جهت قابل خدشه است:

  1. چنانچه قبلا هم گفته شد این مطالب مبتنی بر آزمونهای تجربی هستند و اصلا دوام و پایداری طبیعی ندارند .به عبارت دیگر این که طبیعت همیشه به همین گونه عمل خواهد کرد، خود یک قانون تجربی نیست و نمی شود آنرا از طریق تجربه به دست آورد.
  2. گویا از نظر هاسن گریه و اشک به عنوان یک حالت احساس نمایانگر نوعی ضعف است که انسان را به تسلیم در مقابل مهاجم وا می دارد و یا به عنوان یک عامل کنترل کننده است که از بروز رفتار های خشونت آمیز جلو گیری می کند. در حالی که فی الواقع گریه ها و آثار آنها منحصر در اینها نیستند چرا که گریه ها یی از روی شوق و ذوق و دوست داشتن و یا هیجان زیاد و یا ترس و .. حاصل می شود که با تجربه شخصی هم می توان به تفاوت آثار آنها با این موارد یاد شده پی برد.

سته را کاهش مي دهند. براي مثال تسليم شدن، گريه براي درخواست کمک، و حتي در ابراز وابستگي متقابل.
اشکهايي که از روي احساسات جاري شوند تنها منحصر به انسان هستند. در گذشته، محققان مي پنداشتند که گريه کردن مواد شيميايي استرس زا را از بدن دور کرده يا احساس آرامش به انسان دست مي دهد و همچنين باعث مي شود نوزادان و کودکان مشکلات سلامتي خود را از اين طريق بروز دهند.

اخيرأ پروفسور هاسن متذکر شده است که وقتي اشکها بينائي را تيره مي کنند، مي توانند از بروز رفتارهاي خشونت آميز جلوگيري کنند. به عنوان مثال: اشکها آسيب پذيري فرد را نشان مي دهند، يک استراتژي که ديگران را از لحاظ احساسي نسبت به شما صميمي تر مي کند.
پروفسور هاسن به اضافه مي نمايد “بوسيله گريه کردن و بويژه جاري شدن اشک مي توان روابط شخصي را ساخت يا قوي تر نمود. براي مثال: شما مي توانيد نشان دهيد که در برابر يک مهاجم تسليم هستيد بنابراين به طور بالقوه رحم و عطوفت را در يک فرد ظالم ايجاد مي کنيد يا مي توانيد از ديگران همدردي را جذب کرده يا شايد بتوانيد مساعدت و ياري آنها را طلب کنيد.
همچنين پروفسور هاسن معتقد است به وسيله بروز اشکهايتان در مقابل ديگران مي توانيد ابراز متقابلي از مقاومت هاي کاهش يافته داشته باشيد و اين بدين معنيست که با داشتن احساسات مشترک، از لحاظ عاطفي به يکديگر پيوند خورده و صميميت خود را نشان دهيد که اين شيوه فقط مختص انسانهاست”.
البته پروفسور هاسن افزوده است که اثر اين رفتار تکاملي هميشه بستگي به فردي دارد که هنگام گريه کردن در کنار شماست و معمولاً در مکان هايي مانند کار که بايد به دور از احساسات بود، مؤثر نخواهد بود.

مایکل تریمبل

مایکل تریمبل، عصب شناس رفتاری با یک تمایز فوق‌العاده یعنی به عنوان یکی از برجسته‌ترین متخصصان دنیا در زمینه گریه، قرار بود در یک مصاحبه رادیویی شرکت کند که دستیار از او این سوال عجیب را پرسید: علت اینکه بعضی‌ها اصلاً گریه نمی‌کنند چیست؟
کارمند به توضیح اینکه یکی از همکارانش ادعا می‌کند که هرگز گریه نمی‌کند ادامه داد. او حتی همکارش را به تماشای فیلم “بدبخت‌ها” دعوت کرده بود، مطمئناً این یکی دو قطره اشک درمی‌آورد، اما چشمان او همچنان خشک مانده بود. تریمبل مات و مبهوت ماند. او و تعدادی از دانشمندان که گریه انسان را مطالعه می‌کنند، تمایل دارند تا پژوهش‌هایشان را روی چشم‌های خیس متمرکز کنند نه چشم‌های خشک. پس قبل از اینکه پخش برنامه آغاز شود او یک آدرس ایمیل ایجاد کرد و روی آنتن از شنوندگانی که هرگز گریه نمی‌کنند درخواست کرد با او تماس بگیرند. ظرف دو ساعت تریمبل صدها پیام دریافت کرد.
تریمبل اکنون می‌گوید ما هیچ چیزی در مورد افرادی که هرگز گریه نمی‌کنند نمی‌دانیم. در واقع، دانشمندان زیادی نیز وجود دارند که نمی‌دانند و در مورد گریه انسان به توافق نظر نمی‌رسند.

تریمبل، استاد ممتاز بازنشسته دانشگاه کالج لندن، می‌گوید: “همان نواحی یاخته‌عصبی مغز هنگام دیدن یک نفر که از نظر عاطفی تحریک شده است، برانگیخته می‌شود که زمانی که خود انسان از نظر عاطفی تحریک می‌شود.” باید زمان تکاملی خاصی وجود داشته باشد که اشک‌ها به صورت غیرارادی همدلی و دلسوزی را در دیگران به وجود می‌آورند. در واقع توانایی گریه عاطفی و قادر بودن به پاسخگویی به این گریه جزئی بسیار مهمی از آدمیت است.

جاناتان روتنبرگ

به گفته جاناتان روتنبرگ، پژوهشگر احساس و پروفسور روانشناسی در دانشگاه شمال فلوریدا، “گریه کردن هم به خودتان و هم به دیگران خبر می‌دهد که مشکل مهمی وجود دارد که حداقل موقتاً خارج از محدوده توانای شماست.” “و منشا آن به احتمال زیاد محلی است که گریه از آن ناشی می‌شود”

روتنبرگ می‌گوید: “قبلاً آموختیم که گریه کردن این قدرت را دارد که دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. می‌تواند عصبانیت دیگران را خنثی سازد.” هنگامی که یک زوج دعوا می‌کنند شخص فکر می‌کند که گریه بخش اساسی دعوای آنهاست، مخصوصاً زمانی که فرد احساس می‌کند گناهکار است و می‌خواهد از سوی طرف مقابل بخشوده شود. او می‌گوید ” بزگسالان دست دارند فکر کنند که اینگونه نیستند، اما به نظر من بسیاری از این عملکرد ها به وقوع می‌پیوندد.”

کمابیش مدرکی وجود ندارد که نشان دهد گریه برای سلامتی مفید است. با این حال داستان‌هایی وجود دارند که ادعا می‌کنند گریه کردن یک فرآیند زهرزدایی جسمی و عاطفی است. به فته روتنبرگک “مانند نوعی برنامه برای بدن است.”
یک مطالعه مقاله‌های موجود در رسانه‌ها را تا 140 سال پیش بررسی کرد و نتیجه این بود که 94 درصد از مردم آن را برای ذهن و بدن موثر می‌دانند و ممانعت از گریه کردن نتایج بالعکس دارد.
روتنبرگ می‌گوید: “این نوعی داستان است و مطالعه‌ای که آن را تایید کند وجود ندارد.”
همچنین این ایده که ریه کردن تسکین در پی دارد در رسانه‌ها پخش شده است. حتما توضیحی وجود دارد که وقتی گریه می‌کنیم احساس بهتری پیدا می‌کنیم. اما بررسی‌هایی که انجام شده نشان می‌دهد هر چه که باشد بعد از گریه کردن احساس بهتری نداریم. وقتی محققان در آزمایشگاه یک فیلم غم انگیز به نمایش می‌گذارند و بعد فوراً روحیه افراد را مورد ارزیابی قرار می‌دهند آنهایی که گریه می‌کنند نسبت به آنهایی که گریه نمی‌کنند روحیه وخیم‌تری دارند.

نوم سوبل

مطالعه‌ی دیگری ادعا می کند که اشک‌های زنان محتوایی در خود دارد که از تحریک جنسی مردان جلوگیری می‌کند. “اگر دیدم که این سرخط نادرست همه جا پخش شد، تظاهر نخواهم کرد که متعجب شدم” نوم سوبل، یکی از نویسندگان این مطالعه و زیست شناس عصبی موسسه دانش اسرائیل می‌گوید.
اشک‌ها ممکن است میزان تحریک جنسی را کم کنند اما مهمتر آن است که اشک‌ها احتمال تجاوز را کم می کند که این مطالعه آن را بررسی نکرده است. گریه مردان نیز ممکن است همان تاثیر را داشته باشد. او و گروهش در حال حاضر با عزمی راسخ در حال بررسی مولکول‌های 160 – پلاس هستند تا ببینند امکانی وجود دارد یا نه.

کورد بنک

به گفته روانشناس کورد بنک، استاد دانشگاه کاسل آلمان، او با 120 نفر مصاحبه‌های درمان‌گونه‌ای انجام داده و تباش کرده تا بفهمد آیا کسانی که اصلاً گریه نمی‌کنند با آنهایی که گریه می‌کنند متفاوت‌اند. او متوجه شد که افردی که گریه نمی‌کنند تمایل به گوشه گیری دارند و روابط خود را کمتر موفق توصیف کرده‌اند. همچنین نسبت به آنهایی که گریه می‌کنند احساسات پرخاشگرانه منفی زیادی مثل خشم، عصبانیت، تنفر و… تجربه کرده‌اند