زبان بدن و غلط های فاحش
زبان بدن و غلهای فاحش
قبل از موشکافی رفتارها و سیر زبان بدن و مخصوصا غلطهای فاحش زبان بدن اول بدانیم زبان بدن چیست؟
زبان بدن یا همان زبان بی زبانی قدیمی ترین و رایج ترین زبان بین حیوانها و بین نسل بشر است سنگ نوشته های روی غارها و یا فسیلهای کشف شده و یا نوشته های حکمتانه و یا تخت جمشید و اهرام ثلاثه مصر همه و همه موید این مسئله است که زبان بدن یا زبان رفتار و یا تن گفتار قدیمی ترین و اولین زبان نسل بشر و حتی حیوانات است.نوزادی که تازه به دنیا آمده است نیز از همین زبان یاری می جوید تا احساس و نیازهای خود را به مادرش بازگو نماید.
که به انواع و اقسام اشکال ارتباطات غیر کلامی اطلاق می شود و یا بصورت تخصصی به رفتاری اشاره میکند که یک انسان بدون هیچ آوا و کلام و صدایی بتواند به دیگر افراد پیام و سخن و منظور خود را انتقال دهد گویند.
این زستها و رفتارها و حرکتها می تواند مانند انواع اداها و حالتها و به اصطلاح اطوارها و یا حالت بدنی خاص مانندکیفیت قرار گرفتن سر و صورت و یا پا بازوها و دستها و انگشتان دست و… باشد.به تعبیر دیگر باید گفت زبان بدن یا تن گفت یا تن گفتار به کلیه رفتار های بدنی و وو زوایایی بدنی و همچنین جلوه های هیجانی سر و صورت چشمها لب و دهان و ابرو و… اطلاق می گردد.
زبان بدن به انواع شکلهای ارتباط غیر کلامی یا رفتاری اشاره میکند که یک فرد از طریق رفتارهای فیزیکی خود، بدون آنکه صحبتی بکند با دیگران قادر است، ارتباط برقرار نماید. این رفتارها میتواند مربوط به وضعیت و حالات بدنی (محل قرار گرفتن دستها، پاها، نحوه نشستن، ایستادن، راه رفتن، خوابیدن)، ژستها (حالتها، اطوارها، اَداها)، حرکات و اشارات بدنی، جلوههای هیجانی صورت و حرکات چشمها باشد.
اگر شما بتوانید ذهن افراد دیگر را بخوانید و آنچه را که آنها واقعاً نیاز دارند و میخواهند، درک کنید بیشک ارتباطات فردی و اجتماعی شما بسیار آسان و مؤثر خواهد شد زیرا با استفاده از این دانش قادر خواهید بود در هر زمان بر طرف دیگر تأثیر بگذارید یا حداقل بتوانید درک کنید که او واقعاً دربارهٔ شما چه فکر میکند؟ اما از نظر علمی، ما نمیتوانیم ذهن دیگران را بخوانیم. در واقع اگر کسی اینطور فکر کند، ممکن است از نظر روانشناسی دچار نشانهٔ «ذهنخوانی» شده باشد که یکی از شایعترین نشانههای اختلال تفکر است. آنچه که ما میتوانیم انجام دهیم خواندن چهره و زبان بدن (تنگفتار) دیگران است که این دانش با ذهنخوانی فرق دارد.
در سالهای ۱۹۹۷، کشورهای آسیایی به دلیل بحران شدید اقتصادی، با مشکلات متعدد مواجه بودند. برای تأمین منابع دلاری مورد نیاز، برخی از این کشورها به صندوق بین المللی پول، روی آوردند. یکی از کشورهایی که به شدت نیازمند این وام بود اندونزی بود. در آن زمان دیکتاتوری سوهارتو در آنجا حاکم بود. مذاکرات صندوق بین المللی پول و اندونزی بسیار پیچیده و طولانی شد. صندوق بین المللی پول، خواسته های زیادی داشت که باید قبل از اعطای وام، در کشور اندونزی اجرا میشد. پس از مذاکرات سیاسی و اقتصادی سخت و دشوار، اندونزی خواسته های صندوق بین المللی پول را پذیرفت و مقرر شد در ازاء آن ۳۴ میلیارد دلار وام دریافت کند.
جامعه جهانی، بیشتر به سمت صندوق بین المللی پول تمایل داشت. بسیاری از ناظرین، از اینکه فرصتی پیش آمده تا حکومت دیکتاتور سوهارتو تحت فشار اصلاحات قرار بگیرد خوشحال بودند.
همه چیز خوب پیش رفت تا زمانی که میشل کامدسوس در ژانویه ۱۹۹۸ به جاکارتا پرواز کرد تا توافقنامه نهایی را امضا کند. هنگام امضای توافق نامه، تصویر زیر در رسانه ها منتشر شد:
زبان بدن و غلهای فاحش
سوهارتو و صندوق بین المللی پول
تصویر زیر نیز دومین تصویری بود که منتشر شد:
زبان بدن
سوهارتو و صندوق بین المللی پول
شاید به نظر شما این تصاویر غیرعادی نباشد. اما فضای رسانه ای دنیا ناگهان تغییر کرد. ایستادن دست به سینه کامدسوس بالای سر سوهارتو، نمادی از تسلط سرمایه داری غربی بر کشورهای آسیایی و اسلامی تفسیر شد. منتقدان سوهارتو نیز به دفاع از او پرداختند. فضا به حدی سنگین شد که کامدسوس مجبور شد در مصاحبه ای اعلام کند که عادت دست به سینه ایستادن را در دوران کودکی از مادر خود آموخته و به صورت ناخودآگاه به کار می برد!
همه چیز به هم ریخت. آن توافق اجرا نشد و ماهها مذاکره، با گاردهای بسته دستان کامدسوس، به حالت تعلیق درآمد…