کارگاه فن بیان و سخنرانی در شرکت فولاد سیرجان ایرانیان
فن بیان و سخنرانی
تسلط بر فن خطابه و سخنوری از ویژگی های مهم برای هر خطیب است و هر گوینده باید تا جایی که می تواند، این فن را بیاموزد، ودر کرسی سخن به کار بندد، تا نفوذ کلامش افزایش یابد و درشنونده گان تاثیر شایسته تری داشته باشد.
زبان، فضیلتی برای انسان
آفریده گار جهان، به مشیت حکیمانه خود، انسان را به گونه ای آفریده است که می اندیشد و سخن می گوید. نیروی تفکر و تکلم،نعمت بزرگ حضرت باری تعالی است که به آدمیان اعطا فرموده وابزارو لوازم آن را به طور طبیعی در وجود آنان به امانت گذارده است. در پرتو این نعمت گران قدر، بشر از انواع حیوانات برتری یافته است.
گویایی و تکلم در انسان به اندازه ای پر ارج است که امام علی(ع) انسان بدون قدرت تکلم را حیوانی در صورت انسان، محسوب داشته و فرموده است: ما الانسان لولااللسان الا صوره ممثله اوبهیمه مهمله. (1)
زبان، پلی است که مغزهای جدا از هم را به یکدیگر پیوند می زندو متاع ارزش مند علم را منتقل می کند، امام علی(ع) در این باره می فرماید:
للانسان فضیلتان: عقل و منطق. فبالعقل یستفید و بالمنطق یفید. (2)
سخن و سکوت
سخن گفتن، از دو دیدگاه شایان دقت است: یکی از جهت طبیعت سخن ودیگری از جهت اخلاق.
روایاتی که نطق و بیان را مهم شمرده و آن را در ردیف عقل به حساب آورده، به نیروی تکلم و آفرینش این سرمایه گران قدر دروجود آدمی عنایت داشته است و روایاتی که سکوت و لب فرو بستن را مهم دانسته و آن را از عوامل نجات انسان به حساب آورده، به تربیت اخلاقی و نگه داری زبان از گناه و ناپاکی توجه داشته است.
سه عنصر مهم در سخنوری
عوامل مهم و مؤثر در گفتار عبارت اند از:
یکم، شخصیت ناطق و قدر و منزلتی که در افکار عمومی دارد.
هرقدر ناطق محبوب تر باشد و مقبولیتش در جامعه بیش تر، به همان میزان، اقبال مردم به سخن او زیادتر و اثر کلامش فزون تر خواهدبود.
دوم، موضوع بحث است، هر قدر اعتبار دینی و فرهنگی و سیاسی واجتماعی و اقتصادی موضوع در نظر مردم، بیش تر باشد میل آنان به شنیدن سخن، بیش تر خواهد بود.
سوم، هنر سخنران در بیان مطالب است. هنر سخنوری، اگر از موضوع سخن مهم تر نباشد، از آن، کم تر نیست. افرادی که بی بهره از هنرسخنوری هستند، چه بسا، مطالب مهم را، طوری بیان کنند که درشنونده گان اثر شایان توجه ای نگذارد و چه بسا ناطق هنرمندی که مطلب غیر مهمی را به گونه ای تصویر کند که شنونده گان مبهوت ومسحور شوند.
آگاهی و آگاه سازی
نخستین وظیفه سخنور، آگاهی از موضوع سخنرانی است. او بایدبداند که چه می خواهد بگوید و با چه نظم و ترتیبی. بهتر این است که گوینده، در آغاز سخن، با عباراتی کوتاه، شنونده را ازموضوع سخن آگاه کند و مثلا بگوید: «بحث امروز، درباره یکتاپرستی و توحید در عبادت است.».
باید توجه داشت که آگاه سازی، زمانی شنونده گان را به دقت وامی دارد و آنان را پابه پای سخنران پیش می برد، که او، از موضوع سخن خارج نشود و به مسایل متفرقه نپردازد.
اقناع شنونده گان
دومین وظیفه سخنور، اقناع شنونده گان است. سخنور، باید درموضوعی که از آن بحث می کند، آن قدر قوی و مسلط باشد که بتواندعقل شنونده گان را در صحت واصالت سخنانش اقناع کند و آنان رابا خود همراه کند.
برای انجام این وظیفه، باید سخنران، مطابق علم و دانش خویش،موضوع سخن را برگزیند.
ترغیب شنونده گان
سومین وظیفه سخنران، ترغیب شنونده گان برای عمل به شنیده هااست. این وظیفه، اگر سخت تر از اقناع عقلی و شرعی شنونده گان نباشد، از آن آسان تر نیست.
علم، مقدمه عمل است. سخنور، آن گاه موفق است که مردم را به عمل وا دارد و گرنه، زحمات او به هدر رفته است و تنها، خود را به زحمت انداخته و زبان خویش را خسته کرده است.
سخنوری و بصیرت
هر سخنوری، باید در موضوع سخنش، بینا و بصیر باشد تاشنونده گان براساس صلاحیت علمی و اطلاعاتی او، گفته هایش را بادقت بشنوند و با حسن قبول بپذیرند. کسی که خود، مطلبی را به خوبی درک نکرده و آن طور که باید، از آن آگاهی ندارد، چگونه می تواند، دیگران را آگاه کند؟
خشک ابری که بود ز آب تهی ناید از وی صفت آب دهی
همچنان که در سوره یوسف آیه 109 آمده است:
(قل هذه سبیلی ادعو الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی).
یکی از نتایج زیانبار سخن گفتن بدون علم، تحقیر و کاستن ارزش خود است. از دیگر عوارض سخن بدون علم، اتهام است. اگر خطیبی،در مجلسی، تنها، یک مطلب برخلاف علم بگوید، همان مطلب خلاف علم،می تواند شنونده گان را درباره سایر مطالبش به تردید اندازد.
سخنرانی بدون آمادگی قبلی
گاهی گوینده، درباره موضوعی بحث می کند که در حیطه تخصص اونیست و از آن بی اطلاع است و گاهی موضوع سخن، در حیطه فن اواست، ولی بدون مراجعه و مطالعه سخن می گوید.
این شیوه از سخنرانی، تنها سزاوار کسانی است که از نظر مطالب و محفوظات، آن قدر غنی هستند که می توانند ظرف چند لحظه، ازآن چه در حافظه دارند، مطلب متناسبی را برگزینند و به شکلی تنظیم کنند که متناسب مجلس باشد. آنانی که چنین نیستند، بایداز قبول سخنرانی ارتجالی شانه خالی کنند; زیرا، ممکن است موجبات تحقیر خود را فراهم آورند.
رعایت ظرفیت ذهنی شنونده گان
هدف سخنرانی های دینی، ارشاد و هدایت مردم است، از این رو بایدمیزان فهم و درک مخاطبین را در نظر گرفت.
تمام پیامبران الهی و اوصیای معصوم(علیهم السلام) به هنگام تبلیغ دین، موظف به رعایت این نکته بودند.
حضرت رسول (ص) در این باره می فرماید:
انا معاشرالانبیاء امرنا ان نکلم الناس علی قدر عقولهم;ما، جامعه پیامبران، ماموریت داریم که با مردم به قدر عقل شان سخن گوییم.
هماهنگی میان قول و عمل
مهمتر از سخنوری، هماهنگی گفته های سخنران با اعمال او است.
خطیب دینی، پیش از آن که مبلغ اسلام باشد، خود یکی از مسلمانان است و مسلمان واقعی کسی است که اوامر الهی را بی چون و چرا،اطاعت کند.
خطیب اسلامی اگر تقوا و درستکاری را در همه احوال رعایت کند،مردم، به او با دیده تکریم و احترام می نگرند و گفته هایش را باعلاقه مندی و رغبت به کار می بندند و حتی اگر از جهت فن سخنوری ضعیف باشد، پاکی و تقوا، ضعف اش را جبران می کند. مردم، از عموم کسانی که دیگران را امر و نهی می کنند، به ویژه از خطبا وسخنوران اسلامی، توقع دارند که خود به آن چه می گویند، عمل کنند.
اگر خطبای اسلامی بخواهند به سعادت ابدی دست یابند، باید دین خدا را در کمال صداقت و راستی، آن طور که هست، به مردم بگویندو خود، به آن، با خلوص و بدون ریا، عمل کنند.
«مقدمه » سخن
گاهی ذکر مقدمه در سخنرانی لازم و گاهی زاید است. و همچنین مقدمه گاهی کوتاه و گاهی طولانی است.
الف) لزوم و عدم لزوم مقدمه
مقدمه، برای سخن، در جایی لازم است که مطلب، بدون ذکر مقدمه،آنطور که شایسته است، روشن نمی شود و شنونده گان، از هدف گوینده، به خوبی، آگاه نمی شوند و گرنه ذکر مقدمه لازم نیست،بلکه گاهی، خلاف بلاغت خواهد بود.
مثلا، خطیبی می خواهد آیه شریفه:
(یا ایها الذین امنوا… اذا دعاکم لما یحییکم) را موضوع سخن قرار دهد، در این جا، لازم است که سخنران مقدمه ای را بیان کند، تا مردم متوجه شوند که انسان دارای دو نوع حیات است:
حیات حیوانی و حیات انسانی; زیرا، بدون توضیح این مقدمه،معنای آیه، معلوم نمی شود.
ب) کمیت و کیفیت مقدمه
مقدمه، باید در ارتباط با موضوع باشد و مطلب اصلی را روشن کند; زیرا، مقدمه، پلی است که شنونده گان را به سوی اصل مطلب می برد.
سخنران باید مواظب باشد که مقدمه به درازا نکشد و در نظرشنونده گان طوری وانمود نشود که سخنران، ذی المقدمه را بی ارزش تلقی کرده و یا آن را از یاد برده است.
خطابه و زاویه منحرف
از «زاویه منحرف » سخن گفتن، یعنی در ابتدا مطلب را طوری بیان کنی که شنونده، انتظار آن را ندارد و با امور عادی وعرفی زندگیش نمی سازد. این شیوه از بیان در بعضی از روایات آمده است. مثلا روزی حضرت رسول اکرم(ص) به مسلمانان فرمود:
«کدام یک از شما، مال وارث خود را بیش از مال خود دوست دارد؟» . همه جواب دادند:
«ای رسول خدا(ص)! بین ما هیچ کس نیست که چنین باشد.».
آنگاه حضرت (ص) فرمودند:
«مال تو، آن مالی است که می خوری و مصرف می کنی و صدقه می دهی و…
و هرچه غیر این ها است [و باقی می ماند] مال وارث است.
این شیوه گفتار، محتوای سخن را در اعماق ذهن شنونده جای می دهد.
خطیب و پیام سخن
اگر خطیب، علاوه بر سخنرانی مفید، بتواند از مجموع گفته های خود، مطلبی کوتاه و آموزنده را برگزیند و در پایان، به شنونده گان یادآوری کند، پیامی ماندگار در ذهن و خاطره آنان به وجود خواهد آورد.
سخنرانی و اعتدال مزاج
سخنران باید در موقع سخنرانی حالات جسمی و روحی اش عادی و طبیعی باشد و در هنگامی که گرسنه، بی خواب و دردمند است، سخنرانی نکند.
توان علمی و سخنوری
یک خطیب باید حد علمی و… خود را نگه دارد و بلند پروازی نکند.
بلندپروازی، انسان را در معرض هلاکت و نابودی قرار می دهد.
حضرت علی(ع) در این باره گفته است:
«لاعقل لمن یتجاوز حده و قدره.».
سخنرانی که کتب حدیثی را مطالعه نکرده و یا تنها اندکی ازآن ها را دیده، اگر از او سؤال شود که: «فلان حدیث چه گونه است؟»، حق ندارد بگوید: «من، آن را در کتب ندیده ام و یا به خاطر ندارم.»، بلکه باید بگوید، «نمی دانم.».
سخنرانی که می داند از نظر اجتماعی کاری از او ساخته نیست،نباید، خود را وارد معرکه ای اجتماعی کند. این گونه افراد، آبروی خود را می برند و زحمت دیگران را زیاد می کنند.
نظم در سخن
همانطور که خطیب، قبل از آغاز سخن، لازم است مطالب مورد نیازسخنرانی را فراهم آورد، باید آن مطالب را به خوبی تنظیم کند وبداند از کجا باید شروع کند و چه مسیری را بپیماید و به کجاختم کند.
گاهی، در خلال سخن، مطلب جالبی به یاد سخنران می آید که با بحث مناسبت دارد و برای گفتن آن، باید کلام را قطع کند. دراین جا،برای این که رشته کلام از دستش خارج نشود، باید جایی را که قطع کرده، به ذهن بسپارد، تا پس از گفتن آن نکته جالب، بتواند به نظم قبلی باز گردد.
نقل شنیده ها
یک خطیب، مانند سایر مردم، گاهی از این و آن، مطالبی رامی شنود که بعضی از آن ها جالب و جاذب است، ولی او حق ندارد، هرآن چه می شنود را بازگو کند. به گفته حضرت علی(ع) برای دروغگوبودن فرد، همین بس که هرچه شنیده، بازگو کند.
افرادی که به حفظ آبرو و عزت اجتماعی خود علاقه دارند، باید ازگفتن شنیده هایی که به نظر دروغ و غیر قابل قبول می آید، خودداری کنند.
حضرت علی(ع) سخن گهرباری در این باره دارد:
من طال لسانه و حسن بیانه فلیترک التحدث بغرائب ما سمع! فان الحسد لحسن ما یظهر منه، یحمل اکثر الناس علی تکذیبه.
پیامدهای سخن
یکی از مسایل مهمی که همواره، باید مورد توجه سخنوران نافذالکلام باشد، دقت در مطلبی است می خواهند بگویند. خطیب توانا،قبل از آغاز سخن باید موضوع گفتار خود را از جهات مختلف به سنجد و واکنش ها را در نظر بگیرد و پس از بررسی کامل و اطمینان خاطر بر کرسی سخن بنشیند.
گفتار روان و سلیس
خطیب، در کرسی سخن باید کلمات و جملاتی را به کار برد که روان و روشن باشد و عموم شنونده گان آن را بفهمند.
ترکیب کلمات، زننده نباشد و فهم آن را دشوار نسازد. تکرارهای بی جا تنها باعث آزار شنونده می شود.
سخنران فصیح، کسی است که به اندازه لازم بر لغات فصیح و کلمات روان مسلط باشد و بتواند در هر مورد و برای بیان هر مطلب، به آسانی از آن لغات استفاده کند و همچنین باید دارای ذوق طبیعی و استعداد فطری باشد که بتواند آن الفاظ فصیح و زیبا را به صورتی جذاب و دلنشین ترکیب کند و مقصود خود را; به شکلی جذاب برای شنونده گان بیان کند.
کسی که می خواهد سخنور باشد باید آن قدر تمرین کند که سخن، درزبان او، مانند موم نرمی باشد که در دست قرار گرفته است.
برای این کار لازم است که هر روز، در حضور یک یا دو نفر ازدوستانش درباره یکی از آیات یا روایات و… چندین بار باعباراتی مختلف سخن بگوید. و همچنین سخنان خود را ضبط کند و باکمک دوستان و گوش دادن به نوار، ضعف های خود را برطرف کند.
گزینش لغات
گاهی برای ادای یک مطلب، چند کلمه روان و فصیح وجود دارد،سخنران باید روان ترین آن ها را برگزیند. مثلا از میان سه کلمه ی «پیشامد» و «حادثه » و «رویداد»، کلمه آخر از همه زیباتراست.
کلمات ناپسند
متکلم فصیح باید مراقبت کند که در کرسی خطابه، سخنانش به لغات زشت و الفاظ قبیح، آلوده نشود; زیرا، این گونه سخن گفتن، ازمنزلت اجتماعی انسان می کاهد. به گفته ی حضرت علی(ع): افرادشریف را از انسان دور می کند و فرومایه گان را در گرداگرد اوجمع می کند.
شیوه گفتار
خطیب فصیح نه آنچنان تند سخن می گوید که کلمات نامفهوم شود ونه آن چنان کند که شنونده را خسته کند.
نه آن قدر بلند سخن می گوید که گوش ها را بیازارد و نه چنان آهسته که شنونده گان را برای شنیدن به زحمت اندازد
بلاغت در سخن
یکی از جهات اساسی بلاغت، توجه به مقدار کلام است. سخنور تواناباید به گونه ای سخن بگوید که وافی به مقصود باشد، از این رودر جایی توضیح بیشتری می دهد و در جایی اختصار می ورزد.
حرف های بی مورد و نابه جا، خواه از ناحیه خطیب باشد یا فردی عادی، بر خلاف موازین عقل و دین است و به طور قطع عوارض نامطلوب و احیانا زیانباری را درپی دارد.
با توجه به این که علت تشکیل مجالس متفاوت است، لازم است که خطیب، قبلا از ویژگی های مجلس و علت تشکیل آن آگاه شود تابتواند مطالبی را برای سخنرانی انتخاب کند که با هدف مجلس سازگار باشد.
به هنگام گزینش موضوع سخن، لازم است که خطیب، خود را از تمام احساسات شخصی و افکار خصوصی، خالی کند تا بتواند مطابق اقتضای مجلس سخن بگوید.
سخنرانی در مناسبت ها
هر خطیب توانا، باید در هنگام سخنرانی به مناسبت های طبیعی(مانند زلزله و…) و تاریخی (مانند 22 بهمن و…) و اجتماعی و سیاسی و… توجه داشته باشد و با مراعات آن ها سخن بگوید.
فرض کنید که در مکانی زلزله ویرانگر رخ داده است و خطیبی می خواهد سخن بگوید، حال اگر به جای صحبت از زلزله به عنوان یک رویداد طبیعی و تسلی مردم و دعوت به بازسازی از ازدواج و…
سخن بگوید، چه قدر ناپسند است!
احترام به شخصیت شنونده گان
از جمله اموری که لازم است همواره مورد توجه خطبای بلیغ و موقع شناس باشد، این است که شخصیت شنونده گان را در گفتار و عمل محترم شمارند و به گونه ای عمل نکنند که آن ها، احساس حقارت و… بکنند.
یکی از راه های احترام به شخصیت شنونده گان آن است که خطیب، بانرمی و ملایمت سخن بگوید; زیرا، شنونده گان، خشونت گوینده رااهانت به خود محسوب می داند و حالت مقاومت و عدم پذیرش به خودمی گیرند.
از جمله اموری که لازم است خطیب، در مقام تکریم شخصیت شنونده گان رعایت کند، این است که تمام حاضران مجلس را مخاطب خود به حساب آورد.
همچنین باید در موقع اندرز دادن یا انتقاد کردن، فرد مخصوصی را مخاطب نسازد; زیرا، انتقاد علنی، نه تنها در او اثرنمی گذارد، بلکه ممکن است بر جسارتش در اقدام به خطا بیفزاید.
هماهنگی چهره گوینده با موضوع گفتار
به طور طبیعی، کسی که خشمگین است، از چهره او پیدا است و درکلامش نیز ظاهر است و نیز اگر خوشحال باشد، همینطور در حالات دیگر. یک خطیب ماهر باید میان موضوع سخن و گفتار و وضع چهره او هماهنگی باشد; مثلا، اگر از غفران و رحمت و… سخن می گویدبا لحنی مهربان و چهره ای امیدوار سخن براند و…
خطیب و شجاعت دینی
شجاعت، برای خطیب مذهبی، به شرط آن که از مرز شرع تجاوز نکندو رنگ تهور به خود نگیرد، امری لازم و ضروری است; زیرا، اینان از دین خدا سخن می گویند و اوامر الهی را که مخالف هوای نفس واعمال غیر مشروع است، ابلاغ می کنند.
مبلغان دینی اگر شجاع نباشند و در مقابل تهدید حکام مستبد،خود را ببازند یا براثر تخویف گناه کاران و کسانی که از مجاری غیر مشروع ارتزاق می کنند، لب فرو بندند و عقب نشینند، برای دین اسلام، گران و سنگین و برای مسلمانان موجب خجلت وسرافکنده گی است.
دوری از بیان مطالب شبهه ناک
لازم است خطیب، در کرسی خطابه، با حضور مردمی که سطح درک ومعلومات شان متفاوت است، از طرح شبهاتی که درباره بعضی ازعقاید یا احکام اسلام القا شده، پرهیز کند; زیرا این کار نه تکلیف شرعی و نه ضرورت اجتماعی است. علاوه بر این ممکن است بعضی از شنونده گان براثر شنیدن شبهه، دچار تزلزل عقیده شوند ومسوولیت آن در پیشگاه الهی دامنگیر خطیب شود.
اگر خطیب، در شرایطی قرار گرفت که ناچار به طرح شبهه ای شد،برای آن که شنونده گان، دچار تشویش خاطر نشنوند و عقاید صحیح دینی خود را به رایگان از دست ندهند، بهتر آن است که در آغاز،پاسخ شبهه را به صورت یک بحث اساسی توضیح دهد، سپس شبهه راطرح کند.
اول به معرفی این کتاب ها از اهمیت فن بیان گرفته تا زبان بدن و تکنیک های جذاب صحبت کردن برای شما صحبت خواهیم نمود و خلاصه هر چیزی که باید از فن بیان و نکات مربوط به آن بدانید را برای شما بیان خواهم نمود مطالب و بخش های این کتاب ها عبارتند از:
- اهمیت فن بیان
- ترس از سخنرانی
- افزایش اعتماد به نفس در صحبت کردن
- روش های صحبت کردن جذاب
- اصول متقاعد سازی
- تکنیک های حاضر جوابی
- صداسازی
- بداهه گویی
- داستان گویی جذاب
- هنر طنز گویی
- قدرت کلمات
- زبان بدن
قبل از هر چیزی آیا تا به حال فکر کرده اید که :
چرا افراد موفق ، بزرگ و تاثیر گذار در جهان اکثرا سخنوران ماهری نیزهستند ؟
چرا درباره موضوعاتی که در موردشان علاقه و اطلاعات داریم برای یکی دو نفر از دوستانمان به راحتی حتی برای چند ساعت می توانیم صحبت کنیم ولی وقتی بخواهیم همین مطالب را برای جمع زیادی از مخاطبان بیان کنیم دستپاچه وعصبی می شویم و به دلیل اضطراب حتی فراموش می کنیم چه می خواهیم بگوییم ؟
آیا تا به حال تصور کرده اید که روزی در برابر اجتماع عظیمی از مخاطبان صحبت می کنید و آنها با اشتیاق تمام به صحبتهای شما گوش می دهند و شما نیز همچنان با شور وحرارت سخنرانی می کنید ؟
آیا می دانستید که : صحبت کردن در برابرجمعیت ، فقط برای عده خاصی از افراد مشکل نیست و این مساله ای عمومیست ، حتی بهترین سخنرانان نیز در ابتدا دچار همین ترس وعدم تسلط بوده اند و توانایی صحبت کردن در برابر جمع استعدادی خدادادی نیست که فقط بعضی ها از آن برخوردارند؛ بلکه با علاقه و تمرین مثل هر توانایی دیگری میتوان به مهارتی باور نکردنی در اینباره دست یافت .
و نیز حتما باور نمی کنید که آموختن فنون و مهارت یافتن در سخنرانی حتی یک دهم آنچه عموم مردم تصور می کنند ، سخت و دشوار نیست
۱۵ اصل اساسی اولیه برای یک سخنرانی موفق
۱- با شور وشوق ومحکم واستوار شروع کنید.
● وانمود کنید که اعتماد به نفس وشهامت بالایی دارید حتی اگر اینگونه نیست !!!
● تصور کنید که اگر به نحو مطلوبی از پس کار بربیایید تا چه حد وجهه اجتماعیتان افزایش می یابد.
● طوری با اطمینان صحبت کنید که گویی همه جماعت به شما بدهکارند، تاثیر روانی این تصور در اوایل کار بسیار سودمند است.
● این مهم نیست که قلب شما در دقیقه ۳۰۰ بار می زند!!! زیرا هیچکس نبض شما را نگرفته است؛ پس شجاعانه قدم بردارید، قامتتان را راست کنید گویی عاشق سخن گفتن هستید.
به هر حال همیشه همه انسانها، شهامت را ستایش می کنند.
۲- دقیقا بدانید که در مورد چه چیزی می خواهید صحبت کنید
ا
گر از قبل در مورد سخنرانی فکر نکرده باشید و برای آن طرحی نداشته باشید حتما در برابر شنوندگان احساس آرامش واعتماد به نفس نخواهید داشت
۳- تمرین – تمرین – تمرین
یک ضرب المثل شیرین فارسی است که می گوید:
کار نیکو کردن از پر کردن است
خواهی که شوی یک خوشنویس بنویس و بنویس و بنویس
تمرین مهمترین مساله است شما با هرتمرین نیرومندتر و نیرومندتر می شوید.
۴- آمادگی قبلی
به معنی نوشتن مطالب به صورت دستوری و سپس حفظ کردن کلیه عبارات و متن سخنرانی نیست بلکه آمادگی قبلی یعنی تمامی نکات و جوانب مختلف موضوع را قبلا خوب مطالعه بررسی و درک کرده باشیم؛ واقعیت و درستی آنها برای خود ما به اثبات رسیده باشد سپس در مورد طریقه ارائه آن فکر کنیم.
هو سرل گفته معروفی دارد با این مضمون که اگر احساس میکنید توانایی توضیح مطلبی را ندارید، مطمئن باشید که آن را به طور کامل درک نکردهاید.
مطالعه و جمع آوری مطالب مرتبط، خارج از متن اصلی (مثلا از سایر کتب، مقالات و…) برای غنی و پر بارترکردن موضوعاتی که مطرح می کنیم، همواره باعث میشود که دانش، اطلاعات و در نتیجه تسلط ما درباره موضوع افزایش پیدا کند.
حال میپرسید که چگونه تمرین کنیم؟
۵- خودتان را به تدریج آماده کنید
● یک ارائه خوب باید تدریجا تکمیل شود ” مثلا طی یک یا دو هفته ”
● در اوقات فراغتتان (مثلا وقتی در سرویس نشسته اید یا در حیاط دانشگاه قدم میزنید) دربارهاش فکر کنید و در رویا و تصوراتتان آن را بپرورانید.
● با دوستانتان درباره آن صحبت کنید و سعی کنید هرچه به فکرتان می رسد یادداشت کنید؛ به زودی ایده ها و سوژه های نابی به ذهنتان می رسد.
● پس از اینکه مطالب آماده و تمامی آنچه را که می خواهید بیان کنید تنظیم کردید، در حالی که در خوابگاه هستید و یا حتی وقتی که در خیابان شالیکوبی قدم می زنید(!!!) به آرامی آن را تمرین کنید.
● بهتر است با حرکات و ایما و اشاره هرچه بیشتر آن را طبیعی وبا روح سازید و تجسم کنید که در برابر یک جمعیت واقعی سخن می گویید.
● میتوانید به عنوان تمرین به مدت سه تا پنج دقیقه مطلبتان را دقیقا همانطور که می خواهید در جلسه سمینار بیان کنید، برای هم اطاقی هایتان ارائه دهید.
● هر چه این تمرینات را بیشتر انجام دهید در عمل احساس اطمینان و راحتی بیشتری خواهید داشت .
همیشه و در هر کاری ابتدا ۱۰۰ ایده نو جمع آوری کنید سپس ۹۰ تای آن را دور بریزید آنگاه در مییابید که ۱۰ ایده عالی در اختیار دارید.
۶- مطالب را به سادگی صحبتهای همیشگی خود بیان کنید
اگر بخواهیم لفظ قلم یا کتابی صحبت کنیم کار بسیار دشوار می شود؛ نیمی از کلاممان محاورهای و نیمی کتابی میشود؛ عبارات نامانوسی مثل“می باشه” ، “میشوه” و… محصول سعی نافرجام برای کتابی صحبت کردن است.
۷- با مخاطبانتان رو در رو باشید
ارتباط چشمی با مخاطب از اهمیت فوق العادهای برخودار است.
۸- از روخوانی کردن بپرهیزید
خواندن مطلب از روی یادداشت نیمی از لطف سخنرانی را از بین میبرد و شنوندگان خیلی سخت سخنرانی که از روی یک نوشته روخوانی میشود را تحمل می کنند.
۹- اول سخنران بعد سخن
مهمترین موضوع سخنرانی در برابر عموم خود گوینده است و آنچه بیان می شود درمرتبه دوم قرار دارد
۱۰- آنچه می گویید آنقدر مهم نیست که چگونه آن را میگویید.
تاثیر هر گفتار بیشتر متکی به نحوه بیان است تا محتوا و ارزش مطلب .
۱۱- اگر وسط صحبت یادمان رفت که چه می گفتیم
فراموش کردن مطلب : مسالهای محتمل است که ممکن است برای هرکسی خصوصا در تجربیات اول پیش بیاید، در این شرایط معمولا چند ثانیه ذهن قفل شده و بطور کلی فراموش میکنیم که اصلا راجع به چه چیزی صحبت می کردیم.
ولی خوشبختانه این حالت بسیار گذرا بوده و پس از چند لحظه (پنج تا ده ثانیه) دوباره همه چیز یادمان میافتد. ولی ما نمیتوانیم مخاطبان را به حال خود رها کرده و به دنباله مطلب فکر کنیم در اینگونه موارد دو کار می توان کرد:
● میتوانیم یک یا چند سوال از حضار بپرسیم. مثلا آیا صدای ما به ردیف آخر می رسه ؟ یا مطالب تا اینجا مفهوم بوده ؟ یا اینکه تا اینجا کسی سوالی نداره ؟ و…
● راه بهتر این است که آخرین جملهای را که گفتیم تکرار کرده و صحبت را آن مورد تا چند جمله ادامه دهیم و در این فرصتی که ایجاد کردیم باید به ادامه موضوع بیندیشیم.
البته امروزه که اغلب ارائهها در قالب اسلاید و نرم افزار PowerPoint انجام می شود این مشکل کمتر بروز پیدا می کند.
۱۲- مخاطب را نادیده نگیرید
● به زمین یا هوا زل نزنید. در این حالت انگار با خودتان صحبت میکنید. صحبت شما خشک و بیروح و کلامتان بی خاصیت می شود.
● با جمعیت طوری صحبت کنید که گویا با ”مصطفی برزگر“ صحبت میکنید؛ مگر غیر از این است که جمعیت از افرادی نظیر ” مصطفی برزگر “ تشکیل شده است ؟
● طوری با شنوندگان صحبت کنید که گویی منتظرید آنها هر لحظه از جا بلند شده و با شما گفتگو کنند.
● در مقابل آنها لبخند بر لب داشته باشید.
● پوشیدن لباس پاکیزه و مرتب اهمیت زیادی دارد چون باعث تقویت اعتماد به نفس شده و هر اندازه که وضع ظاهری نامرتب و شلخته داشته باشید به همان میزان از توجه مخاطبان کم خواهد شد.
۱۳- آغاز مناسب
● شروع یک سخنرانی مانند آغاز یک سفر است؛ باید ازقبل فکر کنیم که از کجا باید شروع کرد و از چه مسیری ادامه داد و در نهایت دقیقا بدانیم که چه چیزی را به مخاطب باید انتقال دهیم.
● نباید صحبت را بیش از حد خشک و رسمی آغاز کرد.
● ابتدای یک سخنرانی خیلی خیلی مهم است و انصافا مشکل ! و در موفق بودن بقیه سخنرانی نقشی اساسی دارد. پس نباید آن را سرسری گرفت و باید برای آن طرحی داشت، مثلا یک بیت شعر یا یک مقدمه کوتاه دو سه جمله ای یا مثل همین مطلب با چند پرسش .
یک سخنران ماهر در خاطرات خود مینویسد: ” همیشه دو دقیقه قبل از سخنرانی ترجیح می دادم مرا گلوله باران کنند ولی سخنرانی نکنم … اما … دو دقیقه قبل از پایان حتی با رگبار گلوله هم مایل به تمام کردن سخنرانی نیستم “
۱۴- چگونگی بیان
● در گفتار خود روی کلمات مهم تکیه کنید واز کلمات کم اهمیت سریع عبور کنید.
● همیشه قبل و بعد از بایان نکات اساسی و مهم یک مکث کوتاه داشته باشید.
● یکنواخت و ماشینی صحبت نکنید، تن صدا و نحوه بیانتان را هر از چند گاه تغییر دهید.
● جملات و عبارات مهم را با تمایز و تاکید بیان کنید؛ مثلا بلندتر و یا حتی آرام تر از باقی عبارات. تاثیر این کار دقیقا مشابه هایلایت کردن توسط مارکر یا Bold کردن فونت در نوشته هاست.
● برای تاکید بیشتر بر مطالب مهم میتوانید آنها را یک بار تکرار کنید ولی بهتر است در تکرار از بیان دیگری استفاده کنیم .
● زبان بدن (Body Language) راز موفقیت شماست و این یعنی استفاده درست و بجا از حرکات، ایما، اشاره و خلاصه تمامی اندام برای هرچه زنده و شاداب تر کردن جلسه ودمیدن روح در فضای سالن.
۱۵ – کلام پایانی : مخاطب خود را دوست داشته باشید
علاقه و صمیمیت گوینده نسبت به شنوندگان به آنها منتقل می شود و جمعیت نیز هر گونه احساس وعلاقه را درک و منعکس می کند؛ ولی این موضوع مساله ای دلی است و برای آن نمی توان قاعده و فرمولی نوشت و فقط به صورت خلاصه می توان که تصور کنید تمامی آنها که روبه روی شمایند دوستانتان هستند.
ــــــ
خلاصهای از این نکات:
● در ابتدای کار محکم واستوار شروع کنیم .
● برای ارائه مطلب آمادگی قبلی داشته باشیم.
● تمرین . تمرین . تمرین .
● مطالعه و گردآوری مطلب بیش از آنچه که باید ارائه کنیم.
● برای یک سخنرانی و سمینار خوب باید در طی چند روز مطالب را آماده کرد .
● مطالب را تا حد امکان ساده و به بیان خودمانی بازگو کنید تا برای همه قابل فهم باشد .
● با مخاطبانتان ارتباط چشمی داشته باشید .
● یکنواخت و با لحنی ثابت صحبت نکنید، روی مطالب مهم تاکید کنید .
مطالب ارائه شده خلاصه ای بسیار مختصر بود از کتاب : آئین سخنرانی اثر دیل کارنگی
تمامی آنچه تا اینجا گفتیم اموری بودند که به شخص شما مربوط میشد. فراموش نکنید که ساختن اسلایدهای مناسب به شکلی جذاب و گویادر نرم افزار PowerPoint نیز روی دیگر این سکه است که نباید از آن غافل ماند .
۱۰ نکته مهم در طراحی و ارائه اسلایدهای PwerPoint
1- انتخاب رنگهای مناسب و دارای کنتراست (تضاد رنگی) برای زمینه و متن از اوجب واجبات است.
۲- تاکید بر استفاده هرچه بیشتر ازاشکال، نمودارها، جداول و عناصر بصری اهمیت حیاتی دارد.
فراموش نکنید که نرم افزار PowerPoint ابزار مناسبی برای نمایش متن نیست؛ زیرا اصولا برای اینکار طراخی نشده پس باید از قرار دادن بیش از چند سطر متن در هر اسلاید خودداری کرد.
۳- از قلم و فونت مناسب به شکلی که مطالب برای همه مخاطبان قابل رویت یاشد استفاده کنید.
۴- از افکت و جلوه های انیمیشن در حد معقول استفاده کنیم. نه آنچنان که اسلایدها خشک و بی روح باسد و نه آنچنان آن را پر از جلوه و گل و بلبل کنیم که مطلب اصلی را تحت الشعاع قرار دهد.
۵- ارائه خوب الزاما ارائه ای نیست که دارای حجم بالا و اسلایدها زیادی باشد بلکه ارائهای است که با کمترین میزان اسلاید و حجم، بیشترین اطلاعات را به مخاطب منتقل نموده و برای مستمعان ملالآور نباشد. هیچ وقت و هیچ وقت کیفیت ارائه را فدای کمیت آن نکنید.
۶- برای کاهش حجم، مطالب را خلاصه کنید؛ همچنین در اکثر اوقات می توان چندین صفحه متن را در جداول، نمودار و چارتهای مناسب به صورتی کامل خلاصه کرد.
۷- به جای اینکه تمامی متن را تایپ کنید، فقط تعاریف اصلی و تیترها را در اسلاید بیاورید، به راحتی بقیه مطالب را می توانید به ذهنتان بسپارید، البته اگر آنها را خوب درک کرده باشد.
۸- اگر تعاریف اصلی، اعداد، ارقام و امثال اینها را از روی اسلاید روخوانی کنید هیچ ایرادی ندارد ولی مواظب باشید که این روخوانی کردن را به کل مطالب تعمیم ندهید.
۹- هنگام ارائه بینندگان را هرچه بیشتر به تصاویر، نمودار و شکلها ارجاع دهید و با اشاره توسط نشان دادن با دست و… توجه آنها را به سمت خود و مطالبتان معطوف کنید.
۱۰- برای جلوگیری از مشکلات پیش بینی نشده اگر امکان داشت یک مرتبه برنامه را در کامپیوتر اجرا کرده و از مرتب بودن همه چیز مطمئن شوید.
در انتها باید گفت که :
شما حداکثر در طی ۲۰ تا ۳۰ دقیقه باید هرچه را لازم است بیان کرده و سخنتان را تمام کنید زیرا بر اساس تحقیقات روانشناسی، انسانها معمولا بیش از این زمان نمی توانند بر موضوعی تمرکر وتوجه داشته باشند اگر ناچار شدید ییشتر از۲۰دقیقه صحبت کنید باید به ذهن مخاطبتان یک زنگ تفریح کوچک مثلا ۱ دقیقه ای بدهید.
چگونه فن بیان نه گفتن به بقیه را یاد بگیریم؟
از نه گفتن متنفر هستید؟ از این که قرار باشد دست رد به سینه کسی بزنید احساس بدی پیدا می کنید؟ نمی توانید با حس گناهتان بعد از
جواب منفی دادن به دیگران و ناراحت کردنشان کنار بیایید؟ اصلا عجیب نیست؛ چون شما تنها نیستید و تقریبا بیش از نصف مردم روی کره زمین
هیچ وقت با نه گفتن کنار نیامده اند و همیشه هم در نه گفتن به بقیه ناموفق بوده اند!
لطفا فیلم زبان بدن سخنرانان حرفه ای در آپارات https://www.aparat.com/v/4Y6mX
لطفا فیلم موفقیت آدمهای بزرگ برگرفته از تفکرات آنهاست در آپارات https://www.aparat.com/v/PdEpr
سخت بودن نه گفتن گاهی به درجات حادی می رسد. تا جایی که لطف ما در حق دیگران باعث آسیب دیدن موقعیت و زندگی خودمان می شود.
جواب مثبت دادن به دیگران دردسر های خودش را دارد و در مقابل جواب نه دادن هم احساس بدی به همراه دارد. وقتی که در برابر درخواست
های دیگران همیشه سر خم کنیم و تابع خواسته های آن ها باشیم به تدریج به شخصیتی سست تبدیل می شویم که دیگران فرصت
سواستفاده پیدا می کنند. راه چاره چیست؟ باید تسلیم دیگران و خواسته های گاها غیرمنطقی آن ها باشیم یا این که با یک “نه” سفت و
سخت و کمی خشن آن ها را از خودمان دلگیر کنیم؟ فن بیان نه گفتن به بقیه به ما می آموزد که چه طور با برقراری تعادل بین احساسات
خودمان، کلاممان و عواطف دیگران مانع صدمه دیدن ارتباط خود با آن ها شویم.
لطفا فیلم چگونه حرفه ای سخنرانی کنیم (ویژه کاندیداهای انتخاباتی) در آپارات https://www.aparat.com/v/jcn4v
لطفا فیلم دکتر مازیار میر مدرس ومولف تخصصی زبان بدن در آپارات https://www.aparat.com/v/3tdrG
Presentation Masters: Communication Mastery in Speeches, Meetings, and the Media
کارشناسی ارشد ارائه: تسلط بر ارتباطات در گفتارها ، جلسات و رسانه ها
تکنیک های فن بیان نه گفتن به بقیه
اول باید بدانیم که چرا قرار است با فن بیان نه گفتن به بقیه وقت خودمان را تلف کنیم و آثار این نه گفتن در زندگی شخصی ما چه طور بروز پیدا می کند؟
- حرکت در جهان امروز: برای این که بتوانیم در دنیا امروز پیشرفت داشته باشیم باید جایگاهی که بدان تعلق داریم را پیدا کنیم و از فرصت های خود به سادگی نگذریم.
- مرزبندی روابط: مردم هیچ گاه موقعیت و شرایط فعلی شما را درک نمی کنند مگر این که با نه گفتن به آن ها ثابت کنید. حداقل فایده ای که فن بیان نه گفتن به بقیه دارد مرزبندی روابط شما با بقیه است.
- خوشبختی: با نه گفتن به دیگران کنترل زمان به صورت صد در صد در اختیار خود ما قرار دارد. زمان را می توان برای رسیدن به اهداف مختلف مدیریت نمود و این نهایت خوشبختی یک انسان خواهد بود!
The Writer\’s Guide to Training Your Dragon: Using Speech Recognition Software to Dictate Your Book and Supercharge Your Writing Workflow (Dictation Mastery for PC and Mac)