مدیریت و رهبری بحران فقط با یک گلوله اسلحه
مدیریت و رهبری بحران فقط با یک گلوله
مدیریت و رهبری بحران فقط با یک
مدیریت و رهبری
بعنوان یک مشاور کسب و کار سالها است که یکی از وظایف اصلی من مدیریت بحران یا Crisis management است به نظر می رسد که یک مجموعهای از فعالیتها، چارهجوییها
و دستورالعملهایی اطلاق میشود که مدیریت شرکتها و موسسات و یا سازمان های در چالش با بحران به سمت کاهش روند چالش ها ، کنترل و رفع بحران ها میل کند.
فکر می کنم که بهطور کلّی، مدیریت بحران به معنای سوق دادن هدفمند جریانِ پیشرفتِ امور به روالی قابل کنترل و بازیافت وضعیت قابل قبول و یا گذشته می باشد.
مازیار میر به شدت معتقد است که برخلاف مدیریت ریسک، که شامل ارزیابی تهدیدهای احتمالی و پیدا کردن بهترین راه جلوگیری از وقوع آن است، مدیریت بحران شامل برخورد با تهدیدها
قبل، درحین و پس از وقع تهدید است.
داشتن بینش بحران محور، به توانایی فکر کردن در مورد سناریوی بدترین حالتهای قابل وقوع و در عین حال ارائه راه حلهای بیشمار نیاز دارد. از آنجایی که اولین روش، ممکن است جوابگو
نباشد، سعی و خطا یک روش پذیرفته شدهاست. لازم است که همیشه طرح مقابله با تهدیدهای احتمالی موجود بوده و هوشیار بود. سازمانها و افراد باید دارای یک برنامه پاسخ سریع برای
مواقع اضطراری بوده و با مانور و تمرین، آمادگی کافی داشته باشند…..
شاید داستان زیر هم برای شما مفید باشد…
سالها پیش و در جاده ای متروک و دور افتاده در ایالت آریزونا در ایالات متحده آمریکا، درشکه ای حامل پنج مسافر به چنگ راهزنان افتاد. سارقان ابتدا تمام اموال، دارایی
و پول مسافران را به سرقت بردند، سپس به دستور سردسته راهزنان قرار شد تک تک مسافران به دست بوسی رئیس بروند و طلب عفو کنند تا رئیس از کشتن آنها
صرف نظر کند.
چهار مسافر درشکه به سرعت رفتند و دستور را انجام و جان خود را نجات دادند، اما نفر پنجم که پیرمردی عارف بود اطاعت نکرد.
در نتیجه رئیس دزدها با عصبانیت به سراغش رفت و لوله اسلحه اش را روی سر پیرمرد گذاشت و گفت:
من کسی هستم که می توانم با فشار دادن این ماشه دنیای تو را به جهنم تبدیل کنم!
پیرمرد هم بلافاصله پاسخ داد: من نیز کسی هستم که اگر تو آن ماشه را فشار دهی و مرا بکشی، آخرتت را به جهنم تبدیل می کنم!!!!!
رئیس دزدها با شنیدن این حرف هر پنج مسافر را بخشید و از همان لحظه مرید پیرمرد شد……
مازیار میر مشاور کسب و کار