مدیریت زمان و کنترل استرس و ترس خشم
روشی که بطور عمده از زمانتان استفاده میکنید نشانگر چیزی است که در زندگی تان اتفاق میافتد.افرادموفق میدانند برای رسیدن به
اهدافشان باید مدیر زمان خوبیباشند. کارشما این است که با مدیریت زمان، به یکی از این افراد موفق تبدیل شوید.
مدیریت زمان حرفه ای
وقت ندارم؟؟؟؟؟؟
. افراد شاغل کارهای بسیاری برای انجامدادن دارند و برای زندگی شخصی خود یا اصلا وقت ندارند و یا وقت بسیار کمی دارند. بسیاری از
افراد زیر بار سنگین مسوولیتها و فعالیتها شانه خم کردهاند و هر چه سختتر کار میکنند، بیشتر احساس میکنند که عقب افتادهاند.این
حسِ بودن روی تردمیل بیانتها باعث میشود که افراد به حالت زندگی واکنش/پاسخ روی آورند. به جای اینکه به وضوح تصمیم خود را برای
انجام کاری بگیرند، دائم به آنچه که اطرافشان اتفاق میافتد واکنش نشان میدهند واینگونه میشود که به زودی تمامی کنترل خود را از
دست میدهند. احساس میکنند به جای اینکه آنها زندگیشان را هدایت کنند، زندگی،آنها را هدایت میکند.
افراد موفق میدانند که مدیریت زمان شخصی، از خودتان شروع میشود. این مدیریت با تفکر شما از آنچه که در زندگیتاناهمیت واقعی را
دارد، آغاز میشود. ارزشهای شما چه هستند؟ خواهان چه چیزی هستید؟ چه چیزی برای شما مهم است و چه چیزی اهمیت ندارد؟ برای
چه چیزی از خودگذشتگی خواهید کرد، برایش بها خواهید پرداخت یا هیچ بهایی برایش نمیپردازید؟ اینها مهمترین سوالاتی است که وقتی
میخواهید مدیریت زمان شخصی خود را مرتب کنید، باید از خود بپرسید. وقتی که یک مدیر زمان بینظیر شدید، درخواهید یافت که چه
کارهایی برای شما بیشترین اهمیت را دارند.
افراد موفق تصمیم میگیرند که چه چیزی مهم است
وقتی در مورد اینکه چه چیزی برایتان اهمیت دارد تصمیم گرفتید، سپس باید در مورد اهداف بزرگکوچکتان و کوتخورد، جرات خیالپردازی در
مورد چه چیزهای بزرگی را به خود میدادید؟ اگر فردا یک میلیون دلار بدون مالیات در قرعهکشی برنده شوید، چگونه زندگی خود را تغییر
خواهید داد؟ برای این تمرین، خودتان یا به همراه همسرتان، فقط تصمیم بگیرید که واقعا چه میخواهید و ان را یادداشت کنید.
وقتی که به خود اجازه دادید تا رویاهای خود را بنویسید، قدم بعدی، تعیین هدف است. مدیریت زمان شخصی تنها وقتی معنی مییابد که آن
را با توجه به چیزهایی که میخواهید انجام شوند، سازماندهی کنید.
به یک مدیر عالی زمان تبدیل شوید: اهداف خود را بشناسید
افراد موفق میدانند که شما در سه دوره مهم زندگی خود به داشتن هدف نیاز دارید. ابتدا به خانواده و اهداف شخصی نیاز دارید. اینها دلیل
کارهایی هستند که شما انجام میدهید.اینها دلیل بیدارشدن شما و رفتن سرکار هستند.اینها دلیل سختکوشی و ارتقای مهارتهای
شما هستند. اینها دلیل نگرانی شما برای پول و گاهی خستگی از درخواستها هستند.
دومین نوع اهداف،مربوط به اهداف کاری و تجاری شما میشوند. اینها اهداف «چگونگی» هستند، ابزاری که به وسیله آن به اهداف
شخصی یا دلیل چراها میرسید. در کار خود چه باید بکنید تا به سطحی از درآمد برسید که به شما امکان تحقق اهداف خانوادگی را
میدهد؟ چگونه به آن دست خواهید یافت؟ چه کاری را باید بیشتر انجام دهید؟
چه مهارتها و تواناییهایی را باید توسعه دهید تا در حرفه خود پیشتاز باقی بمانید؟ اهداف کاری و تجاری بسیار اهمیت دارند به خصوص اگر
با اهداف خانوادگی و اهداف شخصی در تعادل باشند.
سومین نوع اهداف مربوط به پیشرفت شخصیتان میشود. به خاطر داشته باشید که در بیرون از خود نمیتوانید چیزی بیشتر از آنچه که
درون کسب کردهاید، به دست آورید. زندگی بیرونی شما بازتابی از درون شماست. اگر میخواهید که به چیزهای با ارزشی در زندگی
شغلی خود دست یابید، باید در پیشرفت شخصی خود، تبدیل به فردی ارزشمند شده باشید. باید مطالعه کنید و به جزوات صوتی گوش
دهید و در دورههای مختلف شرکت کنید. اگر میخواهید زندگی خود را بسازید، باید خود را بسازید.
شاید بزرگترین راز موفقیت این است که شما میتوانید هرآن چیزی را که از صمیم قلب میخواهید، باشید و به هر هدفی که رسیدن به آن
را از صمیم قلب آرزو میکنید،
برسید. اما برای انجام آن باید روی خودتان کار کنید و هرگز از پا نایستید.
نکات استثنایی برای مدیریت زمان
استفاده از تاکتیکهای ساده برای دستیابی به بهرهوری، کارهای بیشتری را برای شما به انجام میرساند. این جدیدترین ابزار و
تکنولوژیهای پر زرق و برق نیستند که به افزایش بهرهوری شما میانجامند.
بلکه به اثبات رساندن خود و استفاده از راهحل های ساده است که میتواند بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد.
زمانی که بحث به انجام رساندن کار به میان میآید، سادهترین روشها برتری پیدا میکنند.
به دنبال بهره وری هستید یا ایجاد پیچیدگی؟
اغلب، افرادی وجود دارند که به دنبال جدیدترین و بزرگترین سیستمهای کاری به منظور حل مشکلات بهرهوری خود هستند. و یا به دنبال
اپلیکیشنهای جادویی، به منظور انجام دادن کارهای خود هستند.
در حقیقت، شلوغی نمیتواند باعث به انجام رسانیدن کارها شود بلکه تنها به ایجاد حواسپرتی و قرار گرفتن درمسیر کاری شما میانجامد.
“زمانی که بحث بهرهوری به میان میآید، سادگی اغلب بهترین راهحل است. “
بنابراین، ابزارهای مدیریت زمان و تاکتیکها را به درستی مورد استفاده قرار دهید.
در این جا به ۶ نکته برای مدیریت زمان به شکلی ساده اشاره میکنیم:
۱- یک ابزار برای هر فعالیت در نظر بگیرید.
بهتر است در جعبهی ابزار خود برای مدیریت زمان، از هر ابزار یک عدد در اختیار داشته باشید. یک لیست برای انجام کارها. یک تقویم و غیره.
شما نیازی به شلوغی و پیچیدگی زیاد ندارید. از سادهترین ابزاری استفاده کنید که با نیازهای شما همخوانی داشته باشد. استفاده از
ویژگیهای اضافی میتواند در طولانی مدت به ایجاد هرج و مرج بیانجامد.
۲- بر روی انجام فعالیتهای کمتری تمرکز کنید.
به منظور انجام کارهای بیشتر، بر روی انجام فعالیتهای کمتری تمرکز کنید. به جای انجام ۵۰ فعالیت، ۵ فعالیت مهم را انتخاب کنید که میتوانید واقعاً تا پایان روز آنها را
انجام دهید. شما از این که با انجام دادن کارهای کمتر توانایی به پایان رساندن کارهای بیشتری را دارید، شگفتزده خواهید شد.
۳- هر روز کارهای مشابه را در زمان مشخصی انجام دهید.
ایجاد یک برنامهی روزانه میتواند به بهبود میزان نظم و انضباط و افزایش تواناییهای شما به منظور انجام دادن کارها منجر شود. به کمک ایجاد یک برنامهی روزانه شما
میتوانید به ایجاد عادتهایی میپردازید که به زودی به تلاش زیادی نیاز نخواهند داشت. این فعالیتها که زمانی برای شما بسیار دشوار محسوب میشدهاند، هم اکنون در
پس زمینهی برنامههای روزانهی شما محو میشوند.
۴- زمان کمتری را برای جلسات صرف کنید.
جلسات یکی از بزرگترین مواردی هستند که به هدر رفتن وقت شما منجر میشوند . از هر گونه جلسه که از هدف مشخصی برخوردار نیست، اجتناب کنید. و به جلساتی که
حتماً باید در آنها حضور پیدا کنید، زمان کمتری اختصاص دهید.
۵- تعهدات کمتری را بپذیرید.
بیشتر تعهدات شما در زندگی به صورت خودخواسته هستند. برای هر «بله» ای که در پاسخ به خواستهای مطرح میکنید، به چیز دیگری در زندگی نه میگویید. سعی کنید
که نه گفتن را در زمان مناسب یاد بگیرید.
۶- از مشغله زیاد پرهیز کنید.
زمانی که سر شما شلوغ است ممکن است باعث شود که شما کارهای بسیاری را انجام دهید، اما آیا واقعاً در این صورت، شما مهمترین کارهای خود را انجام میدهید؟ تنها
بر روی تعداد کمی از فعالیتهای مهم خود تمرکز کنید. و همزمان به کاهش میزان اضطراب خود نیز بپردازید.
سادگی معمولاً به پیروزی میانجامد. سادهتر بودن اغلب تأثیرگذارتر و مؤثرتر خواهد بود.
بنابراین، از استفاده از ابزارها و سیستمهای پیچیده اجتناب کنید و جدیدترین ابزارها و تکنولوژیهای پرزرق و برق را فراموش کنید.
مدیریت زمان خود را به صورت ساده حفظ کنید، در این صورت میتوانید با کمترین تلاش، بیشترین کارها را انجام دهید.
مدیریت زمان و کنترل استرس و ترس خشم
مدیریت زمان
۱- زمان را نمیتوانید مدیریت کنید بلکه تنها خودتان را میتوانید مدیریت کنید.
هر روز ۲۴ ساعت است و مسلماً نمیتوانید آنرا تغییر دهید. تا زمانی که بر مدیریت زمان تمرکز کنید، این واقعیت که چگونه باید خودتان را
مدیریت کنید را نادیده میگیرید.
۲- «کارهای زیاد برای انجام» و «زمان ناکافی»، جملاتی فریبنده هستند.
هر بار که این جملات را تکرار میکنید، در واقع از مدیریت خودتان عقب میمانید و عوامل خارج از کنترل خود را سرزنش میکنید. «کارهای
زیادی برای انجام دارم!» و «زمان
کافی وجود ندارد!» از گفتن کلمات پرهیز کنید.
۳- اولویتهای بسیار زیاد به معنای نداشتن اولویت است.
نمیتوانید اولویتهای زیادی داشته باشید. براساس تعاریف، اولویتها تعداد کمی از وظایف اصلی هستند که ارزش توجه بالاتری نسبت به
بقیه دارند. اگر اولویتهای زیادی
دارید پس به هیچکدام از آنها نخواهید رسید. شما باید در هر زمان، چند اولویت اصلی خود را مشخص کنید.
۴- هرچقدر اولویتهای بیشتری داشته باشید تعداد کمتری از آنها را میتوانید انجام دهید.
اگر ۲ تا ۳ اولویت اصلی داشته باشید، ۲ تا ۳ وظیفه را تکمیل خواهید کرد. اگر ۴ الی ۱۰ اولویت داشته باشید، ۱ یا ۲ تا از آنها را انجام
میدهید. اگر بیشتر از ۱۰ اولویت
داشته باشید هیچ کدام از آنها را نمیتوانید کامل کنید. با بیشتر شدن اولویتها در لیست مورد نظرتان، زمان بیشتری را صرف ناقص انجام
دادن آنها میکنید که منجر به
پریدن از یک کار به کار دیگر شده و نمیتوانید هیچ کاری را کامل انجام دهید.
۵- برای فعالیتهای لیست انجام کارتان (to do)، برآورد زمانی داشته باشید.
همه کارهایی که باید انجام دهید را در لیست آورده و سپس سعی کنید زمان مورد نیاز انجام همه آنها را برآورد کنید. نگران این نباشید که از
زمان برآورد شده برای فعالیتی
تخطی کنید. با وجود این تخطیها نیز در نهایت متوجه خواهید شد که نسبت به مواقعی که برای کارهایتان زمانی برآورد نکردهاید سریعتر و
متمرکزتر شدهاید.
۶- هرچقدر هم لیست شما طولانی باشد باز ناقص باشد. در مورد این موارد فکر کنید. آیا زمان کافی برای جلسات، بررسی ایمیلها و
تماسهای تلفنی؟ پرسیدن
سؤال از مشتریان و کارکنان؟ خوابیدن، غذا خوردن، ورزش، استراحت و تماس با مادرتان؟ زمان صرف شده برای جستجو در مورد مشتری،
اصلاح تاریخ انقضا کارت اعتباری و
نشستن در سالن انتظار و هر چیز دیگری را دارید؟ اکنون به این فکر کنید که صرف این همه زمان برای انجام این کارها چگونه به نظر
میرسد؟ با این واقعیت مواجه شوید و
بدانید که ساعتهای زیادی در طول یک روز وجود ندارد و کارهای متفرقه بیشتر این زمان را به خود اختصاص میدهد. پس سعی کنید اولویت
کارهایتان را مشخص کرده و ابتدا
برای تکمیل آنها زمان صرف کنید و سپس به کارهای دیگر خود بپردازید.
۷- این واقعیت را بپذیرید که همه کارها را نمیتوانید به طور کامل انجام دهید.
تا زمانی که شما این باور را داشته باشید که باید همه کارها را انجام دهید فردی ناامید و با تأثیرگذاری پایین خواهید بود و تا زمانی که همه
چیز را انکار کنید از تصمیم
گیریهای دشوار در مورد اولویتهایتان اجتناب خواهید کرد.
۸- از شش راه مقابله با کارهای اضافی، اکثر مردم راهی را انتخاب میکنند که اثرگذار نیست.
در اینجا ۶ راه برای مدیریت کارهای زیاد وجود دارد.
۵راه نخست مؤثر هستند ولی متاسفانه اکثر مردم ششمین راه را انتخاب میکنند.
- انجام هرچه بیشتر کارها: این گزینه تصوری آرزومندانه و واهی است مگر اینکه شما راهی سریع و جدید برای انجام کارهای اضافی خود پیدا کنید که تفاوت قابل سنجشی ایجاد کند. نمیتوانید زمان قابل توجهی برای انجام منظم تر و سریع تر کارها ذخیره کنید.
- به تعویق انداختن: برخی از کارها را میتوانید بعداً انجام دهید. انجام آنها را به بعد موکول کنید.
- به انجام بعضی کارها در حد خوب کفایت کنید: قرار نیست همه کارهایتان را عالی و کامل انجام دهید. گاهی اوقات انجام بعضی کارها در حد خوب کفایت میکند. قبل از شروع هر کاری این سؤال را همیشه از خودتان بپرسید که این کار تا چه حد باید خوب صورت گیرد؟
- نادیده گرفتن: برخی کارها لازم نیست انجام شوند. این کارها به خاطر عادات قدیمی، اجبار، فعالیتهای مورد علاقه، ایدههای نامحدود و … فهرست شما را پر میکنند. باید این کارها را نادیده بگیرید.
- برون سپاری. اکثر مردم در حال انجام کارهایی هستند که جزو اولویتهای اول کاری آنها نیست. میتوان انجام این نوع کارها را به افراد دیگری واگذار کرد.
- بیتوجهی به انتخاب یکی از موارد بالا: این گزینه بیاثرترین و رایجترین روش مقابله با انجام کارهای بیش از حد است. شما ۵ گزینه خوب دارید که آنها نیازمند تصمیمی آگاهانه هستند. چه اتفاقی میافتد که شما گزینه ۶ را انتخاب میکنید؟ بنابراین نادیده گرفتن ۵ گزینه بالا تصمیمی آگاهانه نیست و باید دقت کنید از آنها غافل نشوید
مدیریت زمان و کنترل استرس و ترس خشم
عوامل مهم در مدیریت زمان
- مدیریت زمان بیش از هر چیز نیاز به اعتماد نفس دارد و مخصوصا انضباط فردی، خویشتن داری و تسلط بر نفس دارد.
- چشم انداز درازمدت خود را توسعه و بهبود دهید و مخصوصا می خواهید ظرف ده سال آینده به کجا برسید؟
- همیشه از خود بپرسید: با ارزش ترین استفاده ای که در حال حاضر می توانم از وقتم بکنم چیست؟
- برای مدیریت زمان خود، باید خوشبختی را هدف اصلی اصلی زندگیتان قرار دهید.
- سعی کنید در آن واحد فقط روی تغییر دادن یکی از رفتارهای خود تمرکز کنید.
- قابلیت های خود را در زمینه هایی که نتایج کلیدی برای شما به بار می آورد افزایش دهید.
- از یک دفترچه برنامه ریزی به عنوان وسیله اصلی تنظیم وقت خود استفاده کنید و روی کاغذ بنویسید همه آنچه را که باید نوشت.
- برای هر هفته از هفته ی قبل و برای هر روز از روز قبل مدیریت برنامه ریزی کنید.
- کارهای تان را یکی یکی انجام دهید و وقتی کاری را به اتمام رساندید آن را کنار بگذارید.
- مدام از خودتان بپرسید: “می خواهم چه کاری انجام بدهم؟” و “چطور می خواهم این کار را انجام دهم؟”
- خودتان را با افرادی که با آنها هم فکر هستند متحد کنید. اهمیت و ارزش قسمتی از یک گروه بودن را بدانید.
- از تلفن به عنوان یک وسیله ی کاری استفاده کنید زود بروید سر اصل مطلب و از تعارفات کم کنید.
- برای هر یک از مکالمات تلفنی خود از قبل برنامه ریزی کنید و مکالمات خود را دسته بندی کنید و آنها را با هم انجام دهید.
- هر قدر درانجام امور ساده، منظم تر و مقرراتی تر باشید می توانید در انجام امور مهم طبیعی تر و آزادانه تر عمل کنید.
- برای اینکه به حداکثر بهره وری دست پیدا کنید با تکرار پی در پی این جمله به خودشان نظم و ترتیب بدهید: “خوب برگردیم سر کار”
- خود را به عنوان فردی منظم، کارآمد و موثر تصور کنید.
- خود را ملزم کنید که وقت شناس باشید و دیگران را معطل نگذارید.
- کارهایتان را دسته بندی کنید و تمام کارهای مشابه را همزمان انجام دهید.
- فکر کردن از آینده به گذشته را تمرین کنید موقعیت خود را در سال بعد مجسم کرده و از آن دیدگاه به مسیر پشت سر خود نگاه کنید.
- برقراری ارتباط ضعیف یا نامفهوم با دیگران از عمده ترین عوامل اتلاف وقت است.
- توانایی حل مسایل به نحو خوب و موثر موجب صرفه جویی بسیار در وقت می شود.
- مسئله هر چه باشد پیش از آنکه به حل آن بپردازید آن را بطور دقیق و روشن روی کاغذ بیاورید.
- اختصاص دادن وقت خود به دیگران به منظور آموزش چگونگی انجام کارهایشان یکی از عوامل مهم صرفه جویی در وقت است.
- اولین ساعت روز را که به ساعت طلایی معروف است صرف خودتان کنید.
- همیشه برای انجام کارهایتان جدول زمان بندی شده داشته باشید و تمام کارها و قرار ملاقات ها را در آن بنویسید.
- انسان های برتر، از وقت خود به گونه ای استفاده می کنند که گویی دیگران نظاره گر اعمال آنها هستند حتی وقتی که تنها هستند و کسی آنها را نمی بیند.
- انسانهای برتر می توانند همزمان هم دید درازمدت داشته باشند و هم کوتاه مدت.
- داشتن ذهن انعطاف پذیر کلید مدیریت زمان و استفاده بهتر از وقت است.
- یکی از عوامل مهم اتلاف وقت ادامه دادن به ارتباط با افرادی است که به شما و اهدافتان هماهنگی لازم را ندارند.
- استراحت کوتاه و ریلکس کردن از ابزارهای مدیریت زمان است. یک استراحت کوتاه می تواند شما را برای ساعاتی که در پیش دارید شارژ کند.
- اطلاعات و مدارک خود را با دقت بایگانی کنید زیرا ۳۰ درصد از وقت معمولاً صرف جستجو برای یافتن چیزهایی می شود که معلوم نیست کجا گذاشته شده اند.
- تندخوانی را یاد بگیرید تا بتوانید در مدت کوتاه تری مطالب بیشتری را مطالعه کنید.
- از خواندن مطالب غیر ضروری خودداری کنید.
- ۸۰ درصد از کلیه اطلاعاتی که بایگانی و ذخیره می شوند هرگز مورد استفاده مجدد قرار نمی گیرند.
- در هر هفته یک روز و هر چهار ماه یک هفته هر سال حداقل دو هفته کامل به تعطیلات بروید زیرا به تعطیلات رفتن یکی از بهترین راه های استفاده از وقت است.
- با افراد و عواملی که باعث بهم خوردن برنامه شما می شوند، قاطعانه و صمیمانه “نه” بگویید
بعنوان یک مدرس و مشاور انتخاباتی که سه دهه در این خصوص در کشور مشغول به کار علمی و عملیاتی هستم به این نتیجه رسییده ام که یک پیروز واقعی انتخابات
فردی است که حتی اگر انتخاب نشود خود را به بالاترین قله های مشهورشدن و معروف شدن و معتمد مردم شدن حداقل برساند و در دوره بعد اگر درست و حرفه ای
رفتار نماید حتما انتخاب شود . در این راه استفاده از تجربیات دیگران و مخصوصا دیگرانی که موفق بوده اند بسیار حائز اهمیت است حتی بیش از آنکه شما تصور انرا بنمائید.
خلاصه کتاب *غلبه بر خشم* یا *Anger: Wisdom for Cooling the Flames*
نوشتهی **تیچ نات هان**، راهنمایی جامع برای مدیریت خشم و یافتن آرامش درونی است. تیچ نات هان، راهب بودایی و استاد مدیتیشن
و ذهنآگاهی، در این کتاب به بررسی عمیق مفهوم خشم و تأثیرات منفی آن بر ذهن، بدن و روابط انسانی میپردازد. او در این اثر،
خوانندگان را به سفری دعوت میکند که در آن بیاموزند چگونه خشم خود را شناسایی کنند، آن را بپذیرند و به شیوهای سازنده به سمت
آرامش و همدلی حرکت کنند.
خلاصه و مفاهیم بسیار کلیدی و مهم
کتاب *غلبه بر خشم* بر اساس دیدگاههای بودایی و فلسفهی شرقی، گامبهگام به خوانندگان نشان میدهد که خشم چگونه شکل
میگیرد و چگونه میتوان آن را به جای سرکوب، به درستی مدیریت و هدایت کرد. برخی از مفاهیم کلیدی کتاب عبارتند از:
اول
شناسایی و پذیرش خشم
تیچ نات هان معتقد است که اولین گام در مواجهه با خشم، شناسایی و پذیرش آن است. او توضیح
میدهد که خشم به خودی خود لزوماً چیز بدی نیست، بلکه پاسخی طبیعی به برخی احساسات و شرایط است. هدف اصلی این است که
این احساسات منفی را نادیده نگیریم یا سرکوب نکنیم، بلکه به آنها توجه کنیم و دلایل اصلی آنها را بشناسیم.
دوم
نفس عمیق و تمرکز بر تنفس
این کتاب تکنیکهای مختلف مدیتیشن و تمرکز بر تنفس را معرفی میکند که میتوانند در کاهش خشم و افزایش آرامش مؤثر باشند. تیچ
نات هان تأکید میکند که با تنفس عمیق و تمرکز بر هر دم و بازدم، میتوانیم ذهن خود را آرام و به بدن خود توجه کنیم.
سوم
توجه به خاستگاه خشم
تیچ نات هان پیشنهاد میکند که هرگاه دچار خشم شدیم، باید به دلایل اساسی آن توجه کنیم. آیا این خشم ناشی از رنجشهای گذشته،
انتظارات برآورده نشده یا سوءتفاهمها است؟ این شناخت به ما کمک میکند که به جای سرزنش دیگران یا شرایط، خود را بهتر بشناسیم.
چهارم
محبت و همدلی
یکی از ایدههای مهم کتاب، تمرین محبت و همدلی بهعنوان راهی برای کاهش خشم است. تیچ نات هان میگوید که باید بهجای انتقاد از
دیگران، تلاش کنیم تا آنها را درک کنیم. اگر بتوانیم به درد و رنج دیگران آگاه شویم، خشممان نسبت به آنها کاهش مییابد و جای خود را
به همدلی میدهد.
پنجم
رهایی از کینه و بخشش
خشم در صورت انباشته شدن میتواند به کینه تبدیل شود و ما را از آرامش دور کند. تیچ نات هان پیشنهاد
میکند که باید یاد بگیریم چگونه گذشته را رها کنیم و کسانی را که به ما آسیب رساندهاند ببخشیم. بخشش به معنای تایید رفتار اشتباه
نیست، بلکه به معنای آزادی ما از بار منفی کینه و نفرت است.
ششم
ارتباط مثبت و صلحآمیز
بخش مهمی از کتاب به اهمیت برقراری ارتباطات مثبت و غیرخشونتآمیز میپردازد. نویسنده نشان میدهد که چگونه میتوان از طریق
گفتگوهای سازنده و گوش دادن فعال، تنشها و سوءتفاهمها را برطرف کرد و رابطههای بهتری با دیگران داشت.
تکنیکها و تمرینها
غلبه بر خشم
شامل تکنیکها و تمرینهای عملی است که به خوانندگان کمک میکند خشم خود را به درستی مدیریت
کنند. برخی از این تمرینها عبارتند از:
-مدیتیشن محبتآمیز
تمرینی برای فرستادن انرژی محبتآمیز به خود و دیگران
– تمرکز بر لحظهی حال
با تمرکز بر لحظه حال، میتوان از بار فکری گذشته و نگرانیهای آینده رها شد.
– نوشتن نامه به خشم
این تکنیک شامل نوشتن نامهای به خشم و بیان احساسات درونی خود است که باعث میشود خشم را بهتر درک کنیم و آن را رها سازیم.
نتیجهگیری نهایی
تیچ نات هان در نتیجهگیری این کتاب به این نکته اشاره میکند که خشم قابل کنترل و هدایت است و با
تمرین ذهنآگاهی و توجه به خود، میتوانیم خشم را به ابزار رشد فردی و بهبود روابط تبدیل کنیم. او تأکید
میکند که زندگی با خشم و نفرت، انسان را از لذتهای واقعی زندگی و آرامش درونی دور میکند و با
تمرین همدلی و پذیرش، میتوانیم به صلح درونی دست یابیم.
به نظر می رسد که کتاب *غلبه بر خشم* پیامی قوی درباره قدرت شفابخشی صبر، همدلی و درک درونی ارائه میدهد و راهکارهایی را
برای ساختن جهانی آرامتر و دوستانهتر پیشنهاد میکند. این کتاب برای کسانی که به دنبال آرامش و رضایت درونی هستند و میخواهند
روابط سالمتری داشته باشند، توصیه میشود.
یادتان باشد هیچ چیز و هیچکس و هیچ رفتار و هیچ گفتار حتی پنداری شاید آنگونه که به نظر می رسد نیست.
برگرفته از کتاب زبان بدن ایرانی
برای ثبت نام در کارگاه های آموزشی و مشاوره با ما همراه باشید.
Mazyar Mir professional consultant and analyst
دکتر مازیار میر مشاور و تحلیل گر
منابعی برای مطالعه بیشتر :