مذاکره به شیوه استیو پل جابز قسمت دوم
مازیارمیرمشاوروتحلیلگر
این مقاله ادامه مطلب مذاکره به شیوه استیو جابز قسمت اول نگارش شده است
اهمیت گفتمان در مذاکره
مجله مذاکره و زبان بدن
سلام بسیار متشکرم که این مقاله را مطالعه می فرمائید بسیار خوشحال میشوم که پس از مطالعه این مقاله سوالات خود را با
ما مطرح نموده و یا نقطه نظرات خود را برایمان ارسال فرمائید.
من یک مدرس و مشاور کسب و کار هستم و بیش از دو دهه است که تمام تلاش و کوشش خود را روی مطالعه مدلهای مختلف
کسب و کار و استقرار این مدلها برروی کسب و کار خود معطوف نموده ام . اولین الگوی ذهنی من بر اساس استیو پل جابز در
سال ۱۳۷۶ شکل گرفت با عنوان تولید بدون کارگر که پروزه بسیار موفقی در سطح کشور بود . اما با این مقدمه کوتاه بهتر است
برویم به سراغ جابز خالق کمپانی بزرگ بین المللی و بزرگ اپل.
استیو جابز تلفنی با یکی از مشتریان مهمش قبلا صحبت کرده بود. جابز مشغله های بسیاری داشته که امری بسیار بدیهی است
اما این را هم می دانست که برخی از مذاکرات بسیار ارزشمند و حیاتی هستند. برای اینکه بتواند مجموعه کاملی از کتاب های ا
لکترونیک را داشته باشد باید همه ناشران مهم مانند Harper Collins را با خود همراه کند.
مذاکره به شیوه استیو جابز قسمت دوم
البته مساله فقط این نبوده و ابعاد بسیار دیگری داشته است مسئله بسیار مهم دیگری که در این مذاکره دخیل بود این بوده است که اگر در مقابل یک ناشر کوتاه می آمد، این به گوش سایر ناشرین می رسید و آنها نیز ادعاهای خود را داشتند. مذاکره و قرارداد فقط برای همان موضوع خاص اهمیت ندارد، بلکه تاثیری که روی دیگر قراردادها و روند کل کار می گذارد نیز بینهایت مهم است این تفسیری از تفکر سیستمی است برای حسن ختام داستانی را نقل میکنم که تئوری اساسی جابز در ان خلاصه شده همه چیز معطوف به بازار و برای بدست اوردن مشتری باید معطوف شود.خواهر روحانی در کلاس مدرسه مقابل دانش آموزان نوجوان، ایستاده بود. او در حالی که یک سکه یک دلاری نقره در دستش بود گفت: به دختر یا پسری که بتواند نام بزرگترین مردی را که در این دنیا زیسته است بگوید، این یک دلاری را جایزه می دهم.
یک پسر خردسال ایتالیایی گفت: منظورتان میکل آنژ نیست؟
خواهر روحانی جواب داد: خیر، میکل آنژ یک هنرمند برجسته به حساب می آید، لکن بزرگترین مردی که دنیا به خود دیده نیست.
یک دختر خردسال یونانی گفت: آیا ارسطو بود؟
خواهر روحانی جواب داد: خیر، ارسطو یک متفکر بزرگ و پدر علم منطق بود اما بزرگترین مردی که در دنیا زندگی می کرده،
محسوب نمی شود.
بالاخره یک پسر خردسال یهودی گفت: می دانم چه کسی است، او عیسی مسیح است.
خواهر روحانی جواب داد صحیح است و یک دلاری را به او داد.خواهر روحانی که از جواب پسربچه یهودی قدری شگفت زده شده
بود، در زنگ تفریح او را در زمین ورزش یافت و از او پرسید:
آیا واقعا اعتقاد داری که عیسی مسیح بزرگترین مردی است که دنیا به خود دیده ؟
پسربچه جواب داد: البته نه، هر کسی می داند که بزرگترین مرد موسی بود. اما معامله شوخی بردار نیست…..
مازیار میر مشاور و تحلیل
توصیه می شود مطالب زیر را حتما مطالعه نمایید:
آموزش مذاکره قسمت اول
نکاتی پیرامون مذاکره حرفه ای
آموزش تکنیکهای پیشرفته مذاکره
موفقیت در کسب و کار و فنون حرفه ای مذاکره
مذاکره به شیوه استیو جابز (از کتاب جابز مردی با دستهایی رو به آسمان)