نقدوبررسی فیلم چشمان کاملاً بسته و باز Eyes Wide Shut
فیلم «چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shut) یکی از آخرین و بحثبرانگیزترین آثار استنلی کوبریک، کارگردان برجسته آمریکایی، است که در سال 1999 به اکران درآمد. این فیلم که در ژانر
درام و دلهرهآور ساخته شده، بر اساس رمان کوتاهی به نام “داستان رؤیایی” نوشته آرتور شنیتزلر (Arthur Schnitzler) است. «چشمان کاملاً بسته» با بازی درخشان تام کروز و نیکول
کیدمن، به کندوکاو در مفاهیمی همچون هویت جنسی، خیانت، زندگی زناشویی، و ماهیت امیال پنهان انسانی میپردازد.
خلاصه داستان
فیلم داستان پزشکی به نام دکتر بیل هارفورد (تام کروز) را روایت میکند که به همراه همسرش آلیس (نیکول کیدمن) زندگی مرفه و شادی دارند. پس از گفتگویی صریح و بحثبرانگیز بین
بیل و آلیس درباره خیانتهای خیالی، بیل دچار تشویشهای روانی شده و به سفری در دنیای زیرزمینی امیال جنسی و ناشناختههای ذهنی خود وارد میشود. او به طور اتفاقی به یک
مهمانی مخفی و محرمانه دعوت میشود که به نوعی آیینهای ماسونی و اورجیای جنسی در آن برگزار میشود. حضور در این مهمانی و مواجهه با رازهای تاریک و خطرناک، او را با
چالشهای فراوانی روبرو میکند که زندگی زناشویی و شخصیاش را تهدید میکند.
نقدها و تائیدیهها
فیلم «چشمان کاملاً بسته» از زمان انتشار خود واکنشهای متفاوتی را از سوی منتقدان و مخاطبان به همراه داشته است. برخی آن را شاهکاری سینمایی میدانند که با دقت به لایههای
روانی و اجتماعی شخصیتها پرداخته و دنیای درونی آنها را به تصویر کشیده است، در حالی که عدهای دیگر آن را بیش از حد پیچیده و مبهم توصیف میکنند. یکی از نکات برجسته فیلم،
توانایی کوبریک در ایجاد فضایی رازآلود و ناآرام است که بیننده را به دنیای تاریک و پر از وسوسه شخصیت اصلی میکشاند.
نکات مثبت:
- بازیگری: تام کروز و نیکول کیدمن بهطور خاص در این فیلم درخشیدهاند. دیالوگها و حالتهای چهره هر دو بازیگر به خوبی حس ناپایداری و درونیات متلاطم شخصیتها را نشان میدهد.
- کارگردانی: کوبریک، به عنوان یک کارگردان جزئینگر، توانسته است هر صحنه را به دقت طراحی کند و فضاسازی منحصر به فردی ایجاد کند که با موسیقی مرموز و تصویرهای چشمنواز در هم تنیده شده است.
- موسیقی: استفاده از موسیقی کلاسیک و قطعاتی مانند “موتزارت” و “شوپن” که فضایی عجیب و وهمآلود ایجاد میکنند، از نقاط قوت فیلم محسوب میشود.
نکات منفی:
- سرعت روایت: بسیاری از منتقدان معتقدند که فیلم «چشمان کاملاً بسته» از سرعت کندی برخوردار است و برخی صحنهها بیش از حد طولانی هستند که ممکن است باعث شود مخاطب از روند داستان دور شود.
- پیچیدگی: داستان فیلم با مفاهیم روانشناختی و فلسفی پیچیده در هم آمیخته و همین امر باعث میشود برخی از مخاطبان نتوانند با آن بهخوبی ارتباط برقرار کنند.
سخنان بزرگان درباره فیلم
- راجر ایبرت، منتقد برجسته سینما، درباره فیلم گفته است: «چشمان کاملاً بسته» یک فیلم روانشناسانه و پر از پرسشهای بزرگ است. کوبریک به نوعی جسورانه مرزهای بین واقعیت و خیال را محو میکند و ما را وادار به بازنگری در ارزشهای فردی و اجتماعیمان میکند.
- پائولین کیل، دیگر منتقد معروف سینما، در نقد خود بر فیلم عنوان کرده: «این فیلم به رغم اینکه ممکن است برای همه قابل درک نباشد، اما کوبریک توانسته است یکی از متفاوتترین و شجاعانهترین آثار خود را خلق کند.»
دیالوگهای بسیار مشهور فیلمEyes Wide Shut
یکی از دیالوگهای بهیادماندنی فیلم، گفتگوی بین آلیس و بیل است:
آلیس: «تو همیشه اینطور فکر میکنی که من متعلق به تو هستم؟ که بدن من فقط مال تو است؟»
این دیالوگ یکی از کلیدیترین مباحثات فیلم است که بر محور مفهوم مالکیت و آزادی در رابطه زناشویی میچرخد. این گفتوگو نه تنها رابطه بیل و آلیس را دچار تزلزل بسیاری میکند، بلکه
سؤالاتی اساسی در مورد هویت جنسی و اعتماد را پیش روی مخاطب میگذارد.
دیالوگ اخر :
آلیس: ما چشمانم باز شده بیل: برای همیشه
نقاط قوت فیلمEyes Wide Shut
- عمق روانشناختی شخصیتها: کوبریک در این فیلم با قدرت تمام به تحلیل روانی شخصیتها میپردازد. بهویژه شخصیت بیل که از دنیای منظم و امن خود خارج شده و در دنیایی از خطر و عدم قطعیت غوطهور میشود.
- تصویربرداری استادانه: فیلمبرداری و نورپردازی در «چشمان کاملاً بسته» به طرز بینظیری فضاسازی را تکمیل میکند و دنیای تاریک و پر رمز و راز داستان را به تصویر میکشد.
- موسیقی: یکی دیگر از عوامل موفقیت فیلم، استفاده استادانه از موسیقی کلاسیک است که همواره بر جو وهمآلود داستان میافزاید و لحظات دلهرهآور را به خوبی تشدید میکند.
نقاط ضعف فیلمEyes Wide Shut
- پیچیدگی موضوع: یکی از نقدهای اصلی که به فیلم وارد شده، پیچیدگی زیاد و نمادگراییهای عمیق است که ممکن است برای برخی مخاطبان دشوار و غیرقابل فهم باشد.
- سرعت کند روایت: برخی از صحنهها به طول میانجامد و ممکن است باعث خستگی مخاطب شود. با وجود این، این سرعت کند در خدمت ایجاد تنش و تشویش درونی شخصیتها است.
جوایز فیلم چشمهای بسته و باز
فیلم «چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shut) ساختهی استنلی کوبریک، با وجود شهرت و اهمیتش در تاریخ سینما، به طور گسترده در مراسمهای بزرگ سینمایی موفق به کسب
جوایز زیادی نشد. این امر ممکن است به دلیل محتوای پیچیده و بحثبرانگیز فیلم، و همچنین سبک خاص کوبریک باشد که برخی از منتقدان و مخاطبان را دچار دوگانگی کرد. با این حال،
فیلم توانست توجه و تحسین برخی محافل سینمایی را به خود جلب کند و در چند جشنواره و رویداد معتبر سینمایی نامزد دریافت جوایز شود.
جوایز و نامزدیهای مهم فیلم «چشمان کاملاً بسته»
- جوایز ساترن (Saturn Awards) – 2000
- نامزد بهترین فیلم اکشن، ماجرایی یا هیجانانگیز: «چشمان کاملاً بسته» به خاطر جذابیت روانشناسانه و رازآلودش، نامزد این جایزه شد.
- نامزد بهترین بازیگر مرد (تام کروز): بازی تام کروز در نقش دکتر بیل هارفورد یکی از نقاط قوت فیلم بهشمار میآید، که او را در فهرست نامزدهای بهترین بازیگر مرد قرار داد.
- نامزد بهترین بازیگر زن (نیکول کیدمن): نیکول کیدمن نیز به خاطر بازی پیچیده و احساسیاش در نقش آلیس، مورد توجه قرار گرفت.
- جوایز بفتا (BAFTA) – 2000
- «چشمان کاملاً بسته» موفق به دریافت نامزدی در جوایز بفتا نشد، اما به عنوان یک فیلم مهم در آن سال مورد توجه منتقدان قرار گرفت.
- جوایز گلدن گلوب (Golden Globe Awards) – 2000
- با وجود اینکه فیلم در جوایز گلدن گلوب نامزد یا برندهای نشد، اما بازیگران و عوامل آن در بسیاری از رسانهها و محافل سینمایی مورد تحسین قرار گرفتند.
- جوایز انجمن منتقدان فیلم لندن (London Critics Circle Film Awards) – 2000
- برنده جایزه بهترین بازیگر زن بریتانیایی (نیکول کیدمن): کیدمن در این جشنواره مورد توجه منتقدان بریتانیایی قرار گرفت و توانست جایزه بهترین بازیگر زن را کسب کند.
- جشنواره فیلم ونیز (Venice Film Festival) – 1999
-
- فیلم «چشمان کاملاً بسته» به عنوان یکی از آثار مهم در زمان اکران، در جشنواره ونیز نمایش داده شد و با وجود بازخوردهای متفاوت، توانست جایگاه خاصی در این رویداد به دست آورد.
-
-
تحلیل عملکرد فیلم در جوایز:
با وجود نامهای بزرگ و اعتبار کوبریک به عنوان یکی از بهترین کارگردانان تاریخ سینما، «چشمان کاملاً بسته» در مراسمهای جوایز بزرگ موفق به کسب جوایز متعددی نشد. یکی از دلایل این امر، احتمالاً پیچیدگی و مضمون جنجالی فیلم بود که در زمان اکران، بسیاری از تماشاگران و منتقدان را دچار اختلافنظر کرد. همچنین، به دلیل درگذشت کوبریک چند ماه پیش از اکران فیلم، احتمالاً فضای خاصی در اطراف فیلم شکل گرفت که بر انتظارات و واکنشها تأثیر گذاشت.
میراث و جایگاه فیلم:
اگرچه «چشمان کاملاً بسته» در زمان اکران جوایز مهمی را بهدست نیاورد، اما با گذر زمان به عنوان یکی از آثار مهم و بحثبرانگیز استنلی کوبریک شناخته شده است. امروزه، فیلم به دلیل بررسی عمیق روانشناختی و موضوعات جنسی، و همچنین سبک بصری منحصربهفردش، به عنوان یکی از آثار برجستهی سینما مورد مطالعه و تحلیل قرار میگیرد.
نمادها و نشانه های فیلم «چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shut)
فیلم «چشمان کاملاً بسته» (Eyes Wide Shut) اثر استنلی کوبریک از نمادها و نشانههای بصری و معنایی است که لایههای پیچیدهای از مفاهیم روانشناسانه، فلسفی و اجتماعی را در دل خود جای دادهاند. این نمادها به کمک شخصیتها، فضاها، و رویدادهای داستانی به نمایش درمیآیند و به مخاطب کمک میکنند تا مفاهیم پنهانی مانند هویت، ال جنسی، قدرت، و خیانت را بهتر درک کنند.
1. ماسکها
یکی از بارزترین نمادهای فیلم، ماسکها هستند که در طول مهمانی مخفیانه و عجیب استفاده میشوند. ماسک در اینجا به عنوان نمادی از دوگانگی ، پنهان کاری و دو رویی عمل میکند. ماسکها نشان دادن چهره های افراد پنهان در اجتماع هستند. مکانهایی که شخصیتها، در محیطی بیقید و آزاد، اموال و هوسهای خود را پنهان کردهاند و نقاب بر چهره میزنند. این نماد به معنای مفهوم به پنهان کردن هویت واقعی و پذیرش نقشی موقت است که افراد در شرایط اجتماعی خاص بازی میکنند.
2. چشمان بسته و باز
عنوان فیلم، «چشمان کاملاً خود نمادی پیچیده است» که به موضوع موضوع و ناخودآگاه انسانی اشاره دارد. «چشمان باز» میتواند نمادی از آگاهی و درک از واقعیت باشد، در حالی
که «چشمان بسته» به ناآگاهی، انکار یا نادیده گرفتن حقیقت اشاره دارد. در سراسر فیلم، دکتر بیل در تلاش است تا دنیای پنهان و تاریکی که پیرامونش وجود دارد را کشف کند. آیا
سوالی که فیلم مطرح میکند این است که آیا او حقیقت را کاملاً میبیند یا همچنان در خواب و ناآگاهی به سر میبرد؟ این دوپهلو به درکی است که افراد از حقیقت دارند و ممکن است
چشمانشان به برخی از واقعیتها بسته باشد اشاره میکند.
3. رنگها
رنگها در این فیلم نقش مهمی در ایجاد معنا و انتقال احساسات دارند:
- رنگ قرمز در صحنه های کلیدی مانند اتاق خواب آلیس و یا مهمانی مخفیانه دیده می شود. قرمز معمولاً به عنوانی از آشتیاق، وسوسههای جنسی، و خطر میشود و در این فیلم نیز به همان معنا به کار رفته است.
- رنگ آبی که در برخی از صحنهها، بهویژه در آپارتمان دکتر بیل و آلیس دیده میشود، نمادی از سرما، تنهایی، و ناآرامیهای درونی است. این تضاد بین قرمز و آبی، تضاد بین آشتیاق و سرما، خواستهها و نگرانیها را نشان میدهد.
4. آینهها
آینه نیز در صحنه کلیدی به کار رفته و به عنوان نمادی از خودشناسی، با هویت دوگانه عمل میکند. برای مثال، صحنههایی که آلیس جلوی آینه است یا در حال استفاده از آینه، نشانههایی از درونی و بازتابهای شخصیتی او هستند. آینهها چندین نشاندهندهی جستجوی حقیقت و بازتابهای پنهان درون انسان هستند.
5. مهمانی مخفی و آیینها
مهمانی مخفیانهای که بیل به آن وارد میشود، خود نمادی از قدرت، کنترل، و سرکوب امیال پنهان است. در این مراسم، همه نقاب بر چهره دارند و آیینهای جنسی در حال اجرا
هستند. این مراسم میتواند از پنهانکاری و فساد در بین طبقههای مرفه و قوی جامعه باشد. آیینها و مراسمهای ماسونی که در فیلم به تصویر کشیده شده، به نوعی نمایش
سرکوبهای اجتماعی و تلاش برای دستیابی به آزادی درونی است.
6. کلیدها و درها
در فیلم، چندین بار از کلید و در عنوان نمادی برای دسترسی به اسرار پنهان و آغاز یا پایان سفرهای درونی استفاده میشود. کلید به معنای دسترسی به دنیای ناشناختهها و
امیل پنهان است. صحنههایی که بیل برای ورود به مهمانی مخفی از رمز استفاده میکند، خود نوعی جستجو برای باز کردن در دنیای دنیایی ممنوعه و مرموز است.
7. پیانو و موسیقی
موسیقی در فیلم، به ویژه صدای پیانو، نمادی از تنش روانی و درونی است. صحنههایی که موسیقی پیانو با ریتمهای تکرار شونده به گوش میرسد، تنشی ایجاد میکند که بیانگر
بحرانهای درونی شخصیتهای بیل است. موسیقی در این فیلم ابزاری است که مخاطب را به دنیای تیره و تاریک شخصیتها وارد میکند.
8. هوس و خیانت
در سراسر فیلم، موضوع خیانت زناشویی و وسوسه های جنسی به عنوان یکی از اصلی ترین موضوعات مطرح می شود. خیانت در اینجا نه تنها به معنای خیانت جسمی است، بلکه به
معنای خیانت به ارزشها و باورهای فردی است. آلیس و بیل هر دو در طول فیلم به نوعی با وسوسههای درونی و خیالی خود دستوپنجه نرم میکنند.
9. رؤیا و واقعیت
فیلم از مرزهای باریک بین رؤیا و احتمال عبور میکند. بسیاری از صحنهها، بهویژه مکالمهها و تجربیات بیل، به نوعی ذهنیت و رؤیایی به نظر میرسند. آثار دیگر کوبریک، مرز میان واقعیت
و تخیل در «چشمان کاملاً بسته» به شکلی نامحسوس محو میشود، و این موضوع باعث میشود که همیشه در حال سوال باشد که چه چیزی واقعاً اتفاق افتاده است و چه چیزی در
خیال است.
فکر می کنم که استنلی کوب در «چشمان کاملاً بسته» با استفاده از نمادهای پیچیده و لایهلایه، فیلمی خلق کرده است که همیشه تفسیر و تحلیل میطلبد است. این نمادها با
پرداختن به مسائلی مانند هویت، قدرت، خی، وسوسههای جنسی و سرکوب اجتماعی، به فیلم عمق بخشیدهاند و آن را به یکی از آثار ماندگار و بحثبرانگیز در تاریخ سینما تبدیل کردهاند.
کوبریک با ایجاد فضای رازآلود و پر از نماد، مخاطب را به چالش میکشد تا خود را از واقعیت و امیال درونی را مورد بازنگری قرار دهد.
نتیجهگیری نهایی در مورد فیلم Eyes Wide Shut
مازیارمیر بعنواین یک منتقد سینما و تاتر معتقد است که «چشمان کاملاً بسته» یکی از پیچیدهترین و رمز و رازآلودترین اثر استنلی کوبریک است که به موضوعاتی همچون خیانت،
وسوسههای جنسی، هویت و اخلاق میپردازد. فیلم نه تنها به دلیل داستان مرموز و روانشناسانهاش، بلکه به واسطه فضاسازی منحصر به فرد و کارگردانی دقیق کوبریک مورد توجه قرار
گرفته است. هرچند که برخی ممکن است فیلم را کند یا پیچیده بدانند،
پایان فیلم «چشمان کاملاً بسته» از جنجالیترین و تفسیرپذیرترین بخشهای آن است و بهوضوح با سبک کارگردانی استنلی کوبریک که معمولاً پایانی باز و مبهم به داستانهای خود
میدهد، همخوانی دارد. پس از ماجراهای پیچیده و روانشناسانهای که دکتر بیل هارفورد (تام کروز) در طول فیلم با آنها مواجه میشود، پایان به نوعی بازگشت به زندگی عادی و زناشویی
او و همسرش آلیس (نیکول کیدمن) را نشان میدهد.
در اینجا چند نکته کلیدی درباره پایان فیلم وجود دارد:
- پایان باز و ابهامآمیز: یکی از ویژگیهای مهم پایان، ابهام آن است. فیلم با این سؤال بزرگ پایان مییابد که آیا بیل و آلیس از این تجربهها درس گرفتهاند و میتوانند به زندگی عادی برگردند، یا اینکه زخمهای پنهان و وسوسههای انسانی همچنان باقی خواهند ماند. به نظر میرسد که این پرسشها عمداً بیپاسخ میمانند تا مخاطب را وادار به تفکر کند.
- پذیرش و بازگشت به زندگی عادی: گفتوگوی پایانی بیل و آلیس، که در آن آلیس پیشنهاد میدهد که باید “سپاسگزار باشند که نجات یافتهاند” و اضافه میکند که تنها چیزی که باید انجام دهند “بیشتر با هم باشند”، به نوعی نشان از پذیرش واقعیتهای زندگی و کنار آمدن با آنها دارد. این نوع نگاه میتواند نشانی از این باشد که آنها آمادهاند تا با تمام پیچیدگیها و مسائل رابطهشان کنار بیایند و زندگی مشترکشان را از نو بسازند.
دیالوگ پایانی:
جمله آخر فیلم که از زبان آلیس بیان میشود، یکی از مشهورترین دیالوگهای فیلم است:
- آلیس: «یک کار دیگه هم باید انجام بدیم… باید هرچه زودتر این کار رو انجام بدیم.»
- بیل: «چی؟»
- آلیس: «باید همخوابگی بکنیم.»
این دیالوگ به نوعی خلاصهای از همه تنشها و وسوسههای جنسی و روانی درون فیلم است و به رابطه جنسی اشاره دارد. این جمله به شکلی واقعگرایانه نشان میدهد که بیل
و آلیس بهرغم تمام تجربیات عجیب و تاریکشان، به واقعیت جسمانی و فیزیکی رابطه زناشویی خود بازمیگردند. شاید کوبریک با این جمله میخواهد بگوید که در نهایت، در دنیای پیچیده و
پر از وسوسه، رابطه جنسی، عنصر کلیدی در حفظ زندگی زناشویی و انسانی است.
تفسیر کلی مازیارمیر از چشمهای کاملا بسته و باز:
پایان فیلم را میتوان به عنوان نوعی بازگشت به واقعیت در نظر گرفت، اما واقعیتی که با شناخت عمیقتری از شخصیتها و دنیای درونیشان آمیخته شده است. بیل و آلیس بهنظر
میرسد که به مرحلهای از آگاهی و درک جدید از رابطهشان رسیدهاند، اما هنوز بسیاری از چیزها در هالهای از ابهام باقی میماند. این پایان برای بسیاری از مخاطبان و منتقدان نارضایتی ا
یجاد کرد، اما برای برخی دیگر نقطه قوت فیلم به شمار میرود؛ چراکه همانند سایر آثار کوبریک، تفسیری عمیق و چندلایه ارائه میدهد و به پرسشهای بیشتری دامن میزند تا پاسخی
ساده.
از این منظر، پایان «چشمان کاملاً بسته» میتواند به عنوان یک دعوت به تأمل درباره ماهیت امیال و روابط انسانی تفسیر شود.
اما نمیتوان انکار کرد که کوبریک توانسته اثری تأثیرگذار و تا ابد فراموشنشدنی خلق کند که همچنان موضوع بحث و تحلیلهای متعدد بوده و خواهد بود ….
دیدگاهها