چرا باید گروهی از رایدهندگان را هدف قرار دهیم؟
رایدهندگان
چرا باید گروهی از رایدهندگان را هدف گذاری کنیم
هدفگیریدر انتخابات پیوسته به دو دلیل است.
اول آنکه، به ذخیره کردن منابع با ارزش ستاد یعنی زمان، پول و نیروی انسانی کمک میکند. بهعبارت دیگر
موجب استفاده بهینه از منابع ستاد انتخاباتی میشود. دوم، شما به پیامی نیاز دارید که برای آن دسته از رایدهندگانی که برای پیروزی به آنها
نیاز دارید (و نه همه مردم)، متقاعدکننده باشد. بر این مبنا در زیر بیشتر به هر یک از این دو نگاهی اجمالی خواهیم داشت
لطفا فیلم مهمترین مولفه موفقیت در انتخابات در آپارات بنیاد میر https://www.aparat.com/v/GRhYyمشاهده فرمایید.
گام اول دنبال کردن رایدهندگان هدف
در قسمت بعدی بهاندازه کافی در مورد پیام انتخاباتی بحث خواهد شد. اما پیش از آن، شما باید بتوانید تعیین کنید که بهترین مخاطبان این پیام
چه کسانی خواهند بود. این به شما کمک میکند تعیین کنید بیان چه مطالبی شانس بیشتری برای ترغیب کردن آنها برای رای دادن به شما
دارد.
یک قاعده مهمی که باید در خاطر داشته باشید این است که هر چه یک نامزد یا حزب سعی نماید جمعیت مخاطب خود را بیشتر و بیشتر
گسترش دهد، پیام آن کاندیدا یا حزب برای هر بخش از آن جمعیت مورد خطاب، سستتر و ضعیفتر میشود. در نهایت، نامزد یا حزبی که همه
چیز را به همه کس وعده میدهد، در حال عرضه پیام بیمفهومی است که عملا هیچ رایدهندهای نه آن را جذاب، بلکه حتی قابلاطمینان
نخواهد یافت.
بنابراین مقصود هدفگیری، باید تمرکز تلاشهای انتخاباتی بر دامنهای از رایدهندگان باشد که تقریبا همان میزان رایی را که شما به عنوان تعداد
آرای لازم در گام دوم تعیین نمودید، برایتان فراهم آورد. بنابراین از یک سو، اگر مخاطبان هدف شما خیلی محدود باشند، موفق نخواهید شد تعداد
آرای لازم را برای پیروزی به دستآورید. همچنین اگر مخاطب هدف شما خیلی گسترده باشد، پیامتان سست شده و نامزدهایی با تمرکز بهتر،
بخشی از پیام و رایدهندگانتان را از شما خواهند ربود.
گام دوم استفاده بهینه از منابع ستاد انتخاباتی
اگر بخواهید برای هر فردی که در حوزه انتخاباتیتان زندگی میکند بالای منبر بروید و با تمام رایدهندگان حوزه دست بدهید، در واقع دارید پول و
زمان بسیار زیادی را صرف مردمی میکنید که فارغ از آنچه میگویید یا انجام میدهید، به شما رای نخواهند داد.
در حالی که با استفاده از هدفگیری، میتوانید گروهی کوچک، اما تاثیرگذار از رایدهندگانی را که بیش از همه احتمال متقاعد شدن با پیامهای
انتخاباتی شما را دارند، شناسایی کنید. در این صورت قادر خواهید بود تلاشهایتان را روی آنها متمرکز کرده و منابع بیشتری نیز برای تکرار هرچه
بیشتر پیامتان خواهید داشت، تا جایی که دیگر اینطور به نظر میرسد که آنها چارهای جز رای دادن به نامزد موردنظر شما ندارند.
برای مثال، فرض کنید برآورد کردهاید برای پیروزی باید با ۳۳درصد رایدهندگان ارتباط برقرار کنید. اگر بتوانید دقیقا مشخص کنید که شما در سبد
رای کدام دسته از رایدهندگان قرار دارید، آنگاه ستاد انتخاباتی شما میتواند با یک سوم منابعی که در صورت عدمهدفگیری نیاز داشتید، پیام
را به جمعیت موردنظر برساند. همچنین از سوی دیگر، اگر ستاد شما از آن میزان منابع برخوردار است که با هر رایدهنده حوزه انتخاباتی یک بار
ارتباط برقرار کند، با هدف دار بودن تلاشهایتان میتوانید سه بار با حامیان احتمالیتان سخن بگویید. بنابراین نامزدهایی که زمان صرف هدفگیری
رایدهندگان خود نمیکنند، دیگر حق شکایت از ناکافی بودن منابع ستاد انتخاباتی ندارند.