قبل از ورود به هر مذاکره ای، باید علایق خود یا دلایل اساسی که می خواهید یک فناوری را انتقال یا دریافت کنید،
شناسایی کنید. علایق شما ممکن است شامل جنبه های مالی، فنی، استراتژیک، شهرت، اجتماعی یا زیست
محیطی باشد. به عنوان مثال، ممکن است بخواهید یک فناوری را برای ایجاد درآمد، افزایش شهرت، حل یک
مشکل یا ایجاد تأثیر مثبت انتقال دهید. به همین ترتیب، ممکن است بخواهید یک فناوری برای بهبود محصولات یا
خدمات خود، برای به دست آوردن مزیت رقابتی، دسترسی به بازارهای جدید یا مقابله با یک چالش دریافت
کنید. با شناسایی علایق خود، می توانید مشخص کنید که می خواهید از مذاکره به چه چیزی برسید و چگونه
می توانید منافع خود را با منافع طرف های دیگر هماهنگ کنید.
یکی دیگر از عناصر کلیدی استراتژی مذاکره انتقال فناوری، تحقیق در مورد بازار یا عوامل خارجی است که ممکن
است بر ارزش و تقاضای فناوری تأثیر بگذارد. این عوامل ممکن است شامل اندازه و رشد بازار، رقبای موجود و
بالقوه، نیازها و ترجیحات مشتری، محیط قانونی و قانونی، روندها و استانداردهای صنعت، و در دسترس بودن و
هزینه فناوری های جایگزین باشد. با تحقیق در بازار، میتوانید نقاط قوت و ضعف فناوری خود و نحوه مقایسه آن با
سایر گزینهها را ارزیابی کنید. همچنین می توانید مزایا و خطرات بالقوه انتقال یا دریافت فناوری و اینکه چگونه
ممکن است بر قدرت و موقعیت چانه زنی شما تأثیر بگذارد را تخمین بزنید.
هنگامی که علایق خود را شناسایی کردید و در مورد بازار تحقیق کردید، باید گزینه های خود یا نتایج احتمالی را
که می توانید در مذاکره بپذیرید یا ارائه دهید، توسعه دهید. گزینههای شما ممکن است شامل انواع مختلفی از
قراردادها، مانند مجوزها، قراردادها، سرمایهگذاریهای مشترک یا مشارکت، و شرایط و ضوابط مختلف مانند
هزینهها، حق امتیاز، نقاط عطف، قابل تحویل، ضمانتها، بدهیها یا حقوق مالکیت معنوی باشد. با توسعه گزینه
های خود، می توانید برای سناریوها و موارد احتمالی مختلف و نحوه پاسخگویی به آنها آماده شوید. شما همچنین
می توانید بهترین جایگزین خود را برای یک توافق مذاکره شده (BATNA)، یا مطلوب ترین گزینه ای را که می توانید
در صورت شکست مذاکره دنبال کنید، شناسایی کنید.
یکی دیگر از عناصر کلیدی استراتژی مذاکره انتقال فناوری، تعیین معیارها یا استانداردهایی است که برای ارزیابی
و مقایسه گزینه های خود استفاده خواهید کرد. معیارهای شما ممکن است شامل معیارهای کمی و کیفی مانند
هزینه، درآمد، سود، کیفیت، عملکرد، سازگاری، قابلیت اطمینان یا رضایت باشد. با تعیین معیارهای خود، می
توانید انتظارات و اولویت های خود را تعیین کنید و چگونه می توانید آنها را به طرف های دیگر منتقل کنید. همچنین
می توانید نقطه رزرو خود یا حداقل سطح رضایتی که مایل به پذیرش در مذاکره هستید را تعیین کنید.
قبل و در حین مذاکره، باید رابطه خود را با طرف های دیگر یا سطح اعتماد، احترام و همکاری که با آنها به اشتراک
می گذارید، بسازید. رابطه شما ممکن است بر لحن و فضای مذاکره و نحوه تبادل اطلاعات، ارائه پیشنهادات،
رسیدگی به اختلافات و رسیدن به توافقات تأثیر بگذارد. با ایجاد رابطه خود، می توانید یک رابطه مثبت و سازنده با
طرف های دیگر ایجاد کنید و چگونه می توانید علایق، دیدگاه ها و احساسات آنها را درک کنید. شما همچنین می
توانید یک رویکرد مشارکتی و یکپارچه را برای مذاکره تقویت کنید، جایی که به دنبال ایجاد ارزش و یافتن راه حل
های سودمند متقابل هستید.
آخرین عنصر کلیدی استراتژی مذاکره انتقال فناوری، مدیریت فرآیند یا مراحل و اقداماتی است که برای انجام و
نتیجه گیری مذاکره انجام خواهید داد. فرآیند شما ممکن است شامل برنامه ریزی، ارتباط، پیشنهاد، چانه زنی، حل
و فصل، توافق و اجرا باشد. با مدیریت فرآیند خود، می توانید سرعت و جهت مذاکره و نحوه سازگاری با شرایط و
شرایط متغیر را کنترل کنید. همچنین می توانید از دام ها و چالش های رایج در مذاکره مانند سوء تفاهم ها، بن
بست ها، عدم تعادل قدرت یا معضلات اخلاقی اجتناب کنید یا بر آنها غلبه کنید.