وقتی افراد می خواهند صادق و روراست باشند، اغلب کف یک یا هر دو دست را به سمت مخاطب گرفته و چیزهایی را مانند «من این کار رو نکردم»، «متأسفم که ناراحتت کردم»، یا «دارم حقیقت رو می گم» بیان می کنند. وقتی فردی درباره مسئله ای اعتراف یا راجع به موضوعی صادقانه صحبت می کند، تمام یا بخشی از کف دستهایش را به مخاطب نشان می دهد. این حرکت نیز مانند سایر حرکات تنی کاملاً ناخودآگاه است، حرکتی که باعث می شود این ظن یا احساس شهودی به شما دست دهد که طرف مقابل راست می گوید.

همه جا از کف دست بطور عامدانه برای انتقال حس صداقت و گشادگی استفاده می شود.

هنگامی که کودکان دروغ می گویند یا چیزی را مخفی می کنند، اغلب کف دستهایشان را پشت سرشان پنهان می کنند. به همین صورت مردی که پس از گذراندن شبی با دوستانش می خواهد این مسئله را از همسر (یا پارتنرش) پنهان کند، دستها را در جیب فرو برده یا بصورت دست به سینه می ایستد. با اینحال ممکن است زن با دیدن کف دست های پنهان حس کند که مرد حقیقت را نمی گوید. زنی که می خواهد مسئله ای را پنهان کند می کوشد موضوع را عوض کرده یا در عین انجام فعالیت های مختلف در آنِ واحد، درباره مسائل نامرتبطی صحبت می کند.

«هنگامی که مردها دروغ می گویند زبان تن آنها آشکار و مشهود است، زنها ترجیح می دهند هنگام دروغ گفتن خود را مشغول انجام کاری نشان دهند

به فروشنده ها یاد می دهند هنگامی که مشتری دلایل یا اعتراضهایش را درباره اینکه چرا نمی تواند محصولی را بخرد ارائه می دهد، به حرکات کف دست او دقت کنند، زیرا هنگامی که فرد دلایل معتبر ارائه می کند معمولاً کف دستهایش را نشان می دهد. وقتی افراد صادقانه دلایل خود را توضیح می دهند از دستهای خود استفاده کرده و کف دستهایشان را نشان می دهند. در حالیکه وقتی فردی حقیقت را نمی گوید ممکن است پاسخ کلامی مشابهی را بدهد ولی دستهایش را پنهان کند. یکی از حرکات معمول مردانی که نمی خواهند در مکالمه ای شرکت کنند پنهان کردن دستها در جیب است.

در ابتدا کف دست ها مانند تارهای صوتی زبان تن بودند زیرا بیش از هر بخش دیگری از تن «سخن می گفتند» و استفاده نکردن از آنها مانند بستن دهان بود.

کاربرد عامدانه کف دست برای فریفتن:

ممکن است بپرسید «آیا اگر دروغ بگویم و کف دستهایم را نشان دهم دیگران حرفم را بیشتر باور می کنند؟» پاسخ مثبت، و منفی است. اگر دروغ شاخداری بگویید ممکن است همچنان مخاطبان شما را ریاکار و دروغگو بدانند، زیرا بسیاری از حرکاتی که باید هنگام ابراز صداقت آشکار باشند غایب هستند، و حرکات منفی که طی دروغگویی استفاده می شوند ظاهر شده و با کف دست های مشهود، تناقض دارد. کلاهبردارها و دروغگوهای حرفه ای افرادی هستند که در هنر خاص تکمیل دروغهای کلامی با اشارات غیرکلامی به مهارت رسیده اند. هرچه یک دروغگوی حرفه ای در استفاده از زبان تن حاکی از صداقت در عین گفتن دروغ مهارت داشته باشد، بهتر می تواند کارش را انجام دهد.

 «زن کف دستهایش را بالا می گیرد: “وقتی پیر و فرتوت بشم هم من رو دوست خواهی داشت؟” مرد: “علاوه بر اینکه دوستت خواهم داشت، برات نامه هم خواهم نوشت“»

قانون علت و معلول:

می توان با تمرین حرکات کف دست به هنگام مکالمه با دیگران روراست تر و با ورپذ یرتر جلوه کرد. جالب اینجاست که وقتی فرد به نشان دادن کف دست هایش عادت می کند، تمایلش به بیان سخنان کذب کاهش می یابد. بخاطر قانون علت و معلول دروغ گفتن به هنگام آشکار بودن کف دست ها برای اکثر مردم دشوار است؛ اگر فردی صادق باشد کف دستهایش را نشان می دهد، اما نشان دادن کف دست ها گفتن دروغی متقاعد کننده را برای فرد دشوار می سازد. به این خاطر که حرکات و احساسات ارتباط مستقیمی با یکدیگر دارند.

برای مثال اگر حالت تدافعی به خود بگیرید احتمالاً دست به سینه خواهید ایستاد. اما اگر صرفاً دست ها را روی سینه صلیب کنید حالت و احساسات تدافعی به شما دست خواهد داد. و اگر هنگام صحبت کردن کف دست هایتان را آشکار کنید این حرکت فرد مقابل را هم مجبور می کند که صادقانه سخن بگوید. به عبارت دیگر کف دست های باز و آشکار می تواند از ارائه اطلاعات غلط توسط دیگران جلوگیری کرده و آنها را به داشتن صداقت ترغیب کند