اطاق فکر برای اطاق فکر
اطاق فکر، اطاق مفهوم سازی و مفهوم ستانی است; این اطاق، راهبردی عقلانی برای نهادهای فکرسازی و بازسازی فکرها است . اطاق فکر، با توجه به ذهنیت های پژوهشی، آموزشی، رسانه ای و حکومتی، فرایندی چاره ناپذیر در منطق عملی است; به ویژه با توجه به سابق ای که در پژوهش دارم و با توجه به نشانه های بروز انقلاب فکری در شرایط جدید و پاسخ گویی به ذهنیت های مخرب ترجمه زدگی و عوام زدگی، احساس می کنم که استراتژی اطاق فکر، ذهن جامعه را به سمت نوگرایی هدایت می کند .
پدیداری سرعت حوادث و به وجود آمدن نیازهای مقطعی در عصر جدید موجب شد که اغلب از سرمایه و اندوخته های فکری پیشینیان مصرف کنیم و به دلیل عدم توجه به سرمایه گذاری بنیادی فکری، سرمایه گذشته ناخواسته در سطح وسیعی به مصرف رسیده است .
به اعتقاد من، سرمایه گذاری برای اطاق فکر که سرمایه گذاری برای پژوهش، آموزش و رسانه ملی است، به ویژه برای پژوهشگاه ها، دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی و آموزشی لازم و ضروری است . این اطاق بازوی مطالعات فکری و مشاور مطالعاتی طراحان و مدیران خواهد بود; به طوری که در برنامه نویسی (1) و برنامه ساز در توضیح مفهومی، و سپس انعکاس این مفهوم در نوشتار، و در مرحله پایانی در مدل های نوشتاری، بازیگری و گفتاری، آن را به محک نقد می آرایند تا کارکردهای روزانه پژوهش، آموزش، رسانه و حکومت، پشتوانه فکری داشته باشند و در آنها به نحو معقول امکان نقدگرایی و پرسش جریان یابد .
به هر حال، اطاق فکر دو نقش کلیدی در برنامه سازی ایفا می کند; یکی فکرسازی برای مفهوم آفرینی، و دیگر گشودن گره های فکری ای که در فرآیند عمل رخ می دهد .
این اطاق راهی برای کارشناسی کردن منطق عملی پژوهش، آموزش، رسانه و حکومت است تا هرکاری پشتوانه تفکر داشته باشد; به طوری که چنانچه در مقطعی سستی پیشه کرد، امکان نقد پذیری و پرسش در آن وجود داشته باشد .
ضرورت اطاق فکر در سه پایه معنی می یابد:
الف . پایگاه فکرسازی .
ب . بازسازی و اصلاح فکرها .
ج . بانک اطلاعات و دریافت فکرها .
این مرکز با نشست کارشناسی، از نخبگان فکری در فرهنگ، آموزش، پژوهش، سیاست، حکومت و رسانه، اطلاعات فکری را با اصل تعامل فکری دریافت می کند و در بانک اطلاعات فکر ذخیره می نماید . این بانک به اطاق فکر امکان می دهد که به صورت باز، با جهان واقع مواجه شود و از خزانه فکر، مبادرت به فکرسازی کند، به نحوی که بتواند در بلند مدت کارگاه فکرسازی دایر کند و علاقمندان به آموزش فکرورزی را تعلیم دهد .
این اطاق دعوتی به فکرورزی است که هرچیز باید ماهیت سیستمی داشته باشد . این نهاد با گفت وگو از نخبگان داخلی و خارجی و تعامل فکری، برای سیستم افکار ذخیره می کند تا سیستم از آن بهره مند شود; به ویژه سازمان پژوهشی، آموزشی و رسانه ای به چنین نهادی بیش از هرچیز دیگر نیازمند است تا با دریافت فکرها به توانایی خود در مفاهمه فکری کمک کنند .
اطاق فکر براثر فقر عمیق مدیریتی و طرح و برنامه های آموزشی، پژوهشی، رسانه ای و ستادی ضرورت یافته است . این وضع، بنا به دلایل وجودی موضع کلی را دنبال می کند تا به وضع مجامع تبدیل شود . توفیق این وضع زمانی میسر می شود که پایه عقلانی – اجتماعی در فکر عقلانی و عمل عقلانی افزایش یابد تا مدیریت فکری و طرح و برنامه ای فکری، براساس عقلانیت فکر به شیوه عقل فکری فراهم شود .
در این فرایند، هرچیزی توجیه فکری می یابد و فکر کردن در سامانه زندگی، پایه هر وضعی قرار می گیرد . این وضع در فرایند سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژی، اخلاقی، فلسفی، ریاضی، منطقی، عرفانی و دینی، به شیوه عقل فکری عمل می کند . در عین حال این وضع به دلیل سازگاری با وضع بشری، نه درصدد نفی دانش طرح و برنامه و دانش مدیریت برمی آید و نه عین آن دو است، بلکه در وضع مجامع آن دو قرار دارد .
در این صورت، فرایند طرح و برنامه و مدیریت در وضع دوم قرار دارند; یعنی نخست پدیداری فکر لازم است تا با طرح و برنامه و اعمال مدیریتی، درصدد عملیاتی کردن فکر برآییم; اگر احساس شود که فکری در میان نیست، طرح و برنامه یا اعمال روش های مدیریتی تلاشی بیهوده است .
اطاق فکر دعوتی به موضع خودباوری و خودآگاهی است تا طبق چنان منطقی، امکان خوداصلاحی فراهم شود; اگر فرایند فکرسازی نباشد، نه سفر به اعماق ممکن است و نه کشف تقابل ها و تضادها میسر می شود . این وضع در کشور ما جدی گرفته نشده، به همین دلیل فقر عمیق فکری در فرایند آموزشی، پژوهشی، رسانه ای و حکومتی در زیرساخت های قوای سه گانه، سایه سنگین خود را بر این سرای کهن گسترانیده و در اغلب موارد، راهی جز کپی برداری از اندیشه ها و پندارها، برجای نگذاشته است; برای نمونه در دولت سازی و نوع سیستم سازی آموزشی و پژوهشی و چگونگی شهرسازی، خانه سازی، جاده سازی، تکنولوژی و در یک کلمه فرایند دانش فناوری، چیزی جز کپی برداری وجودندارد و در عرصه های آن، موضع فکری و خلاقیت فناوری پایه مشاهده نمی شود .
همین اصل در دانش انسانی نیز به نحوی جریان دارد که گویا برترین دانایان فناوری و انسانی، چیزی جز یک رایانک های فسیل شده بیش نیستند; به طوری که استادان دانشگاه ها، پژوهش گران پژوهشگاه ها، مدیران و طراحان، همگی در سیر کپی برداری فکری قرار دارند و در ذهن هیچ یک خلاقیت فکرسازی وجود ندارد، چون در این سرای روند اندیشیدن روییدن نگرفته است .
اطاق فکر، هم روند کنونی را نقد می کند و هم دعوت و راهی برای اندیشیدن و فکر کردن است; بدین گونه اساسی ترین دغدغه اطاق فکر، به وجود آوردن دغدغه فکرورزی و فکرسازی برای نهادهای آموزشی، پژوهشی، رسانه ای و بنیادهای حکومتی برای تصمیم سازی و تصمیم گیری است .
خلاصه اطاق فکر، زیرساخت فرایند طرح و برنامه و شیوه های اعمال مدیریتی است; یعنی آن دو فرع لازم فکر به شمار می آیند و اگر اصل لازم نباشد، فرع لازم نباشد، فرع لازم به کار نمی آید .
اکنون بیش از نیم قرن است که فرع لازم در نهادهای آموزشی، پژوهشی، رسانه ای و حکومتی روییدن گرفته بدون آنکه احساس نیاز به اصل لازم وجود داشته باشد; از این رو اطاق فکر به عنوان اصل لازم به سرای آموزشی، پژوهشی، رسانه ای و حکومتی پیشنهاد می شود تا با پایداری فکر بنیادی، تحول بنیادی در چگونگی فکر کردن به وجود آید و سپس پایان تاریخ کپی برداری، ضرورت خود را نشان دهد …….
یادتان باشد هیچ چیز و هیچکس و هیچ رفتار و هیچ گفتار حتی پنداری شاید آنگونه که به نظر می رسد نیست.
برگرفته از کتاب زبان بدن ایرانی
برای ثبت نام در کارگاه های آموزشی و مشاوره با ما همراه باشید.
09125555621
09198718767
Mazyar Mir professional consultant and analyst
دکتر مازیار میر مشاور و تحلیل گر
منابعی برای مطالعه بیشتر :