اگر دقت کنید پیوسته دو نفر از میان هزاران هزار انسان عاقل پیوسته موفقیت را با همان کلمات

تعریف می کنند ولی متفاوت تشریخ می کنند، اما در شکست مسئله کاملا متفاوت است و  همیشه

به یک شکل توصیف می شود. به نظر می رسد که شکست عبارت است از ناتوانی محدود یا نامحدود

نسل بشر در رسیدن به اهداف یا اهدافش در زندگی شخصی و یا سازمانی حال  هر چه که می

خواهد  باشد .

فکر می کنم که در حالی که موفقیت امری کاملا  نسبی، ذهنی است، دارای ارزش پولی و غیر پولی هم هست ،

اما شکست بیشتر یک دستور العمل \”یک اندازه برای همه\” ارزیابی می شود.

این مقاله تحقیقی کوتاه است برای افرادی که می خواهند موفق شوند و رخ دادهایی که افراد شکست خورده

انجام داده اند و انچه که برای موفقیت به ان نیاز دارید .

12 دلیلی که چرا برخی افراد هرگز موفق نمی شوند نوشته مجمدامین حسینی

اول

تفکر غلط در تقابل با تفکر درست

از اول می دانستم موفق نمی شوم

تفکر مثبت با تمام وجود همه قدرت و تمرکز را روی موفقیت متمرکز می کنم و حتی اگر موفق نشوم حداقل یک

تجربه گرانقیمت کسب می کنم و در آینده خود را ملامت نمی کنم که ای کاش تلاش کرده بودم….

دوم

 ارزش زمان و مکان را نمی فهمیم.

هرکارآفرین موفق میداندکه زمان ازخودپول بسیاربا ارزشتراست . ریچاردبرانسون

افراد ناموفق برای زمان خود ارزشی قائل نیستند. آنها همه جا، هر جا، هر زمان هستند، زیرا توانایی اختصاص زمان

خود را به اهداف خود ندارند. و سال به سال وعده‌های جدیدی می‌دهند که هرگز به نتیجه نمی‌رسند، زیرا

نمی‌توانند وقت لازم را برای رسیدن به اهدافشان بگذارند. مهارت های مدیریت زمان، یادگیری نحوه نه گفتن و

دانستن اینکه چه تعهداتی را باید انجام دهیم، گامی به سوی موفقیت بزرگ در هر زمینه ای از زندگی ما است.

اگر نمی خواهید وقت خود را تلف کنید، پس یاد بگیرید که معطل نکنید. برای رسیدن به آنچه که دارید اقداماتی

انجام دهید.

خواستن در زندگی به کمک کمی نیاز دارید؟

یک جلسه فشرده که به شما کمک می کند بر هر گونه رفتار اهمال کاری غلبه کنید و شروع به اقدام کنید

سوم

کارهایی را انجام نمی دهند که با اهدافشان همسو باشد

وقتی می دانید ارزش هایتان چیست، تصمیم گیری سخت نیست. – روی دیزنی

هر چه یک هدف مهم تر باشد، در سلسله مراتب ارزش های شما بالاتر خواهد بود و نظم و نظم بیشتری با آن مرتبط خواهید شد. هرچه یک هدف اهمیت کمتری داشته باشد، سلسله مراتب ارزش های شما پایین تر خواهد بود و نظم و انضباط کمتر و بی نظمی بیشتری با آن در ارتباط خواهید بود. افراد ناموفق مشغولیت را با بهره وری اشتباه گرفته اند. آنها بخشی از همه چیز هستند اما هیچ کاری که انجام می دهند در راستای ارزش ها و اهدافشان نیست. نوشتن اهداف شما در یک مجله و اجرای استراتژی هایی که می تواند شما را به آنجا برساند، به شما کمک می کند چیزهایی را شناسایی کنید که با جایی که می خواهید بروید، همتراز نیستند.

برای هماهنگ کردن اقدامات خود با هدفتان، باید به دقت در مورد آن برنامه ریزی کنید.

چهارم

آنها هرگز به سمت بشقاب نمی روند

به نظر می رسد که مردم فکر می کنند که موفقیت در یک زمینه می تواند شکست در زمینه های دیگر را جبران کند، اما آیا واقعاً می تواند؟ اثربخشی واقعی مستلزم تعادل است\” – استفان کاوی

بنابراین رئیس شما بد است و شما واقعاً از شغل خود متنفر هستید، اما این دلیلی برای سست کردن و تولید کار متوسط ​​نیست. شما برای حضور در آنجا پول می گیرید، پس درست انجامش دهید، زندگی این قانون جهانی را دارد که آنچه را که می گذارید به شما می دهد. این فقط بلوغ و خردمندی است که بدون توجه به شرایط به دنبال عالی باشید. افراد ناموفق کسانی هستند که با گرفتن نمرات بد مشکلی ندارند و برای یافتن یک روش مطالعه موثر که به توانایی یادگیری آنها کمک کند به خود زحمت نمی دهند، زیرا در نهایت، دانش آموز ممتاز بودن کمتر به میزان باهوشی شما بستگی دارد، بلکه بیشتر به میزان خوب بودن شما مربوط می شود. شما می توانید برنامه ریزی کنید و آماده شوید، و این باعث می شود احساس باهوشی بیشتری داشته باشید و این به خودی خود نتایج عالی به همراه دارد.