خلاصه کتاب فرارازمدرسه نوشته عبدالحسین زرین کوب جمع اوری وتنظیم دکترمازیارمیر
#فرارازمدرسه یا فرار از زندان
#مازیارمیر
متن کامل کتاب فرار_از_مدرسه pdf قابل دانلود
مازیارمیرمعتقداست که امام محمدغزالی
مثل دکارت ازکوچه شک شروع کردودرنهایت مانندپاسکال
از بزرگراه قلب ویقین سردرآورد…
فرار از مدرسه یک داستان واقعی از زندگی و اندیشههای ابو حامد محمد غزالی (فیلسوف، متکلم و فقیه ایرانی و از بزرگترین مردان تصوف و ص.فیان
بنام و برجسته سده پنجم هجری) است.
باید گفت که استاد زرین کوب و امام محمد غزالی دو فردی هستند که بسیار روی خط فکری من اثر گذار بوده و خواهند بود هرکدام خلا های فکری و
روحی مرا پر کردند.
مطمئن هستم این دو روح بزرگ ایرانی علم و دانشی بسیار بسیار جلوتر از زمان خود داشتند و به درک عمیقتری رسیده بودند و من بسیاری از تعابیر و
مفاهیم این دو مرد بزرگ را هرگز نفهمیده و نخواهم فهمید .
به نظر می رسد که این کتاب را عبدالحسین زرینکوب به شیوه زندگینامه نویسی و در سال ۱۳۵۳ به رشته تحریر درآورده و انتشارات امیرکبیر آن را در
15000 نسخه به چاپ رسانید که به سرعت هم این کتاب نایاب شد.
در مورد کتاب که غزالی زندگی نسبتاً کوتاه اما آکنده از فعالیت و تحرک داشته و تحولات شگرف زندگی او تنوع وسیعی در آثارش ایجاد کرده و
مخصوصاً تأثیر قابل ملاحظهای در افکار و آثار علماء بعدی اسلام داشته است.
فهرست مطالب این کتاب
- کودکی و جوانی
- درس امامالحرمین
- لشگرگاه
- در نظامیه بغداد
- فرار از مدرسه
- در کشمکش رهایی و گریز
- فیلسوف، ضدفلسفه
- سبک و آثار
- بازگشت
- مدرسه یا خانقاه؟
غزالی یکی از بزرگانی است که به نسبت زندگینامه فکری را خود در کتاب ارجمند المنقذ من الضلال آورده و این زندگینامه با قلم موشکاف و فخیم
عبدالحسین زرینکوب با نثری روان و کمپیرایه در این کتاب آمده است. بهاءالدین خرمشاهی در نقد این کتاب، فرار از مدرسه را ارزشمندترین اثر
عبدالحسین زرینکوب میداند.
به نظرم می رسد که امام محمد غزالی از آن دسته افرادی بود که به دوری مسلمانان از خردگرایی و نفی فلسفه تأثیر بسیاری گذاشته و خواهد
گذاشت . او هرچند ماهیت فلسفه را دچار مشکل نمیدانست، اما پرداختن به آن را مایهٔ ضعف ایمان مسلمانان دانست.
به نظر می رسد که کتاب پرآوازه تهافت الفلاسفه که شاید مهمترین نقد و رد آرای ارسطویی مشربان در تاریخ فلسفه باشد، که غزالی آن را به شیوهای
فلسفی و نقادانه نوشت و در آن در بیست مسئله بر فیلسوفان ایراد گرفته و به باور خودش تناقضگوییهای فیلسوفان را آشکار کردهاست. غزالی که در
بیشتر مباحث مذاق عرفان و تصوف و کمتر مذاق کلامی دارد، از جمله ابوعلی سینا را به سبب چند مسئله که یکی از آنها مسئله بیآغاز بودن جهان
هستی است، تکفیر میکند. ابن رشد اندلسی به غزالی پاسخ گفتهاست و نام کتاب ش را «تهافت التهافت» گذاشتهاست.
اسلوب و شیوه منطقیای که غزالی در نگارش تهافت الفلاسفه به کار برد امروز فلسفه نقادی نامیده میشود. ایرادهایی که غزالی بر مشائیان وارد
کردهاست، ذاتاً فلسفیاند و بعدها در فلسفه مغرب زمین همگی از سوی فیلسوفان بزرگی چون دکارت، هیوم و کانت به شرح و تفصیل بسیار طرح
شدهاند. نفی علیت، اعتباری بودن اخلاق، حمله به استقراء، بیاعتمادی به یافتههای حسی، حجیت عقل و… که غزالی در این کتاب آنها را به
شیوهای منطقی و عقلی طرح کردهاست، همگی مسائلی فلسفی بهشمار میآیند که در سدههای نو، خود مایه و انگیزه پدیدآمدن مکتبهای جدید
فلسفی شدهاند….
فکر می کنم که این کتاب به نوعی اشاره دارد به زندگی بالنسبه کوتاه آدمی زاد…… زندگی که آکنده از فعالیت و تحرک داشته و تحولات شگرف زندگی
غزالی تنوع وسیعی در آثار وی ایجاد کرده و مخصوصاً تأثیر قابل ملاحظه ای در افکار و آثار علماء بعدی اسلام داشته است. غزالی یکی از بزرگانی است
که به نسبت زندگینامه فکری را خود در کتاب ارجمند”المنقذ من الضلال” آورده و این زندگینامه با قلم موشکاف و فخیم با
نثری روان و کمپیرایه در این کتاب آمده است.
با این همه تحقیق که تاکنون در احوال و آثار ابوحامد غزالی انجام یافته است هنوز درباره زندگی و اندیشه او موارد ابهام کم نیست. این نکته نه فقط
ناشی از تاریکی هایی است که بر تاریخ عصر او و تاریخ عصر سلاجقه سایه افکنده است بلکه تا حد زیادی نیز ناشی از تنوع و پراکندگی آثار اوست که
بعضی از آنها هنوز فقط بهصورت نسخههای خطی است، برخی چاپ دقیق انتقادی ندارد، پارهای با عنوانهای مختلف دیگر نیز یاده شده است و تعدادی
را دیگران به نام او برساخته اند یا به هرحال اصالت آنها محل تردید است.
بخشی از مقدمة کتاب فرار از مدرسه نوشته دکتر عبدالحسین زرین کوب
……. با این همه تحقیق که تاکنون در احوال و آثار ابو حامد غزالی انجام یافته است هنوز درباره زندگی و اندیشه او موارد ابهام کم نیست . این
نکته نه فقط ناشی از تاریکی هایی است که بر تاریخ عصر او ، تاريخ عصر سلاجقه ، سایه افکنده است بلکه تا حد زیادی نیز ناشی از تنوع و پراکندگی
آثار اوست که بعضی از آنها هنوز فقط به صورت نسخه های خطی است ، برخی چاپ دقیق انتقادی ندارد، پاره یی با عنوانهای مختلف دیگر نیز یاد
شده است و تعدادی را دیگران بنام او بر ساخته اند یا بهر حال اصالت آنها محل تردیدست . بعلاوه وسعت و تنوع قلمرو آثار و افکار وی که غالباً
نیز مشحون از سخنان تازه با توجیه های بی سابقه است امکان احاطه پژوهنده را بر سراسر قلمروکار او دشوار می کند. چرا که در همه تاریخ
فرهنگ اسلامی شاید کمتر کسی را بتوان یافت که بقدر غزالی تنوع تمام عرصه يك فرهنگ را در زندگی و اندیشه خویش باین حد پر مایه
و جاندار تصویر کرده باشد .
در حقیقت زندگی بالنسبه کوتاه اما آکنده از فعالیت و تحرك غزالی چنان وسعت و نفوذی داشته است که تقریباً هیچ خطه شایان توجه را ….
قسمت دوم مقدمه کتاب فرار از مدرسه
در سراسر آفاق وسیع فرهنگ عصر وی ، ناگشوده یا ناشناخته باقی نگذاشته است. چنانکه تحصیل و سپس تدریس در عالی ترین مدارس عصر، مراوده و مکاتبه با طلاب وو علماء حنفی و حنبلی و مالکی در خراسان و عراق و شام ، مصاحبه و مناظره بافقهاء و علماء بزرگ و نامدار دوران در مجالس وزرا و فرمانروایان ، تدریس و تصنیف طولانی در فقه شافعی و مسایل مربوط به اصول و کلام ، آشنایی دقیق باكتب فلاسفه و مباحثه با علماء وحكماء نعصر، مبارزه بر ضد دعوت باطنی ها و تصنیف رسالات در رد آنها ، مکاتبه با رجال و وزراء عصر و سعی در اصلاح و ارشاد آنها ، سیاحت طولانی در بلاد خراسان و عراق و حجاز و فلسطين، صحیت با مشایخ صوفيه وزها دو عاظ معروف دفاع از تصوف و اشتغال به ریاضت در خانقاه ها که اینهمه قسمتی از زندگی پر مشغله او را خلاصه می کند وسعت تماس او را با فرهنگ عصر وی نشان می دهد و از وی در عین حال يك فقيه مجدد وصاحبنظر ، يك متكلم مناظره جوی و دعوتگر، يك فيلسوف منتقد، يك صوفی عارف ، يك معلم خوش تقریر و حتى يك نویسنده پرکار می سازد که بخش عمده فرهنگ عظيم يك عصر درخشان را در آثار خویش منعکس ساخته است. مجموعه این ویژگی هاست که به شخصیت استثنایی او ابعاد گونه کون داده است و از آن میانمخصوصاً وسعت بعد نویسندگی و کتاب پردازی ، عمق بعد فلسفی و کلامی، وعظمت بعد عرفانی و اخلاقی او غالباً چنانست که سایر ابعاد شخصیت او را در سایه می افکند وشك نیست که چنین شخصیتی را نمی توان با مقیاس های ساده که انسانهای معمولی انسانهای بی بعدیای بعدی را با آنها می سنجند در معرض داوری و شناخت آورد. خاصه که در تمام این ابعاد آنچه بیشتر مایه امتیاز او هست اصالت و ابتکار کم نظیر اوست که در آنچه
نیز از دیگران اخذ و اقتباس کرده است نشانه تصرف و ابداع پیداست ولا محاله در طرز تقریر و بیانش این اصالت جلوه دارد. چنانکه حتی با وجود تحول فکری عظیم و کم مانندی که هفده ساله اخیر عمر او را رنگ خاصی از تصوف داد ، اصالت و رسوخ این ابعاد دیگر در وجود او آن مایه بود که تأثیر آنها حتی در پایان يك تحول تکان دهنده روحی نیز بکلی از بین نرود و چنان نشانه یی ازآن ابعاد در و رای این تحول باقی بماند که بدون توجه بآنها حتى تحول فکری شگرف زندگی وی را نیز بدرستی نتوان ارزیابی کرد. در واقع کمتر پیش می آید که درباره ابو حامد غزالی سخن در میان افتد و این تحول شگرف روحی که تقریباً ثلث آخر حیات این دانشمند بلند آوازه اسلام را از باقی عمر وی جدا می کند بمثابة يك خط قاطع در تاریخ زندگی وی توجه پژوهنده را جلب نکند. طرفه اینست که هر چند این تحول نیز خود نوعی شورش برضد علم رسمی ، و نوعی گرایش به معارف قلبی بود غزالی در دوره بعد از این تحولهم مثل دوره قبل از آن همچنان از اشتغال به تصنيف و کتاب باز نایستاد و نه فقط آنچه را در بغداد رها کرد در نیشابور دیگر بار رجوع گونه یی ب آن کرد بلکه حتی در سفر رهایی و گریز قدس و شام هم یکسره از اشتغال به تأليف و تصنيف باز نماند و کتابی مثل احیاء علوم الدین را درین دوره تألیف کرد.
اینجاست که بحث ترتیب و توالی آثار او پیش می آید و حتی بررسی انتساب آنها برای پژوهنده همچون مسأله یییمهم جلوه می کند . به. حقیقت تا وقتی نتوان ترتیب تاریخی منظمی به آثار و تأليفات واقعی وقطعی او داد نهاحوال او را از روی روایات نویسندگان کتابهای تذكره وطبقات می توان روشن و بی تناقض یافت نه توالی رشتهافکار و جزر و مداندیشه های او را می توان بدقت و اطمینان دنبال کرد. این کار تنظیم آثار از روی ترتیب تاریخی،
البته دشوار است و دشوار تر آنکه ملاك دقیقی هم که بتواند عاری از ایراد باشد برای این کار نمی توان یافت .بدون شک این نکته که ذکر نام يك اثر را در آثار دیگر نشانه یی بر صحت انتساب آن اثر بتوان تلقی کرد همیشه مایهاطمینان نیست چرا که پاره یی کتابهای منحول یا مجعول نیز که به غزالی نسبت داده اند.ورساله سر العالمین از آنجمله است ، هم از اشارت به آثاری که صحت انتساب آنها محل تردید نتواند بود خالینیست .
ملاکهایی هم که پاره یی شر قشناسان اروپایی از جمله مونتگا مریوات درین باره پیشنهاد کرده انددر عمل همواره چندان قابل اتکاء نیست. از جمله این نکته که می گویند غزالی اصرار داشته است خویشتن راهمواره پای بند به عقاید اهل سنت ندارد نشان دهد البته در مورد آثار قطعی وی صادق هست اما مانعی همكه يك كتاب منحول يا مجعول نیز در همین حد به التزام عقاید سنی پای بند مانده باشد و با اینهمه بعمد یا بسهو بهغزالی منسوب شده باشد.این ملاك هم که می گویند غزالی آثار خود را با نظم و ترتیبی منطقی تصنیف کرده است هر چند معقول وحتىمقبول بنظر می آید لیکن قاعده تخلف نا پذیر هم نیست و با که در احوال وظروف خاص هم کتابهایی نوشتهباشد برای رفع يك حاجت فوری یا بحث دريك مسأله مربوط به روز این هم که در دورة آخر حيات ، غزالی فایل بهوجود آمری مافوق عقل بوده است بر فرض که درست باشد وقول غزالی را در باب یقین ایمانی بتوان….
بخشهایی از متن کتاب
در سال ۴۵۰ هـ.ق در طوس و در خانوادهی مردی پشمریس، کودکی زاده شد که نامش را محمد گذاشتند. پدر خانواده فردی بیسواد اما دوستدار
تصوف و فقه بود و دوست داشت فرزندانش به رغم خودش، اهل علم باشند. احمد پسر کوچک خانواده، به راه تصوف رفت ولی محمد اهل فکر و تحقیق
بود و در پی علم از طوس به جرجان رفت و پس از چندی در حالیکه بیست ساله شده بود، دوباره باز به طوس بازگشت. در این زمان، خراسان مرکز
برخورد افکار و اندیشه های پیروان مذهب شافعی و حنفی و شیعی و اسماعیلی بود… مدتها گذشت و غزالی که اکنون به اوج اقتدار و اشتهار علمی
رسیده بود، هنوز احساس رضایت نمیکرد.
میدید که چگونه امرا بر سر قدرت علیه یکدیگر توطئه میچیدند و خون هم را میریختند و از همه بدتر میدید که فقها و علما چگونه برای پیروزی در مناظرات و
ارضای نفس، حق را زیر پا میگذارند. بدینسان کمکم خود را بر سر یک دوراهی دید که بماند و به شهرت و تحسینِ مریدان و قدرتمندان دل خوش دارد یا از مدرسه
و قیل و قال آن بگریزد تا با خدای خود وارد معامله شود. نهایتا او پس از شش ماه بحران روحی و دودلی، راه دوم را انتخاب کرد… آن چه که غزالی برای نیل به
سعادت تبلیغ میکرد تلفیقی بود از معامله و مکاشفه. معامله یعنی عبادت و ذکر و ریاضت که مقدمهای بشود برای مکاشفه و یقین. نقد غزالی بر فقه و کلام
و فلسفه از اینروی بود که جای معامله و اخلاق را تنگ کردهاند و وافی به مقصد و کافی به مقصود نیستند.
قسمت اصلی دین اخلاق است که مغفول مانده و نیاز به احیاء و بازسازی دارد. در واقع غزالی کتاب احیاءالعلوم و کیمیای سعادت را برای تامین این
غایت بود که نگاشت. معامله و عبادت و ریاضت به تزکیهی نفس و تصفیهی قلب میانجامد و محتاج کشش الهی و کوشش انسانی است ولی مکاشفه
تنها وابسته به لطف و عنایت الهی است. بدینسان غزالی “یقین گمشدهای” را که عمری در جستجویش بود نهایتا در طریقت و تصوف یافت.
جستجویی که از دل تحمل فقر و مشقات و آوارگیهای فراوان گذشت و برای یافتن آن یقین گمشده، تمام تعینات و تشخصات دنیایی و عملی را فدا
کرد تا از طریق “معامله” به “مکاشفه” و یقین برسد. غزالی ضمن بازگویی تمثیل چینیان و رومیان، حکایت تصفیه قلب را باز می کند که طی آن چینیها
با صیقل زدن دیوار توانستند زیبایی نقاشی رومیان را با جلای بیشتر باز تابانند بدون آن که از هیچ رنگی استفاده کنند… غزالی مثل دکارت از کوچه شک
شروع کرد ولی مثل پاسکال از بزرگراه قلب و یقین سر در آورد…
((شاید اینکه غزالی می گوید در مدت دو سال بی آنکه از درس معلم كمت گیرد توانست بر تمام علوم فلاسفه احاطه بیابد لااقل از جهت مدت.
خالی از مبالغه نباشد اما آنچه اهمیت دارد شوق و علاقه یی است که او را حتی برای نفی ورد علوم فلاسفه واداشت تا در آثار آنها تبحر حاصل کند.
و مثل متکلمان زمان به مطالعه یی سطحی در آن آثار اکتفا نکند . معهذا تبحر او در فلسفه بجایی رسید که رسالة مقاصد الفلاسفه او در تبین تعلیم
مشائیان از کتب فلاسفه پیشتر افتاد . حتی وقتی در اروپای قرون وسطی ترجمه لاتینی آن انتشار یافت نام غزالي بعنوان يك فيلسوف اسلامی پر
زبانها افتاد. نه فقط کسانی چون البرت * بزرگ توماس اكويناس …..))
سایر کتب دکتر عبدالحسین زرین کوب: