برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
برنامه برای ریلکس
ریلکس
نوشته خرداد 1389به روز رسانی1401
3.207.131 رای
دکتر مازیار میر مشاور و تحلیلگر تخصصی
این مقاله برای دانشجویان و دانش پذیرانی تهیه شده که قصد دارند اطلاعات خود را بهبود و توسعه داده و مازیار میر به هیچ عنوان متد خوزه سیلوا را تائید
ننموده اما تکنیکهای ریلکسیشن و بهبود فضای تمرکز ایشان را عملی و قابل قبول می داند و در آینده به تحلیل متد سیلوا خواهیم پرداخت .
با تشکر فراوان مازیار میر
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
محدوده آلفا چیست؟
آلفا سطحی از امواج مغزی است که فرکانس آن نصف فرکانس امواج مغز در حالت بیداری کامل است. می دانیم که فرکانس امواج مغزی، در حالت بیداری کامل
از ۱۴ تا ۲۱ سیکل در ثانیه است که آن را سطح امواج بتا می گوییم. لطفا توجه بفرمائید هیچکئام از این موارد صددرصد نبوده و نیست حتی اثبات موارد مطروحه
در این مقاله به گفته برخی شبه علم تلقی می گردد اما عامه پسند و بسیار قابل توجه است….
زمانی که در بستر قرار گرفته و به خواب می رویم، فرکانس این امواج کاهش می یابد. در حالتی که ما با آسودگی و با چشمانی بسته در رختخواب خود می
آرامیم، فرکانس امواج مغزی به ۷ تا ۱۴ سیکل در ثانیه کاهش می یابد که این همان سطح آلفاست یعنی حالتی از یک خواب سبک. وقتی که به تدریج خوابمان
عمیقتر می گردد، نزول امواج مغزی از این هم بیشتر می شود که این حالت تتا نامیده می شود و فرکانسی بین ۴ تا ۷ سیکل در ثانیه دارد در عمیق ترین حالت
خواب، فرکانس امواج مغزی ۴ سیکل در ثانیه و پایینتر است که آن را دلتا می گویند. در حالتی که امواج مغزی آلفا فعال هستند،
احساسات طبیعی راحتی، صلح، صفا و آرامش سراسر وجود ما را فرا می گیرد و با استفاده از تکنیکهای متد سیلوا، خواهیم توانست هر موقع که اراده کنیم، در
این سطح قرار بگیریم. شما به منظور اینکه کنترل بدنتان را در اختیار بگیرید، پیش از آن لازم است به ذهنتان کنترل داشته باشید.
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
جهت اینکه کنترل ذهنتان را در اختیار بگیرید، می باید بر امواج آلفا کنترل داشته باشید و برای اینکه کنترل امواج آلفا را در اختیار داشته باشید، لازم است کاملاً
ریلاکس شوید. به عبارت دیگر، شما باید در امر ریلاکس کردن بدنتان، کاملاً ورزیده شوید و چنین مهارتی جز با تمرین حاصل نخواهد شد.
این توضیحات مختصر را از متد خوزه سیلوا برا یتان نقل می کنم اما متد خوزه سیلوا جیست؟
متد خوزه سیلوا شیوه ای است بسیار سریع و راحت که برای ریلاکس و آرمیده ساختن ذهن و بدن و سپس استفاده از فرکانسهای کم بسامد مغز و توانهای
نهایی نیم کره راست برای ایجاد نتایج و موقعیتهای مثبت و مطلوب. در متد سیلوا، نیم کره راست مغز کلید اصلی است چرا که نیم کره راست در تماس با شعور
حاکم بر عالم(منبع خلق و پدید آورندگی) قرار دارد و بنابراین خلاق و پدیدآورنده است. هرجا که مشکلی وجود داشته باشد، نیمکره راست راه حل خلق میکند.
هرجا عیب و نقصی وجود داشته باشد، نیمکره راست سلامتی و بی عیبی ایجاد مینماید. هرجا که تضاد و ناهماهنگی وجود داشته باشد، نیمکره راست هماهنگی
و توازن پدید می آورد. اگر متد سیلوا منحصر به ریلاکس ساختن بدن و آرام سازی ذهن بود ما می توانستیم آنرا همان مراقبه بنامیم، اما متد سیلوا چیزی فراتر از
مراقبه معمولی، و فعال و پویاست نه نافعال و ایستا. آنچه که در متد سیلوا پس از کشیدن سه نفس عمیق اتفاق می افتد همان حالت بی ذهنی که معمولاً در
مراقبه معمولی روی میدهد نیست بلکه بیشتر، حالت ذهن سرشار می باشد.
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
به عبارت بهتر میتوان گفت زمانی که افراد متد سیلوا را مورد استفاده قرار میدهند هر کسی ذهن خودش را جهت برانگیختن انرژیهای خلاق خود والایش تحت
کنترل قرار میدهد. بنابر آنچه که گفته شد میتوان چنین نتیجه گیری کرد که بین متد سیلوا و مراقبه نافعال و پاسیو معمولی که غالباً در شرق رایج است تفاوتهای
اساسی وجود دارد. شاید اصلاح« مراقبه فعال و اکتیو » واژه مناسبی برای متد سیلوا باشد.
از آن بهتر، اصطلاح « مراقبه پویا و دینامیک » است چرا که واژه پویا انرژی بیشتری دربر دارد و خلاقیت بیشتری در معنای آن نهفته است. با وجود این، از آنجا
که از واژه مراقبه در نظر عموم سابقه ای طولانی از حالت ذهنی ساکن و نافعال وجود دارد، این واژه ممکن است کمی گول زننده باشد- حتی اگر در جلوی آن واژه
« پویا و دینامیک » قرار گیرد. شما به تدریج پی خواهید برد که متد سیلوا بر ذهن فعال و خلاق تکیه دارد نه بر حالت « بی ذهنی ». در واقع، زمانی که ما متد
سیلوا را بکار میگیریم ذهنمان را تحت کنترل قرار میدهیم و« کنترل ذهن » اصطلاح مناسبی است برای توصیف آنچه که ما در متد سیلوا انجام میدهیم. متد
کنترل ذهن سیلوا چیزی فراتر از مراقبه معمولی است. این متد شیوه ای است برای استفاده از ذهن به منظور دسترسی به نهایت شعور و آگاهی.
طبق متد خوزه سیلوا چهار سطح برای امواج مغزی وجود دارد که عبارتند از:
موج بتا ، ماننده دنده یک است که سریع ترین و کوتاه ترین موج معمول مغزی به شمار می آید. این موج که برای یادگیری عمیق یا حک کردن بر مغز مساعد
نیست ، حالت عادی و همیشگی ما در بیداری است .
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
موج آلفا
ماننده دنده دو اتومبیل است . این موج مغزی با آرامش یابی ، یادگیری عمیق ، تمرکز در عین آرامش ، خلسه ی سبک ، افزایش تولید سروتونین
(هورمون مغزی) ، خواب آلودگی پیش از به خواب رفتن یا پیش از بیدار شدن ، دریافت های شهودی بالاتر ، مدیتیشن و دستیابی به ضمیر ناخودآگاه مرتبط
است .
موج تتا
ماننده دنده سه خودروها است . این امواج مغزی با خواب دیدن یا خواب REM مرتبط است . همچنین با تولید هورمون های کاتکولامین مرتبط است
که برای یادگیری ، حافظه ، افزایش خلاقیت و توان دستیابی به هوشمندی جهانی ، ضروری است . این امواج با حفظ بلندمدت تر آموخته ها هم مرتبط است .
امواج تتا دسترسی به میدان کوانتومی را در سطحی بالا ممکن می سازد .
موج دلتا
ماننددنده چهار ماشین است . این موج های مغزی خیلی کند و خیلی بلند هستند که به حالات کما و بیهوشی یا خواب بسیار عمیق بدون رویا و آزاد
سازی HGH (هورمون رشد) مربوط می شوند .
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
تمرینات ریلاکس و رفتن به سطح آلفای مغز مطابق متد خوزه سیلوا
تمرینات ریلاکس نقطه آغازین متد جهانی سیلوا به شمار می رود. اگر شما آماده باشید، می توانید به ترتیب زیر تمریناتتان را شروع کنید:
۱) با شمارش معکوس به سطح آلفا بروید.
۲) با استفاده از کلماتی که در ذهنتان می آید, تاکید کنید که شما قصد دارید آنچنان ذهن خود را در اختیار بگیرید که از آن, در جهت سالم بودن و سالم ماندن
خودتان و دیگران بهره بجویید. دوباره تاکید کنید که با آموختن رفتن به سطح آلفا و آموختن تکنیکهای متد سیلوا, شما مسلماً قادر به انجام این کار خواهید بود.
۳) سرانجام با تصویرسازی ذهنی, در خیالتان خودتان را در حال انجام دادن تمرینات صبحگاهی شمارش معکوس و نیز در حال ارتعاش دادن دستها و پاس دادن
ببینید و مشاهده کنید که تندرست تر از پیش شده اید و دیگران به خاطر اینکه شما در سلامتی آنها اقدامات موثری انجام داده اید, لبخند میزنند.
سفر از برون به درون
جهت ارتباط با اعضای بدنتان، شما احتیاجی به دانستن آناتومی این اعضا ندارید.بلکه هر گونه برداشت ذهنی شما از اعضایی همچون قلب، کبد وکلیه به منزله
صحه گذاشتن بر عملکرد این اعضا به شمار خواهد رفت. اگر شما در طی سفر خیالی به درون بدنتان، در این سفر غرق شوید و به آنچه که بعدها اتفاق می افتد،
اصلاً فکر نکنید، این سفر برای شما بسیار شگفت انگیز و پرثمر خواهد بود. به این منظور شما می توانید از شخص دیگری خواهش کنید که مطالب آموزشی
مربوطه برای شما بخواند، یا اینکه میتوانید پس از ضبط این مطالب بر روی نوار پس از قرار گرفتن در حالت ریلاکس به آن گوش داده و عمل کنید.
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
رویه یک تمرین حرفه ای
۱) بر روی صندلی راحتی بنشینید، چشمانتان را ببندید و آن را به آرامی به سمت پرده نمایش ذهنی حرکت دهید، سپس شروع به شمارش معکوس کنید.
۲) وقتی به شماره ۱ رسیدید، نوار را روشن کنید و یا از کسی بخواهید که مطالب آموزشی را برای شما بخواند.
۳) پس از پایان سفر خیالی، طبق معمول با شمارش از ۱ تا ۵ چشمانتان را باز کنید.
عضلات بدنتان را ریلاکس کنید و چند نفس عمیق بکشید. به هنگام بازدم، سعی کنید بدنتان را عمیقتر ریلاکس کنید.آگاهیتان را بر فرق سرتان متمرکز کرده و
خیال کنید که موهایتان در حال نفوذ به داخل فرق سرتان میباشند. آگاهیتان را توسط رشته ای از موهایتان، به سمت پایین و درون بدنتان نفوذ دهید. در آنجا،
با جنگلی از ریشه های مو روبرو خواهید شد. از موهایتان به خاطر اینکه مانند تاجی به شما شکوه و جلال بخشیده اند، تشکر کنید. همچنین این سپاسگزاری را از
فرق سرتان به خاطر حمایتی که از موهایتان میکند، به عمل آورید. فرق سرتان را در حالتی به تصور در آورید که گویی کلمات تشکرآمیزی را به تمام سلولهای
پوست سرتان، به خاطر خدماتی که نسبت به بدنتان انجام میدهند، ابراز می دارد.
آگاهیتان را کمی پایین تر بر روی جمجمه تان متمرکز کنید. از جمجمه تان به خاطر اعمال قهرمانانه اش تشکر کنید. جمجمه تان را در حالتی تصور کنید که از تمام
سلولهای استخوانی، به خاطر فراهم آوردن ساختاری محکم و قوی، تشکر می کند.
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
باز هم پایینتر بروید و بر روی مغزتان تمرکز کنید. با ابراز قدردرانی از مغزتان تشکر کنید-عضو باشکوه و هوشمندی که همانند کامپیوتر بر کار بدن نظارت میکند و
ظهور هوش و استعداد را تدارک میبیند. با نفوذ عمیقتر، از چشمانتان به خاطر قوه بینایی، از بینی تان بخاطر حس بویایی و نقش تنفس آن و از زبان و دهانتان
بخاطر نقش آنها در گفتار، قوه چشایی و هضم غذا تشکر کنید. همانطور که از طریق گلو به سمت معده پیش میروید، از هر دو عضو به دلیل نقش قابل توجه
شان در بدن سپاسگزاری کنید. در اطراف معده، لوزالمعده، کبد، کیسه صفرا و طحال قرار دارند. از تمام این اعضا به خاطر ایفای موثر نقششان در زمینه هضم غذا
و سایر عملکردهایشان تشکر نمایید. در قسمت خروجی معده، وارد روده کوچک میشوید. از این قسمت تا ابتدای روده بزرگ، سفر پر پیچ و خمی در پیش دارید.
از روده کوچکتان به خاطر نقش آن در تکمیل فرآیند هضم غذا، و نیز نقش آن در جذب مواد غذایی و انتقال آن به سلولهای بدن تشکر کنید. وقتی که وارد روده
بزرگ میشوید، در ابتدای آن با راست روده (کولون) و در انتهای آن با آپاندیس روبه رو میگردید. از روده بزرگ به خاطر نقشی که در انتقال مواد زاید بدن به خارج
دارد کمال تشکر را به عمل آورید.
هنگامی که هنوز در داخل شکمتان قرار دارید، از کلیه هایتان به خاطر تصفیه خون از مواد آلاینده تشکر کنید. از عضلات شکمتان تشکر کنید و از آن بخواهید که
این تشکر و قدردانی را به سایر عضلات و بافتها اتنقال دهد. اکنون وارد سرخرگها و سیاهرگها بشوید و سوار بر امواج جریان خون به گردشتان ادامه دهید. از
سرخرگها و سیاهرگها به خاطر تمیز بودن مجاری آنها و نقشی که در انتقال خون به تمام اعضای بدن به عهده دارند، سپاسگزاری کنید. از خود مایع خون و نیز مواد
شناور در خون همچون گویچه های قرمز و مخصوصاً گویچه های سفید که نقش سربازان مدافع بدن را ایفا میکنند، قدردانی نمایید. همچنین، از آنها بخاطر
نقشی که در ایمن ساختن بدن در برابر بیماریها به گردن دارند، تشکر کنید.
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
موقتاً از جریان خونتان با ورود به ریه ها، خارج شوید. از ریه هایتان به خاطر تامین اکسیژن جریان خون که نهایتاً آن را به اعضای بدن انتقال میدهند،
سپاسگزاری کنید. همچنین از نقشی که ریه ها در تبدیل دی اکسیدکربن بدن به اکسیژن دارند، تشکر کنید. دوباره وارد جریان خون بشوید و به سمت قلب حرکت
کنید. از قلبتان به خاطر پمپاژ بیست وچهارساعته خون به اعضای بدن، کمال سپاسگزاری را به عمل آورید. با ورود به جریان خون، به سمت بالا حرکت کنید تا به
فرق سرتان برسید. با توسل به یک رشته از موهایتان از بدنتان خارج شوید. مانند گذشته با شمارش از ۱ تا ۵ چشمانتان را باز کنید و با احساس از هشیاری کامل
از خیالات بیرون آیید.
● استفاده از تکنیک سه انگشتی برای پیشگیری از استرس
هر موقعیت استرس آوری حامل یک برنامه ریزی منفی است. ما میتوانیم با گذراندن پانزده دقیقه در سطح آلفا در هر روز چتر حمایت خوب و مناسبی در برابر
این برنامه ریزی منفی بگسترانیم، اما این چتر میتواند با یک خشم و عتاب رئیسمان، یک جر و بحث خانوادگی، و یا با یک مجادله با همسایگان به راحتی پاره
گردد. بنابراین، ما به چیزی احتیاج داریم که بتواند در تمام لحظات ما را از شر استرس دور نگاه دارد. متاسفانه، در چنین مواقعی شما نمیتوانید به طرف مقابل
بگویید: « ببخشید، من کمی کار دارم»، و سپس راحت بنشینید و با بستن چشمهایتان شروع به شمارش معکوس نمایید. اما شما میتوانید با بر روی هم قراردادن
نوک انگشتان شست و دو انگشت اول دیگر هر دو دستتان، به حل مشکل پیش آمده اقدام کنید. عمل ساده بر روی هم قرار دادن سه انگشت اول هر دو دست
که به تکنیک سه انگشتی موسوم است، روشی است برای تحریک ذهن تا با آرامش و خونسردی کامل، متفکرانه و خلاقانه در جهت حل مشکلات قدم بردارید.
ما اکنون نیازمندیم که برای استفاده از تکنیک سه انگشتی برنامه ریزی کنیم. پس بنابراین:
۱) روی یک صندلی راحت بنشینید و مطابق معمول به سطح آلفا بروید.
۲) عمق ریلاکستان را با استفاده از شمارش معکوس از رقمی بزرگتر، یا با تجسم یک محل خوشایند و آرامش بخش و یا با استفاده از هر دوی آنها بیشتر سازید.
۳) نوک انگشتان شست و دو انگشت اول هر دو دستتان را بر روی هم قرار دهید و در ذهنتان سه بار تکرار کنید : « هر زمان که من سه انگشت اول دستهایم را
بر روی هم جمع میکنم، ذهمن در لایه های عمیق تری از هوشیاری به عمل میپردازد و من آرام، خونسرد، و تحت کنترل باقی می مانم….
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
۴) مانند یک جلسه استاندارد جلسه را به پایان ببرید
بدیهی است که شما برای اجرای این برنامه ریزی منتظر وقوع یک واقعه استرس آور نخواهید شد بلکه همین الان با اجرای ان خودتان را برای چنین موقعیتهایی
از پیش آماده خواهید ساخت. بنابراین همین الان با اجرای این برنامه ریزی خودتان را به یک سلاح موثر ضد استرس مجهز سازید.
یادتان باشد که از تکنیک سه انگشتی هر زمان که لازم بود میتوانید استفاده کنید، اما بهتر است هرگز پانزده دقیقه صرف رفتن به سطح آلفا کردن در هر روز را از
یاد مبرید.
استفاده حرفه ای از نیمکره ی راست مغز
ما میتوانیم نیمکره راست مغزمان ر افعالتر سازیم؛ اما تا زمانی که یک مشکل عمده را در این زمینه برطرف نسازیم، نیمکره راست مغز ما قادر نخواهد بود همچون
نیمکره چپ، عملکرد موثری از خود نشان دهد. نیمکره چپ مغز ما، بر اساس نوع تجارب و آموزشی که ما در این دنیای مادی از آن برخوردار بوده ایم، بارها منبع
رجوع ما قرار گرفته است؛ اما به همان نسبت، نیمکره راست مغز کمتر موردمراجعه ما قرار گرفته است زیرا که آن هیچ تابلو و علامت، خیابان، و عناصر مادی
دیگری در دسترس نداشته است تا بتواند از طریق آنها خود را بیابد و ظرفیتهایش را در اختیار ما قرار دهد.
بیش از ده ساعت از دوره های آموزشی متد سیلوا به آموزش چگونگی رفع این مشکل اختصاص دارد. در این ده ساعت، مربیان کوشش میکنند که با ارائه چندین
تمرین تصویرسازی، دانشجویان را به منبع رجوع قراردادن نیمکره راست شرطی سازند. تمام این تمرینات از تجارب معمولی ما در روزمری نشات میگیرد و فقط
چند عنصر جدید به آنها اضافه شده است. به عنوان نمونه، در یکی از این تمرینات از دانشجویان خواسته میشود که شعور و آگاهی خود را به داخل دیوارهای
خانه شان هدایت کنند و شروع به تصور شرایط حاکم بر درون دیوار بنمایند: داخل دیوار چقدر روشن یا تاریک است؟ حرارت آنجا در مقایسه با حرارت بیرون
چقدر است؟ چه بوهایی در داخل دیوار احساس میشود؟ مواد موجود در داخل دیوار تا چه اندازه محکم هستند؟
به منظور پی بردن به اندازه سختی و محکم بودن مواد داخل دیوار، دانشجویان تشویق میگردند که دستشان را مشت کنند و در تصورشان ضرباتی را با دستشان
بر این مواد وارد سازند تا ببینند انعکاس صدای این ضربات چگونه است. هدف از استفاده از مشت در این تمرینات شرطی سازی این است که از این طریق
نیمکره راست مغز، به ترتیبی که برای استفاده آتی در ذهن دانشجویان ذخیره گردد، به آنها ارائه میشود که همراه با آنها صدها بار نیمکره چپ مغز نیز منبع رجوع
قرار میگیرد. به عنوان نمونه، از چهار فلز سرب، فولاد، مس و برنج مطابق با همان روشی که در مورد دیوار انجام گرفت، برای منبع رجوع قرار دادن نیمکره راست
مغز استفاده میگردد. ما از نظر منطقی میدانیم که فلزات ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و عناصری از هر کدام در دیگری وجود دارد. بنابراین زمانی که در تمرینات
تصویرسازی خود، آن چهار فلز را به تصویر درمی آوریم، نیمکره راست مغز ما منبع رجوع تمام فلزاتی قرار میگیرد که ما از طریق نیمکره چپ با آنها آشنایی حاصل
کرده ایم. به همین ترتیب، دانشجویان از نردبان تکاملی مواد- از اشیای بی جان(فلزات) تا به گیاهان، حیوانات و سرانجام انسان- بالا میروند و در نتیجه نیمکره
راست مغز آنان با برخوردار شدن از تمام امتیازاتی که قبلاً فقط در اختیار نیمکره چپ بود، به اندازه ای رشد و پرورش می یابد که عملکرد آن کاملاً قابلیت اطمینان
پیدا می کند….
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
تمرین ریلاکس نقطه آغازین متد سیلوا به شمار میرود.
اگر شما آماده باشید، میتوانید به ترتیب زیر تمریناتتان را شروع کنید:
۱ـ فردا صبح پس از بیداری از خواب به حمام بروید و پس از استحمام، دوباره به بسترتان باز گردید. ساعت شماطه دارتان را طوری تنظیم کنید که پس از ۱۵
دقیقه زنگ بزند.
۲ـ چشمانتان را ببندید و زاویه نگاهتان را به آهستگی رو به بالا به طرف ابروهایتان(پرده نمایش ذهنی) تغییر دهید.
۳ـ به صورت شمرده، از شماره ۱۰۰ تا ۱ از بالا به پایین بشمارید. این شمارش میباید بدون سر و صدا و ذهنی انجام یابد. مابین شمارهها حدود یک ثانیه مکث
کنید.
۴ـ هنگامی که به شماره یک رسیدید، تصویری سرزنده، بشاش، تندرست و جذاب از خودتان در ذهنتان بسازید.
۵ ـ ذهناً چند بار تکرار کنید «جسم و روان من همیشه کاملاً سالم خواهند بود».
۶ ـ در ذهنتان به خود بگویید «میخواهم از شماره ۱ تا ۵ بشمارم. با شماره ۵ چشمانم را باز خواهم نمود و در آن موقع احساس عالی و توام با تندرستی و
سلامتی خواهم داشت – احساسی بسیار بهتر از گذشته».
۷ـ شروع به شمارش نمایید. وقتی به شماره ۳ رسیدید، تکرار کنید «هنگامی که با شماره ۵ چشمانم را باز کنم در آن موقع احساس عالی و توام با تندرستی و
سلامتی خواهم داشت – احساسی بسیار بهتر از گذشته».
۸ ـ شمارش را تا ۴ و۵ ادامه دهید با شماره ۵ چشمانتان را باز و ذهناً تاکید کنید«من کاملاً بیدار و هوشیار هستم، احساس عالی و توام با سلامتی و تندرستی
دارم ـ احساسی بسیار بهتر از گذشته».
چهل روزی که زندگی شما را دگرگون خواهد ساخت اکنون که از برنامه تمرینی فردای خود آگاه شدید، تمریناتتان را در روزهای بعد با چشمان بسته و رو به بالا:
۱ـ به مدت ده روز از ۱۰۰ تا ۱ از بالا به پایین بشمارید.
۲- به مدت ده روز از ۵۰ تا ۱ از بالا به پایین بشمارید.
۳ـ به مدت ده روز از ۲۵ تا ۱ از بالا به پایین بشمارید.
۴ـ به مدت ده روز از ۱۰ تا ۱ از بالا به پایین بشمارید.
شما، پس از چهل روز تمرینات ریلاکس توام با شمارس معکوس، فقط با شمارش معکوس از ۵ تا ۱ به سطح امواج آلفا خواهید رسید….
برنامه برای ریلکس سازی فکر و ذهن
اگر شما به مدت چهل روز صبحها به تمرین بپردازید، خیلی زود توانایی کنترل ذهنتان را در سطح آلفا کسب خواهید کرد. ممکن است در آغاز، دراز کشیدن و به
صورت معکوس شمردن، از نظر شما کمی بچگانه به نظر برسد ولی با ادامه تمرینات، اثرات معجزه آسای آنها را بر روی خود، به عینه مشاهده خواهید کرد.
در طی چهل روز تمرین ، زمان، مکان و مراحل تمرینات شما، ثابت و بدون تغییر خواهد بود و تنها چیزی که تغییر پیدا خواهد کرد، کاهش شمارش معکوس از
۱۰۰ به ۵۰ سپس به ۲۵ و بعد به ۱۰ و سرانجام به ۵ میباشد که هر ده روز یک بار صورت خواهد گرفت. پس از پایان تمرینات چهل روزه، شما در حالی که روی
صندلی نشسته و چشمان بستهتان را به سمت پرده نمایش ذهنی گردانیدهاید، با شمارش معکوس از ۵ تا ۱ خواهید توانست در جهت رسیدن به انرژی بیشتر،
شادمانی افزونتر، تندرستی و خوشبینی زیادتر و داشتن یک روز پرثمر، برنامهریزی کنید.
توجه داشته باشید این تمرینات را بصورت انفرادی و افراطی انجام ندهید منتظر معجزه نباشید سن جنس وزن و صدها فاکتور دیگر در زمینه فعال هستند و طول
مدت زمان به شما در رسیده به واقعیت بسیار کمک می نماید. و بیاد داشته باشید خوزه سیلوا فراروانشناس این متد را پایه گذاری نموده پس از یک مشاور
روانشناس کمک بگیرید . هدف سیلوا در غایت فقط و فقط کمک به مردم در افزایش ضریب هوشی ، بهبود مهارت های فرا روانشناختی و افزایش توانایی انسان
ها در حل مشکلات زندگی و شفای خود و دیگران از راه دور با استفاده از نیروهای ذهنی است پس سعی نکنید از این متد جهت بدست آوردن قدرت و بمنظور
اعمال قدرت و یا اعمال ناثواب استفاده نفرمائید.
سیلوا معتقد بود که مغز آدمی زمانی که بدن در کمترین فعالیت است ، بسیار فعال تر و چالاک تر خواهد بود و مغز در فرکانس های بسیار پایین اطلاعات
بیشتری را دریافت کرده و ذخیره می کند . سیلوا توانست متدی را ایجاد کند که ذهن را در فرکانس های پایین نیز هوشیار نگاه دارد . او برای این کار تمرین های
ذهنی را مورد آزمایش قرار داد تا بتواند ذهن را آرام کند ولی در عین حال بسیار هوشیارتر از قبل باشد .مازیار میر به شدت معتقد است سیلوا در بیانات خود به
قهقهرا رفته اما برخی از تکنیکهای او برای بهبود و توسعه تمرکز و بالا بردن مهارتهای خاص مفید است و درج این مقاله که جمع آوری مطالب خوزه سیلوا است
باعث تائید این مطالب نبوده و نیست .
تمرین هایی که سیلوا تکنیک هایش را بر آن اساس ارائه داد ، عبارت بودند از : تمرکز حواس در وضعیت آرامش ، تجسم ذهنی مشخص و اعمال راه هایی برای
رسیدن به سطوح پایین تر مغز. او اولین کسی بود که نشان داد انسان می تواند شیوه های آگاهی یافتن از امواج آلفا و تتای مغزش را بیاموزد ؛ یعنی همان
چیزی که امروزه در تکنیک های نوین مربوط به درمان بیماری های روحی و روانی از آن استفاده می شود.
مطالعات بیشتر:
چگونه در هنگام مطالعه با حواس پرتی مقابله کنیم
خصوصی: تفکر سیستمهای حلقه بسته
تفکر و راه های سیستم های پویا
خصوصی: دینامیک سیستمها