صفر تا صد برند انتخاباتی دکتر محمود احمدی نژاد از ریاست جمهوری تا اپوزیسیون

 

دکترمازیارمیربنیانگذارمشاوره علمی و عملی برای پیروزی در انتخابات ایران

 

به عنوان یک مشاور انتخابات فکر می کنم داستان فردی که از شهرداری به ریاست جمهوری رسید و سپس از ریاست جمهوری به منتقد شدید و یا به نوعی یک اپوزیسیون نظام تبدیل شده است.

فکر می کنم پس از پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات سال ۱۳۷۶، آنها انتخابات مجلس ششم و سپس شورای اول را هم به سهولت بردند و البته این مهم کاملا قابل پیش بینی بود  سپس انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۰که با قدرت بسیار بسیار بیشتری نسبت به آخرین انتخابات دهه هفتاد را بردند ….

اری فکر می کنم که  این وحدت رویه ها و غرور مضاعف ناشی از پیروزی در انتخابات اصلاح طلبان را حسابی به قهقرا برد …

این مسیر سرانجام سقوط اصلاح طلبان شد … البته این سخن یک آماتور است علت اصلی نا امید شدن قشر اصلی رای دهنده بود که با افزایش لجام گسیخته تورم و افزایش قیمت حامل های انرزی بیکاری و فساد و فقر    و… و در نهایت به تنگ آمدن مرد…

 

این غفلت به گونه‌ای بود که در انتخابات دوره دوم شوراها این تصور میان اصلاح طلبان وجود داشت؛ فارغ از آنکه رقیب چه می‌کند و جامعه چه می‌کند و فارغ از عملکرد اصلاح‌طلبان در دولت و به ویژه در شورا و شهرداری، آنها برنده هر انتخاباتی هستند. اصلاح‌طلبان فکر می‌کردند اگر با انشعابات متعدد وارد صحنه شوند، ایرادی ندارد و حتی شاید منجر به وزن‌کشی درون گروهی شود.

در برندهای تجاری هم چنین است و پیش می‌آید که برندها رقیب خودشان را به هیچ انگاشتند و نادیده گرفتند، تحولات جامعه و گروه هدف خود را نادیده گرفتند و در نهایت همین باعث شکست آنها شده است.
نوکیا نمونه و شاید عبرت خوبی است. نوکیا زمانی قدرت بلامنازع بازار موبایل بود و تصور اینکه از آن اوج به حضیض کنونی برسد، وجود نداشت. نوکیا تصور می‌کرد رقیبی برای آن وجود ندارد. فکر می‌کرد کسی نمی‌تواند بازار را از چنگش درآورد اما در نهایت رقبای نوکیا به میدان آمدند و با توجه کردن به نیازهای بازار و حتی تراشیدن نیازهایی که خود مردم از آن اطلاع نداشتند، نوکیا را کنار زدند.

مشابه این اشتباه برندهای تجاری در حوزه سیاسی هم اتفاق می‌افتد. در کشور ما به دلیل اینکه، احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی سیستم مناسبی برای رصد رقیب و جامعه ندارند و شاید در برخی موارد اعتقادی هم به آن ندارد، این اتفاق زیاد تکرار می‌شود.
این گروه‌ها و اشخاص با یک یا چند پیروزی بلافاصله تصور می‌کنند که رهبر بازار هستند و هر اتفاقی باید باب میل آنها رخ می دهد.

اصلاح طلبان در انتخابات دوره دوم شوراها هم دچار این غرور شدند و شکست خوردند و دقیقا شرایط همین انتخابات در سال ۱۳۸۴ هم برای آنها تکرار شد. اگر خاطرتان باشد خیلی از اصلاح طلبان فکر می‌کردند هر کاندیدایی را معرفی کنند، پیروز انتخابات خواهند بود.

روند مهم دیگری که منتج به نتایج انتخابات ۱۳۸۴ شد و شاید از دور دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی آغاز شد، بحث انتقاد از دوره سازندگی، عدالت خواهی، مبارزه با فساد و اشرافی گری و مبارزه با فقر و … بود.

* البته این موضوع در انتخابات سال  ۱۳۷۶ و با حضور آقای ناطق نوری به عنوان کاندیدای اصولگرایان فرصت بروز پیدا نکرد.

– بله فرصت بروز پیدا نکرد و حتی می‌شود گفت آقای ناطق نوری از این فضا آسیب دید چون جامعه ایشان را در ادامه روند سازندگی می‌دید. البته رقیب ایشان هم داعیه مبارزه با اشرافیگری و پیگیری عدالت را نداشت.
پس از شکست در انتخابات ۱۳۷۶ و شکست‌های بعدی اردوگاه اصولگرایی در ناامیدی فرو رفت. این ناامیدی درباره انتخابات شوراهای دوم هم وجود داشت و به همین خیلی از گروه های اصولگرا تمایل یا توجه چندانی به این انتخابات نداشتند.

در این شرایط جمعیت آبادگران و آقای احمدی نژاد با شعار خدمت به جای سیاسی کاری و سیاست زدگی و با انتقاد جدی از دعواهای اصلاح طلبان در داخل شورا که در نهایت منجر به انحلال آن شده بود و همه اینها توسط رسانه‌های رقیب آگراندیسمان می‌شد، به میدان آمدند و در نهایت اصلاح طلبان شکست سنگینی را متحمل شدند و آقای احمدی نژاد هم شهردار شد.

برای شناخت برند آقای احمدی نژاد باید ایشان را از روزهای اول ورود به شهرداری رصد کرد.
من اطلاع دارم که آقای احمدی نژاد برای طرح مباحثی همچون عدالت و مبارزه با اشرافیگری بر اساس نظرسنجی و با شناخت دقیق از جامعه و عملکرد اصلاح طلبان عمل کردند.

از طرف دیگر آقای احمدی نژاد نتایج نظرسنجی‌هایی را دیده بود که نشان می‌دادند، شهید رجایی از محبوب‌ترین سیاستمداران و مسئولان حکومتی پس از انقلاب است.
اگرچه شهید رجایی مدت کوتاهی بر مصدر امور قرار داشت و خیلی زود به شهادت رسیدند اما به نوعی نماد دولت در ایران بودند، ساده زیست بودند و در تقابل با بنی صدر مردم گرایی ایشان به شدت برجسته شده بود و انتقاد چندانی هم راجع به عملکرد ایشان در اذهان عمومی وجود نداشت و در رسانه‌ها هم مطرح نشده بود.

در مقابل در همین نظرسنجی‌ها شهید رجایی به عنوان یکی از محبوب‌ترین اشخاص، نام آقای هاشمی رفسنجانی هم به عنوان غیرمحبوب‌ترین مقام مسؤول پس از انقلاب مطرح بود.

آقای احمدی‌نژاد برند خود را بر اساس این دو شخصیت شکل داد و البته دو قانون مهم برند را رعایت کرد. قانون اول میراث داری بود. در این قانون شخص و یا گروهی خود را شبیه فرد یا گروهی که محبوبیت تاریخی دارد، نشان می‌دهد. مثلا اوباما خودش را با آبراهام لینکلن از یک طرف و مارتین لوترکینگ از طرف دیگر پیوند می‌زند و این تداعی را در اذهان ایجاد می‌کند که من در تداوم آنها و شبیه آنها هستم یا آقای هاشمی خودش را با امیرکبیر پیوند می‌دهد.

این پیوند هر چقدر هوشمندانه و واقعی و مبتنی بر مطالعه باشد، اثربخشی خود را نشان می‌دهد. بهترین اتفاق برای احمدی نژاد این بود که وی توانست خود را به خوبی با شهید رجایی شبیه سازی کند. نوع رفتار، ساده زیستی، مردمی بودن و البته قرار گرفتن در مقابل غیرمحبوب‌ترین فرد سیاسی پس از انقلاب در آن مقطع و انتخاب وی به عنوان دشمن و رقیب (قانون دشمن در برند سیاسی) به بهترین شکل ممکن هویت برندی ایشان را بروز داد.

یک مثال بزنم. نکته بسیار مهمی در برند گاندی وجود دارد. شاید ایشان با ادبیات برندسازی آشنایی نداشت ولی بسیاری از قواعد برندسازی را رعایت می‌کرد. وی در دوره‌ای به کل هندوستان سفر کرد و پس از آن رفتار و ظاهر ایشان تفاوت اساسی پیدا کرد؛ لباس، نحوه گفتار، رفتار و در مجموع شخصیت گاندی پس از ین سفر تغییر زیادی کرد. صاحبنظران می‌گویند گاندی در این سفر در واقع تحقیقات میدانی بازار انجام داد تا هم گروه هدف و هم رقبای خود را بشناسد.

\"برند

\"برند

\"برند

 

 

 

 

 

 

* برند آقای احمدی نژاد و فضایی که ایشان در انتخابات ۸۴ درست کرده بود، در انتخابات ۱۳۸۸ هم عمل کرد و به نوعی برند ایشان تداوم داشت؟

– بله در سال ۱۳۸۸ تداوم برند آقای احمدی نژاد را شاهد هستیم. همان هدف، همان دشمن و فقط چون رقیب و دشمن سال ۸۴ حاضر نیست، ایشان خیلی استادانه رقیب را به همان دشمن یعنی آ

قای هاشمی نسبت می‌دهد و موفق هم عمل می‌کند.

البته درباره انتخابات ۱۳۸۸ باید به ضعف رقبای ایشان هم اشاره کنم. شما وقتی به عنوان یک برند سیاسی حاضر در انتخابات تقسیم بندی جمعیتی می‌کنید، مشخص می‌‌شود یک گروهی وجود دارد

که در انتخابات شرکت می‌کند و به شما هم رای می‌دهد.

این گروه را می توان با شیوه‌هایی تعدادشان را استخراج کرد و دغدغه‌های آنها را شناخت و شیوه  ارتباط گرفتن با آنها را مشخص کرد. ولی چون اینها کسانی هستند که حتما به شما رای می‌دهند،

سرمایه‌گذاری بیش از حد بر آنها فایده چندانی ندارد. کسی که می‌خواهد به شما رای دهد، رای خواهد داد و شما باید صرفا کاری کنید که تزلزلی در رای او ایجاد نشود و رقیب رای او را خاموش نکند.

در انتخابات ۱۳۸۸جناح مقابل آقای احمدی نژاد سیستم ارتباطی‌اش به گونه‌ای بود که مدام آن گروهی را که حتما به آنها رای می داد را تحت پوشش گرفته بود و انتقاد از آقای احمدی نژاد را در میان ا

ین گروه به بالاترین حد خود رسانده بود.

این نوع سیستم ارتباطی اگرچه امکان داشت در شور و حال این گروه برای رای دادن موثر باشد ولی تعدادشان را که بالاتر نمی‌برد. در مقابل رقبای ایشان باید شیوه ارتباطی اتخاذ می‌کردند که پ

گروه‌های مردد را هدف می‌گرفت و آنها را صحنه می‌آورد ولی این گروه عملا چنین برنامه‌ای نداشت و از این منظر دچار اشتباه بود….

 

 

 

یک پیشنهاد بسیار دوستانه

 

برنامه استثنایی برای کاندیداهای محترم مجلس شورای اسلامی و شورای شهر و همچنین اصناف سراسر کشور در نظر گرفته ایم که به شرح زیر

است:

۱-آموزش و مشاوره اصولی با برترین مدرسین ایران

۲- تحقیقات کاملا تخصصی توسط تیم فوق حرفه ای در منطقه استان و در سطح کشور جهت ارزیابی ضریب نفوذ دقیق کاندیداها

۳-تهیه و تبیین طرح تفضیلی و عملیاتی و همچنین تحقیقات چند لایه مطابق الگوهای کشورهای پیشرفته جهان

۴- طراحی و تدوین اطاق فکر حرفه ای برای درون و برون سازمان انتخاباتی کاندیداها و همچنین تربیت و آموزش دیده بانهای حرفه ای

۵-مشاوره و آموزش در زمینه تولید انواع خبر و فیلم و همچنین تقویت رزومه بصورت علمی و عملی برای کاندیداهای منتخب در حوزه های انتخاباتی

۶- توسعه و بهبود وحدت رویه های انتخاباتی برای کاندیداهای انتخاباتی بهمراه تحلیل های ۳ بعدی از و ضعیت موجود کاندیداهای منتخب و رقبای

احتمالی

۷- آموزش پیشرفته اخلاق حرفه ای در انتخابات که ضامن موفقیت هر کاندیدایی است و بایدها و نبایدهای حرفه ای انتخابات و  تعیین پیامها و

شعارهای انتخاباتی

۸- تعیین استراتژی های برتر برای جذب و اقناع گروه رای دهندگان و  محصوصا بهترین گروه حامیان انتخابات و جذب ارای سفید و یا ارای فراری

۹- تهیه و تبیین ساختار کاملا حرفه ای برای برنامه های ارتباطی با مردم و مخصوصا سلبریتیها و بلاگرها و همچنین نخبگان اقتصادی و اجتماعی و

هنری و سیاسی،مذهبی حوزه

۱۰-  نظارت دقیق و نامحسوس بر اجرای درست برنامه ا از سوی عوامل و نامزد انتخاباتی همچنین انتخاب اصلح ترین افراد در پستهای حساس و

کلیدی و آموزش تخصصی به هریکاز زیر مجموعه های انتخاباتی و همچنین ساخت دیواره آتش و استراتژی آتش به اختیار

۱۱- ساخت و تولید فیلمهای وایرال و ارسال در کلیه شبکه های اجتماعی و  همچنینارسال به هزاران صفحه شبکه های اجتماعی که به پشتوانه

سه دهه کار انتخاباتی و بصورت حرفه ای ساختار سازی گردیده است

۱۲- راهبردهای نوین طراحی و همچنین نگارش انواع ویژه نامه و مدیا و  روزنامه ویژه کاندیداهای انتخاباتی و  تهیه و تدوین راهبردهای بلند و میان و

کوتاه مدت استراتژیک برندسازی سیاسی و انتخاباتی لازم به ذکر است در هر استان و هر شهر این مجموعه فقط با یک نفر کار خواهد نمود .

……

 

ادامه دارد

 

برای نتیجه بهتر برای منتخبین وبرای کاندیداهای محترم شورای اسلامی وشورای شهر و انتخابات اصناف اگرمیخواهید بهترین نتیجه ممکن را بگیرید

دو دهه فعالیت تخصصی پژوهشی وعلمی وعملیاتی دکترمازیارمیر را در قالب یک بسته استثنایی از مادریافت کنید

بسته استادی در مذاکره یک بسته فوق العاده انگیزشی وطلایی ومنحصربه فرد در اختیار شماست که میتواند موفقیت دوچندان شمارا تضمین کند.

09120054873

[email protected]

[email protected]

https://www.aparat.com/mazyarmir

https://www.aparat.com/zabane_badan

https://www.instagram.com/maziyare_mir

 

مازیار میر مشاور محقق و پژوهشگر انتخابات

Views: 11

دسته‌ها: انتخابات
برچسب‌ها: