لمپنیسم کار آفرینی

بیش از ده سال پیش،نخستین بارقصه ای را ترجمه نمودم که بعدها ، رفرنس آن از نشریه ی اشپیگل (SPIEGEL) برگردان شد و اکنون دست مایه ای برای نگارش این مقاله گردیده است.

لمپنیسم کارآفرینی ، به عنوان دیگر اصطلاح ابداعی-کاربردی این جانب که بسیار بر سر زبان ها افتاده است ؛ فلسفه ی چرایی رشد قارچ گونه ی لمپن در شهرها و بلعیدن منافع نسل جوان و کشور

را به چالش می کشاند . قابل ذکر است که ازتدوین و نشر کارآفرینی در استارتاپ ویکند(START UPWEEKEND) گرفته تا ایجاد همایش ها ، آموزش ها و مشاوره های گسترده ، با بضاعت

ناچیز خود به عنوان مشاور بازاریابی ، فروش و برند سازی وارد عرصه شده ، مهم تر این که بدون سابقه ی عملیاتی وعدم همخوانی مدارک و سوابق کاری،فقط از آب گل آلود ماهی می گیرند .

به یاد دارم ، در دوره ی مقدماتی خلبانی و بعدها در خدمت بزرگان ، این جمله آویزه ی گوشم گردید : ” اولین اشتباه هر خلبان بی گمان ، آخرین اشتباه او خواهد بود و عزیزانی که امروز پیش ما

نیستند شاید لحظلاتی آری فقط لحظاتی . این قانون کلی را فراموش کرده بودند.” بسی دریغ که بر پایه ی این قانون ، تعدادی از دوستان بی باکم زیر خروارها خاک خفته اند… . در دوره ی فروش

حرفه ای سرای ابریشم و گلستان فرش ایران ، این نکته را یاد آور شدم که تجربه ، تحصیل و عملکرد ، اسلحه ای است که قدرت زمان ماشه ی آن رامی کشد؛بنابر این بیشتر مطالعه و تحقیق کنید

به کمال مطلوب ومدینه ی فاضله دست یابید.بسیار مایه ی اندوه است که فضای مجازی به محیطی آلوده و کپی پست (COPY-PASTE) های بی گواه صرف ، تبدیل شده که تابوی رشد گردیده

است.درباره ی مشاوران بیشتر تحقیق کرده تا مشاور نماها را تشخیص داده ،بهتر بشناسید. براستی ، ما کجا می رویم؟ این ،تنها مشتی نمونه ی خروار است که نشان می دهد ما با دقت و شدت تمام

تر، زیرذره بین جهانیان هستیم ؛ غافل این که از دوستان ، همکاران ، مشاوران و آنالیز دقیق عملکردمان دور مانده ایم. امروز لمپن های مشاوره ی کسب وکار به جای همیاری ، زالو صفت ما را به

تباهی می کشانند و تعبیر بهتر این که ، تیشه بر نظام کار آفرینی کشور می زنند ؛ درحالی که مقام معظم رهبری بر رشد اشتغال پایدار در غالب افزایش سطح کارآفرینان درکشور تاکید فراوان دارند،

متاسفانه و درخوش بینانه ترین شرایط فقط به توسعه ی بهبود کسب و کار پرداخته ، هیچ تلاشی در کار آفرینی نداشته و نداریم . یاران من ، هوشمندی را پیشه ی خود سازید و از لمپن های هوشمند

این چنین دوری کنید. بااندک ریزبینی این امر بر شما روشن می گردد که در دل این داستانک ، پیامی ژرف و زیبا نهفته است که با یک کلک ساده،چگونه می شود اساس کار را در هاله ای از ابهام

فرو برد و حقیقت را به راحتی تحریف کرد که ( با عنوان سخنران ، مشاور و … در اندیشه ی سر کیسه کردن شما می باشند.) ……مردی در حالی که دو کیسه ی بزرگ همراه داشت با دوچرخه به

خط مرزی می رسد. مرزبان می پرسد : “در کیسه ها چیست؟ ” او پاسخ می دهد :”شن”. مرزبان به سبب مشکوک بودن او را بازداشت می کند . پس از بازرسی چیزی جز شن نمی یابد و به او

اجازه ی عبور می دهد . هفته ی بعد دوباره این ماجرا رخ می دهد . این موضوع به مدت سه سال (هر هفته یک بار) ادامه داشته ، دیگر بعداز آن ، خبری از دوچرخه سوار نمی شود ؛ تا این که یک

روز، مرزبان او را درشهر می بیند. پس ازاحوال پرسی به او می گوید : “هنوزهم برتو مشکوکم و می دانم در کار قاچاق بودی ؛ راستش را بگو چه چیزاز مرز رد می کردی؟” قاچاقچی با لبخندی

استهزا آمیز می گوید : “دوچرخه”… براستی در کارها و زندگی مان چه اندازه به دنبال کیسه های بی ارزش شن هستیم و زمان و سرمایه را بیهوده هدر داده ،از مبنای تفکرات خویش دور مانده ایم.

تا به کی[ چنین شتابان ] بیهوده و سرگردان عمر گرانمایه را به سوی نیستی می کشانیم؟

■ تندرستی ، شادی و مهر ، همرهتان باد.■

مازیار میر مشاور و تحلیل گر

Mazyar Mir professional consultant and analyst

اگر علا قه مند هستید به قدرت فوق العاده در مذاکره و رسوخ به پشت نقاب چهره ها بنمائید و یا  اگر می خواهید واقعیت انسانها را بیشتر  و بهتر درک کنید و اگر علاقه دارید در سخنرانیها و مذاکره و تجارت و کسب و کارتان موفق تر ظاهر شوید لطفا کتاب زبان بدن ایرانی را مطالعه فرمائید و یا با ما در دوره های تخصصی ارتباط موثر همراه شوید

منابعی برای مطالعه بیشتر:

Views: 6