
نقد و بررسی تئوریهای حسن عباسی نوشته مازیار میر محقق و پژوهشگر
مقدمه
حسن عباسی، سخنران و نظریهپرداز ایرانی متولد ۱۳۴۵ در شهرستان ازنا، به عنوان رئیس اتاق فکر «اندیشکدهٔ یقین» شناخته میشود. او با تمرکز بر تئوریهای توطئه و معرفی “دشمنان فرضی”، تلاش میکند تا پدیدههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در قالب شبکههای پنهان توجیه کند. در این مقاله، به بررسی دقیق و سختگیرانه نظرات و تئوریهای حسن عباسی میپردازیم و آنها را از منظر پژوهشگران برجسته جهانی مورد تحلیل قرار میدهیم. همچنین، به بررسی اثرات منفی این نوع تئوریها بر جامعه و سیاست میپردازیم. این روزها کلیپ های زیادی پس از جنگ 12 روزه پخش شده که می گوید من گفتم…. پاسخ ما این است که …. چه گفتی….. چرا گفتی…. و به کی گفتی….
در این مقاله به نقد و بررسی سخنان ایشان فارغ از جبهه بندی های سیاسی می پردازیم.
بخش نخست
تئوریهای توطئه و دشمن فرضی؛
تئوریهای توطئه که حسن عباسی ارائه میکند، غالباً شامل معرفی دشمنان خارجی یا داخلی به عنوان عامل اصلی مشکلات اجتماعی و سیاسی است.ما صرفا منتقل کننده نظرات نوشته ها و سخنرانی های ایشان هستیم و قضاوت را به شما واگذار. می کنیم.
این تئوریها، بدون ارائه هیچگونه شواهد علمی و مستند، به توجیه واقعیتهای موجود میپردازند و به دنبال ایجاد حس هویت مشترک در برابر دشمن فرضی هستند و یا یک تفکر مبتنی بر احساسات و …..
نقاط ضعف اساسی تئوریهای حسن عباسی:
اول
فقدان شواهد علمی:
تئوریهای توطئه عموماً بر اساس حدس و گمان استوار هستند و از روشهای علمی و تحقیقات مستند پرهیز میکنند.
دوم
سادهانگاری:
این تئوریها با ارائه توضیحات ساده برای پدیدههای پیچیده، از بررسی عوامل واقعی و چندبعدی پدیدهها دوری میکنند.
سوم
کاهش اعتماد به نهادها:
تقویت تئوریهای توطئه باعث کاهش اعتماد عمومی به نهادهای رسمی، از جمله دولت، رسانهها و سازمانهای بینالمللی میشود.
چهارم
تقویت تنشهای اجتماعی:
معرفی دشمنان فرضی میتواند منجر به ایجاد تنشهای اجتماعی، تفرقه و حتی تحریک خشونت شود.
بخش دوم:
نقد الگوی فکری حسن عباسی از دیدگاه پژوهشگران جهانی
برای نقد دقیقتر الگوی فکری حسن عباسی، به بررسی دیدگاههای پژوهشگران برجسته جهانی میپردازیم:
اول
کارل پوپر (Karl Popper)
کارل پوپر، فیلسوف علم معروف، در کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» به طور صریح تئوریهای توطئه را به عنوان یک تهدید برای جامعه باز میداند. وی اشاره میکند که این تئوریها باعث کاهش اعتماد به نهادهای دموکراتیک و تقویت تفکرات ایدئولوژیک میشوند.
نقد پوپر به تئوریهای حسن عباسی:
– تئوریهای توطئه باعث میشوند که مردم و مسئولان به جای حل واقعی مشکلات، به دنبال عوامل پنهان و خیالی و توهمی و…. بگردند.
– این تئوریها مانع از تفکر انتقادی و علمی میشوند و به جای آن، تفکرات سادهانگارانه و ایدئولوژیک را تقویت میکنند.
دوم
کاس سانستین (Cass Sunstein)
کاس سانستین، حقوقدان و نظریهپرداز آمریکایی، در کتاب «تئوریهای توطئه و خط مشی عمومی» به بررسی اثرات منفی تئوریهای توطئه میپردازد. وی اشاره میکند که این تئوریها میتوانند به جامعه آسیبهای جدی وارد کنند.
نقد سانستین به تئوریهای حسن عباسی:
– تئوریهای توطئه باعث کاهش مشارکت اجتماعی و سیاسی میشوند، زیرا افراد به جای اقدام برای تغییر واقعی، به دنبال مقابله با دشمنان فرضی هستند.
– این تئوریها میتوانند به عنوان ابزاری برای توجیه عدم مسئولیتپذیری استفاده شوند.
سوم
استفان هاکینگ (Stephen Hawking)
استفان هاکینگ، فیزیکدان معروف، در کتابها و سخنرانیهای خود به بررسی نقش علم و شواهد در توجیه واقعیتها میپردازد. وی اشاره میکند که تئوریهای توطئه غالباً از نقصهای علمی و تحقیقاتی رنج میبرند.
نقد هاکینگ به تئوریهای حسن عباسی:
– تئوریهای توطئه به دلیل فقدان شواهد علمی، به جای توضیح واقعیتها، باعث ایجاد سردرگمی و تضاد میشوند.
– این تئوریها مانع از پیشرفت علمی و اجتماعی میشوند، زیرا افراد به جای بررسی عوامل واقعی، به دنبال عوامل خیالی هستند.
بخش سوم:
اثرات منفی تئوریهای حسن عباسی بر جامعه
تئوریهای توطئه و دشمن فرضی که حسن عباسی ارائه میکند، اثرات منفی متعددی بر جامعه و سیاست دارند:
اول
کاهش اعتماد به نهادها:** تقویت تئوریهای توطئه باعث کاهش اعتماد عمومی به نهادهای رسمی، از جمله دولت، رسانهها و سازمانهای بینالمللی میشود.
دوم
تقویت تنشهای اجتماعی:
معرفی دشمنان فرضی میتواند منجر به ایجاد تنشهای اجتماعی، تفرقه و حتی تحریک خشونت شود.
سوم
جلوگیری از حل واقعی مشکلات:
این تئوریها باعث میشوند که مردم به جای حل واقعی مشکلات، به دنبال عوامل پنهان و خیالی بگردند.
چهارم
کاهش مشارکت اجتماعی و سیاسی:
تئوریهای توطئه باعث کاهش مشارکت اجتماعی و سیاسی میشوند، زیرا افراد به جای اقدام برای تغییر واقعی، به دنبال مقابله با دشمنان فرضی هستند.
بخش چهارم:
نتیجهگیری نهایی
تئوریهای توطئه و دشمن فرضی که حسن عباسی ارائه میکند، از دیدگاه پژوهشگران جهانی، نه تنها فاقد شواهد علمی و مستند هستند، بلکه اثرات منفی متعددی بر جامعه و سیاست دارند. این تئوریها باعث کاهش اعتماد به نهادها، تقویت تنشهای اجتماعی و جلوگیری از حل واقعی مشکلات میشوند. در نهایت، این نوع تئوریها مانع از پیشرفت علمی و اجتماعی میشوند و به جای آن، تفکرات سادهانگارانه و ایدئولوژیک را تقویت میکنند. مازیار میر به شدت معتقد است که در کلاس جهانی و برای پیشبرد جامعه و حل واقعی مشکلات، لازم است که از تئوریهای توطئه دوری کنیم و به دنبال بررسی عوامل واقعی و چندبعدی پدیدهها باشیم. این رویکرد میتواند به افزایش اعتماد به نهادها، کاهش تنشهای اجتماعی و تقویت مشارکت اجتماعی و سیاسی و اقبال عمومی کمک شایان توجهی بنماید. در پایان {تئوریهای حسن عباسی، به دلیل فقدان شواهد علمی و اثرات منفی بر جامعه، باید به طور جدی مورد انتقاد و رد قرار گیرند.}}
دکترمازیارمیر محقق و پژوهشگر