اصول کلاسیک مدیریت
مدیریت عبارت است از فرایند بهکارگیری کارا و اثربخش منابع مادی و انسانی تحت نظام ارزشی پذیرفته شده آن جامعه با عنایت به اصولی چون برنامهریزی،
سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت و کنترل و نظارت بر اساس هدفهای از پیش تعیین شده «ا.م. ا» تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شدهاست.
برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:
- هنر انجام امور به وسیله دیگران
- فرایندی که طی آن تصمیمگیری در سازمانها صورت میپذیرد
- انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل
- علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی
- بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیمگیرنده و رابط برای اعضای سازمان
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل میگردد. این نوع تعاریف از
مدیریت اگر چه با کمی و کاستی یا فزونیهایی در واژههای بیانکنندهٔ وظایف روبروست، اما به نظر روانتر از تعاریفی است که میکوشند مدیریت را محصور به یک
ویژگی خاص نمایند یا ارزش فلسفی خاصی به مفهوم بیفزایند. بااینحال، تعاریف متعدد از مدیریت با توجه به کارکردهای آن از سوی محققانی چون فایول یا گیولیک
دارای تفاوتهایی است که بهسادگی نمیتوان از آنها گذر کرد. آنچه واضح است علم مدیریت هنوز نتوانستهاست تعریف خود را مدیریت کند.
تعریف ذیل، مفاهیم کلیدی مدیریت را دربردارد:
- مدیریت یک فرایند است.
- مفهوم نهفتهٔ مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.
- مدیریت مؤثر، تصمیمهای مناسبی میگیرد و به نتایج مطلوبی دست مییابد.
- مدیریت کارا به تخصیص و مصرف مدبرانه میگویند.
- مدیریت بر فعالیتهای هدفدار تمرکز دارد.
- مدیریت عبارتست از عملی که بهصورت آگاهانه و مستمر انجام میشود و به سازمان شکل میدهد.
مدیریت به سبک هنری فایول
برای رسیدن به اصول مدیریت از تئوری های موجود درس گرفت و حتی از ان عبور کرد و ما متاسفانه تاکنون این مهم را بکار نبرده ایم و ان عبور از تئوریهای قدمی و یا
بهبود و توسعه این اصول مدیریتی و این مطالب برای این منظور جمع اوری شده که ما بتوانیم یک نگاه و شمایل کلی از مطالب مدیریتی داشته باشیم. تمام مطالب بالا
در مدیریت زمان و مدیریت تغییر و مدیریت تعارض و یا مباحث مدیریت و رهبری کاربرد تمام عیاری دارد و هر مدیر و رهبر مجموعه های دولتی خصوصی و یا خصولتی باید
به این اصول و پایبند باشد من جمله ای دارم در کتابها خود بسیار از ان استفاده می کنم لطفا و حتما تمرکز خود را روی منافع قرار دهید و نه مواضع عدم پایبندی به اصول
انکار ناپذیر مدیریت یعنی تمرکز بر اشتباه خطا و در نهایت تمرکز بر مواضع و این مهمترین تفسیر تمرکز بر منافع بجای مواضع است
قدم اول برای مدیریت فراگیر و حرفه ای ارائه تعریف علم مدیریت است شاید بد نباشد نگاهی به تعریف علم مدیریت داشته باشیم چراکه همیشه سه اشتباه در کمین
مدیران سنتی و تازه کار و حتی حرفه ای وجود دارد.
اشتباه اول
عدم داشتن یک نگاه سیستمی و داشتن نگاه خطی و سنتی و ناکارامد و تک محوره به جای چندین محوری تمرکز بر عقل و خرد فرد بجای عقل و خرد گروه
اشتباه دوم
تمرکز بر منافع بجای مواضع برای مثال مدیر ارشدیک شرکت خودرو سازی، مدیر بازاریابی خود را به خاطر اشتباهی که در آن مقصر نبوده، در مقابل سایرین با عصبانیت
به باد انتقاد گرفته و معلق نموده و حتی اخراج می کند
اشتباه سوم
شرکت ویرجین پس از خروج قطار از خط ریلی خود بلافاصله با اقدامات حرفه ای مدیریت روبرو شد و سهام ان افزایش یافته موقعیت شرکت در جهان ارتقاء یافت در مقابل
شرکت اینتل بخاطر تولید یک تراشه که در یک محاسبه بسیار پیچیده نادر دچار اشکال می شد و چشم پوشی از این اشکال CPU های خود متحمل میلیاردها ضرر مالی
شد که همه بخاطر ضعف عدم دیدگاه مدیریتی و مخصوصا مدیریت خطی غلط و سنتی و یا تمرکز بر سرعت و شتاب در تصمیم گیری و انحصار قدرت و رهبری یک
مجموعه و اعتماد به قدرت شخص در تقایل با جمع به شکست منتهی شد.
اما تعریف مدیریت
- هنر انجام امور با و بهوسیله دیگران
- فرایندی که طی آن تصمیمگیری در سازمانها صورت میپذیرد
- انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل
- علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی
- بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیمگیرنده و رابط برای اعضای سازمان
- مدیریت یک فرایند است.
- مفهوم نهفتهٔ مدیریت، هدایت تشکیلات انسانی است.
- مدیریت مؤثر، تصمیمهای مناسبی میگیرد و به نتایج مطلوبی دست مییابد.
- مدیریت کارا به تخصیص و مصرف مدبرانه میگویند.
- مدیریت بر فعالیتهای هدفدار تمرکز دارد.
- مدیریت عبارتست از عملی که بهصورت آگاهانه و مستمر انجام میشود و به سازمان شکل میدهد.
- مازیارمیر مدیریت را فرایندی اولویت بندی برای رسیدن به توسعه و بهبود با کمترین انحراف از مسیر می داند.
در اینجا هم چکیده وظایف مدیران را مورد تحلیل باید قرار دهیم از نقطه نظر لوتر گیلولیک او می گوید عمده وظایف مدیران عبارت است از:
۱. برنامهریزی.
۲. سازماندهی.
۳. کارگزینی.
۴. هدایت و رهبری.
۵. هماهنگی.
۶. گزارشدهی.
۷. بودجهریزی
گیولیک وظایف هفتگانه فوق را مانند سایر امور سازمان قابل تقسیم مىداند. اما این دیدگاه برای هنرى فایول در وظایف پنجگانهاى به شرح زیر ارائه شده است:
۱- برنامهریزی
۲-سازماندهی
۳-، هدایت
۴- کنترل
۵-هماهنگی
اما در هزاره سوم متخصصین و کارشناسان وظایف مدیریت را در دو دسته کلی تر دسته بندی می کنند
۱- نو آوری
۲- توسعه و بهبود انگیزه
در این میان کارشناسان و متخصصین بسیاری هم ۴ مرحله مدیریت را اصول مهم مدیریت می دانند
اول
برنامهریزی
دوم
کنترل
سوم
هماهنگى
چهارم
ایجاد انگیزه
با توجه به اینکه نگارنده و محقق این مقاله خود از معتقدین به اصول فایول در علم مدیریت است در اینجا به هنرى فایول و لوتر گیولیک و عدهاى دیگر از متفکرین علوم
ادارى و مدیریت نگاهی کلی خواهیم داشت. این اصول تحت عنوان \’اصول کلاسیک سازمان و مدیریت\’ مشهور شده و در میان اصول کلاسیک موجود از همه موارد بیشتر
مورد استفاده قرار می گیرند.که به شرح زیر است:
اصل اول
وحدت رویه یا وحدت مدیریت یا وحدت مسیر کار سازمان که عبارت است از تمرکز هر گروه از فعالیتهاى سازمان که هدف یگانهاى را دنبال مىکند؛ در یک طرح و زیرنظر
یک رئیس یا مسئول
اصل دوم
وحدت فرماندهی، که بیانگر ضرورت سلسله مراتب در سازمان و تبعیت هر کارمند از یک رئیس مافوق مىباشد
اصل سوم
سلسله مراتب سازمانى که حدود اختیارات و ارتباطات زنجیرهاى واحدهاى مختلف (شاغلین پستها و مشاغل گوناگون سازمان در کل هرم سازمانی) را روشن
مىنماید. اصول وحدت فرماندهى و سلسله مراتب، شرایط لازم بهمنظور ایجاد هماهنگى و تعیین حدود مسئولیت و اختیارات کارکنان سازمان را فراهم نموده و اتخاذ
تصمیمات ضرورى را ممکن مىسازند
اصل چهارم
تقسیم کار یا تخصص که مشاغل مختلف سازمان را از نظر نوع و ماهیت وظایف از یکدیگر متمایز مىنماید. با رشد و ترقى علوم و تکنولوژى و نفوذ آن در عرصههاى
مخلتف فعالیتهاى سازمانها، اصل تخصص امرى اجتنابناپذیر است
اصل پنجم
اختیار و مسئولیت که یکى از اصول اساسى در سازمان است بدین معنى که ضرورتاً باید بین حدود مسئولیت کارکنان و اختیارات تفویضى به آنان هماهنگى و تناسب
منطقى وجود داشته باشد. پاسخگوئى در برابر مافوق در حدود اختیارات تفویضى مىباشد، لیکن مسئولیت قابل تفویض نیست. بدین عبارت که اگر مقامی، بخشى از
اختیارات خود را به دیگرى تفویض نماید، ناقض مسئولیت وى نبوده و مسئولیت مقام موردنظر را لوث نکرده و سلب نمىنماید
اصل ششم
تعادل . تعادلی که در رابطه با اهداف و نوع فعالیت سازمان، بهصورت متمرکز یا غیر متمرکز انجام گرفتن عملیات سازمان (که مطلوبترین وضعیت متعادل را بهوجود آورد)
مطرح مىباشد
اصل هفتم
انعطافپذیرى در وضع مقررات و روشهاى انجام کار در سازمان، بهنحوى که قابلیت تطبیق با شرایط متغیر اجتماعی، اقتصادى و فرهنگى حاصل گردد
اصل هشتم
حیطه نظارت که به توان انسان در سرپرستى و نظارت بر کار تعداد معینى از افراد بستگى پیدا مىکند
اصل نهم
کارآئى که نمایانگر مطلوبترین و بهینهترین وضعیت عملیات سازمان است تا با صرف منابع مختلف (نظیر منابع مالی، فیزیکى و منابع انسانی) بتوان بهترین نتیجه را عاید
سازمان نمود و در عین حال رضایت کارکنان حاصل و نیازمندىهاى مادى و معنوى آن برآورده شود.
مجموعه اصول یادشده فوق که نظرگاه صاحبنظران کلاسیک علم مدیریت را بازتاب مىدهند، گرچه امروزه نیز از اعتبار برخوردار هستند، لیکن اشاره به این امر ضرورى
است که به دلیل محدودیت دید کلاسیکهاى مدیریت
مانند (تیلور، فایول، گیولیک و…) به امور و پدیدههاى اجتماعى از جمله به مقولات سازمان و مدیریت، انسان را عنصرى اقتصادى پنداشتن و کلى و عمومى دانستن اصول
فوق الذکر و قابل تعمیم دادن آن به همه سازمانها در همه مکانها، نظریات و آراء ایشان داراى نواقص و نارسائىهاى جدى است
نتایج بهدست آمده از علوم مختلف بهویژه روانشناسى صنعتى و جامعهشناسى و بهویژه شکلگیرى تفکر سیستمى و کارآیى آن در تحلیل دقیقتر و همه جانبه و
ویژگىهاى سازمانهاى اجتماعى و فرآیند مدیریت بهعنوان مقولهاى اجتماعی، غیرعلمى بودن، بسیارى از نظریات مکتب کلاسیک مدیریت را بیش از پیش مشهود
ساخت و خطاها و انحراف از مسیرها را به ما یادآور می گردد.
اما هنری فایول کیست
هنری فایول متولد پاریس مهندس معدن، سرپرست معدن و از نظریهپردازان فرانسوی بود. وی نظریهای مستقل از نظریه مدیریت علمی فردریک تیلور، با نام مدیریت
اداری ارائه کرد. فایول یکی از تأثیرگزارترین مدافعان نظریه مدیریت جدید است او که یک مهندس معدن است
به دلیل اینکه پدر هنری فایول از مهندسان سازنده مدخل شاخ طلایی در شهر استانبول بود وی ۶ سال از اوایل عمرش را در این شهر سپری کرد. او به همراه خانواده
اش در سال ۱۸۴۷ به کشور فرانسه بازگشت. فایول در شهر سنت اتین در مدرسه معدن این شهر به تحصیل پرداخت.
فایول پس از فارغ التحصیل شدن در رشته مهندسی معدن سرپرست معدنی در کشور فرانسه شد. فایول در سال ۱۹۱۶ تجربیات خود را در کتابی با نام مدیریت صنعتی
و عمومی منتشر کرد و چندی پس از آن فردریک تیلور نظریه مدیریت علمی را ارائه کرد.
این نظریه یکی از جامعترین نظریهها در بحث مدیریت عمومی است.فایول نظریه مدیریت اداری را شامل شش ماده و یا دستورالعمل اصلی مدیریتی و چهارده قانون
مدیریتی می داند. فعالیتهای شش گانه از دیدگاه فایول:
- فعالیتهای فنی : ( تولید و …)
- فعالیتهای بازرگانی : (خرید ، فروش و …)
- فعالیتهای مالی : (به دست آوردن سرمایه و …)
- فعالیتهای امنیتی: ( نگهداری اموال و …)
- فعالیتهای حسابداری : ( تامین اطلاعات مالی و …)
- فعالیتهای مدیریتی : (برنامه ریزی ، سازماندهی و …)
فایول معتقد است ۵ فعالیت اول به اندازه کافی شناخته شده و فعالیت ششم \” فعالیت مدیریتی\” خاص و ویژه ای است که بسیار نیاز به تحقیق و کسب تجربه دارد
اصول چهارده گانه مدیریت هنری فایول در یک نگاه شاید بسیار ساده و مشخص است . اما به وضوح می توان عدم رعایت و درک این موارد را در تمامی صنعت ها و مدیریت های بخش ها و کشور های مختلف و مخصوصا کشور عزیزمان لمس نمود و نیاز انرا به شدت حس نمود.
هنری فایول اصول چهارده گانه مدیریت را در قرن بیستم منتشر کرد که باعث پیشرفت چشمگیر مدیریت و تجارت در کشور های اروپایی و آمریکا شد که با نگاهی به ان کارها و خدمات و برنامه ریزی خود را پیش بردند متاسفانه در کشور ما علی رقم وجود دانشگاه های مختلف و فارغ التحصیلان علم مدیریت اما در زمینه استقرار و تهیه وحدت رویه و مخصوصا اجرایی نمودن این اصول به شدت ساده ولی علمی هیچ همتی مشاهده نمی شود تاسیس بزرگراه ها و یا منوریل قم و یا پدیده غبار در شهرهای جنوبی کشور خشک شدن زاینده روید و یا تالات گاوخونی و یا دریاچه هامون و یا دریاچه ارومیه و یا تاسیس سدها و اتوبان تهران شمال که هرگز محقق نشد و یا اتوبان پرحادثه کرج و یا قم تهران و یا متروی فرودگاه امام خمینی نمونه هایی فاحش از عدم پایبندی به اصول فایول است اصولی که در ابتدای قرن ۲۰ توسط فایول بنیان نهاده شد و امروز ما در قرن بیست و یکم از ضعف ان رنج میبریم دیروز کارگاهی برای یکی از دوایر دولتی داشتم و متاسفانه آقای دکتر برقی که ضعیف ترین ارائه را در بحث سایت این اداره داشتو بزرگترین افتخارش کلاسی با ۷۰ نفر شاگرد در یک شهرستان بود با قاطعیت می گفت مهندس برق همه علم مدیریت را به یکباره می داند و علم مدیریت برای ایشان کتاب بازی است که هیچ ارزشی ندارد متاسفانه خودشیفتگی و یا دانش بدون درک واقعی یکی از مهمترین نواقص علم مدیریت در ایران و کلیه کشورهای جهان سوم است .
اصول چهارده گانه مدیریت
اصل اول تقسیم کار
اولین اصل در چهارده گانه مدیریت, تقسیم درست و برنامه ریزی شده کار است. تقسیم کار می بایست باعث مشخص شدن دامنه فعالیت های هر فرد یا گروه مشخص شود, تا بتواند باعث ایجاد هماهنگی و تلاش در انجام صحیح فعالیت مشخص شده شود. تقسیم کار در نگاه اول برای هر فرد کار بسیار ساده ایست, اما اگر همین کار ساده با دقت و مطابق توانایی های هرد فرد مشخص نشود می تواند باعث شکست در به ثمر رسیدن آن فعالیت شود.
اصل دوم اختیارات و مسئولیت
در اصل دوم چهارده گانه مدیریت هنری فایول به اختیارات و مسئولیت اشاره کرده است, اختیاراتی که می تواند همراه با مشخص کردن یک فرد به عنوان سرپرست گروه و با اختیار ایجاد دستورات مشخص در حیطه فعالیت گروه باشد. این اختیارات که به سرپرست گروه داده می شود می بایست ایجاد مسئولیت در او نیز کند تا بتواند مسئولیت فعالیت یا عدم فعالیت اعضاء گروه خود را بپزیرد و برای بهبود عملکرد گروهی تلاش کند.
اصل سوم نظم و انضباط
از نظر هنری فایول نظم و انضباط یکی از موارد مهم در اصول چهارده گانه مدیریت است. نظم و انضباط در انجام فعالیت ها باعث تسریع در موفقیت اعضاء تیم و در نهایت کل مجموعه شود. نظم در انجام کارها, نظم در به موقع تحویل دادن پروژه های گروهی از اصل های مهم مدیریت است و مانند بنزین خودرو عمل میکند. اگر فعالیت ها بدون نظم و انضباط پیش برود مانند خودرویی است که بنزین آن رو به اتمام است و امیدی به مقصد رسیدن نخواهد بود.
اصل چهار م وحدت فرماندهی
چهارم اصل و اصول مدیریت در خصوص وحدت فرماندهی است, این بدان معناست که اعضاء گروه می بایست از فرد مشخص دستورات را دریافت کرده و با او در ارتباط باشند. اگر چند مدیر به اعضاء مشخص گروه دستوراتی بدهند می تواند باعث ایجاد سردرگمی میان اعضاء گروه و انجام فعالیت ها شود. پس یک مدیر کاربلد و آشنا به فن بیان می تواند میان اعضاء گروه و در راستای بهبود عملکرد مجموعه ایجاد هماهنگی و ارتباط مستمر کند.
اصل پنجم وحدت هدف
در اصول چهارده گانه مدیریت هنری فایول, اصل پنجم در خصوص وحدت هدف صحبت شده است. وحدتی که شامل قراردادن فعالیت ها و دستورات مشخص برای انجام یک هدف مشخص در گروه است. بدین صورت کل اعضاء گروه برای به نتیجه رسیدن در هدف مشخص شده خود با هم همکاری کرده و هنگام مشکلات می توانند براحتی و با کمک هم آن را حل کنند. و درنهایت سرپرست گروه مسئول بررسی و ایجاد هماهنگی های لازم میان اعضاء در راستای عملکرد صحیح آنهاست.
اصل ششم تبعیت تمایلات شخصی از تمایلات گروهی
در هر مجموعه تمایلات و منافع مشخصی وجود دارد, به منظور ایجاد یک ارتباط خوب و به ثمر رسیدن فعالیت های مجموعه, هنری فایل اصل ششم اصول چهارده گانه مدیریت را تبعیت تمایلات شخصی از تمایلات گروهی بیان کرده است. این بدان معناست که هر فرد در هر گروه از مجموعه می بایست شخصاً تمایل به انجام فعالیت های محوله از سوی مدیریت داشته باشد. اگر دستورات به صورت کاملاً امری و با ایجاد فشار بر روی فرد اعمال شود به طور قطع می توان گفت که این فعالیت به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. پس بهتر است برای هر فرد با ایجاد انگیزه, فعالیت های متناسب با توانایی هایی ها و ارزش های او مشخص کرد.
اصل هفتم پاداش کارکنان
در اصل ششم, به ایجاد انگیزه در هر فرد اشاره کردیم. اصل هفتم اصول چهارده گانه هنری فایول دقیقاً به همین مورد اشاره دارد, ایجاد انگیزه و روحیه در کارکنان با قرار دادن پاداش های مشخص برای هر فرد. برای افزایش بهره وری کارکنان مجموعه نیاز است تا با آنها همراه شد و در آنها ایجاد انگیزه کرد. این همراهی و انگیزه را می توان با قراردادن پاداش به راحتی بدست آورد. پاداش کارکنان را می توان به صورت قرارداد؛ پاداش های غیرنقدی (مانند, ترفیع درجه, تعریف از عملکرد وی, معرفی و تقدیر در مراسم مشخص) و پاداش های نقدی (اضافه حقوق, افزایش حقوق, قراردادن پاداش به عنوان عملکرد خوب و…).
اصل هشتم ایجاد تمرکز
در اصل هشتم اصول مدیریت هنری فایول به ایجاد تمرکز یا تمرکز زایی اشاره شده است. از نظر هنری فایول تمرکز یک مجموعه به قدرت تصمیم گیری مدیران ارشد آن بستگی دارد, این بدان معناست که در هر مجموعه تصمیم ها و دستورات می بایست از جانب مدیران ارشد آن باشد تا تمرکز بخش های مختلف مجموعه حفظ و باعث ایجاد هماهنگی در آن شود. اگر سرپرست هر گروه بدون هماهنگی با مدیر ارشد دستورات خود را مطرح کند می تواند باعث ایجاد ناهماهنگی و شکست مجموعه شود.
اصل نهم چارت سازمانی (زنجیره عددی)
هنری فایول در اصل نهم از چهارده گانه مدیریت خود به ایجاد یک زنجیره یا چارت سازمانی اشاره کرده است. این چارت سازمانی می تواند بیانگر قدرت هر فرد در کل مجموعه باشد که این امر می تواند سطح مسئولیت ها و امکان بررسی و نظارت را برای هر فرد مشخص سازد. به عنوان مثال مدیران ارشد در بالای چارت قرار خواهند گرفت که می توانند بر کل گروه ها و افراد نظارت کامل داشته باشند.
اصل دهم نظم و ترتیب
در این اصل دهم هنری فایول به نظم و ترتیب اشاره کرده است که این بدان معناست که هر می بایست در مکان مشخص خود در مجموعه فعالیت خود را انجام دهد. ساده تر یعنی هر فرد یا گروه با توجه به فعالیتی که در مجموعه انجام میدهند می بایست محل مشخصی داشته باشند تا در صورت نیاز افراد یا گروه های دیگر بتوانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند. این تنها شامل افراد یا گروه ها نمی شود بلکه می بایست تمامی تجهیزات و لوازم مورد نیاز در جایگاه های مشخص شده قرار داشته باشند و پس از استفاده افراد نیز مجدد در جایگاه تعیین شده قرار بگیرند.
اصل یازدهم انصاف
در اصول چهارده گانه مدیریت فایول, انصاف اصل یازدهم آن است. انصاف و عدالت یکی از مهمترین عوامل در مدیریت صحیح یک مجموعه است. برخورد مناسب با کارکنان, مدیران و تمام افراد و گروه ها یکی از الزامات مدیریت صحیح و اصولی است. از نظر هنری فایول برخورد مناسب و داشتن انصاف و همدلی با کارکنان می تواند در رسیدن مجموعه به هدف, بسیار تاثیر گذار باشد.
اصل دوازدهم ثبات افراد و کارکنان
در اصل دوازدهم اصول چهارده گانه مدیریت, هنری فایول به ثبات افراد و کارکنان اشاره کرده است. ثبات افراد در مجموعه و کاهش جابجایی ها می تواند منجر به کارایی بیشتر, بهبود عملکرد و قدرت تصمیم گیری و سرعت انجام کارها و در نهایت کاهش هزینه ها و ضرر و زیان های تغییر نیروی انسانی شود. این ثبات می تواند باعث ایجاد و احساس امنیت شغلی میان کارکنان شود و در نهایت از تحمیل هزینه های بیهوده در مجموعه جلوگیری کند.
اصل سیزدهم ابتکار و ارائه ایده ها
هنری فایول در اصل سیزدهم خود از اصول چهارده گانه مدیریت به ابتکار و ایده ها اشاره کرده است. فایول اعتقاد داشت که مدیران و سرپرستان هر مجموعه می بایست به کارکنان خود قدرت ارائه و انجام ایده های خود را بدهند. این امر باعث ایجاد اشتیاق و احساس قدرت عملکرد در هر فرد شده و می تواند این اشتیاق را در سایر افراد را نیز ایجاد کند. بسیاری از این ابتکارها و ایده ها می تواند باعث افزایش سرعت و بهبود فعالیت های مجموعه شود.
اصل چهاردم؛ صمیمیت و رفاقت
اصل چهاردم و آخرین اصل از نگاه هنری فایول در اصول چهارده گانه مدیریت, صمیمیت و رفاقت میان تمامی اعضاء و افراد مجموعه از جمله مدیران و کارکنان است. یک مدیر موفق با کارکنان خود ایجاد صمیمیت و رفاقت می کند تا بتواند با آنها همدلی کرده و مشکلات آنها را برطرف کند. این امر نقش بسیار مهمی در موفقیت مجموعه خواهد داشت.
متاسفانه در کشور ما هرچند این علوم بسیار توسعه و بهبود یافته اما ما بیشتر با حفظیات دانشجویان و فارغ التحصیلان خود را انباشته می کنیم و هرگز به عمق علم مدیریت غوص ننموده ایم
با سخنی از پیتر دراکر این مقاله را بپایان می رسانم که فرهنگ بعنوان یک وعده صبحانه استراتژی را می بلعد و مازیارمیر بشما می گوید آموزش و بخشنامه ها و منشور سازمانی و هر انچه سازمان و مدیران و رهبران برای مجموعه خود تهیه و تدارک دیده اند را بعنوان ناهار و شام فرهنگ سازمانی خواهد بلعید و متاسفانه فرهنگ غلط سازمانی از لایه های بالای مدیریتی و ستادی تا صفی با فرهنگی روبرو هستند که در تقابل با اصول مدیریتی است.
مازیارمیرمشاوروتحلیلگر