خاطراتی از دکتر امیر ناصر کاتوزیان
دکتر مازیار میر مشاور و تحلیلگر تخصصی
https://www.aparat.com/mazyarmir
https://www.aparat.com/zabane_badan
https://t.me/Iranian_leadership_school
https://www.instagram.com/mazyare_mir
https://www.instagram.com/mazyare.mir
https://www.linkedin.com/in/mazyarmir
شرافت حقوق در این است که ما از مجموعه قواعدی که در دست داریم راهی را برای رسیدن به عدالت بسازیم، در غیر این صورت اطاعت کردن در این راه کافی نیست و ما به عنوان یک انسان وظیفهای خطیر بر عهده داریم.
خاطراتی از دکتر امیر ناصر کاتوزیان
یک خاطره نقل می کنم از یکی از دوستان ایشان نقل می کردند :
مرحوم مادربزرگ وقتى هنوز تو محل قدیمیشون زندگى مى کردن توى خونه ى روبروییشون یه همســـــــایه داشتن که ماجراى
جالبى داشت. فارغ التحصیل شریف بود گمونم و دانشجوى بورسیه ى آمریکا، که اونجا با یه مشکلى مواجه شده بود و … شدید گرفته
بود و وزنش یهو کلى رفته بود بالا . اونقدر این وقایع براش غیرمترقبه و سریع اتفاق افتاده بود که شاید باورش هم برایش بسیار غیر
ممکن بود.
لطفا و حتما کتاب فن دفاع حرفه ای برای وکلای دادگستری را بخوانید
درسش نیمه کاره مونده بود و یه آدم فوق العاده باهوش شده بود خونه نشینِ دائمى یکى از محلّه هاى قدیمى تهران که عصرها با یه
پیژامه راه راه میومد مینشست رو یه چهارپایه کوتاه تو کوچه و فوتبال بچه ها را تماشا مى کرد و گهگاهى با خنده چیزى بهشون مى
گفت. یکى از خواهرهاش هم همســــــــــن و همکلاس مادر من بود و این بنده ى خدا، رو حساب حرمت مرحوم پدربزرگ خیلى
با ما مهربون بود. دو سال قبل از دیپلم گرفتن من توى رشته ى تجربى بود گمونم، از اینور اونور شنیده بود که رضا زیاد کتاب مى خونه،
یه روز عصر وسط فوتبال من را صدا کرد گفت بیا خونه ى ما، از وسط حیاط رد شدم و رسیدم پشت در اتاقشون، خجالتى بودم و چند
لحظه همونجا ایستادم، صدایى اومد که پس چرا نمیاى تو؟! کتونیم را درآوردم و رفتم تو اتاقش، یه کتاب مستعمل که معلوم بود بارها
و بارها خونده شده را از لاى کتابهاش درآورد و توى دستش گرفت و شروع کرد تعریف کردن.
خاطراتی از دکتر امیر ناصر کاتوزیان
او چنین تعریف کرد از سابقه ى دوستیش با دکتر میر محمد صادقى استاد مسلم حقوق جزا. گفت و گفت و گفت و آخر سر اون کتاب
را به من داد و گفت بیا این مالِ تو باشه، بیشتر به دردت مى خوره! اون روز که هیچ ، من حتى تا آخرین ترم پیش دانشگاهى هم
تجربى خوندم و در آخرین لحظات تصمیم گرفتم که انسانى امتحان بدم و حقوق بخونم. اون هدیه اون روز واسه یه پسربچه که حدود
١۶ سالش بود و تجربى مى خوند کمى عجیب بود ولى گرفتمش و تشکر کردم و خوندم.
در حد بضاعت خودم خوندم. اون کتاب، کتابِ “مقدمه ى علم حقوق” استاد معظم دکتر ناصر کاتوزیان بود. کتابى که چند سال بعد هم
که رفتم دانشکده ى حقوق، اولین کتابِ حقوقى بود که خریدم. کتابى که نویسنده ى عظیم الشأن، فرزانه، اندیشمند و دوست داشتنى
اون همین امروز، سه شنبه یازدهم شهریورماه سال ٩٣ در ٨٧ سالگى دارفانى را وداع گفت و جامعه ى حقوقى و دانشـــــگاهى ایران
را غرق عزا کرد. خداحافظ پدر حقوق نوین ایران، خداحافظ حضرت استاد،
خداحافظ دکتر کاتوزیان بزرگ روحت شاد و قرین آرامش ابدی باد …
در کتاب فن دفاع حرفه ای برای وکلای دادگستری و زبان بدن سعی شده است که به طور کلی اصول قواعدی که برای موفقیت در وکالت لازم است توضیح داده شود .
خاطراتی از دکتر امیر ناصر کاتوزیان
رسالت حقوقدانان کشور ما این است که قوانین را با عدالت تطبیق دهند و قوانین را طوری تنظیم کنند که احتیاجات ما برآورده شود. نظام حقوقی کشور باید بیشتر به عدالت نزدیک شود و گرایش حقوقمان را به سوی عدالت افزون کنیم…
توصیه می شود نگاهی داشته باشید به مطالب زیر:
یک خانم وکیل حرفه ای چه ظاهری دارد ؟
فن دفاع حرفه ای برای وکلای دادگستری و مشاورین حقوقی
وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای قسمت اول
وکیل دادگستری و اخلاق حرفه ای
پنجمین سمینار فنون دفاع حرفه ای برای وکلا
فن دفاع حرفه ای برای وکلای دادگستری
از سقوط کردن, درس پرواز به سمت اهداف را آموختم ویژه
مازیار میر مشاور و تحلیلگر
Mazyar Mir professional consultant andanalyst