خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر
خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی
https://www.aparat.com/mazyarmir
https://www.instagram.com/maziyare_mir
خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی
کتاب “هفت خصلت انسانهای اثربخش”
یا “هفت عادت مردمان موثر”
مؤلف:
استفان کاوی
مترجم:
گیتی خوشدل
برگردان کتاب :
The seven habits of highly effective people
کتاب هفت عادت یکی از پرفروش ترین کتب در زمینه مهارتهای فردی است در این کتاب نویسنده یک قرن تجربیات خود اطرافیان و نزدیکانش را به رشته تحریر درآورد روایاتی داستان گویانه و زیبا .
پروفسور استفان کاوی کیست؟
استیون ریچاردز کاوی Stephen Richards Cove متولد 1932 می باشد او که یک تعلیم دهنده، نویسنده، تاجر و سخنران انگیزشی آمریکایی است مدرک دکترای تعلیم دهنده
دینی داشته و باید متذکر شوم که محبوبترین کتاب او هفت عادت مردمان مؤثر نام دارد.
هفت عادت مردمان مؤثر یا The Seven Habits of Highly Effective People در سال ۱۹۸۹ توسط استیون کاوی نوشته شده است، کتابی است مشهور در مورد مهارتهای زندگی
این کتاب تکنون به بیش از 50 زبان بدن زنده دنیا ترجمه شده و بیش از 40 میلیون نسخه از آن در سرتاسر دنیا به فروش رفته است.
کاوی در این کتاب با معرفی هفت عادت و آموزش قدم به قدم آنها، چیزی که زندگی در شمال نام میبرد را معرفی کرده و اخلاق منجر به موفقیت را آموزش میدهد.
انتشار کتاب فوق در بسیاری از نقاط گیتی با اقبال بی سابقهای روبرو شد، به نحوی که ظرف مدت کوتاه، چهار میلیون نسخه آن به ۱۲ زبان منتشر گردید و عنوان
پرفروشترین کتاب را در سراسر جهان به خود اختصاص داد و سرانجام به عنوان کتاب مرجع مورد استفاده نویسندگان و محققان بسیاری قرار گرفت. مطالب پربار این کتاب
سرشار از دانش عملی برای مردمانی است که مایلند کنترل زندگی و کسب و کار خود را به دست گیرند. نکات پرمحتوای آن چنان عمیق و اساسی است که با مطالعه
مجدد هر بخش سطح تازه ای از تفکر و ادراک را پدید میآورد. هفت عادت مورد بحث عبارتند از:
یک. عامل باشید
دو. به صورت ذهنی، از آخر آغاز کنید
سه. نخست، امور نخست را قرار دهید
چهار. به استراتژی برنده–برنده بیندیشید
پنج. نخست بخواهید که بفهمید، آنگاه جویای تفاهم باشید
شش. نیروی جمعی ایجاد کنید
هفت. اره را تیز کنید
نوشتار حاضر، بیانگر فرازهای مهم کتاب از زبان نویسنده میباشد.
خلاصه کتاب هفت عادت مردمان موثر نوشته استفان کاوی نظر نویسنده:
در مدتی بیش از ۲۵ سال کار با افراد در کسبوکار، دانشگاه، و مسائل خانواده، با اشخاص بسیاری تماس پیدا کردهام که به موفقیت بیرونی قابل توجه ای رسیدهاند اما
دریافتهاند از درون تشنهاند و عمیقاً به تجانس شخصی و روابط موثر و سالم و بالنده با دیگران نیاز دارند. وقتی مردم رویدادهای خوب زندگی افراد و خانوادهها و
سازمانهایی را میبینند که بر اصولی محکم متکی هستند به هیجان میآیند، چنین اتحاد خانوادگی و کارگروهی، یا چنین فرهنگ سازگار جمعی و همکاری سازمانی
رامی ستایند. درخواست بی درنگ آنها، برداشت اصلیشان را آشکار میکند: چگونه آن را انجام میدهند؟ فنونش را به من بیاموز. آنچه واقعاً میگویند این است :اندرزی
به من بده که فوراً همه چیز اصلاح شود یا راه حلی که بی درنگ درد مرا بکاهد. افرادی را نیز مییابند که به خواسته های آنها پاسخ مثبت میدهند و این امور را به آنها
میآموزند و برای مدتی کوتاه نیز شاید این مهارتها و فنون موثر بنمایند. شاید از طریق تسکینها و زخم بندیهای اجتماعی، ظاهر قضیه را حفظ و مشکلات را حذف کنند.
اما درد مزمن و نهفته به جا میماند و سرانجام عوارض شدید تازه ای ظاهر میشود. آلبرت انیشتین گفته است: ”به هنگام رویارویی با مشکلات اساسی نمیتوانیم از
همان سطح تفکری که آنمشکلات را به وجود آوردیم، آنها را بر طرف کنیم “
اگر به پیرامون و درونمان بنگریم و مشکلاتی را که زیستن و ارتباط متقابل در قالب اخلاقیات شخصیت، ایجاد کرده دریابیم، پی میبریم اینها مشکلاتی ژرف و اساسیاند
که نمیتوانند از آن موضع سطحی که به وجود آمدند برطرف شوند. برای حل این مسائل ژرف به سطح تازه و ژرفتری نیاز داریم. عاداتی که در این نوشتار تشریح
میشوند به این سطح تازه میپردازد:به نگرشی مبتنی بر اصول، مبتنی بر منش، و نگرشی از درون به بیرون. نگرش از درون به بیرون یعنی اینکه نخست از خودمان آغاز
کنیم، حتی به شیوه اساستر یعنی اینکه نخست از درونیترین بخش خود آغاز کنیم، یعنی برداشتها و منش و انگیزه های خود آغاز کنیم. یعنی اگر زندگی سعادتمندانه
میخواهید، شخصی باشید که نیروی مثبت ایجاد میکند و به جای قدرت بخشیدن به نیروی منفی، از کنار آن میگذرد.
اگر میخواهید فرزند نوجوانتان دل پذیر و سرشار از همکاری باشد، پدر و مادری سرشار از تفاهم و همدلی و مهر و محبت باشید، اگر میخواهید در کارتان وسعت عمل و
آزادی بیشتری داشته باشید اگر میخواهید کارمندی مسئولتر و سرشار از کمک و ایثار باشید، اگرمی خواهید به شما اعتماد کنند و قابل اطمینان باشید و اگر خواهان
عظمت فردی هستید و میخواهید استعدادتان مورد توجه قرار گیرد، نخست بر عظمت اصلی و منش خویش متمرکز شوید. به منظوری که مد نظر ماست، عادت اصلی
درونی شده است که آن را به صورت نقطه تلاقی دانش و مهارت و اشتیاق توصیف کنیم.
دانش یعنی چه باید کرد و چرا ·
مهارت یعنی چگونگی انجام دادن آن ·
اشتیاق یعنی انگیزه و میل به انجام دادن آن ·
برای اینکه کاری در زندگیمان به عادت بدل کنیم، میبایستی نقطه تلاقی دانش، مهارت و اشتیاق را به وجود آوریم
جملات کماندگار تاب هفت عادت مردمان موثر از استفان کاوی
اول
بیشتر مردم با هدف درک کردن گوش نمی دهند. آن ها با هدف پاسخ دادن گوش می دهند
دوم
اگر با یک فرد، همانطور که هست رفتار کنید، همان طور که هست باقی می ماند. اما اگر با او آنطور که می تواند و باید باشد رفتار کنید، او تبدیل می شود به آن کسی که می تواند و باید باشد
سوم
برای تغییر موثر خود، ابتدا مجبور به تغییر برداشت های مان بودیم
چهارم
ما جهان را نه آن طور که هست، بلکه آن طور که هستیم، یا آن طور که شرطی شده ایم می بینیم
پنجم
دو نفر می توانند یک چیز را ببینند و در مورد آن با هم اتفاق نظر نداشته باشند و حق هم با هر دو است! این یک امر منطقی نیست؛ بلکه روانشناختی است
ششم
آنچه برای مان اتفاق می افتد، باعث آسیب ما نمی شود؛ بلکه نحوه پاسخگویی ما به آن اتفاق، باعث آسیب ما می شود
هفت
اگر واقعا می خواهم وضعیت خود را بهبود ببخشم، باید روی چیزی که کار کنم که بر آن کنترل دارم: خودم
هشت
اشتباه کردن یک چیز است، و اقرار نکردن به آن یک چیز دیگر! مردم اشتباهات را می بخشند زیرا اشتباه معمولا از ذهن می آید؛ از یک قضاوت اشتباه. اما به راحتی اشتباهات قلبی، نیات بیمارگونه، انگیزه های بد و با افتخار پنهان کردن آن ها را به راحتی نمی بخشند
نه
افراد قدرت شخصیت دارند اما مهارت های ارتباطی ندارند و این بدون شک بر کیفیت روابط نیز تاثیر می گذارد
ده
شادی، مانند ناراحتی، یک انتخاب فعال است
یازده
عادت، نقطه تلاقی دانش (چه کاری باید انجام شود)، مهارت (چگونه باید انجام شود) و خواستن (تمایل به انجام) است
دوازدهم
گاهی اوقات در زندگی، ممکن است کسی را داشته اید که وقتی خودتان به خودتان باور نداشتید، او به شما باور داشته
سیزدهم
توانایی که در پی انگیزه نسبت به یک ارزش می آید، جوهره یک شخص فعال است
چهاردهم
افراد غیر موثر، روز به روز با پتانسیلی بلا استفاده زندگی می کنند
پانزدهم
شجاعت عدم وجود ترس نیست، بلکه آگاهی از این است که چیز دیگری مهم است
شانزدهم
رفتار ما تابعی از تصمیمات ما است، نه شرایط ما
هفده
هر چه کمتر به آنچه مردم درباره شما فکر می کنند اهمیت دهید، بیشتر به آنچه دیگران درباره خودشان فکر می کنند اهمیت خواهید داد
هجدهمین جمله
پذیرش جهل اغلب اولین قدم در آموزش ما است
نوزدهمین جمله
آلبرت انیشتین اظهار داشت: “مشکلات مهمی که با آن روبرو هستیم نمی توانند با همان سطح آگاهی که آن ها را ایجاد کرده ایم، حل شوند.”
بیستمین جمله
اگر افراد یک هسته درونی غیر قابل تغییر نداشته باشند، نمی توانند با تغییرات زندگی کنند
بیست و یکمین جمله
نحوه برخورد شما با یک فرد نشان می دهد که با اغلب افراد را چگونه رفتار می کنید، زیرا همه در نهایت یکی هستند
بیست و دومین جمله
با خود صبور باشید. رشد شخصی یک مناقصه است. زمینی مقدس است… سرمایه گذاری ای بزرگتر از این وجود ندارد
بیست و دومین جمله
شخصی که مطالعه نمی کند، نسبت به شخصی که نمی تواند مطالعه کند، هیچ برتری ندارد.
بیست و سومین جمله از کتاب هفت عادت مردمان موثر
رهبری یعنی ارتباط برقرار کردن میان ارزش ها و پتانسیل های دیگران، آن چنان واضح و شفاف که از دیدن چنین چیزی در خودشان، انگیزه بگیرند.
.