به عنوان یک مشاور انتخاباتی به شدت معنقدم که روانشناسی انتخاباتی یا به عبارت ساده تر  (روانشناسی سیاسی) بخش عظیمی از کار انتخاباتی را شامل می شود.

روانشناسی سیاسی شامل موضوعات بسیار گسترده ای است که

از این میان به مهمترین انها می توانیم به بررسی ویژگی های روانی و شخصیتی رهبران کشورهای مختلف و

منطقه و برای کارهای  تشکیلاتی منطقه ای ، تاثیرات رسانه ها در افکار سیاسی ، تعارضات بین فردی ، رشد

اجتماعی –سیاسی و انتخابات وافکارعمومی موضوعاتی است که می توان به آن اشاره کرد.

 

رصد تحولات گسترده لحظه به لحظه انتخاباتی

 

به نظر می رسد که در روانشناسی سیاسی ما باید با رصد تحولات انتخابات ، شایعات و دروغ هایی که درباره یک

نامزد انتخاباتی مطرح می شود را کشف و مخصوصا صداقت و یا عدم صداقت و اصل موضوع را کشف کرد و در

نهایت به چرایی های آن پرداخت.

در نهایت به چرایی های کار که رسیدیم برای ان به چاره اندیشی در اطاق فکر های تو در تو بنشینیم . همچنین ،

این روزها که شبکه های مجازی پخش قابل ملاحظه ای از فعل وانفعال های انتخاب شده اند ، روانشناسان

حرفه ای انتخاباتی  یا در کنار آن با کمک هوش مصنوعی و …..با تجزیه وتحلیل این فضا هم به احزاب وجریان

های سیاسی در تصمیم سازی و نحوه مواجهه مناسب با انتخابات کمک کنیم.

 

کاربردهای گستردده روانشناسی سیاسی

 

روانشناسی سیاسی می تواند نقش یک مشاور و مخصوصا  مربی روحی-روانی را برای نامزدهای انتخاباتی ایفا

کند و مانع از آن شود تا خستگی وفشار روانی وارد بر نامزدهای انتخاباتی در روزهای تبلیغات ، روی آنها تاثیرمنفی

گذاشته و احیانا موجب کاهش محبوبیت شان شود، لذا نظارت وکنترل رفتارهای نامزدهای انتخاباتی نیز از

کارویژهای«روانشناسی سیاسی » است. واقعیت آن است که نامزدهای انتخاباتی شایسته ممکن است به دلیل

عدم آشنایی با فرایند های انتخابات و پیچیدگی های آن نتوانند از این گردنه دشوار عبور کنند و توجه نکردن به

مقوله هایی مانند به کارگیری روانشناسی سیاسی و تعیین استراتژی صحیح باعث ناکامی آنان ومحروم شدن

جامعه از ایشان شود ، چراکه رقابت انتخاباتی با وجود صلح آمیز بودن ان ،ستیز وهماوردی است که نهایتا تنها یک

پیروز خواهد بود

 

روانشناسی انتخاباتی و چگونگی عملکرد

 

در روانشناسی انتخابات با رای دهنده ، رای گیرنده و نیز روابط بین این دو وتعامل عوامل فرهنگی ، اقتصادی

واجتماعی روبه رو هستیم . اقدامات مهمی که در روانشناسی انتخابات انجام می گیرد،شامل موارد زیر می شود:

 

اول شخصیت شناسی

 

فکر می کنم بهترین استفاده از وحدت رویه های روانشناسی این است که ما می توانیم به شناسایی ویژگی

های رقبا و مخصوصا رای دهندگان تاکید نموده و پس از اینکه اطلاعات کافی و بنیادی در

خصوص تیپ شناسی از رقبا و مخصوصا رای دهندگان جمع آوری شده اقداماتی در خصوص مقابله با رقبا و قانع

کردن مردم برای رای دادن و افزایش سبد آرای یک کاندیدای منتخب انجام داد و مخصوصا مقابله با رقبای خاص و

عام.

 

دوم مدلهای تخصصی

 

یکی از ده ها عامل تعیین کننده رفتارسیاسی در انتخابات که کارکرد بسیار زیادی دارد مدل خویشتن دوستی

است. این مدل می تواند توجیهی قابل قبول برای انگیزه دادن و جذب رای دهی مضاعف ایفا نماید.

به نظر می رسد که این مدل  روانی را از مهمترین عناصر فرایند رای دهی برای سال 1402 خواهد بود

شاید این مهم را باید به شدت در نظر بگیریم که انگیزهای خویشتن دوستی در حیطه های اقتصادی و گاه

سیاسی منعکس می شود. این بدان معناست که فرد برای بهبود وضعیت اقتصادی خود وبهینه سازی سیستم

های اقتصادی ، به حزب خاص یا کاندیدای آن حزب رای می دهد یا برای اینکه اوضاع سیاسی کشور و نیز خود را

مساعد کند، به کاندیدایی از حزب دیگر رای می دهد.

 

سوم فرضیه های بنیادی

 

به نظر می رسد که یکی از وحدت رویه های روانشناسی انتخابات ، فرضیه مهم رفتار تقلیدی و شبیه سازی و یا

الگو برداری و یا تقلید است، این اصل روانشناسی یکی از نظریات عمده در این خصوص است ، این مدل به مواردی

همچون سرمشق دهی و تاکید بر آن ، شکل دادن یک رفتار در الگوهای شخصیتی فرد بوده و یکی از فنون رفتاری

است که می تواند رفتارهای جدیدی را پایه ریزی کند.

در این مسیر، ابتدا الگوهای رفتاری مطلوب مشخص شده و  سپس تقویت یا پاداش زیست محیطی را دریافت می

کنند استفاده از این روش در تبلیغات بسیار پرکاربرد بوده است تئوری مشهور پاولف

به نظر می رسد که  سرمشق های خاصی که از شهرت ، معروفیت بالایی بین مردم برخوردارند، انتخاب شده و

با مردم درمورد کاندیدای مورد نظر آنها صحبت می کند . این امر میتواند در جلب آرا بسیار موفقیت باشد .این امر به

ویژه در مورد منطقه ها و شهرهایی که مساله قومی و مذهبی مصداق داشته باشد نیز کاربرد بسیار گسترده ای

داشته و دارد.

 

چهارم تغییر روشها و الگوها 

 

به نظر می رسد که مسایل دیگری که در روانشناسی سیاسی به کاربرده می شود، مساله تغییر الگوها و رفتارها

است که در واقع این مسئله می تواند  به نفوذ اجتماعی گسترده ایی کاندیداهای انتخاباتی را رهنمون نماید.

آری شیوه های مختلفی برای نفوذ اجتماعی وجود دارد که مشاوران روانشناسی سیاسی در تبیین مدل و شیوه

تبلیغات هم می توانند بسیار موثر واقع شوند و استفاده از دست آوردهای روانشناسی می تواند در این مهم هم

نقش بسزایی را ایفا نماید.

به نظر می رسد که در تبلیغات سیاسی برای متقاعدکردن مردم برای رای دادن به فردی خاص استفاده از رویه

های منعطف و با رویکرد روانشناسی می تواند شانس هر کاندیدایی را چندین برابر نماید.

اری نفوذ اجتماعی عمدتا می تواند از طریق وسایل ارتباط جمعی و

رسانه های گروهی و به نحو بسیار زیرکانه ای صورت پذیرد که در دوران ترامپ و باراک او.باما و بسیاری دیگر می

توان رد پای این موارد را کاملا دید.

 

 

پنجم اعتماد و اعتماد پذیری:

 

اگرمنبع پیام ومبلغ آن اعتماد پذیری بالایی داشته باشد ، می تواند به راحتی در دیگران نفوذ کند و آنان را متقاعدبه

رای دادن به کاندیدایی خاص کند. استدلالاتی که در ظاهر برخلاف منافع شخصی باشند ، می توانند اعتماد پذیری

را افزایش دهند. استفاده از  منطق و هیجانات نیز از دیگر شیوه هایی است که می تواند نفوذ اجتماعی را ایجاد

کرده آن را افزایش دهد. تحقیقی که درمورد کشور ترکیه در ۱۹۹۲ میلادی انجام شده بود ، نشان می دهد

اکثراحزاب این کشور برای پیروزی در رقابت های انتخاباتی دست به شیوه های هیجانی می زنند. این احزاب با

تصویر آینده ناخوشایند و ترسناک برای ترکیه  در صورت ادامه وضع موجود، از مخاطبان ورای دهندگان می خواهند

برای جلوگیری از رخ دادن چنین وضعیتی ، به کاندیدای مورد نظر انان رای دهند.

 

نتیجه گیری :

 

به عنوان یک مشاور انتخاباتی به شدت معتقدم که در کنار هر کاندیدای محترم باید یک مشاور روانشناسی

سیاسی و یا مشرف به مباحث روانشناسانه وجود پر رنگی داشته باشد.

به نظر می رسد که یک کاندیدای انتخاباتی باید بتواند بخوبی از شرایط موجود و نظریات یک روانشناس سیاسی

کاربلد و مخصوصا سابقه دار در موقعیتهای  مناسب استفاده نماید، تضمین موفقیت در هر انتخاباتی در هر سطحی

با داشتن چنین فرد یا افرادی می تواند بسیار بیشتر و هموار تر شود.

 

روانشناسی سیاسی و تکنیک های روز جهان برای پیروزی در انتخابات