زبان بدن محمدرضا محسنی بنیانگذار پیک برتر
مجله مذاکره و زبان بدن
زبان بدن محمدرضا محسنی بنیانگذار پیک برتر
زبان بدن رهبر پیک برتر
بعنوان یک مشاور کسب و کار سعی نموده ام که هر روز یکی از بزرگان و افراد موفق در ح.وزه کسب و کار را مرور نمایم و امروز قرعه بنام بنیانگذار پیک برتر افتاد. حتما اسم پیک برتر را زیاد شنیده اید من همیشه با یکی از نسخه های این پیک برتر زمانی که برای مشاوره به شرکتهای مختلف می روم با یک نسخه زیبا از پیک برتر روبرو میشوم. البته فکر می کنم که مردم تهران مدتی طولانی است با نپیک برتر مواجه می شوند که به رایگان و در فواصل زمانی مشخص در مناطق مختلف شهری پخش میشود.
گستردگی در توزیع کیفیت فوق العاده بالا و مخصوصا تیراژ بالا،کیفیت فوق العاده عالی و کاغذ گلاسه بهکار رفته، هم برای مشتریان (کسانی که از این طریق اقدام به تبلیغ و معرفی کالا و خدمات خود میکنند) این نشریه مجانی، جذاب بوده و هم گروههایی که به عنوان جامعه هدف در مناطق مختلف شهری دریافت کننده این اطلاعات به شمار میآیند، از این خدمت بهرهمند میگردند.
ساکنان محلههای مختلف از مشاغل و انواع خدماتی که نیاز دارند مطلع میشوند و دسترسی راحت و سریعی را موجب میشود و از سویی نیز ارائهدهندگان کارهای مختلف خدماتی و مشاغل گوناگون و فروشگاههای بزرگ و کوچک نیز از این مجرا اقدام به معرفی و شناساندن نوع کار و خدمت خود میکنند. در کنار اینها نیز، درج برخی مطالب سرگرمکننده هم مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد.
محمدرضا محسنی معمولا متبسم است زبان بدن او بیش از هرچیزی نشان از اعتماد بنفس بالای او دارد او به آنچه می گوید کاملا معتقد است و ژستها و حالتهای او در تمامی فیلمهایش و یا عکسهایش گویای این مطلب است محسنی بسیار خوش پوش است و پیوسته کت و شلوار می پوشد و اداب حرفه ای گری را رعایت می کند محکم و با اطمینان حرف میزند و با نگاه میمیک صورت و نریشن صدایش مخاطب را کاملا جذب می کند به نظر می رسد سالها خاک بازار و فراز و نشیبها و مخصوصا شکستهای در کسب و کار و …. از او آدم بسیار حرفه ای تر و معقول تری ساخته است .
هرچند غبار این زحمتها موهایش را به سپیدی و بی مو شدن هم تبدیل کرده اما باید اذعان کرد او یک حرفه ای تمام عیار است او زبان بازار را کاملا و بسیار خوب فرا گرفته و دوربین را کاملا می شناسد و جلوی دوربین ها معمولا بسیار خوب ظاهر می شود محمد رضا محسنی مدیر توسعه بازار شرکت پیک برتر در رابطه با چگونگی فعالیتهای این مجموعه می گوید:
هدف ما در بدو تشکیل چنین نشریهای این بود که رهبری تبلیغات چاپی شهر تهران را در دست داشته باشیم و در حال حاضر به این چشمانداز ی که ترسیم کرده بودیم، رسیدیم. در این راه همواره فرصتها و تهدیدهایی پیش روی ما قرار داشته است و سعی ما این بوده در زمینه تبیلغات چاپی نشریهای تخصصی و کاربردی ارائه کنیم و برای تکمیل اقدامات از رسانههای جامع تر نیز بهرهگیری نماییم. اما تهدید جهانی صنعت چاپ در همه دنیا بهخاطر پر هزینه بودن و حضور و رقابت تکنولوژیهای وارداتی مثل آی تی بهنوعی باعث تغییر رویکردها در این زمینه شده است.
محسنی با بیان اینکه ما قصد داریم به عنوان یک شرکت تبلیغاتی در کنار مشتریانمان قرار داشته باشیم، گفت: تفکر حاکم بر مجموعه پیک برتر این است که در تمامی مراحل نظیر تبلیغات، ارائه راهکارهای تخصصی در این حوزه، بازاریابی و فروش محصول یک پکیج کامل برای مشتری داشته باشیم و مسوولیت ما تنها در تهیه و توزیع یک نشریه تبلیغاتی پایان نمییابد.
محسنی بهیچ وجه قصد توسعه تبلیغات چاپی را ندارد اظهار داشت: از سویی بهخاطر اینکه پیک برتر مورد استقبال خوبی واقع شده، سعی داریم رسانههای مکمل را در کنار این نشریه فعالتر سازیم. به عنوان نمونه راهاندازی سایتهای تخصصی تبلیغاتی در حوزههای مختلف ایجاد میکنیم که ماخذ و منبع اطلاع رسانی صنفهای مختلف است و مثل یک پاساز مجازی عمل میکند، نظیر صنعت غذا در هتلها و رستورانها که از این طریق مردم میتوانند سفارش آنلاین غذا روی بوفهی رستورانها داشته باشند و حتی رزرو میز و بهرهمندی از تخفیفها را شامل میشود.
همچنین در زمینه اوقات فراغت سایتی راهاندازی کردیم و به مخاطبانی که تمایل به گذراندن اوقات فراغت خود در محلهای مناسب را دارند با توجه به توان مالیشان، میتوانند از تقویم فرهنگی که این سایت در اختیارشان میگذارد دست به انتخاب بزنند.
البته قصد داریم در سایر زمینهها و صنایع نیز این کار را گسترش داده و حوزه دیجیتال را فعالتر از تبلیغات چاپی نماییم. وی با بیان اینکه در حال حاضر ۱۵۰۰ پرسنل شاغل در بخشهای مختلف پیک برتر شامل سیستم توزیع و چاپ و خبرنگاران، گرافیستها و… میباشند، افزود: پیک برتر در مناطق بیست و شش گانه تهران، ۲۰ هزار نسخه تیراژ دارد که به شکل ماهنامه منتشر می شود.
ضمنا نشریات دیگری نیز در زمینههای تخصصی شامل راهنمای مشاغل، کودک، آشپزی و سیب سرخ (در حوزهی زیبایی و سلامت) هستند که بر روی کیوسکها عرضه میشود و مسوئولیت آن، به عهده این گروه است. محسنی گفت: تلاش داریم مجموعهی پیک برتر را در استان کرج و شهر مشهد نیز توسعه دهیم و تبلیغات چاپی توانمند و تخصصی برای مخاطبان و مشتریان عرضه کنیم. او تاکید می کند، موضوع آموزش پرسنل مجموعه از اهمیت بهسزایی برخوردار است و سعی می شود، از توانمندیهای پرسنل مجموعه استفاده بهینه شود.
محسنی می گوید : قدیم ترها کتابی از آنتونی رابینز میخواندم در مورد توان بی پایان.
یکی از قسمتها و فصلها این بود که در دنیای قدیم زور و بازو وقدرتهای دیگری مطرح بود، ولی به صراحت گفته بود قدرتی که امروز توانایی برتر ایجاد میکند ارتباطات ماست و من معتقدم که در ارتباطات چند نکته هست. ایدههایی که شما هم با دوستان مطرح کردید خوب بود و برای شروع خوب بود. من چند نکته به آن اضافه میکنم اگر سهم ۱۰۰ درصدی برای ارتباطات در نظر بگیریم هفتاد درصد آن ارتباط با خودمان و درونمان است. ارتباطی که ما باشکستها و موفقیتها و دستاوردهامون داریم و قسمت خیلی مهم آن ارتباط با دیگران و گروه ها و افراد است. یکی از مهمترین بحثها در ارتباطات هم تیمسازی است و تمرکز. آدمهای زیادی را هم میشناسیم که ارتباطات زیادی دارند اما به دردشان نمیخورد. ما ارتباطاتی را نیاز داریم که برای ما مفید باشند.
سال های جوانی
پیشنهاد میکنم کتاب همسایه میلیونر را بخوانید و ببینید چه چیزی برای کسانی که شرایط کسب و کار مطلوبی ایجاد کرده اند ارزش ایجاد کرده است. باور من این است که هرچیزی که برای یک آدم موفق موثر بوده، شما دقیقاً همان را بهکار بگیرید و اجرا کنید دقیق برای شما هم موثر خواهد بود. استنلی و دوستش ویژگیهای مشترکی از کسانی که میلیونر شدن درآوردند. یکی از این ویژگیها ذهن قوی است. که میگویند همهی اینها ذهن قوی داشتهاند و بعد تشریح میکنند که ذهن قوی یعنی چی و چه چیزی باعث شده که اینها ذهن قوی داشته باشند. خیلی فاکتورها و آیتم ها را بررسی میکنند از آی کیو تا مسائل مختلف. در نهایت می گویند که ذهن قوی از دو مسئله به وجود می آید.
تمرکز و دوری از هیجان
تمرکز در ارتباطاتی که ایجاد میکنید بسیار مهم است، قرار نیست در همهی حوزهها ارتباطات گسترده داشته باشید، قرار نیست در سیاست، فوتبال و.. ارتباط گسترده داشته باشید. در حوزه ای که مربوط به شماست و قرار است از آن پول در بیاورید ردپا داشته باشید و تمرکز کنید و بعد این ارتباطات را عمق دهید. نه اینکه فقط بگویید که من ارتباطات دارم و اینها را میشناسم. دیدید بعضیها با همه رفیق هستند؟ میگویند با همه رفیقم و این رفاقت یعنی فقط یه جا سلام و عیلک داشته اند. برخیها همه را میشناسند! خواننده میگویید، میشناسد. سیاستمدار میگویید میشناسد. ما به این نوع ارتباطات نیازی نداریم و مخالف این هستیم که در هر زمینه ای ارتباط داشته باشید و ارتباط را گسترده کنید، وقت شما را خواهد گرفت و برای شما مفید نیستند. ارتباطات در حوزه ای که وجود دارد مثل منابع انسانی و مدیریت و .. که در گروه های تلگرامی. و دوستانی که در شبکه های اجتماعی برای خودتون ایجاد میکنید.
شکستن و دوباره ساختن
کارهای زیادی انجام دادم یکی از کارها این بود که در ضلع شمال شرقی میدان ونک برای آموزشگاههای کنکور تراکت پخش میکردیم. خیلی هم حقوق کمی میدادند. ۱۰ ساعت پخش میکردیم ۷۰۰ تومن یعنی ساعتی ۷۰ تومن. اما اتفاقهای خوبی از همان زمان افتاد. سال ۷۶ وقتی دیدم درآمدم خیلی کم است تصمیم گرفتم از آن مجموعه جدا شوم. پسر عموی من داشت ساختمانی خراب میکرد در خیابان بنیهاشم، میگفت پنجشنبه جمعهها بیا اینجا بیشتر درمیاوری منم گفتم دیگه اینجا نمیام. اهل شیطونی هم بودیم. دخترهای هم کلاسی میدیدن که تراکت پخش میکنیم، خجالت میکشیدیم. متلک میگفتند و به ما میگفتند و ما هم خجالت میکشیدیم. رفتم و گفتم میخواهم از این مجموعه جدا شوم و بروم اما یک گزارش تحلیلی نوشتم و فرمی آماده کردهام به این شکل که شمردم چند نفر اومدن، چند نفر رفتن، چند تا خانم، چند تا آقا، چند تا کوچیک. چه تعداد جوون، چه تعداد پیر.
چه ساعتی بیشتر این ساعتها میتونید با پرداخت هزینه کمتر کار رو پیش ببرید. هزینههای نظارتی رو هم کمتر کنید. من رفتم و دو روز بعد تماس گرفتن و من را مسئول نظارت آنجا کردند و من مسئلول تبلیغات آنجا شدم. خانم دکترمحبوب که بعدها دیگر ندیدمش یا پزشک بود یا پزشکی میخواند پیکی را راه انداخت تا محله ها تبلیغاتشان را به اهالی همان محله بدهند. پرزنتش با این لحن و کلمات بود. مثلا من مرغ فروشی دارم میخواهم جمع کنم و تغییر شغل بدهم. تا مرغهارو یک روزه بفروشم. بعد چاپار روز بود که از اسم همان پیکهای قدیم استفاده میشد اما موفق نبودیم. سرمایه گذار او بود و من کار میکردم و چون آن موقع هم من خیلی دقیق نبودم، شکست خوردیم. وقتی من به کل مسیر تمامی سالها نگاه میکنم همهی درسها را از شکستها یادگرفتم. نه اینکه از موفقیتها یا پیروزیها درس نگرفتم، اما قابل مقایسه با درسهایی که از شکستها گرفتهام نیست.
شاید این روزها در حال حل بحرانی هستم که بزرگترین شکست زندگی من است. کاری نیست. ولی طبیعتاً مطمئنم که در موقعیت شکستی هستم که درسهای زیادی برای من خواهد داشت. اما ایمان دارم. میایستم که دوباره بسازم. مدتی است که دورههای روانشناسی و روانکاوی یونگ میروم. بر میگردیم به مطالبی که در این دورهها گفته میشود و آن پایهای که در همه ادیان هست. وقتی خداوند آدم و حوا را آفرید آنها را وارد بهشت کرد اما رشد آنها زمانی اتفاق افتاد که سقوط کردند و از بهشت رانده شدند و بعد شروع کردند برای ساختن بهشتی که خودشان میخواستند.
وقتی ما شکست میخوریم شروع میکنیم برای ساختن بهشتی که خودمان میخواهیم. بهشت ساختنی است. یونگ میگوید که هر بهشتی تاریخ انقضا دارد. فکر نکنید الان در جایگاهی که هستید و تمام چیزهایی که دارید حفظ میشوند. اگر یک بیزینیس خیلی بزرگ هم در دنیا میبینید. میبینید که بارها تجدید حیات کردند. چرا در چرخه عمر یک محصول یک اصل به اسم تجدید حیات هست؟
به باور من با ایمان و ترس قاطع میگویم که بیستتاسی سالگی مهم است. چرا که شما فرصت دارید بارها تجربه کنید و بارها شکست بخورید و دوباره شروع کنید. از نظر من ما شکست نمیخوریم. به ظاهر برخی روابط، پروژهها و طرحها شکست میخورند، اما در واقع آدمها زمانی شکست میخورند که کنار بکشند و دیگر تلاشی نکنند. رها کنند و بیتفاوت شوند. و بزرگترین دردی که میتواند جامعه ما را به سکون برساند این است که مردم ما دچار بیتفاوتی شوند. بزرگترین درد و شرایطی که انسان تجربه میکند بیتفاوتی است. پس بیتفاوت نباشیم. شکست میخوریم، اما شروع کنیم و بایستیم برای شروع دوباره.
بعنوان نویسنده این مقاله به تمام تک تک سخنان این مرد بزرگ رسیده ام و به شدت معتقد هستم باید تا ۳۰ و حداکثر ۴۰ سالگی به دنبال کسب تجربه و کارکردن در برندهای مختلف و بازهم مطالعه و کسب تجربه باشیم مخصوصا پایان کار ما زمانی شروع میشود که دیگر آموزش در زندگی ما و امید و انگیزه در زندگیمان و موفقیت و …. پایان بیابد.
زبان بدن محمدرضا محسنی بنیانگذار پیک برتر
برای موفقیت چه باید کرد
همهی ما شکست میخوریم اما ممکنه شکستهامون رو نبینیم. از نظر من شکست زیاد داریم و شکستها براساس باور من به اندازهای تکرار میشوند و خداوند درلوپ تکرار قراره میدهد تا درسش را بگیریم تا زمانی که درسش را نگیریم ادامه پیدا میکنند. دیدید آدمی در حوزهای بارها و بارها خطا میکند؟ برای اینکه هنوز درسش را نگرفته است. برای من هم شاید خیلی شکستها اتفاق افتاده، از زمانی که رفتم جایی کارمند شوم با عنوان این که دودرهام و فرار میکنم از کار اخراج شدم. از اینکه رابطههای عاشقانهای که داشتم خراب میشد و شسکت میخوردم. پیک برتر را بیشتر از ۱۰۰ بار میخواستم تعطیل کنم و میگفتم غلط کردم! ما ملایریها جملهای داریم که میگه روله جان برا چته میخوای شی کنی؟ آخرش که میخوای بَمیری.
ما روزی شش تا هشت ساعت کار میکنیم و میگویم کافی است. اما اگر میخواهید موفق شوید، نباید کمتر از۱۴ ساعت کار کنید، کار مفید، کار خوب. ما میگوییم نابغهها چه کسانی هستند؟
مازیارمیر به شدت با این ترفند و تکنیک موافق است و اگر موفقیتی در این سالها کسب نموده و یا افراد موفق و معروف بسیاری را دیده آنها نیز همگی بیش از ۱۴ ساعت کار حرفه ای انجام می داده و هرگز خسته نمی شدند..
تا حالا فکر کردید به چه کسی میگوییم نابغه؟
نابغهها کسانی که کار زیاد را با دقت زیاد انجام میدهند. انجام دادن کار زیاد با دقت کم فایدهای ندارد. برخی هم دقت زیادی دارند اما کار زیادی ندارند. دقت زیاد یعنی نظم و ساختار و چارچوب. انگیزه هم یعنی کاری که دوستش داشته باشیم. هیچ وقت نفهمیدم که انگیزه داشته باشید یا اراده کنید چسیت! برای من این گونه است که می ایستم برای چیزی و به خدا و به کائنات اعلام میکنم و میگویم من این را میخواهم، من این هستم و به قول وین دایر لازم است که تشخیص بدهی آنچه را که دوست داری چیست. آنگاه راهی برای درآمد زایی از آن پیدا کنیم. برگردیم به کودکی و گذشته ببینیم کجاها حال خیلی خوب داشتیم. با چه کاری حال بهتری داشتیم. استیو جابز هم میگوید: اگر خوشبختی را برای یک روز میخواهید، به پیک نیک بروید. اگر خوشبختی را برای یک هفته میخواهید، به تعطیلات بروید. اگر خوشبختی را برای یک ماه میخواهید، ازدواج کنید. اگر خوشبختی را برای یک سال میخواهید، ثروت به ارث ببرید. اگر خوشبختی را برای یک عمر میخواهید، یاد بگیرید کاری را که انجام میدهید دوست داشته باشید. خیلی هم سخت نیست پیدا کردن چیزی که دوست داریم. سیستم آموزشی ما سیستم درستی نیست. چه کسی گفته باید در همان رشتهای که تحصیل کرده اید سرکار بروید. من جایی بودم و جوانی میگفت که من فوق لیسانس مکانیک هستم آیا برای من افت ندارد بروم فلان کار را انجام بدهم. من گفتم برای این طرز فکر متاسفم. ما خیلی چالش فرهنگی داریم ولی چون آنها را نمیپذیریم و قبول نمیکنیم مورد فریب قرار میگیریم. در رسانهها میگویند که ملت شریف و بزرگوار! من شخصا اعتقادی به اینکه ملت شریف و بزرگوار هستند، ندارم. چون خودم نیستم. شما فرهنگ ما را نگاه کنید. فرهنگ کار در جامعه ما بسیار ضعیف است. ما کار را دوست نداریم. کار را به عنوان وظیفهای که باید بروی پول در بیاروی و خرج در بیاروی شناختیم. ما عاشق کارمان نیستیم. اگر بتوانید راهی پیدا کنید و یا کاری پیدا کنید که بزرگترین تفریح و لذتبخشترین تفریح شما باشد، شما موفق هستید.
خیلی هم وابسته به نتیجهای نباشید. ولی اگه بتوانید پیداش کنید خوب است. همه دوست داریم یقه سفید باشیم. این هم یک ثبت تاریخی است. زمانی که تصمیم گرفته شد که کشورهای مختلف بعد از جنگ جهانی توسعه پیدا کنند گفتند ایرانیها را کنار بگذارید چون یقه سغیدند ولی کرهای ها یقه سرمهای هستند. چقدر ما فکر وجهه هستیم؟ یقه سفید یعنی جایی که ما دوست داریم رئیس باشیم و دستور بدهیم و برای ما کار کنند. یقه سرمهای کسی است که شروع میکند به کار کردن. چیزی که میخواهم بگویم ممکن است خودستایی باشد اما میگویم، میتوانید از تمامی کسانی که من را میشناسند بپرسید که خود من زمانهایی بوده است که چند شبانه روز نخوابیدهام. مورد لعن و نفرین بقییه هم قرار میگرفتم! کسانی را هم وارد شراکت کرده بودم که سرمایهشون رو بلیعده بودم و خودم هم یک ریال هم نداشتم. جاهایی لازم بود میایستادم و خودم پخش میکردم. منگنه میکردم .صحافی میکردم. خودم چاپ میکردم.
تعهد محمدرضا محسنی چیست؟
سالها پیش یک مربی داشتم بهم میگفت قیام کن؟ قیام کردن یعنی همان داشتن تعهد.
وقتی تعهدی برمیداری و متعهد میشوی، با تمام وجودت برای آن میایستی. میگفت اگر الان از من بپرسند که این آدم ارزشمند است یا اون آدم. من خیلی به گذشته و دیروز دست آوردش و آینده او فکر نمیکنم به تعهد الانش فکر میکنم.
تویی که الان در این جلسه هستی برای بیستتاسی سالهها چه تعهدی را با خودت داری؟
راستی برای چی وایستادی؟
تعهدت چیه الان؟
میخواهی چه رد پایی از خودت در جهان بگذاری؟
و میخواهی چه کاری انجام بدهی. واقعاً میخواهی چه کار بکنی؟
Mazyar Mir professional consultant and analyst
لطفا و حتما این مطالب را مطالعه فرمائید:
آموزش زبان بدن از دروغ تا واقعیت
اموزش زبان بدن حرفه ای Professional body language
آموزش مذاکره قسمت اول
روشهای ساده آموزش زبان بدن
زبان بدن دکتر ظریف
زبان بدن دونالد ترامپ
زبان بدن داعش
زبان بدن ملانیاترامپ
زبان بدن چگوارا
زبان بدن برایان تریسی
روشهای ساده آموزش زبان بدن