سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
سیگنال برند یا پیام برند
سیگنال برند
به عنوان یک منتور و مشاور کسب و کار و پس از سه دهه فعالیت شغلی به این نتیجه رسیده ام مهمترین بخش کار ما برند شخصی و
سازمانی است اما مهمتر از ان بخش سیگنال برند است که بسیار بسیار مهم و حیاتی است .
راستی سیگنالهای خاص و تاثیر گذار برند شما چه بوده و چیست؟
سیگنال برند چیست ؟ سیگنال برند شخصی شما و یا برند سازمانی شما از کجا و چگونه و چطور مخابره می شود و چرا مخابره می
شود و بازهم چرا؟
در این مقاله بیشتر سعی داریم به این سوالات بپردازیم اما قبل از ان اساسا برند چیست؟
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
برند چیست؟
برند یک نام، عبارت، طرح، نمادیا هر ویژگی دیگری است که مشخصکنندهٔ خدمات یا فروشندهٔ محصولی خاص باشد که به وسیلهٔ آن
از دیگر محصولات و خدمات مشابه متمایز میگردد. عنوان قانونی برای برند، نشان تجاری است.
برند مجموعه گرههای ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیتهایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نمودهاست. تداعی
معانی پیوند دادن تصاویر ونشانهها با برند یا مزایا و فواید یک برند است. این مواردی که مطرح شد فواید برند سازی و برند است که
مبنای بسیاری از خریدهای عقلانی و احساسی ما را پی ریزی نموده و ما را وادار به تصمیمگیری برای خرید خواهد نمود.
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
برند Brand همان چیزی است که فرد یا افراد پیوسته با روبرو شدن با ان و یا با دیدن، شنیدن و حتی هرگونه ارتباطی با آن بصورت
کلامی غیر کلامی و یا عقلانی ، صفات و ویژگیهای خود را در ذهن و قلب و روح مخاطب باز آفرینی می کند و تبلور میابد به عبارت
ساده تر برند کلید وزود به قلب مشتری است.
نیک کندال (Nick Kendall) چند سال پیش کتابی دربارهی برندسازی منتشر کرد و چنین عنوانی برای آن برگزید: «برند مناسب قرن
بیستویک چگونه برندی است؟»
او در کتاب خود به سراغ افراد مختلفی که در حوزهی برندسازی کار کرده بودند یا در آژانسهای مطرح بازاریابی و تبلیغات فعالیت
میکردند رفت و نظرات و دیدگاههای آنها را در قالب مجموعهای از مقالات منتشر کرد. یکی از این مقالات را پیت باکلی (Pete
Buckley) از مدیران شرکت MEC لندن (نام فعلی: Wavemaker) نوشته و در آن به تفاوت سیگنال (Signal) و پیام (Message)
پرداخته است.
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
در علم اقتصاد،به نظر می رسد که پیوسته سیگنال ها مبنی بر توانایی یک طرف برای انتقال مؤثر اطلاعات مربوط به خود به طرف دیگر
متمرکز است.
فکر می کنم که همانطور که اکنون از دنیایی که در آن اطلاعات نامتقارن غالب شده است به دنیایی غلبه کرده ایم که در آن اطلاعات
کامل یا حداقل اطلاعات شفاف تر به هنجار نزدیک تر است، بازاریابان با چشم اندازی دست و پنجه نرم می کنند که در آن باید بین
فراوانی جدید از پلت فرم های سیگنالینگ تعادل برقرار کنند. بار بیش از حد دیوانه کننده سر و صدای بازار. برای شنیده شدن در بالای
هیاهو، آنها باید نه تنها به آنچه که سیگنال می دهند و چگونه، بلکه چرا و به چه تاثیری فکر می کنند فکر کنند.
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
همانطور که آلن آدامسون گفته است:
برندسازی در مورد سیگنال ها است – سیگنال هایی که مردم برای تعیین اینکه شما به عنوان یک برند چه چیزی را مطرح می کنید،
استفاده می کنند. سیگنال ها تداعی ایجاد می کنند. مارک هایی که به سادگی آنچه دیگران می گویند را تلگراف می کنند فقط به حجم
پس زمینه می افزایند و برجسته شدن هر سیگنالی را سخت تر می کنند. با گسترش مشاهدات آدامسون، فقدان سیگنال باعث ایجاد
تفکیک می شود، برندی که مردم تمایلی به احساس بخشی از آن یا حتی دیده شدن با آن ندارند. بهای نویز کالایی شدن است. و با
افزایش نویز، پروفایل محو میشود و برندها غرق میشوند.
آلن آدامسون را خیلی دوست دارم تفکرات او را بیشتر او یک متخصص برجسته برند در تمام زمینه های برندسازی است. او
با طیف گسترده ای از مشاغل مصرفی و شرکتی در صنایع مختلف از کالاهای بسته بندی شده و فناوری، خدمات درمانی و خدمات
مالی، مهمان نوازی و سرگرمی کار کرده است
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
برای من ارتباط واضحی بین رهبری بازار و رهبری سیگنال وجود دارد. برندهایی که به آنها گوش داده می شود، مارک هایی هستند که
مصرف کنندگان برای راهنمایی به آنها مراجعه می کنند. طبق این مقاله در استراتژی + کسب و کار، رهبران بازاری که موقعیت برتر خود
را از دست میدهند، فقط زمان کوتاهی دارند تا جایگاه اول را دوباره به دست آورند – قبل از اینکه خطر سقوط دوباره به این حوزه را
داشته باشند. به نظر می رسد که این بازه زمانی را می توان به جای سال ها در سه ماهه شمارش کرد.
پیتر گلدر، جولی ایروین و دبانجان میترا دریافتند که، «مارکهایی که بیشترین سهم بازار را دارند، معمولاً دارای هزینههای تبلیغات و
تولید کمتر، پایگاه مشتری گستردهتر و وفادارتر، و محبوبیت کافی برای مقابله با حرکات رقبای خود هستند… دوره های سه ماهه از
سال 2003 تا 2008 [آنها دریافتند] شرکت های کمتر و کمتری توانسته اند پس از تنها سه چهارم پایین آمدن از صدر، به صدر بازگردند.
علاوه بر این، \”مخاطره برای واگذاری مقام اول زیاد است … شکاف در سهم بازار بین برندهای شماره یک و شماره دو، به طور متوسط
بیش از 10 درصد بود.\” برندهایی که سهم سیگنال قدرتمندی دارند تحت فشارهای مشابهی هستند.
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
با توانایی تبدیل سیگنال: نسبت نویز به نفع شما بسیار مهم است، در اینجا هشت نشانه وجود دارد که نشان می دهد برند شما در
ایجاد سیگنال های بازار موثر این کار را به درستی انجام می دهد:
در هر کاری که انجام می دهید یک ایده قوی وجود دارد و این ایده با آنچه رقبای شما می گویند و انجام می دهند متفاوت است.
شما داستانی را تعریف می کنید که دیگران نمی توانند بگویند، نمی توانند بگویند و مهمتر از همه، حتی نباید تلاش کنند که بگویند.
مصرف کنندگان نشانه های خود را از شما می گیرند. شما فقط بازار را رهبری نمی کنید، بلکه تقریباً بازار را تعیین می کنید. شما نقطه
مرجع برند برای بخش خود (و گاهی اوقات برای دیگران نیز) هستید.
باید اذعان نمود که سیگنال های شما همچنان توجه بازار و سهم بازار را در زمان های خوب و بد به خود جلب می کنند.
مردم با شور و شوق به شما واکنش نشان می دهند – و شما این واکنش ها را نشان می دهید.
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
قیمت شما به خودی خود سیگنالی برای دیگران است که نشان می دهد بین موقعیت رهبری شما و جایگاه آنها در بازار چقدر فاصله
وجود دارد. به شرطی که موقعیت شما ثابت بماند، هر چه بیشتر به قیمت تغییر کنند، فاصله بین آنها و شما بیشتر می شود.
ممکن است شما حرف اول را در مورد تحولات بازار نزنید، اما داستان و سهم سیگنال قدرتمند شما به این معناست که تقریبا همیشه
حرف آخر را می زنید……
سیگنال های برند: بلوک های سازنده هویت برند
برندها از طریق مجموعهای از سیستمهای ارسال پیام مانند تبلیغات پخش، وبسایتها، نمایندگان شرکتها و تعامل محصول با
جهان ارتباط برقرار میکنند. این سیستم ها از سیگنال های برند برای برقراری ارتباط استفاده می کنند. در حالی که این سیگنالها
معمولاً به شکل نامهای تجاری و آرم هستند، اما میتوانند به دید، صدا، لمس، طعم، بو یا حتی اعمالی مانند مراسم برند نیز گسترش
یابند.
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
سیگنال های برند بسیار فراتر از یک روکش زیبایی شناختی هستند. آنها معنای انتزاعی را به نشانههای ملموس تبدیل میکنند و به
مصرفکنندگان این امکان را میدهند که بهتر در بازار حرکت کنند. این سیگنال ها که به عنوان کشتی عمل می کنند، معنای آموخته
شده و تداعی کننده ای دارند. این معنا اغلب توسط مالک برند القا می شود و توسط مخاطبان بیشتر تقویت می شود. مفهوم سیگنال
برند در طول زمان تکامل می یابد، زیرا صاحب برند یا مخاطبان آن ظرف را با معنای جدیدی پر می کنند که جایگزین اصلی می شود.
به عنوان مثال، دو علامت برند شناخته شده را در نظر بگیرید که زمانی چیزی بسیار متفاوت از امروز را نشان می دادند، نام و نشان
ENRON. معنای اصلی با درک جدید مصرف کنندگان از \”ENRON\” جایگزین شد.
سیگنال برند یا پیام یک برند مسئله این است
موثرترین برندها از طیف گسترده ای از سیگنال ها برای مدیریت انتظارات مصرف کنندگان استفاده می کنند. بسیاری از اینها توسط
مالک برند و مخاطبانش نوشته شده اند. این سیگنال ها در سطوح مختلف ارتباط برقرار می کنند: به طور خاص و دسته بندی، به
صورت فردی و جمعی……