لمپنیسم کارآفرینی

لمپنیسم کارآفرینی

بعنوان یک مدرس و مشاور کسب و کار و کارافرینی و برای پرده برداری از کلاهبرداران امروزی این مقاله را تهیه و تدوین نموده نام هیچکس را بصورت مشخص نخواهم برد ولیکن می توانید بر اساس الگو برداری افراد را شناسایی نموده فرق بین باطل و حق و درست و نادرست را دریابید.

قصه ای که برای اولین بار ده سال پیش من ترجمه کردم این روزها خیلی سر زبانها است و رفرنس ان هم از نشریه اشپیگل ترجمه شده است و امروز دست مایه من برای نگارش این مقاله شده است. لطفا با ما همراه باشید و این مقاله را بازنشر دهید انتشار این مقاله و فقط این مقاله با اسم و بدون اسم من مجاز می باشد؟

لمپنیست کارافرینی هم یکی دیگر از تعابیر من است که این روزها خیلی ورد زبان بعضی افراد شده اما چرا لمپنها قارچ گونه در سطح شهر مان رشد می کنند و منافع نسل جوان و کشور را می بلعند مثلا سایتهای مختلف رتبه های زیر ۱۰۰۰ که فرد مورد نظر بویی از کار افرینی نبرده و مشاور کسب و کار هم هست ثروت آفرینی و عقاب شاهین و کبک و باز و تکنولوزی پوچ درس میدهند بعضی افراد ساده و عام هم به سرعت گول چنین حرفهایی را می خورند و… اما سر سلسله همه این حرفها یک چیز است پول کمی پول خیر عدد و رقم زیادی از پولهای باد اورده .

برای مثال تا دیروز فرد مورد نظر کلا زبان بدن را نفی می کرد امروز نصف سایت خود را به زبان خاموش یا زبان بدن اختصاص میده و یا…. همه و همه برای مشتی دلار و ریال اما یک مشت بزرگ …. لطفا فریب نخورید.

لطفا و حتما مقاله تشخیص دروغ را مطالعه فرمائید.

امروز همایش و درسها و تعابیر و کتب زیادی از کارافرینی در حال تدوین و شکل گیری است از استار تاپ ویکند تا همایش و تدریس و مشاوره تا …..
هرکس با بضاعت ناچیز خود یهویی و بی مهابا و با عنوان مشاور بازار یابی و فروش و برند سازی بدون هیچ سابقه ای وارد عرصه شده از این اب گل الود ماهی میگیرند این در حالی است که اکثر این افراد خود هیچ سابقه عملیاتی ندارند و اساسا مدارک انها با سوابق کاری انه و تجربیاتشان هم خونی ندارد بیاد دارم در دوره مقدماتی خلبانی و بعدها در خدمت کاپیتان صداقت شنیدم که درس اول هر خلبان این است که اولین اشتباه هر خلبانی اخرین اشتباه یک خلبان است و افسوس که چند دوست خوبم الان زیر خروارها براسا س این قانون دفن شده اند……
من در دوره فروش حرفه ای برای سرای ابریشم و گلستان فرش ایران به این نکته اشاره داشتم که تجربیات و عملکرد و تحصیلات و عملکرد شما اسلحه ای است که زمان ماشه انرا می کشد پس بیشتر بدانید بیشتر تحقیق کنید بیشتر مطالعه کنید تا به کمال مطلوب برسید محیط مجازی ما متاسفانه به محیطی الوده و کپی پیست صرف تبدیل شده که نه جای رشد دارد نه جای تعالی
مشاور نماها را بیشتر بشناسید و در مورد انها بیشتر تحقیق کنید .به راستی ما به کجا می رویم چند ماه پیش VOA با من مصاحبه ای کرد و من متعجبانه پرسیدم چرا من و انها تاکید داشتند ۱۸۳ مقاله شما بصورت تخصصی در مورد کار افرینی بوسیله نرم افزار انالیز شده و تا ۸۳% کپی نبوده و تالیفی است . این نشان می دهد ما به شدت و به دقت هرچه تمام تر زیر ذره بین جهانیان هستیم و خود از خود و دوستان و همکاران و مشاورانمان و انالیز دقیق عملکردمان غافل شده ایم .

مصاحبه با بنگاه سخن پراکنی VOA

امروز لمپنهای جامعه مشاوره کسب و کار بجای تصحیح و کمک زالو صفت گونه مارا به سوی تباهی می برند و شاید تعبیر بهتر این است که بگویم تیشه بر نظام کارافرینی کشور می زنند در حالیکه مقام معظم رهبری تاکید بر رشد اشتغال پایدار در غالب افزایش سطح کارافرینان در کشور تاکید فراوان دارند اما متاسفانه و در خوش بینانه ترین شرایط ما فقط به توسعه بهبود کسب و کار می پردازیم البته اگر …….و هیچ تلاشی در کارافرینی نداشته و نداریم لطفا کمی زرنگ باشید از لمپنهای امروز دوری و اجتناب فرمائید فقط کمی داستان کوتاه امروز در دل خود تعبیر زیبایی دارد که با یک کلک ساده اصل کار را چگونه می شود در هاله ای از ابهام فرو برد و حقیقت را به راحتی تحریف کرد .
لطفا کمی دقت کنید لطفا مراقب لمپنهای هوشمند جامعه امروز کسب و کار با عنوان سخنران و مشاور و ……. برای سر کیسه کردن شما می ایند باشید.

مثلا طرف نوشته چهره ماندگار آخه چهره چند سالته یک نفر را تو عمرت بیمه کردی یا کارافرین برتر سالهای…… آخه دوست عزیز و گرامی سری به شناسنامه ات بزن بعد ادعای خدایی کن و برخی هم دچار اشتباه در پذیرش اسم می شوند مانند کلینیک و مشاور و مدرسه استادی و یا متمم بیتجربگی یا مدیر سبز و آبی و فقط هدفشان جیب من و شما و فرزندان ما است. لطفا دقت کنید

لطفا و حتما مقاله کارافرینی و یا کلاهبرداری را مطالعه فرمائید.

………مردی با دو چرخه به خط مرزی میرسد.او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد. مامور مرزی میپرسد: در کیسه ها چه داری؟
پاسخ میدهد: شن… مامور او را از دوچرخه پیاده میکند و چون به او مشکوک بود،او را بازداشت میکند.ولی پس از بازرسی فراوان واقعاً جز شن چیز دیگری نمییابد.بنابراین به او اجازه عبور میدهد.هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا….این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار میشود و پس از آن، مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.
یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی ، به او میگوید: من هنوز هم به تو مشکوکم و میدانم که در کار قاچاق بودی ، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟

قاچاقچی لبخند زنان میگوید :دوچرخه…؟

براستی چقدر در کار ها و زندگیمان دنبال کیسه های بی ارزش شن هستیم و وقت و سرمایه هایمان را برای انها تلف کرده ایم و از اصل خود دور مانده و وامانده ایم چقدر رو به تباهی هستیم و بیهوده به صرف کردن عمر مفید و قیمتی خود پرداخته ایم و …

همیشه سلامت و شاد باشید همیشه عاشق باشید

مازیار میر تحلیل گر

Views: 7