مارتین ای پی مارتی سلیگمن
سلیگمن روانشناس آمریکایی است که متولد 1942 است.
او نویسنده کتابهای خودباوری است
یکی از نظریه های پذیرفته شده او در علم روانشناسی با نام درماندگی آموخته شده است که البته بصورت کاملا گسترده ای میان
دانشمندان و روانشناسان و مخصوصا روانشناسان بالینی مطرح است.
اما شاید بد نباشد پیرامون روانشناسی مثبت گرا هم توضیحاتی بدهم.
این زمینه خاص از روانشناسی بر موفقیت انسان و نسل بشر تمرکز دارد.
در حالی که بسیاری دیگر از شاخههای روانشناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال ما تمرکز مینمایند، روانشناسی مثبت تمرکزش
بر کمک به افراد برای شاد بستن و شادشدن و ارضاء بیشتر است.
روانشناسان این مکتب، در مقابل DSM که نظام طبقهبندی اختلالات روان شناختی بیماران است.
یک نظام طبقهبندی به نام CSV را به وجود آوردهاند که تواناییهای آدمها را گروهبندی میکند.
آنها شش گروه از تواناییهای آدمی را در این نظام، مشخص کردهاند:
اول خرد و دانایی:
شامل خلاقیت، کنجکاوی، باز و پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید، عشق به یادگیری و وسعت نظر
دوم شجاعت:
شامل خودباوری، پایداری، کمال و سر زندگی
سوم تنوعدوستی:
شامل عشق، مهربانی و هوش اجتماعی
چهارم عدالتجویی:
شامل رعایت حقوق شهروندی، بیطرفی و رهبری
پنجم اعتدال:
شامل بخشش و دلسوزی، فروتنی و آزرم، احتیاط و نظم بخشیدن به عملکرد خود
ششم تعالی:
شاملِ دانستن ارزش زیباییها و شگفتیها،
♦️بهترین رویه های سلیگمن سه مسیر است او شه رویه کلی را برای رسیدن به شادکامی ابداع و معرفی کرده است که عبارتند از
اولین مسیر دلپذیر، شامل تجربه هیجانات مثبت نسبت به گذشته (مانند: بخشش و قناعت) است. و خیام نیز طریقت اولیه و
مطبوع را اینگونه بیان نموده است.
هم دانه امید به خرمن ماند
هم باغ و سرای بی تو و من ماند
سیم و زر خویش از درمی تا بجوی
با دوست بخور گر نه بدشمن ماند
خیام معتقد است که بخشیدن، روح را آزاد و ترس را از بین می برد. او با اشاره به زود گذر بودن ایام، زراندوزی را عملی بی ارزش می داند.
?مسیر دوم از دیدگاه سلیگمن گرمی، نشاط و لذت در زمان حال است. و خیام نیز با بیان رباعی زیر سفارش به لذت بردن از لحظه به لحظه زندگی می کند.
گر یک نفست ز زندگانی گذرد
مگذار که جز به شادمانی گذرد
هشدار که سرمایه سودای جهان
عمرست چنان کش گذرانی گذرد
?سلیگمن سومین مسیر را خوش بینی و امید درباره آینده می داند. خیام هم با تاکید بر غیرقابل پیش بینی بودن آینده سفارش به شادکامی و دوری جستن از غمگینی می نماید.
نتوان دل شاد را به غم فرسودن
وقت خوش خود بسنگ محنت سودن
کس غیب چه داند که چه خواهد بودن
می باید و معشوق و به کام آسودن
در سال 2005 سلیگمن و همکارانش به بررسی ارتباط میان شادکامی و رضایت مندی از زندگی پرداختند. آنها شادکامی را دارای اجزایی سه گانه معرفی کردند که شامل روابط اجتماعی قوی و مطلوب (جزء اجتماعی)، حالتهای خلقی پایدار و شاد (جزء هیجانی) و مثبت اندیشی در تفسیر اطلاعات محیط (جزء شناختی) می باشد. خیام نیز این سه اجزا را در غالب رباعی بیان نموده است
.مارتین ای. پی.