نقشه ی ذهنی یک ابزار کارآمد برای طوفان ذهنی (brain storming) که به صورت مختلف ایده های مختلف،مشکلات و موضوعات مختلف و روابط بین آنها را نشان می دهد. این روش کمک می کند تا ضمن مرتب کردن و نظم دادن به اندیشه های مختلف موجود در ذهن فرد یا افراد بتوانیم ادراک بهتری از موضوعات پیچیده پیدا کنیم.
معمولاً یک نقشه ذهنی با یک موضوع یا مشکل محوری که در مرکز نقشه قرار می گیرد آغاز می شود. و به موضوعات، تصاویر و عبارات مرتبط به آن با خطوطی به مشکل یا موضوع محوری متصل می شوند.
نقشه ذهنی
این روش به شکلهای دیگری از مدتها پیش وجود داشته است، اما بوزان روانشناس انگلیسی برای اولین بار شکل مدرن mind mapping را مطرح کرد تا بدین ترتیب به خاطر سپردن، یاد گرفتن و حل مشکلات آسان تر شود.
مهمترین کاربردهای نقشه ذهنی می تواند شامل موارد زیر باشد:
۱-برای تصویری کردن تبادل اطلاعات بین افراد مثلاً در یک جلسه یا طوفان فکری.
۲-به منظور سازمان دهی کردن و پالایش کردن اندیشه ها و ایده های مختلف.
۳-به منظر تحلیل و چارچوب مند کردن و شناسایی ارتباط بین عوامل کلیدی در یک موضوع.
۴-به منظور بهبود سیستمهای مدیریت دانش.
۵-به منظور بیان اطلاعات به فرمی مطلوب تر.
۶-برای مدیریت بهتر اطلاعات در جلسات، پروژه ها و تحقیقات چه در مرحله ی آماده سازی و چه در مرحله اجرا.
نکاتی برای تهیه ی نقشه های فکری:
۱-ایده ی اصلی را در مرکز صفحه قرار دهید و بهتر آن است، که به جای نوشتار از تصویر آن استفاده کنید.
۲-از فضای کافی استفاده کنید تا بتوانید موارد جدید را در آینده اضافه کنید.
۳-از رنگها برای ادراک بهتر استفاده کنید.
۴-ارتباطات بین عوامل مختلف را بیابید.
اما امروز به جای استفاده از کاغذ برای ایجاد نقشه های ذهنی (mind map) می توان از نرم افزار iMindMap Pro استفاده کرد، نرم افزاری که مخصوص ایجاد نقشه های فکری طراحی شده است.
مزایای استفاده از نقشۀ ذهنی
۱) نکات بسیارمهم و حیاتی موضوع مورد بحث و بررسی قرار می گیرد
۲) در یک نگاه به همه موارد قابل رصد کردن است
۳) با مروری کوتاه بر آن می توان موضوع را سریعاً ارزیابی کرد.
۴) توضیحات غیر ضروری در نقشۀ ذهنی وجود ندارد.
۵) نقشۀ ذهنی منحصر به فرد، متمایز کننده و قابل حفظ کردن است.
نقشه ذهنی پیرشفته
برتری نقشۀ ذهنی نسبت به یادداشت های خطی
مزایای نقشۀ ذهنی بی شمار است؛ شاید به این دلیل که هر آنچه مغز طلب می کند را برآورده می سازد. نقشۀ ذهنی تمام مهارت های سلول های خاکستری را به کار می گیرد، از قبیل مهارت های تصویر پردازی، حجمی، کلامی، منطقی و … .
نقشۀ ذهنی خلاقیت انسان را پرورش می دهد. در یادداشت های خطی، فرد در هر زمان محدود به یک مفهوم است. با شروع یک جمله تا پایان یافتن آن، خواننده در محتوای همان جمله به دام می افتد، اما می دانیم که ذهن ما اینگونه کار نمی کند، چرا که چند بُعدی است. نقشۀ ذهنی به انسان اجازه می دهد که رها از قالب تک بعدی و یک طرفه به تراوش افکار بپردازد. نقشۀ ذهنی باعث جریان یافتن آزاد و بدون مانع ایده ها می شود. این ایده ها بدون دغدغه جریان پیدا می کنند و نقشۀ ذهنی کار شکل دهی به آن ها را بر عهده می گیرد. در حقیقت نقشۀ ذهنی سازمان دهندۀ افکار شما است.
ذهن یک طرفه
اگر به یک صفحۀ نوشته شده نگاه کنید، نمی توانید دربارۀ چیزی که در آن بیان شده حدس بزنید. بنابراین مجبورید که از اول تا آخر آن متن را برای پی بردن به م.ضوع بخوانید. حتی در این صورت نیز تضمینی برای درک مفاهیم اصلی و روابط مهم بین آن ها وجود ندارد، چرا که ممکن است این موضوعات در زیر گرامر، معانی، نقطه گذاری و دیگر خصوصیات زبان پنهان شده باشند.
به مسافرت با قطار فکر کنید. تصور نمایید که تصمیم گرفته اید با قطار از منطقه ای عبور کنید. منطقۀ مورد نظر مانند یک موضوع درسی و خط آهن مانند یادداشت های معمولی است. مقصد شما در این سفر همان درک مطلب است و ایستگاه های توقف قطار نکات کلیدی درس است. در این مسیر هر کدام از ریل ها نشانگر یک کلمه از یادداشت های شما است. برای بهره مند شدن از چشم انداز منطقه و پی بردن به فرهنگ آن، باید هر چه بیشتر توقف کنید و از شهرها و روستاها بازدید نمایید. حال مشکل این است که شما تمام مدت روی صندلی قطار میخکوب شده اید و فاصلۀ بین ایستگاه ها نیز بسیار طولانی به نظر می رسد. به عبارت دیگر شما به کلمات نامربوطی که ریل قطار را تشکیل می دهند چسبیده اید، حال آنکه باید مفاهیمی را بیاموزید که باعث موفقیت شما در امتحان می شود.
در این حالت شاید آرزو کنید تصویری کلی از منطقه داشته باشید؛ زیرا درون قطار نمی دانید کجا هستید و نقشه ای هم به همراه ندارید! در پایان مسافرت احساس می کنید که از آن منطقه هیچ چیز نمی دانید. چطور می شود با سفر در طول یک خط مستقیم جایی را به خوبی شناخت؟ بهتر نیست که هلیکوپتری را کرایه کرده و نقشه ای را همراه خود ببرید؟ این راه هم سریع تر است و هم تصویری عالی از منطقه به شما می دهد. به علاوه شما هر جا که بخواهید می توانید فرود بیایید و نگاهی دقیق تر به مکان های مهم بیندازید.
روش طراحی نقشۀ ذهنی
روش نقشه ذهنی
به جای مسافرت با قطار که ذهن را خسته و فرسوده می کند از هلیکوپتر و نقشه استفاده کنید. با استفاده از دستورالعمل های زیر می توانید نقشه ای ذهنی بسازید و از این طریق با فهرست کردن کلیدواژه ها، مضامین اصلی و از همه مهم تر، رابطۀ بین آن ها مطلب موردنظر را به طور کامل درک نمایید.
همیشه نقشۀ ذهنی را با یک تصویر مرکزی شروع کنید
این تصویر نقطۀ کانونی و مرکز توجه است. کاغذ بزرگی انتخاب کنید تا بتوانید در آن تمام موضوعاتی که از این نقطۀ مرکزی منشعب می شوند را بگنجاند.
در هر خط فقط از یک کلمۀ کلیدی استفاده کنید
بر طبق عادت تمایل داریم که بیش از یک کلمه را برای هر موضوع بنویسیم. این کار را نکنید. بهتر است که مستقیم سراغ اصل مطلب بروید.
تا حد امکان از تصاویر نمادین استفاده کنید
کار سختی نیست. لزومی ندارد برای رسم این تصاویر مهارت میکِل آنژ را داشته باشید. حتی تصاویر بسیار ساده نیز تأثیر زیادی بر ذهن می گذارند و به تقویت حافظه کمک فراوانی می کنند.
برای موضوعات مختلف از رنگ های متفاوت استفاده کنید
یادداشت را اغلب با یک رنگ مانند سیاه یا آبی می نویسیم که یکنواخت و کسالت آور است و به راحتی نیز فراموش می شود. رنگ ها باعث برجسته سازی مطالب می شوند و یادآوری آن ها را تسهیل می نماید. رنگ ها به مطالب تنوع و جاذبه می بخشند.
از تداعی و تخیّل به صورت خلّاقانه استفاده کنید.
زیبایی نقشۀ ذهنی در این است که می تواند قوی ترین قدرت تخیل را در خود بگنجاند. درواقع هنگام خلق یک نقشۀ ذهنی هر چه به قوّۀ تخیل خودآزادیِ بیشتری بدهید، نتیجۀ کار مطلوب تر خواهد بود. ایده های ناگهانی نباید در صفی طولانی برای ابراز وجود قرار بگیرند. این ایده ها را باید در همان زمان شکل گیری رها ساخت. کافی است در نقشۀ ذهنیِ خود شاخه ای را بکشید و ایده ای را به آن مربوط کنید. به این کار ادامه دهید و در صورت لزوم به نقشۀ ذهنی شاخه های دیگری اضافه کنید. اگر فکری به ذهن شما رسید آن را برای آینده کنار نگذارید، بلکه فوراً آن فکر را به صورت شاخه ای در نقشۀ ذهنی خود درج کنید.
سعی نکنید که ایده ها در ذهن شما از مسیر خاصی عبور کنند؛ زیرا با این کار خلاقیت خود را از بین می برید. ساختن نقشۀ ذهنی مانند عملکرد واحد تفکیک مرسولات در اداۀ پست است. ایده ها در گونی هایی دربسته می رسند، اما شکل این ایده ها مختلف است: جعبه، بسته و نامه. تعداد آن ها آنقدر زیاد است که نمی دانید چگونه همۀ آن ها به اینجا رسیده اند، اما خوشبختانه واحد تفکیک به صورت کاملاً اتوماتیک کار می کند و تنها وظیفۀ شما این است که محتویات گونی ها را خالی کرده و روی تسمه نقاله بریزید.
دروازه های ذهن خود را باز کرده و افکارتان را در قالب نقشۀ ذهنی خودکار دسته بندی کنید. نگران پر کردن نقشه نباشید. حدّ اشباعی وجود ندارد؛ زیرا توانایی ذهن بی حد و مرز است. فکر انسان نامحدود است. بنابراین فضایی که برای نمایش این افکار به کار می رود می تواند نامحدود باشد.
دریافت اطلاعات به صورت شفاهی:
در کلاس درس یا جلسات مباحثه می توان از نقشۀ ذهنی به عنوان ابزاری مناسب برای ثبت اطلاعات و سازماندهی موضوعات استفاده کرد. سخنان فردی را می توان با استفاده از نقشۀ ذهنی به نکاتی برجسته و نیز رابطۀ بین آن نکات تبدیل کرد. نتیجۀ کار می تواند هم روشنگر و هم شگفت انگیز باشد.
نقشۀ ذهنی ممکن است جنبه هایی از علایق معلم را نیز برملا سازد. برای مثال تصور کنید معلم شما اعلام می کند که موضوع کلاس درس سلول های خون است، اما به جای اینکه بحث او در یادداشت برداری شما دارای سه شاخۀ اصلی شامل گلبول های قرمز، گلبول های سفید و پلاکت ها باشد، مشاهده می کنید که هفتاد درصد نقشۀ ذهنی به کمبود سلول های داسی شکل اختصاص یافته است. بنابراین نتیجه می گیرید که این نوع بیماری نزد معلم شما مهم است، در حالی که ربطی به موضوع کلاس ندارد.
اگرچه با طرح کردن این نتیجه گیری احتمالاً مورد تشویق قرار نخواهید گرفت، اما شاید شما بتوانید به معلم خود گوشزد کنید که برنامۀ درسی را رعایت نماید.
دریافت اطلاعات به صورت تصویری:
اطلاعاتی که به صورت تصویری ارائه شد، مانند اجرای عملی، فیلم، اسلاید و … اثر قوی تری بر ذهن دارند؛ زیرا این گونه آثار از توانایی های بیشتری از مغز، مانند حرکت و تشخیص رنگ و حجم به علاوۀ قوّۀ شنیداری بهره می گیرند. اگر به یک موضوع، تصویری را مرتبط سازیم، یادآوری آن آسان تر می شود. تصویر قرمز شدن کاغذ تورنسل در اسید ذهن بیشتر می ماند تا توضیح شفاهی و یا نوشتاری دربارۀ این واکنش شیمیایی.
در این حالت نقشۀ ذهنی مانند دفترچۀ یادداشتی عمل می کند که تصاویر آزمایش های علمی گذشته را در ذهن زنده می سازد و یا صحنه هایی از رخدادهای تاریخی را یادآوری می کند. تصاویر نمادین حتی اگر خوب هم ترسیم نشده باشند، می توانند در یادآوری مطالب نقشی کلیدی ایفا کنند.
پردازش اطلاعات نوشتاری:
مطالعۀ کتاب های درسی، رمان، نمایش نامه، مجلات و … این مزیت را دارد که می توان سرعت یادگیری را تنظیم نمود. در این حالت انسان اختیار کامل دارد که چه مقدار از چه منبعی را مطالعه کند.
بدیِ مطالعۀ کتاب این است که از تأثیر تصاویر، تأکید لفظی، تحریک بصری و یا تعاملی که در ارائۀ مطالب توسط شخصی دیگر وجود دارد بی بهره می شویم. بدین ترتیب یادگیری از طریق مطالعه تا حدی دشوار است، چرا که برای فهم مطلب تنها می مانیم و باید فقط به توانایی های ذهنی خود تکیه کنیم. قوۀ تخیل ما می تواند جایگزینی برای حرکت، تأکید و یا محرک های تصویری باشد. شاید از این طریق بتوان به صورت ظاهری مقداری در ذهن اثرگذاری کرد. اطمینان می دهم که کار ساده ای نیست به خصوص اگر متنی که در دست دارید مثلاً دربارۀ فیزیک کوانتوم باشد.
مطالعات بیشتر:
توسعه مهارتهای مدیریت زمان
اشنائی با اظطراب امتحان و روش های مقابله با آن
روشهای پیشرفته تدریس
کارگاه آموزشی تکنیکهای خلاقانه برای حل مسئله ، مهندسی تریزواسکمپر
دکتر مازیارمیرمشاوروتحلیلگر