دکتر مازیار میر مرجع و مشاور انتخابات، مذاکره و زبان بدن ایران

کاربردهای تفکر سیستمی و چهارچوب تفکر سیستمی

در این مطلب خواهید خواند

کاربردهای تفکر سیستمی و چهارچوب تفکر سیستمی

 

دنیای امروز پیچیده است و به سرعت در حال تغییر است و روش های خطی و تقلیل گرای قدیمی حل مسئله را

ناکافی می کند.

همه انواع سازمان ها با مسائل پویا از جمله تغییرات آب و هوایی، نژادپرستی ساختاری، بحران های بهداشت

عمومی و وقفه در سیستم های عرضه جهانی سروکار دارند که پاسخ یا راه حل ساده ای ندارند.

این نوع مسائل سیستمی شامل بسیاری از مؤلفه ها و نیروهای وابسته به هم هستند که در طول زمان اثرات

غیرقابل پیش بینی ایجاد می کنند.

تفکر سیستمی لنز متفاوتی را ارائه می دهد – لنز که به ما امکان می دهد تصویر بزرگتر را درک کنیم، ارتباطات

متقابل را ببینیم و پیامدهای مورد نظر را بهتر پیش بینی کنیم.

یک چارچوب تفکر سیستمی به جای صرفاً رویدادها یا بخش های جدا شده، به روابط، دیدگاه ها، مرزها و کل نگاه

می کند. این یک رویکرد بسیار مفید برای مقابله با “مشکلات شرورانه” و ایجاد راه حل های جامع تر است.

با پرورش درک عمیق تر از ساختارها و رفتارهای سیستمی، برای حل مشکلات پیچیده و تسریع تغییرات مثبت –

چه در سطح سازمانی و چه در سطح اجتماعی – مجهزتر خواهید بود.

هدف این است که شما را با اصول تفکر سیستمی آشنا کنیم که می‌توانید برای افزایش مهارت‌های تصمیم‌گیری،

سازگاری، و همکاری – قابلیت‌های حیاتی برای پیمایش چالش‌های کثیف و غیرخطی امروزی به کار ببرید.

با برخی دانش پایه و چارچوب های مناسب، هر کسی می تواند ابزارهای تفکر سیستمی را برای کمک به تقویت

یادگیری پایدار و تأثیرگذاری در تیم ها و سازمان های خود در طول زمان اتخاذ کند. پس بیایید شیرجه بزنیم!

تفکر سیستمی چیست؟

 

تفکر سیستمی روشی برای درک چگونگی تعامل عناصر برای تشکیل یک سیستم کامل است. با تجزیه و تحلیل

ارتباطات و تعاملات بین بسیاری از مؤلفه‌های تشکیل دهنده یک سیستم، تفکر سیستمی در نظر دارد تا

سیستم‌ها را به طور کلی درک کند .

این تصور که عناصر تشکیل دهنده یک سیستم ممکن است وقتی از محیط اطراف سیستم یا عناصر دیگر جدا می

شوند، رفتار متفاوتی داشته باشند، برای نظریه سیستم ها اساسی است.

تفکر سیستمی بر این تمرکز دارد که چگونه تغییر در یک حوزه ممکن است بر سایر حوزه‌ها تأثیر بگذارد و چگونه

سیستم‌ها در طول زمان از طریق بازخورد خود تصحیح می‌شوند، نه تنها به بررسی رخدادهای مجزا در یک

سیستم.

اساس تفکر سیستمی بر چند اصل کلیدی استوار است:

مبانی و اصول کلیدی تفکر سیستمی

 

مفهوم کل‌گرایی استدلال می‌کند که سیستم‌ها باید به‌عنوان کل‌های منسجم دیده شوند تا به‌عنوان مجموعه‌ای

از قطعات.

کل بیش از مجموع اجزای تشکیل دهنده آن است.

درک کل سیستم و روابط اساسی بین اجزای آن که منجر به رفتارهای سیستمی می شود، هدف تفکر

سیستمی است.

تمرکز اصلی بر روابط بین بخش‌های یک سیستم است تا بخش‌های مجزا. این روابط باعث ایجاد ارتباطات متقابل و

وابستگی های متقابل می شوند که برای درک پیچیدگی پویا مهم هستند.

پرسپکتیو تاکید می کند که افراد لنزهای خود را برای تفسیر موقعیت های پیچیده بر اساس دانش، تجربیات و

ارزش های خود دارند.

ادغام دیدگاه های متنوع برای به دست آوردن بینش در مورد نیروهای مختلف سیستمی حیاتی است.

بررسی مرزهای سیستم شامل بررسی عناصر داخل یا خارج از سیستم و تعیین وسعت مناسب برای تعریف

سیستم برای یک هدف معین است.

تعیین مرزهای سیستم روشن، دامنه آنچه را که در محیط گسترده تر مورد مطالعه قرار می گیرد، مشخص می

کند.

مفاهیم اصلی چارچوب تفکر سیستمی

تصویر: ابزارهای تفکر سیستمی

تفکر سیستمی از چندین مفهوم اساسی برای درک پیچیدگی استفاده می کند:

سیستم های تطبیقی ​​پیچیده (CAS) از چندین بخش تشکیل شده اند که در طول زمان تغییر می کنند و توسعه

می یابند. از آنجایی که سیستم‌های پیچیده به صورت پویا در حال تکامل هستند، رفتارهای غیرخطی نشان

می‌دهند که پیش‌بینی آنها را دشوار می‌کند.

نمونه‌هایی از سیستم‌های سازگار پیچیده عبارتند از: سیستم ایمنی انسان، کلنی مورچه‌ها، اقتصاد جهانی و آب

و هوا.

حلقه‌های بازخورد به موقعیت‌هایی اشاره می‌کنند که یک تغییر اولیه منجر به تأثیراتی بر روی سیستم می‌شود

که در نهایت بازمی‌گردد و باعث ایجاد تغییرات اضافی در عنصر اصلی می‌شود.

دو نوع وجود دارد – بازخورد تقویت کننده که تغییر را تقویت می کند و بازخورد متعادل کننده که با تغییر مقابله می

کند. اثرات حلقه‌های بازخورد معمولاً با تأخیرهای زمانی متفاوت اتفاق می‌افتد.

Dynamics & Emergent Properties به رفتارهایی مربوط می شود که در طول زمان از طریق تعامل عوامل و

تأثیرات مختلف در یک سیستم پیچیده ایجاد می شود.

تغییرات کوچک گاهی اوقات می تواند نتایج اضطراری غیرمنتظره ای را ایجاد کند. درک ویژگی های نوظهور تنها با

بررسی قطعات سیستم به جای مشاهده کل نگر سیستم دشوار است.

مدل‌های ذهنی سیستم‌های باور درونی افراد را در مورد نحوه عملکرد بخش‌هایی از جهان توصیف می‌کنند. آنها

نحوه تفسیر ما از مشکلات و فرصت ها را شکل می دهند.

با بررسی مدل‌های ذهنی خود و دیگران، می‌توانیم مفروضات ناقص یا زمینه‌های اختلاف نظر را شناسایی کنیم که

ممکن است درک مشترک از موقعیت‌های پیچیده را محدود کند.

این مفاهیم مرتبط با یکدیگر تأکید می کنند که چرا سیستم ها به روش های غیرخطی و غیرقابل پیش بینی رفتار می کنند. هدف تفکر سیستمی با مطالعه الگوها و روابط متقابل، پیش‌بینی تأثیرات بالقوه تغییرات در بازه‌های زمانی مختلف است.

این امر تصمیم گیرندگان را برای برنامه ریزی دقیق تر تجهیز می کند.

چارچوب های تفکر سیستم های کلیدی

انواع چارچوب های تفکر سیستمی مفید و مدل های مرتبط وجود دارد. این ابزارها داربست هایی را برای تشخیص مسائل، نقشه برداری از سیستم های پیچیده و تجزیه و تحلیل دینامیک و الگوها در طول زمان ایجاد می کنند.

دو نمونه اساسی مدل پنج رشته سنگه و مدل کوه یخ هستند.

مدل کوه یخ

تصویر: مدل کوه یخ تفکر سیستمی
منبع: MDPI

مدل کوه یخ به عنوان یک استعاره مهم برای آنچه می بینیم یا مشاهده می کنیم در مقابل محرک های تأثیرگذار و در عین حال اغلب پنهان مسائل سیستمی عمل می کند.

مشابه کوه یخ شناور در آب، تنها حدود 10٪ از جرم کل آن در بالای سطح قابل مشاهده است، در حالی که 90٪ از حجم و شکل یک کوه یخ در زیر آب دیده نمی شود.

در مدل کوه یخ تفکر سیستمی، ” رویدادها ” نشان دهنده مشکلات یا حوادث قابل مشاهده و اغلب ناگهانی هستند که توجه را به خود جلب می کنند.

با این حال، یک رویکرد تفکر سیستمی سعی می‌کند با فرو رفتن در کوه یخ بفهمد که چه چیزی در زیر علائم نهفته است.

” الگوها ” به روندها، توالی ها و رفتارها در طول زمان اشاره دارد – به همین دلیل است که چگونه و چرا رویدادها تکرار می شوند. با مطالعه الگوها می‌توانیم به جای اینکه صرفاً واکنش نشان دهیم، شروع به پیش‌بینی و پیش‌بینی مسائل کنیم.

” ساختارهای سیستم ” شرایطی را تشکیل می دهند که الگوهای رفتاری را در یک گروه، سازمان یا جامعه مشخص می کنند، مانند خط مشی ها، رویه ها، ویژگی های فیزیکی و روابط بین اجزا.

ساختارهای سیستم بر الگوهای رفتاری درون سیستم تأثیر می‌گذارند.

در پایه کوه یخ « مدل‌های ذهنی » به‌عنوان باورها و مفروضات بدیهی عمل می‌کنند که ساختارها و سیاست‌های خاصی را توجیه و تقویت می‌کنند که ممکن است به خوبی کار نکنند یا اهداف تعیین‌شده را برآورده نکنند.

با بررسی مجدد ذهنیت‌های غالب، می‌توانیم تغییرات لازم را برای اعمال تغییرات اساسی و پایدار شناسایی کنیم.

پنج رشته سنگه

تصویر: رشته 5 سنگه - تفکر سیستمی

پیتر سنگه رویکردی را برای یادگیری سازمانی به نام مدل پنج رشته با محوریت تفکر سیستمی ترسیم کرد.

هر رشته مهارت های مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل موثر پیچیدگی و تسریع تغییرات را ایجاد می کند:

تفکر سیستمی ، رشته‌ای است که بر شناخت وابستگی‌های متقابل و تغییر رفتار ناشی از ساختارهای سیستم متمرکز است.

این اجازه می دهد تا سیستم های به هم پیوسته را از سطوح و دیدگاه های متعدد، فراتر از روابط ساده علت و معلولی مشاهده کنید.

تسلط شخصی بر شفاف سازی و تعمیق مداوم بینش شخصی، هدف و درک واضح تر واقعیت فعلی تأکید دارد.

این در مورد تقویت تعهد مادام العمر به یادگیری و کسب تخصص است.

مدل‌های ذهنی شامل تأمل در مفروضات درونی و تعمیم‌هایی است که بر نحوه درک ما از جهان تأثیر می‌گذارند.

با کشف مدل‌های ذهنی، می‌توانیم حوزه‌هایی را شناسایی کنیم که درک ما را برای ادغام بهتر دیدگاه‌های متفاوت محدود می‌کنند.

چشم انداز مشترک ایجاد یک حس تعهد گروهی را از طریق ایجاد تصاویری از وضعیت مطلوب آینده پرورش می دهد که به جای انطباق، انرژی و ثبت نام را تقویت می کند.

یک چشم انداز مشترک همسو با ایده های راهنما و هدف مشترک می تواند تمرکز و اولویت را برای تغییر در سطح سیستم فراهم کند .

یادگیری تیمی از طریق جمع شدن تیم‌ها برای فکر کردن به مسائل پیچیده اتفاق می‌افتد. همسو با تکنیک های تفکر سیستمی، یادگیری تیمی مهارت هایی را در به اشتراک گذاری آشکار دیدگاه ها ایجاد می کند تا بینش هایی را که به صورت فردی قابل دستیابی نیست، ایجاد می کند.

این اهرم خرد جمعی برای حل مشکلات مشترک است و یک ظرفیت حیاتی برای ایجاد تغییر در سیستم ها است.

این رشته‌های تقویت‌کننده با هم، تفکر سیستمی‌تر را تشویق می‌کنند تا نیروهای پیچیده‌تر تغییر را درک کنند و در عین حال در سفرهای یادگیری جمعی گنجانده شوند.

به کارگیری تفکر سیستمی

در حالی که تفکر سیستمی بیشتر یک ذهنیت کلی را نشان می دهد تا یک روش شناسی سفت و سخت، یک فرآیند کلی وجود دارد که می توان برای به کارگیری مفاهیم سیستمی برای به دست آوردن بینش در مورد مسائل پیچیده دنبال کرد.

انجام تجزیه و تحلیل سیستم شامل مراحل کلیدی برای تعریف محدوده سیستم، نقشه برداری از اتصالات ، تشخیص الگوها، و شناسایی نقاط اهرمی برای تغییر است.

مراحل تجزیه و تحلیل سیستم ها

مرحله اول تجزیه و تحلیل سیستم ها با ایجاد مبانی آغاز می شود – توافق بر سر مرزها، اجزاء و پویایی که سیستم مورد مطالعه را تشکیل می دهند.

این امر مستلزم شناسایی متغیرهای کلیدی و شفاف سازی دیدگاه بازیگران مختلف است. بعدی نقشه‌برداری سیستماتیک روابط بین عناصر برای مشاهده فرآیندهای تقویت‌کننده و متعادل کننده در طول زمان است.

هدف، ایجاد تئوری های کاری برای مکانیسم هایی است که ممکن است هم علائم و هم علل اصلی را ایجاد کنند.

در نهایت، مداخلات با تأثیر بالا با هدف تغییر پویایی برای تحلیل سناریو و ارزیابی‌های تصمیم‌گیری در نظر گرفته می‌شوند.

ابزارهای کیفی و محاسباتی مختلفی را می توان بسته به هدف و دامنه در تجزیه و تحلیل سیستم استفاده کرد که بعداً در این راهنما پوشش داده خواهد شد.

با این حال، اکثر برنامه‌ها این مراحل اساسی را دنبال می‌کنند تا به‌جای واکنش‌پذیری، به مسائل پیچیده‌تر به صورت سیستماتیک نزدیک شوند.

تعریف سیستم و مرز

تعریف واضح مرز سیستم جهت گیری را برای محدوده مورد بررسی فراهم می کند.

این شامل تعیین این است که کدام عناصر و روابط برای تحقیق بیشتر مرتبط هستند و کدامیک خارج از تمرکز فعلی هستند.

مرزهای سیستم را می توان در صورت لزوم گسترش داد یا منقبض کرد تا درک در طول زمان افزایش یابد.

شفاف سازی اهداف، ترسیم نقشه همه ذینفعان و بحث در مورد دیدگاه های فردی، مرزهای سیستم را آشکارتر می کند.

تجزیه و تحلیل ذینفعان به طور مستقیم و غیرمستقیم در داخل سیستم و منافع هر گروه ذینفع را شناسایی می کند.

گردآوری چندین تفسیر ذهنی از موقعیت، تجزیه و تحلیل سیستم ها را غنی می کند و کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که متغیرهای مهم نادیده گرفته نمی شوند.

در برخی موارد، ایجاد نقشه‌های بصری از سیستم که گره‌ها و پیوندهای بالقوه را برای نمایش مؤلفه‌ها و روابط نشان می‌دهد، به خوبی کار می‌کند.

این بیشتر ارتباط بین قطعات و جریان های اساسی در سیستم محدود را تعریف می کند.

هدف این است که چشم انداز را در کانون توجه قرار دهیم – عناصری که باید به طور دقیق از طریق یک لنز تفکر سیستمی مورد مطالعه قرار گیرند.

درک اتصالات

پس از تعیین دامنه تجزیه و تحلیل، تفکر سیستمی به دنبال ترسیم ارتباط بین بخش‌های سیستم برای شناسایی زنجیره‌های بسته روابط علی به نام حلقه‌های بازخورد است.

با ردیابی علت و معلول در طول زمان ، می‌توانیم چرخه‌های باطل یا باطل همراه با پیامدهای ناخواسته را کشف کنیم.

حلقه‌های بازخورد تقویت‌کننده، چرخه‌های خود تداومی را به تصویر می‌کشند که تغییراتی را که در آنها جریان دارد، تقویت یا تسریع می‌کنند. این تأثیرات بر روی خود ایجاد می کند که باعث رشد بیشتر می شود.

با این حال، تشدید کنترل نشده معمولاً منجر به شکست در جایی می شود.

حلقه‌های بازخورد متعادل، با تغییر مقابله می‌کنند و ثبات را در یک سیستم ارتقا می‌دهند.

حلقه‌های جستجوی هدف نیز نامیده می‌شوند و در پاسخ به انحرافات تلاش می‌کنند از طریق اصلاح خود به حالت تعادل برسند. تأخیرها اغلب تأثیر اصلاحی را تعدیل می کنند.

در سیستم های پیچیده با بسیاری از حلقه های متعادل کننده و تقویت کننده وابسته به یکدیگر، رفتاری بروز می کند که پیش بینی آن همچنان چالش برانگیز است.

تأخیر زمانی بین علت و معلول باعث ایجاد آشفتگی بیشتر می شود. کنش‌ها می‌توانند تأثیرات تأخیری داشته باشند که اگر تأثیرات زمانی در نظر گرفته نشود، بعداً مشکل ایجاد می‌کنند.

با مفهوم‌سازی روابط متقابل بی‌شمار مرتبط با فرآیندهای بازخورد پیچیده در طول زمان، یک نمودار حلقه علّی ابزار بصری قدرتمندی برای مشاهده نیروهای سیستمی فراهم می‌کند.

هدف شناسایی نقاط اهرمی در حلقه‌هایی است که مداخلات استراتژیک ممکن است پویایی را به سمت نتایج مطلوب‌تر تغییر دهند.

تشخیص دینامیک

همانطور که حلقه‌های بازخورد با هم تعامل دارند، الگوهای رفتاری پویا را در طول زمان ایجاد می‌کنند.

تفکر سیستمی سعی می‌کند ساختارهای زیربنایی را که الگوها و رویدادهای مشاهده‌شده را برای شناسایی نقاط مداخله امیدوارکننده هدایت می‌کنند، تشخیص دهد.

کهن الگوهای سیستمی با استفاده از مجموعه‌ای از ساختارهای عمومی، چرخه‌های تکرارشونده رفتار مشترک را نشان می‌دهند. این الگوهای اساسی مانند «اصلاحاتی که شکست می‌خورند» یا «محدودیت‌های رشد» در زمینه‌های مختلف ظاهر می‌شوند.

شناخت کهن الگوهای سیستمی میانبری برای درک سریع این که چه فرآیندهای خودتقویت کننده یا خود اصلاحی ممکن است یک موقعیت مشکل ساز را تداوم بخشد فراهم می کند.

نقاط اهرمی مکان‌هایی را در سیستم‌های پیچیده نشان می‌دهند که می‌توان یک عنصر راه‌حل را برای تبدیل رفتار سیستم به حالت بهینه‌تر با کمترین تلاش معرفی کرد.

شناسایی مداخلات با اهرم بالا برای جلوگیری از تلاش های بیهوده و پیامدهای ناخواسته بسیار مهم است.

سطوح مختلفی از اهرم وجود دارد، از توانایی فراتر رفتن کامل از پارادایم ها تا جزئیات ملموس تر مانند تغییر حلقه های بازخورد.

با کشف مدل های ذهنی، کشف نقاط تاثیرگذار اهرمی سریعتر به دست می آید. این مرحله تحلیلی چالش برانگیز است زیرا مستلزم سنتز نیروهای مرتبط با یکدیگر است که لزوماً واضح نیستند.

وقت گذاشتن برای تأمل و ورودی های متفاوت، زمینه را برای یافتن راه حل های نوآورانه و محوری فراهم می کند.

تفکر سیستمی در سازمان ها

تفکر سیستمی کاربردهای گسترده ای در بین سازمان های دولتی، سازمان های غیرانتفاعی و شرکت ها برای اطلاع رسانی استراتژی و تسریع تغییرات دارد.

دلایلی که چرا گروه ها به طور رسمی روش های سیستم را یکپارچه می کنند عبارتند از:

رسیدگی به مشکلات شرورانه

چالش‌های پیچیده‌ای مانند تغییرات آب‌وهوایی، بحران‌های بهداشت عمومی یا بی‌ثباتی منطقه‌ای که شامل نیروهای چند علتی بدون راه‌حل ساده سیاستی است، نیازمند ابزارهای تحلیلی فراتر از علیت خطی است.

تفکر سیستمی به گروه ها کمک می کند تا سیستم های فرعی، مدل های ذهنی و نقاط اهرمی مرتبط با چنین مسائل پایدار را بازگشایی کنند.

تسهیل یادگیری سازمانی

تعبیه متدولوژی‌های تفکر سیستمی در سراسر بخش‌ها، قابلیت‌های یادگیری را افزایش می‌دهد و به سازمان‌ها کمک می‌کند فراتر از رویدادها، الگوهایی را ببینند که عملکرد را در طول زمان شکل می‌دهند.

این تجزیه و تحلیل مبتنی بر داده، فرضیه های آگاهانه مسائل ریشه ای و پاسخ های استراتژیک را پرورش می دهد.

مقابله با علل ریشه ای

چارچوب‌های مرتبط و ابزارهای نقشه‌برداری در تفکر سیستمی ساختارهای زیربنایی را نشان می‌دهند که رویدادهای قابل مشاهده را هدایت می‌کنند.

این اجازه می دهد تا به جای واکنش به علائم، تغییرات دگرگونی را به سمت علل ریشه ای هدف قرار دهیم.

ایجاد تفاهم مشترک

جلسات مدل سازی مشارکتی کارشناسان و رهبران مختلف را گرد هم می آورد تا به طور مشترک حوزه های پیچیده را ترسیم کنند.

این امر همسویی را حول متغیرهای کلیدی و وابستگی های متقابل درون پویایی اکوسیستم ایجاد می کند.

مدل‌های ذهنی مختلف از طریق گفت‌وگوی ساختاریافته ظاهر شدند.

فعال کردن تغییر تطبیقی

در دنیای عدم اطمینان فزاینده، قابلیت‌های تفکر سیستمی انعطاف‌پذیری، چابکی و پاسخگویی سازمانی را در میان آشفتگی افزایش می‌دهد.

اجرای شبیه‌سازی سناریوهای محتمل امکان کشف راه‌حل‌های جدید و تصمیم‌های اثبات‌کننده آینده را فراهم می‌کند.

موضوع مشترک استفاده از تفکر سیستمی برای درک محرک‌های عمیق‌تر شکل‌دهنده واقعیت‌های کنونی و جایگزین‌های احتمالی برای اطلاع از اقدام عاقلانه است.

عملی کردن آن

در حالی که اتخاذ دیدگاه تفکر سیستمی نشان دهنده یک تغییر ذهنی اساسی است، ابزارهای مفهومی زیادی نیز برای نقشه برداری و مدل سازی حوزه های پیچیده استفاده می شود.

از آنجایی که تفکر سیستمی به طور فزاینده ای از طریق مؤسسات خصوصی و عمومی به کار می رود، مجموعه مهارت های مفید نظریه، تجزیه و تحلیل، ترکیب و کاربرد را پل می کنند.

ابزارهای یادگیری و بکارگیری

نقشه های مفهومی به صورت بصری روابط بین اجزای کلیدی در یک سیستم را با استفاده از فلش های برچسب دار برای نشان دادن پیوندهای جهت دار به تصویر می کشند.

این نمودارهای علی ساده بحرانی ترین متغیرها را استخراج کرده و ارتباطات متقابل را منتقل می کنند. نقشه های مفهومی نقطه شروعی برای تجزیه و تحلیل تصویر بزرگتر فراهم می کند.

نمودارهای رفتار در طول زمان نشان می دهد که چگونه متغیرهای کلیدی در طول زمان تغییر می کنند. با مطالعه الگوها و نوسانات تاریخی می توان پویایی های آینده را با دقت بیشتری پیش بینی کرد.

این تصاویر سری زمانی به سرعت روندهایی را که وجود دارد، به اشتراک می گذارند.

مدل‌های Stock & Flow شبیه‌سازی‌های کامپیوتری ساختمان را با استفاده از معادلات دیفرانسیل برای نمایش کمی نرخ‌های تجمع و زهکشی مؤثر بر متغیرهای سیستمی امکان‌پذیر می‌سازند.

اعداد بحرانی حتی با عدم قطعیت برای ارزیابی تأثیرات در طول زمان تخمین زده می شوند.

کهن الگوهای سیستمی ساختارهای عمومی را برای تشخیص سریع پویایی های مشترک مشاهده شده در زمینه های مختلف مانند “رفع معکوس” یا “تخاصم تصادفی” اعمال می کنند.

با شناخت الگوهای آشنا، مداخلات مناسب واضح تر می شود.

این ابزارها را می توان به صورت مکمل برای حمایت از یکدیگر، غنی سازی دیدگاه، و ایجاد اجماع در مورد اینکه چه پویایی ممکن است باعث ایجاد مسائل شود، استفاده شود.

توسعه ذهنیت سیستمی

در حالی که تحلیل سیستم بر ابزارهای مفهومی متکی است، پرورش ذهنیت تفکر سیستمی نشان دهنده شایستگی نهایی است.

رویکرد تفکر سیستمی روابط را به جای زنجیره های علت و معلولی خطی می بیند و الگوها را در طول زمان به جای رویدادهای منفرد تشخیص می دهد.

توسعه تفکر سیستمی، مهارت‌های تفکر انتقادی و خلاق را با عادات اتصال نقاط، جستجوی دیدگاه‌های چندگانه و ترکیب مداوم اطلاعات ادغام می‌کند.

متفکران سیستم برای مدتی ابهام را تحمل می کنند و در برابر نتیجه گیری های محدود یا واکنشی مقاومت می کنند تا زمانی که محرک های عمیق تر مورد توجه قرار گیرند.

این ظرفیت با تمرین بازتاب از طریق روزنامه نگاری، گفتگو در گروه ها و ترسیم مدل های ذهنی فرد تشدید می شود.

با گذشت زمان، عادات تفکر سیستمی به پیش‌بینی رفتارهای کل سیستم کمک می‌کند، تغییرات را به‌طور کل‌نگر اندازه‌گیری می‌کند و تفاوت‌های ظریف و وابستگی‌های متقابل را که دیگران از دست می‌دهند، درک می‌کنند.

مزایای تفکر سیستمی

اجرای مزایای شش سیگما

استفاده از دیدگاه تفکر سیستمی چه به صورت فردی و چه از نظر سازمانی مزایای زیادی دارد:

تصویر بزرگ

تفکر سیستمی با ترکیب در میان موضوعات و کارشناسان متخصص، چارچوبی را برای بالا رفتن از رویدادها و جزئیات برای ادغام الگوها، محرک ها و روابط کلیدی فراهم می کند.

این منجر به مداخلات عاقلانه تر می شود.

پیش بینی عواقب ناخواسته

با ردیابی مسیرهای متعدد اثرات مستقیم و غیرمستقیم، پیامدهای منفی بالقوه زودتر شناسایی می شوند و از کاهش ریسک واکنشی جلوگیری می کنند.

تحلیل بین رشته ای آینده نگری را غنی می کند.

ترویج تغییر مشارکتی

کشف مدل های ذهنی و پرورش درک مشترک از پویایی های پیچیده، گروه ها را به سمت راه حل های یکپارچه سوق می دهد.

در آغوش گرفتن یک وضعیت یادگیری، امکان تفکر تحول آفرین را باز می کند.

توسعه دانش تفکر سیستمی از طریق زمینه، هماهنگی و هوش جمعی افزایش یافته در هنگام پرداختن به چالش‌های چند بعدی سود می‌دهد.

غلبه بر موانع تفکر سیستمی

در حالی که رویکرد تفکر سیستمی مزایای بسیاری را به همراه دارد، تغییر هنجارهای گروهی و شیوه‌های رهبری همسو با روش‌های مکانیکی عملکرد اغلب با مقاومت روبرو می‌شود.

تغییر افق های زمانی از نتایج فوری به الگوهای بلندمدت با بسیاری از ساختارهای وضع موجود مقابله می کند.

موانع مشترکی به وجود می‌آیند، اما می‌توانند با تعهد ارشد، ظرفیت‌سازی و اقدامات موفقیت‌آمیز جدید کاهش یابند.

موانع مشترک

تفکر علت و معلولی خطی

عادت‌های تحلیل ساده‌گرایانه به‌جای انطباق با پیچیدگی‌های پویا، به دنبال مقصران واحد برای مسائل و راه‌حل‌های مستقیم هستند. این تمایل به ایجاد مقاومت در سیاست و مسائل تکراری دارد.

قطعات در مقابل کل

تفکر کل نگر وابستگی های متقابل را می بیند در حالی که دیدگاه های تقلیل گرایانه با جداسازی رویدادها و عناصری که زمینه را از دست می دهند، بیش از حد ساده می شوند. معیارهای اجاق گاز و برنامه ریزی نیز به یکپارچگی نیاز دارند.

روی رفع سریع تمرکز کنید

انگیزه‌هایی که منجر به نتایج کوتاه‌مدت می‌شوند، زمان سرمایه‌گذاری اولیه برای نقشه‌برداری ساختارهای عمیق‌تر که نیاز به تحول بلندمدت دارند را تضعیف می‌کنند. راه حل های سریع معمولا شکست می خورند یا مشکلات بیشتری ایجاد می کنند.

عدم همکاری

مدل‌سازی مشارکتی و یادگیری مشترک در تفکر سیستمی نقش اساسی دارند، با این حال بسیاری از گروه‌ها فاقد پروتکل‌هایی برای گفت‌وگوی سازنده، پیش‌فرض‌ها و ترکیب دیدگاه‌ها هستند.

در حالی که اتخاذ تفکر سیستمی ممکن است مستلزم تغییرات ساختاری و فرهنگی باشد، مزایای قابل اثبات آن باعث تداوم از طریق موانع معمولی می شود.

پرورش فرهنگ سیستمی

نصب چارچوب های جدید زمانی آسان تر است که شرایط سازمانی باز بودن، خلاقیت و کشف جمعی را پرورش دهد.

مدیریت معمولی فرمان و کنترل موفقیت را محدود می کند. رهبرانی که به دنبال انکوبه کردن تفکر سیستمی هستند باید یک اکوسیستم یادگیری را با مشخصه های زیر پرورش دهند:

پرورش کنجکاوی

تحقیق با تعلیق مفروضات و پرسیدن اینکه چرا چالش‌های پیچیده ادامه دارند شروع می‌شود. کنجکاوی در مورد علل ریشه ای و جستجوی منابع داده های متفاوت جرقه تجزیه و تحلیل را روشن می کند.

انعکاس تشویقی

مهارت های تفکر خلاق و انتقادی امکان دیدن واقعیت را از دیدگاه های جایگزین می دهد. روزنامه نگاری، بحث کردن به صورت جفتی و ترسیم مدل های ذهنی باعث ایجاد ظرفیت می شود.

ترویج تفکر انتقادی

بررسی مقدمات و ارزیابی زمینه ها با دیدگاه های محدود مقابله می کند. استقبال از بررسی دقیق الگوهای استدلال، نظریه ها را قوی تر می کند. مدل سازی رهبری این مجوز را پوشش می دهد.

ایجاد اعتماد و ایمنی روانی

آسیب‌پذیری پشتوانه پیشرفت‌ها است، اما مستلزم ریسک‌پذیری است. تا زمانی که اعتماد وجود نداشته باشد، تیم ها نادانی یا مخالفت را آشکار نمی کنند. فضای امن برای فکر کردن با صدای بلند مستلزم پرورش مداوم است.

با پایه و اساس درستی که بر اعتماد، شفافیت، یادگیری و پرسش تاکید می‌کند – ابزارهای تفکر سیستمی با سهولت بیشتری مورد پذیرش قرار می‌گیرند که منجر به رشد جمعی می‌شود.

استفاده از ابزارها و مدل های سیستم

تفکر سیستمی نشان دهنده یک پارادایم گسترده است که طیفی از چارچوب ها، روش شناسی ها و تکنیک های مدل سازی را در بر می گیرد.

در حالی که یک هدف کلیدی بر تغییر ذهنیت مربوط به مشاهده وابستگی‌های متقابل، روابط و الگوها متمرکز است – ابزارهای مفهومی سخت‌گیری را اضافه کرده و داربست‌هایی را برای تجزیه و تحلیل فراهم می‌کنند.

مدل‌ها همچنین شبیه‌سازی‌هایی را برای آزمایش تصمیم‌ها و سیاست‌ها امکان‌پذیر می‌کنند.

نمودارهای حلقه علّی

نمودارهای حلقه علّی یک زبان بصری اساسی برای نمایش حلقه های بازخورد و تأخیرهای حاکم بر پیچیدگی پویا ارائه می دهند.

با نگاشت صریح متغیرهای متصل شده توسط فلش ​​هایی که نشان دهنده پیوندهای علّی هستند، حلقه های بسته ظاهر می شوند که چرخه های تقویت کننده یا متعادل کننده تأثیر را نشان می دهند.

نمودارهای حلقه علّی با دقت ساخته شده امکان درک سریع ساختارهای سیستمی را فراهم می کند که الگوهای مشاهده شده را در طول زمان ایجاد می کنند.

مراحل کلیدی هنگام تسهیل یک جلسه نمودار حلقه علّی شامل ابتدا تعیین سؤال اولویت، چارچوب بندی متغیرهای کلیدی و تعیین دامنه است.

سپس از طریق گفت‌وگوی تکراری و پرسش، روابط علی اولیه ترسیم می‌شوند تا حلقه‌های بازخورد کلیدی را تشکیل دهند. حلقه ها برای انتقال نوع تأثیری که در طول زمان از خود نشان می دهند برچسب گذاری می شوند.

اعتبارسنجی از طریق بازتاب گروهی و داستان سرایی – ردیابی حلقه های گرد برای توصیف فرضیه های پویا اتفاق می افتد.

نگاشت حلقه علّی چارچوبی اساسی برای مقابله با مشکلات چند بعدی که تیم های رهبری را آزار می دهد، فراهم می کند.

فرآیند مشارکتی، مدل‌های ذهنی مشترک، مهارت‌های تفکر سیستمی و تعهد به پرداختن به پویایی ریشه‌ای را به جای واکنش صرف به رویدادها ایجاد می‌کند.

مدل های سهام و جریان

در حالی که نمودارهای حلقه علّی به طور مؤثر روابط بازخورد را به صورت کیفی ترسیم می کنند، افزودن کمیت، ساخت شبیه سازی های رایانه ای را امکان پذیر می کند.

مدل‌سازی انبار و جریان از اصول دینامیک سیستم برای نمایش ریاضی نرخ‌های انباشتگی و زهکشی مؤثر بر متغیرهای کلیدی در یک سیستم پیچیده استفاده می‌کند.

مراحل شامل:

  1. شناسایی سهام کلیدی (انباشته)
  2. تعریف جریان ورودی افزایش سهام
  3. تعیین جریان خروجی کاهش سهام
  4. نگاشت متغیرهای پشتیبانی کننده متصل به نرخ جریان
  5. برآورد ضرایب رابطه بین متغیرها
  6. مونتاژ در مدل شبیه سازی

پس از ساخته شدن، مدل محاسباتی مقداردهی اولیه می‌شود، پارامترها تنظیم می‌شوند و آزمایش‌ها با تکرار الگوهای تاریخی اجرا می‌شوند.

با افزایش اعتماد به اعتبار مدل، شبیه‌سازی‌ها سیاست‌ها را دوباره ارزیابی می‌کنند یا اثرات تصمیم‌های جدید را با بررسی رفتار در طول زمان پیش‌بینی می‌کنند. آزمایش ها مبادلات را مقایسه می کنند.

مزایای مدل‌سازی و شبیه‌سازی کمی شامل ادغام دانش پراکنده، آزمون فرضیات، ایجاد اجماع و ایجاد شبیه‌سازهای مدیریت پرواز برای ارزیابی بسیاری از سناریوها است.

رفتار سیستم کمی، بینش هایی را به دست می دهد که با نقشه برداری مفهومی به تنهایی امکان پذیر نیست، به ویژه در افق های زمانی طولانی. این نیاز به اضافه کردن اعداد به روابط دارد.

مدلسازی مشارکتی

در حالی که هدف مدل‌سازی دینامیک سیستم گرفتن وابستگی‌های متقابل پیچیده است، فرآیند نگاشت مشارکتی و ساخت شبیه‌سازی به همان اندازه ارزشمند است.

مدل‌سازی مشارکتی که اغلب ساخت مدل گروهی نامیده می‌شود، کارشناسان و رهبران مختلف را گرد هم می‌آورد تا به طور مشترک مسائل فازی را مفهوم‌سازی کنند، معاوضه‌ها را ارزیابی کنند و راه‌حل‌های آینده‌نگر را آزمایش کنند.

همانطور که گروه ها از مفهوم سازی مدل، استخراج متغیرها و کمی کردن روابط عبور می کنند – مدل ذهنی شکاف ظاهر می شود در حالی که وضوح افزایش می یابد.

جلسات تسهیل‌شده از بحث‌های سازنده، پیش‌فرض‌ها برای ارزیابی مجدد، زیر سؤال بردن استنتاج‌ها و ادغام بین رشته‌ها پشتیبانی می‌کنند. از طریق تلاش های مشترک، مهارت های تفکر سیستمی منتشر می شود.

از آنجایی که مدل‌های ذهنی معیوب اغلب سیاست‌های غیربهینه را هدایت می‌کنند، ساخت مدل گروهی امکان بررسی مجدد ادراکات را برای تصویر بزرگ‌تر فراهم می‌کند.

آزمایش های شبیه سازی شده محیط های کم خطری را برای ارزیابی ایده ها و تغییر دیدگاه های سرسختانه فراهم می کنند. تفسیر خروجی ها باعث اکتشافات می شود.

در نهایت ظرفیت ایجاد شده برای یادگیری مشترک، ایجاد اعتماد، دستیابی به درک مشترک و تصمیم گیری آگاهانه، مدت ها پس از اجرای بینش های اولیه، به نفع سازمان ها ادامه می یابد.

مدل سازی مشارکتی متفکران سیستمی را پرورش می دهد.

تفکر سیستمی در عمل

در حالی که تفکر سیستمی از زمینه هایی مانند زیست شناسی، مهندسی و فیزیک پدیدار شد – چارچوب ها و روش های تفکر سیستمی اکنون شاهد پذیرش گسترده سازمانی برای مقابله با مشکلات پیچیده تجاری هستند.

حوزه های تمرکز شامل برنامه ریزی استراتژیک، تجزیه و تحلیل ریسک ، مدیریت برنامه، بهبود فرآیند و تغییر سازمانی پیشرو است.

کسب و کار و سازمان ها

تصویر: استفاده از تفکر سیستمی در تجارت

حل مسئله و توسعه استراتژی

رویکرد به چالش‌های چند وجهی مانند نوآوری محصول، ورود به بازارهای جدید، یا سناریوهای بحران از طریق لنز تفکر سیستمی، بینش‌هایی را آشکار می‌کند که تحلیل SWOT سنتی از دست داده است.

شبیه سازی سناریوهای آینده امکان کشف استراتژی های قوی را فراهم می کند.

بهینه سازی زنجیره تامین

درک وابستگی‌های متقابل بین شرکا، تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان و غیره امکان تقویت انعطاف‌پذیری در برابر نوسانات تقاضا، کمبودها، مسائل حمل‌ونقل و نیازهای مشتری را در حال تکامل می‌دهد – به‌ویژه زمانی که با مدل‌سازی تعاملی تقویت شود.

یادگیری سازمانی و مدیریت تغییر

استفاده از چارچوب‌هایی مانند پنج رشته سنگه برای تغییر فرهنگ گروهی، فرآیندها و ذهنیت‌های متمرکز بر تفکر سیستمی، چابکی و آزمایش لازم را برای سازمان‌ها برای یادگیری و پیشرفت از طریق اختلال ایجاد می‌کند.

موضوع مشترک بر استفاده از ابزارهای سیستمی برای افزایش درک، همسویی و قابلیت های تصمیم گیری برای پیشی گرفتن از رقابت متمرکز است.

این رویکرد سیستمی باعث ایجاد نوآوری در سراسر صنایع می شود.

تفکر سیستمی در مراقبت های بهداشتی و سیستم های اجتماعی

تفکر سیستمی با توجه به چالش‌های چندوجهی مانند چاقی، سوء مصرف مواد، بیماری‌های مزمن، برابری سلامت و آمادگی همه‌گیری، رفتارهای پیچیده انسانی و سازمانی را متمرکز می‌کند، تفکر سیستمی برای بهبود نتایج سلامت جمعیت و اطلاع‌رسانی به سیاست‌های عمومی نوید بزرگی می‌دهد.

رسیدگی به مسائل پیچیده بهداشت عمومی

عوامل شامل زیست شناسی، سبک زندگی، اقتصاد اجتماعی، زیرساخت های ساخته شده، دسترسی به مراقبت، هنجارهای فرهنگی و سیاست است. ابزارهای سیستمی تأثیرات مقطعی را باز می کنند.

اطلاع رسانی تصمیمات خط مشی

مدل‌سازی برنامه‌های پیشنهادی، پشتیبانی تصمیم‌گیری را برای مقایسه سناریوها، افزایش داده‌های محدود، پیش‌بینی عوارض جانبی، آشکارسازی عوامل هزینه و هدایت تخصیص منابع فراهم می‌کند.

تسهیل اقدامات مشارکتی

تعامل چند ذی‌نفع، طرفداران مختلفی را برای تقویت درک مشترک از علت اصلی در مقابل علائم و مداخلات هماهنگ در سلامت، حمل‌ونقل، محیط زیست، تجارت، آموزش و غیره دعوت می‌کند.

در حالی که پیشرفت با توجه به بوروکراسی و سیاست زمان می برد، مدرن سازی دیرهنگام زیرساخت های بهداشت عمومی برای استفاده از تفکر سیستمی از طریق نشان دادن اثربخشی با معضلات آزاردهنده پزشکی و اجتماعی مورد حمایت قرار می گیرد.

توسعه بین المللی

به کارگیری تفکر سیستمی برای چالش‌های پیچیده مانند فقر، گرسنگی، برابری جنسیتی، رشد اقتصادی مسئولانه، انعطاف‌پذیری آب و هوا، بهبود زیرساخت‌ها و کاهش درگیری/خشونت در برنامه‌های کشورهای در حال توسعه مورد توجه قرار گرفته است. مزایا عبارتند از:

درک ارتباطات متقابل

ارزیابی های کل نگر نشان می دهد که چگونه ابعاد سلامت، آموزش، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی-سیاسی هنگام ارزیابی نیازها و طراحی مداخلات به هم متصل می شوند.

پیش بینی عواقب ناخواسته

شبیه‌سازی‌های چند ساله که تأثیرات سیستمی سیاست‌ها یا مشارکت‌های جدید را مدل‌سازی می‌کنند، از تأثیرات نامطلوب از طریق تجزیه و تحلیل فراگیرتر که نتایجی مانند توسعه مهارت‌ها، قابلیت‌های فن‌آوری، ظرفیت کشاورزی، پویایی جمعیت و ظرفیت‌های حکمرانی را در بر می‌گیرد، جلوگیری می‌کند.

مدیریت تطبیقی ​​را فعال کنید

یادگیری مشترک و مدل‌سازی مشارکتی، قابلیت‌هایی را در تیم‌های منطقه‌ای برای ارزیابی مستمر شرایط ایجاد می‌کند تا برنامه‌های همسو با اهداف اجتماعی را با تغییر شرایط تطبیق دهند.

یک رویکرد سیستمی با تمرکز سرمایه‌گذاری‌ها در بالاترین نقاط اهرمی که از طریق تجزیه و تحلیل مبتنی بر فناوری، مشارکت جامعه، همکاری‌های عمومی و خصوصی، تخصص میدانی و علم توسعه اطلاع‌رسانی می‌شود، اثربخشی را در طول زمان افزایش می‌دهد.

شروع کار با تفکر سیستمی

برای رهبران و عوامل تغییر که می‌خواهند تفکر سیستمی را برای مقابله با مشکلات دشوار و هماهنگ کردن تأثیرات جمعی به کار ببرند، اتخاذ چند روش اساسی قبل از فرو رفتن در ابزارهای پیشرفته، داربستی برای موفقیت فراهم می‌کند.

به جای غرق شدن در پیچیدگی، یک رویکرد سیستماتیک امکان رشد شایستگی را در طول زمان فراهم می کند.

از کجا شروع کنیم

تعریف سیستم شما

هدف، محدوده و مرزهای پیرامون موضوع پیچیده را که باید با اعمال نفوذ ذینفعان مورد بررسی قرار گیرد، روشن کنید. سوال اولویت را قاب کنید و یک لیست متغیر اولیه بسازید.

شناسایی روابط کلیدی

در مورد ارتباط بالقوه بین متغیرها و زیر سیستم ها بحث کنید. مفروضات پیوندهای علی و حلقه های بازخورد را با گروه های کوچک از طریق تخته های سفید یا یادداشت های چسبناک ترسیم کنید.

شناخت دیدگاه ها

جمع آوری کارشناسان مختلف و کسانی که تحت تاثیر قرار گرفته اند برای غنی سازی درک. تفاسیر، نگرانی‌ها و مدل‌های ذهنی مختلف مرتبط با موقعیت را از طریق گفت‌وگو دریافت کنید. اجازه دهید فرضیات ظاهر شوند.

این مراحل اساسی ورودی گسترده‌تری را برای وضوح بیشتر پیرامون شرایط پیچیده برای تعیین گام‌های بعدی مناسب در میان عدم قطعیت دعوت می‌کنند.

این شیوه‌ها عادت‌هایی را برای تفکر سیستمی‌تر درباره مشکلات ایجاد می‌کنند، در حالی که ساختار یادگیری گروهی را برای پیشرفت ضروری می‌سازند.

مراحل بعدی

ابزارهای سیستم را اعمال کنید

از نگاشت مفهومی برای بیان ارتباطات متقابل استفاده کنید. معرفی مدل های شبیه سازی برای تعیین کمیت اثرات بالقوه تجزیه و تحلیل را برای ارزیابی شبکه های پیچیده بیاموزید. ایجاد سواد بصری

تقویت تجزیه و تحلیل مشارکتی

کارگاه‌هایی را برای مدل‌سازی مشارکتی، جمع‌بندی مشترک بینش‌ها و ایجاد فرضیه‌های پویا در مورد مسائل ریشه‌ای تشکیل دهید. تعمیق مشارکت های خارجی

اقدامات کوچک انجام دهید

کانال های بازخورد را تقویت کنید. پارامترهای کلیدی را به صورت تدریجی تنظیم کنید. مطالعات آزمایشی را برای تولید داده های دنیای واقعی جاسازی کنید. برای پیشرفت از طریق آزمایش ارزش قائل شوید.

به یادگیری و سازگاری ادامه دهید

مرزهای سیستم را در طول زمان دوباره ارزیابی کنید. رشد دانش از طریق تحقیق از سایر سازمان ها که از روش های سیستمی استفاده می کنند بازدید کنید. داده های ورودی به روز را به مدل ها بدهید.

تفکر سیستمی به جای پرداختن به تغییرات عظیم، رویکردی تکراری از پیشرفت‌های افزایشی را ترویج می‌کند که از بینش‌های جدید از چرخه‌های یادگیری آگاهانه مطلع می‌شود.

با پیشرفت قابلیت ها، ابزارهای پیچیده تری در آن گنجانده می شوند.

Facebook
Twitter
Pinterest
LinkedIn
دکتر مازیار میر مرجع و مشاور کسب وکار، مذاکره و زبان بدن ایران

مشاوره‌ای برای یافتن بهترین مسیر کسب‌وکار!

دکتر میر
اگه مطلب رو دوست داشتی، اینا رو از دست نده!
مدیریت و رهبری

مراحل تخصصی برای ایجاد برند و یک برند حقوقی چیست؟

مراحل تخصصی برای ایجاد برند و یک برند حقوقی چیست؟   دکترمازیارمیرمشاورتخصصی برندسازی حقوقی           ایجاد برند فرآیندی بسیار پیچیده و چند مرحله‌ای است که نیازمند

قراردادهای سرمایه گذاری
کسب و کار

قراردادهای سرمایه گذاری

قراردادهای سرمایه گذاری قراردادهای سرمایه گذاری انواع قرار دادهای سرمایه گذاری و سرمایه گذاری پر ریسک یا پر خطر این قراردادها منافع سرمایه گذاران و همینطور منافع عمومی کشور میزبان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت مشاوره