کارگاه پیشرفته شیوه های پیشرفته بیان
آیااز نه گفتن متنفر هستید؟
از این که قرار باشد دست رد به سینه کسی بزنید احساس بدی پیدا می کنید؟ نمی توانید با حس گناهتان بعد از
جواب منفی دادن به دیگران و ناراحت کردنشان کنار بیایید؟ اصلا عجیب نیست؛ چون شما تنها نیستید و تقریبا بیش از نصف مردم روی کره زمین
هیچ وقت با نه گفتن کنار نیامده اند و همیشه هم در نه گفتن به بقیه ناموفق بوده اند!
لطفا فیلم زبان بدن سخنرانان حرفه ای در آپارات https://www.aparat.com/v/4Y6mX
مشاهده فرمایید.
لطفا فیلم موفقیت آدمهای بزرگ برگرفته از تفکرات آنهاست در آپارات https://www.aparat.com/v/PdEpr
مشاهده فرمایید.
سخت بودن نه گفتن گاهی به درجات حادی می رسد. تا جایی که لطف ما در حق دیگران باعث آسیب دیدن موقعیت و زندگی خودمان می شود.
جواب مثبت دادن به دیگران دردسر های خودش را دارد و در مقابل جواب نه دادن هم احساس بدی به همراه دارد. وقتی که در برابر درخواست
های دیگران همیشه سر خم کنیم و تابع خواسته های آن ها باشیم به تدریج به شخصیتی سست تبدیل می شویم که دیگران فرصت
سواستفاده پیدا می کنند. راه چاره چیست؟ باید تسلیم دیگران و خواسته های گاها غیرمنطقی آن ها باشیم یا این که با یک “نه” سفت و
سخت و کمی خشن آن ها را از خودمان دلگیر کنیم؟ فن بیان نه گفتن به بقیه به ما می آموزد که چه طور با برقراری تعادل بین احساسات
خودمان، کلاممان و عواطف دیگران مانع صدمه دیدن ارتباط خود با آن ها شویم.
لطفا فیلم چگونه حرفه ای سخنرانی کنیم (ویژه کاندیداهای انتخاباتی) در آپارات https://www.aparat.com/v/jcn4v
مشاهده فرمایید.
لطفا فیلم دکتر مازیار میر مدرس ومولف تخصصی زبان بدن در آپارات https://www.aparat.com/v/3tdrG
مشاهده فرمایید.
Presentation Masters: Communication Mastery in Speeches, Meetings, and the Media
کارشناسی ارشد ارائه: تسلط بر ارتباطات در گفتارها ، جلسات و رسانه ها
تکنیک های فن بیان نه گفتن به بقیه
اول باید بدانیم که چرا قرار است با فن بیان نه گفتن به بقیه وقت خودمان را تلف کنیم و آثار این نه گفتن در زندگی شخصی ما چه طور بروز پیدا می کند؟
- حرکت در جهان امروز: برای این که بتوانیم در دنیا امروز پیشرفت داشته باشیم باید جایگاهی که بدان تعلق داریم را پیدا کنیم و از فرصت های خود به سادگی نگذریم.
- مرزبندی روابط: مردم هیچ گاه موقعیت و شرایط فعلی شما را درک نمی کنند مگر این که با نه گفتن به آن ها ثابت کنید. حداقل فایده ای که فن بیان نه گفتن به بقیه دارد مرزبندی روابط شما با بقیه است.
- خوشبختی: با نه گفتن به دیگران کنترل زمان به صورت صد در صد در اختیار خود ما قرار دارد. زمان را می توان برای رسیدن به اهداف مختلف مدیریت نمود و این نهایت خوشبختی یک انسان خواهد بود!
The Writer’s Guide to Training Your Dragon: Using Speech Recognition Software to Dictate Your Book and Supercharge Your Writing Workflow (Dictation Mastery for PC and Mac)
رفرنس های اصلی این کارگاه آموزشی
مترجمان: فاطمه خلعتبری، مائده فرجی
انتشارات: ملرد
تعداد صفحه: ۱۲۷
نویسنده این کتاب پرسشگری متواضعانه پروفسور شاین، استاد بازنشسته دانشگاه امآیتی، است. این کتاب فن بیان و روابط عمومی بر سؤالکردن از دیگران تأکید میکند. توصیههای پروفسور شاین برای مدیران، رهبران و هر کسی که دوست دارد سؤالکردنِ درست را یاد بگیرد بسیار راهگشاست.
مترجم: صدف حکیمیزاده
انتشارات: نشر آموخته
تعداد صفحه: ۱۲۸ – کتاب جادوی بداههگویی راهنمایی گامبهگام برای شروع سخنرانیهای تأثیرگذار است. این کتاب بر اساس تحقیقاتی نوشته شده که درباره ۱۰۰۰ سخنران برتر در دنیای مدرن انجام شده است. ترفندهایی را از کتاب سدنیف یاد میگیرید که صدها سخنران حرفهای امتحان کردهاند و کارساز بودهاند. نویسنده در این کتاب آموزش فن بیان، مراحل لازم برای سخنرانی در جمع و میخکوبکردن مخاطبان روی صندلیهایشان را گفته است. مطالعه این کتاب جذاب و سرگرمکننده را از دست ندهید.
مترجم: سرود آتشی
انتشارات: آسمان خیال
تعداد صفحه: ۳۷۰ – کتاب اصول سخنرانی به روش تد – نویسنده در این کتاب توضیح داده است که چگونه میتوانید در جمع صحبت کنید و بر مخاطبانتان اثر بگذارید. کتاب «اصول سخنرانی به روش تِد» شما را آماده میکند که بهترین نسخه از خودتان را به دیگران نشان بدهید. این کار هیچ فرمول مشخص و خاصی ندارد. هدف نویسنده این نیست که دقیقا مثل بقیه سخنرانی کنید، بلکه میخواهد به شما یاد بدهد که بدون لکنت حرف بزنید. نگران نباشید، چون روش کریس اندرسن سادهتر و طبیعیتر از آن است که فکرش را میکنید.
مترجم: سمانه فلاح
انتشارات: انتشارات طاهریان
تعداد صفحه: ۲۶۰ – در کتاب فن بیان برایان تریسی مراحل مختلف سخنرانی موفق معرفی شدهاند. بر اساس این کتاب، فن بیان و اعتمادبهنفس دو مقوله کاملا مرتبط هستند. بنابراین نویسنده ابتدا اعتمادبهنفس و تسلط ذهنی را شرح داده و بعد از آن نحوه آمادهشدن برای سخنرانیهای مهم را توضیح داده است.
کتاب قدرت بیان برای همه کسانی که میخواهند تأثیرگذار صحبت کنند یا حتی دانشجویانی که خود را برای دفاع از پایاننامه آماده میکنند خواندنی است.
مترجم: حنانه گرجی
انتشارات: کتاب کولهپشتی
تعداد صفحه: ۲۱۶ – اونجلین مچلین قبلا مدرس سخنرانی در دانشگاه کلمبیا بوده و به بازیگران بسیاری از جمله لی گرانت و استیو مک کوئین فن بیان را آموزش داده است. مچلین در کتابش از نُتنویسی بهعنوان روشی برای تقویت فن بیان نام برده و برای این کار تمرینهایی را پیشنهاد داده است. مطالعه این کتاب نهتنها برای بازیگران تئاتر و سینما مفید است، بلکه راهگشای تمام کسانی است که میخواهند اعتمادبهنفسشان را تقویت کنند و کلامی نافذ داشته باشند.
مترجم: زینب احمدی
انتشارات: مات
تعداد صفحه: ۱۶۲ – وقتی به سخنرانی در جمع فکر میکنید، عصبی و مضطرب میشوید و ترجیح میدهید هیچوقت در جمع صحبت نکنید؟ اگر دلتان میخواهد با دیگران خوب ارتباط برقرار کنید و اعتمادبهنفستان بیشتر شود، این کتاب را بخوانید. دیگر لازم نیست بترسید. اجازه ندهید اضطراب اجتماعی شما را از اهدافتان دور کند. کتاب فن بیان مایک آکر به شما یاد میدهد کمکم بر ترستان غلبه کنید و نظرات و عقایدتان را در جمع بگویید.
مترجمان: باباطاهر علیزاده، حمزه ساده
انتشارات: رشد
تعداد صفحه: ۵۲۸ – نویسنده در این کتاب پرفروش روشی آزمودهشده را شرح داده است و همین مسئله کتاب لوکاس را یکی از کتابهای مهم دانشگاهی در سراسر جهان کرده است. کتاب «هنر سخنرانی» برای معلمان باتجربه ابزار آموزشی مناسبی است و کمکشان میکند که روش تدریسشان را بهتر کنند. این کتاب به معلمان مبتدی هم اعتمادبهنفس میدهد و موفقیتشان در روزهای اول تدریس را تضمین میکند.
مترجم: حسین معارفوند
انتشارات: طلایه
تعداد صفحه: ۳۵۲ – ارتباط خوب با دیگران همهچیز را سادهتر میکند. کتاب دیل کارنگی هنوز هم یکی از بهترین کتاب های فن بیان است. این کتاب مفید را باید تا آخر بخوانید و آموزههایش را تمرین کنید تا موفق شوید.
مطالعه کتاب «آیین سخنرانی» برای هر کسی که احساس میکند حرف ارزشمندی برای گفتن دارد اما نمیداند چطور آن را بیان کند، بسیار ضروری است. معمولا همه با شنیدن نام دیل کارنگی یاد کتاب «آیین دوستیابی» و تأثیرگذاری بر افراد میافتند، اما هر کسی نمیداند که کارنگی استاد فن بیان بوده و کتابش یکی از پرفروشترین کتابها در سراسر جهان است.
مترجم: مهستی دهباشی
انتشارات: پل
تعداد صفحه: ۳۰۸ – از اسرار تقویت حافظه و تبدیلشدن به سخنرانی خوب گرفته تا رازهای ارائه موفق، همه و همه در این کتاب آمدهاند. دیل کارنگی در این کتاب راههای شروع و تمامکردن سخنرانی و جذب مخاطب را شرح داده است. این کتاب بر اساس تجربه نویسندهاش در جایگاه مربی کسبوکار، به شما نشان میدهد که چگونه بر ترس طبیعی از صحبتکردن در جمع غلبه کنید. بعد از مطالعه این کتاب، راه تبدیلشدن به سخنرانی موفق را یاد میگیرید و حتی از صحبتکردن در جمع لذت میبرید.
مترجم: احسانی – مازیارمیر
انتشارات: نگاه فدک
تعداد صفحه: ۱۲۸
بیشتر مشتریان و مخاطبان کسبوکارها تنها به این دلیل محصولی را انتخاب میکنند که نمایندهاش بهتر از بقیه آن را معرفی کرده است. در واقع این مسئله به توانایی انتخاب درست کلمات و زمان و شکل مناسب برای بیان آنها بستگی دارد. فیل جونز مدرس دورههای فن بیان به بیش از ۲میلیون نفر در ۵ قاره و بیش از ۵۰ کشور بوده و در کتابش ترفندهای لازم برای سخنرانی مؤثر و گیرا را معرفی کرده است.
عزت نفس یا حرمت نفس یا Self-esteem ، اصطلاحی در روانشناسی است که بازتاب ارزیابی یا برآورد یک فرد از ارزشهای خود میباشد.
عزت نفس، باور و اعتقادی است که فرد، دربارهٔ ارزش و اهمیت خود دارد. حرمت نفس را میتوان با عوامل مختلفی توضیح داد؛ از جمله، فردی که حرمت نفس دارد معتقد است که انسان، مقدّس است و به دلیل مقدّس بودن نمیتوان او را قربانی اعتقادهای دیگران کرد؛ عامل بعد اینکه همهٔ انسانها با هم برابرند؛ یعنی بین افراد مختلف با نژادها و قومیتهای مختلف هیچ فرقی وجود ندارد و همینطور انسانها با هم برابرند، عامل دیگر خوددوستی و احساس رضایت داشتن از آنچه که هستم و همینطور نداشتن شرم از وجود خود است. اصولاً حرمت نفس را میتوان در امور مختلف زندگی شرح داد. افرادی که دارای حرمت نفس پایین هستند در زندگی خود با مشکلات فراوان روبهرو میشوند.
به باورکارل راجرز تمامی انسانها به حرمت نفس و عزت نفس نیازمندند. در درجهٔ نخست، عزت نفس نشان دهندهٔ احترامی است که دیگران برای ما قائلاند. هنگامی که پدر و مادر به فرزندان خود، توجه مثبت غیر شرطی نشان میدهند و آنها را جدای از رفتارهایشان به عنوان انسانهایی که از شایستگیهای درونی برخوردارند میپذیرند، در اصل به رشد عزت نفس آنها کمک میکنند. اما هنگامی که والدین به کودکان توجه مثبت شرطی نشان داده و در واقع هنگامی آنها را میپذیرند که به شیوهٔ مورد نظر و مطلوب رفتار میکنند، کودکان درشرایط ارزشی قرار میگیرند و گمان میکنند که فقط هنگامی شایستگی دارند که مطابق با خواست والدین رفتار کنند.
عزت نفس یکی از عوامل تعیینکننده رفتار در انسان بهشمار میرود در حقیقت برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند تعیینکننده چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است. فردی که عزت نفس پایین دارد و برای خود ارزش و احترامی قایل نیست ممکن است دچار انزوا، گوشهگیری یا پرخاشگری و رفتارهای ضداجتماعی شود. عزت نفس را میتوان مجموعهای از افکار، احساسات، عواطف و تجربهها تصور کرد که در فرایند زندگی اجتماعی شکل میگیرند. مجموعه هزاران برداشت، ارزیابی و تجربهای که فرد از خود دارد، باعث میشود که نسبت به خود احساس خوشایند، ارزشمند بودن یا برعکس آن را داشته باشد.
برای آنکه هر شخص توان بالقوه ی منحصر به فردی دارد، کودکانی که به شرایط ارزشی دچار میگردند، تا اندازهای در درون خویش احساس ناامیدی میکنند. آنها نمیتوانند کاملاً مطابق با خواست دیگران عمل کنند، و با خود نیز روراست باشند. اما، این به این معنا نیست که ابراز خود ناگزیر به تعارض منجر میگردد. به باور کارل راجرز هنگامی که در تلاش برای رسیدن به توان بالقوهٔ خویش، دچار ناکامی میگردیم، به دیگران آسیب میزنیم یا به شیوههای ضد اجتماعی رفتار مینماییم. اگر پدر و مادر و دیگران تفاوتهایمان را دوست بدارند و آنها را تحمل نمایند ما نیز آن تفاوتها را دوست خواهیم داشت. حتی اگر ترجیحات، تواناییها و ارزشهایمان با یکدیگر متفاوت باشد. اما در بعضی از خانوادهها کودکان میآموزند که داشتن برخی باورها به ویژه در مورد موضوعات جنسی، سیاسی و مذهبی زشت است. از این رو هنگامی که میفهمند مورد تأیید والدین و بزرگترها نیستند، خود را شخصی نافرمان میبینند؛ و به احساسهایی چون حماقت و شیطنت دچار میشوند؛ بنابراین اگر بخواهند خودپنداره و عزت نفس سازگاری داشته باشند باید احساسهای خویش را انکار و بخشی از وجود خود را پنهان نمایند. بدین ترتیب خودپندارهٔ آنها تحریف میگردد. بنابه گفته راجرز آگاهی از وجود احساسها و تمایلات ناسازگار با خود پندارهٔ تحریف شده موجب اضطراب میگردد و چون اضطراب ناخوشایند میباشد شخص تلاش میکند تا وجود احساسها و تمایلات واقعی و اصیل خویش را انکار کند. به باور راجرز مسیر خود شکوفایی به روراست بودن با احساسهای واقعی، پذیرفتن و عمل نمودن به آنها نیاز دارد و این هدف اصلی روش روان درمانی راجرز یعنی درمان مراجع محور است. او معتقد بود که ما در بارهٔ اینکه چه کسی میتوانیم باشیم، تصورات ذهنی داریم. این تصورات که خود آرمانی نام دارد مارا برمیانگیزد تا تفاوت بین خودپنداره و خود آرمانی را کاهش دهیم.[۲]
ریشهیابی عزت نفس پایین و دلایل روانشناسان
زدن کودک به او میآموزد که نسبت به خود احساس بدی داشته و عزت نفساش را برای همیشه از دست بدهد. زدن کودک به بهانه تنبیه باعث میشود که او احساس عجز و ناامیدی کرده و بهمرور افسرده شود و این در حالی است که «عزت نفس پائین» نیز میتواند تا آخر عمر همراه این کودک بماند. ازاینرو اگر از کودک اشتباهی سر زد باید در وهله اول حتی ادای کتک زدن را نیز نمایش نداد، چراکه میتواند مانند ضربههایی روح او را برای همیشه زخمیکند. همچنین کودکان در صورت کتک خوردن کنترل درون خود را ازدستداده و همیشه برای تشخیص درست از غلط چشمشان به تصمیم دیگران خواهد بود.
کودک انسانی در ۳۶ ماه اول زندگی به دنبال یک پرسش اساسی است. آیا من خوب هستم یا بد؟ والدینی که تحت عنوان تربیت از روشهایی مثل تنبیه فیزیکی، تحقیر، مقایسه و … استفاده میکنند؛ در واقع کودک را به این نتیجه ذهنی و با تکرار این رفتارها به این باور میرسانند که \”من بد هستم و هر چیز مرتبط با من بد است!\”. این باور میتواند بقدری گسترش یافته و قوت بگیرد که کودک تا پایان عمر نام خود، قیافه و هیکل خود، حرف زدن خود، لباس پوشیدن خود، افکار، احساسات و عملکرد خود و اصولاً هر چیز مربوط به خود را بد، نامناسب، ناکافی و ناشایست بداند. این افراد گاه حتی نادانسته از خود بیزار و متنفرند.
ناتانیل براندن یکی از معروفترین روانشناسانی است که در زمینه عزت نفس مطالعه کردهاست، خودپذیری را یکی از عوامل مهم در افزایش عزت نفس میداند؛ یعنی به جای اینکه شخص خودش را تحقیر کند، احساسات و افکار و رفتارش را بپذیرید و خودش را دوست داشته باشد. و عامل دوم را داشتن زندگی آگاهانه دانستهاست به این معنی که هر آنچه وجود دارد را همان گونه که هست بپذیریم. قبول کنیم که ما نقاط قوت و ضعفی داریم. در زندگی امکاناتی داریم و مشکلاتی هم وجود دارد.
خودباوری یا اعتماد به نفس یکی از ویژگیهای روانی است که شخص در آن بهدلیل تجربههای قبلی، به تواناییها و استعدادهای خود در موفقیت انجام کارها بهطور موفقیتآمیز اعتماد و باور دارد. خصوصیت دارا بودن اعتمادِ به خویشتن، نقش حیاتی در توسعه و پیشرفت و موفقیت فرد دارد.
پژوهشگران دریافتند که برخلاف آنچه تصور میشود، اعتماد به نفس کودکان تا پنج سالگی بهطور کامل شکل میگیرد. محققان آمریکایی میگویند کودکان، زمانی که پنج ساله میشوند، از احساس اعتماد به نفسی برخوردار هستند که به لحاظ تکامل با بزرگسالان قابل مقایسه است. تاکنون گمان میرفت که کودکان تا پیش از رسیدن به سنی که به دبستان بروند، کمسن و سال هستند و نمیتوانند احساس منفی یا مثبتی به خود داشته باشند؛اما این موضوع، صحیح نیست؛ زیرا وقتی عصبانی و ناراحت هستیم و کودکی را در آغوش میگیریم کودک بهشدت احساس ناراحتی میکند؛ ولی هنگامی که ما آرامش، احساس عشق و اعتماد به نفس داریم و کودکی را در آغوش میگیریم کودک در آغوش ما آرام میگیرید و لبخند میزند؛ پس، کودکان کاملاً احساسات ما را درک میکنند.
رابطهٔ والدین سختگیر و اعتماد به نفس اشخاص به خود
براساس روانشناسان برجسته، روشهای سختگیرانه والدین، منجر به کاهش اعتماد به نفس در فرزندانشان میشود؛ چرا که این امر، باعث عدم قدرت تصمیمگیری فرد شده و در وضعیتهای گوناگون، او را به چالش میکشد.
اعتماد به نفس، عامل اکتسابی است که از بدو تولد، پایههای آن در ذهن هر یک از انسانها گذاشته میشود و به مرور زمان، این امر، گستردهتر و عمیقتر میشود. متأسفانه در بسیاری از خانوادههای سنتی، چون مهمترین مسئله برای والدین، حرفشنوی و تسلیم بودن فرزندان است، اغلب با ایجاد محدودیتهای غیرضروری و مشکلآفرین، مانع رشد اعتماد به نفس در کودکانشان شده که همین امر در بزرگسالی باعث عدم خودباوری و اتکای به نفس در آنان میشود.
رفتارهای کلاسی دانشآموزان و اعتماد بهنفس
دانشآموزان بخش زیادی از وقت خود را در مدارس و کلاسهای درس میگذرانند و رفتارها و وقایعی که در کلاس میگذرد تأثیر قابل توجهی بر میزان اعتماد بهنفس آنها خواهد گذاشت
تداعی اهداف واقعگرایانه برای دانشآموزان یکی از عوامل مهم اثرگذار تقویت اعتماد بهنفس آنهاست و هنگامی که معلم و والدین انتظارات غیرقابل دسترسی را از دانشآموز خود داشته باشند، امکان کاهش اعتماد بهنفس یک دانشآموز وجود خواهد داشت. کوثر آرین نژاد، از پژوهشگران تعلیم و تربیت در تحقیقی به اعتماد به نفس دانش آموزان پرداختهاست وی محیط کلاس و مدرسه را موقعیت و مکان خوبی برای ارتقای عزت نفس و خودباوری در دانش آموزان میشمارد.
مربع اعتماد به نفس
در حقیقت اعتماد به نفس، تقابلی است از این چهار پدیده:
- باور
- رفتار
- احساس
- عشق
اگرچه نقطه شروع اعتماد به نفس باورهای مثبت و پیشبرنده است، هر یک از این سه، چون اضلاع یک مثلث بر دو ضلع دیگر اثر میگذارد. در واقع هر باور و تفکر مثبت، رفتار مثبتی به دنبال میآورد و بروز این رفتار، احساس مثبت خاصی در شخص ایجاد میکند. این احساس مثبت، آن باور اولیه را تقویت میکند و باورهای استوار، رفتارهای استوارتر و گستردهتری به دنبال دارند که به نوبهٔ خود، باعث بهوجود آمدن احساسی عالی میشوند.
تکنیکهای ساده برای افزایش اعتماد به نفس
- با اعتماد رفتار کنید؛ برای مثال، سرتان را بالا نگه دارید، قوز نکنید و صاف بنشینید، کمی شانههایتان را عقب ببرید تا کمرتان صاف باشد و مستقیم به مخاطبتان نگاه کنید.
- لباس مناسب بپوشید؛ زمانی که ظاهر مناسبی دارید احساس بهتری نیز خواهید داشت. اگر لباس و وسایلی انتخاب کنید که مناسب شخصیت و شغل و سبک زندگیتان بوده و باعث شوند که احساس خوبی داشته باشید، ناخودآگاه اعتماد بهنفستان افزایش مییابد.
- با قاطعیت صحبت کنید؛ سخنرانان بزرگ با اطمینان و قاطعیت و با لحنی ثابت و ریتمیک حرف میزنند.
- مثبتاندیش باشید؛ انرژی مثبت، منجر به شکلگیری نتایج مثبت میشود؛ پس نیمهٔ پر لیوان را ببینید و ذهنتان را بر فعل توانستن متمرکز کنید.
- فعالیت کنید؛ بیتحرکی و انجام ندادن هیچ کاری، ترس و شک را افزایش میدهد و در مقابل، فعالیت، اعتماد و شجاعت را بیشتر میکند.
- آماده باشید؛ آمادگی، مانع عملکرد ضعیف میشود؛ آمادگی بیشتر باعث میشود که به قابلیتها و تواناییهای خود اعتماد بیشتری داشته باشید.
- خودتان را دوست داشته باشید و تصویری را که از خود دارید بهبود دهید؛ اگر قصد دارید که در جمعی حاضر شوید یا فعالیت جدیدی را انجام دهید؛ اما از انجام آن، هراس دارید، میتوانید از تکنیکهای «ان ال پی» نیز استفاده کنید. تصویری که از خود دارید را ویرایش کنید؛ بدین صورت که به یک رفتار در گذشته فکر کنید که بهخوبی در آن، مهارت داشتید؛ سپس این تصویر و حس خوب را به اکنون بیاورید و جایگزین تصویر فعلی کنید؛ خواهید دید که ترس و اضطراب شما کاهش یافته و عملکرد بهتری خواهید داشت.
- برچسب نزدن؛ برای مثال، از کلماتی همچون: خپِل یا خرس گنده… استفاده نکنید و بهجای این کلمات از «من به تو افتخار میکنم» یا «تو میتوانی» … استفاده کنید.
- ارتباط با افراد دارای اعتماد به نفس بالا؛ زمانی که به اشخاص خودپندار و «با اعتماد به نفس بالا» ارتباط برقرار کنید، از او الگو گرفته و خود، اعتماد به نفس بالایی خواهید یافت.
- ورزش کنید؛ ورزش کردن و داشتن تناسب اندام، باعث ایجاد اعتماد به نفس بالایی خواهد شد.
- چند هدف را برای خود، تعیین کرده و مراحل دستیابی به آنها را نیز مشخص کنید. یادتان باشد که این اهداف نباید حتماً اهدافی بزرگ باشند. همیشه این مثَل را در ذهن خود داشته باشید: «سنگ بزرگ، نشانه نزدن است». این هدفها میتوانند چیزهایی کوچک، همچون: پخت کیک یا برنامهریزی برای گذارندن یک شب با دوستان باشند؛ فقط کافی است که تعدادی از آنها را انجام دهید تا بتوانید موارد انجامدادهشده را در لیست برنامههای خود، تیک بزنید. تیک زدن این لیست باعث افزایش اعتماد به نفس شما با توجه به تواناییهایتان شده و به شما در انجام کارهایتان کمک میکند.
اعتماد به نفس در کودکان
پرورش اعتماد به نفس در کودکان مهمترین عامل برای مقابله با چالشهایی است که در بزرگسالی با آن رو به رو میشوند. اعتماد به نفس یک فرد عمدتاً در دوران کودکی شکل میگیرد. کودکان با اعتماد به نفس معمولاً در بزرگسالی بیشتر از زندگی خود لذت میبرند و کمتر با افسردگی مواجه میشوند. کمبود اعتماد به نفس کودک باعث میشود بعداً در دوران نوجوانی توانایی ارتباط با همسالان خود را نداشته باشد و یک شخص گوشهگیر و منزوی شود.
نشانههای کمبود اعتماد به نفس
- شخص دوست دارد که شبیه افراد دیگر باشد.
- احساس حقارت و ناتوانی.
- ناتوانی در تصمیمگیریهای ساده.
- ترس از انجام کارهای جدید.
- ناامیدی به آینده.
- دچار استرس شدن در رویارویی با وضعیت جدید.
- دشواری در ابراز و بیان احساسات.
- ابراز نیاز شدید به مورد توجه و تشویق قرار گرفتن از سوی دیگران.
- زورگویی کودک (مبتلا به ضعف نفس) به افراد کمسنتر از خود.
- کمحرف بودن کودک در مدرسه.
آیین سخنرانی
سخن گفتن چیزی بیش از بیان یک سری کلمات است.” دیل کارنگی نویسنده و سخنران برجسته آمریکایی است که در ۲۴ نوامبر سال ۱۸۸۸ در یک خانواده کشاورز در ایالت میزوری
متولد شد. دیل کارنگی دوران کودکی سختی را پشت سر گذراند و فقر تنها چیزی بود که او از کودکی به یاد دارد.در دوران تحصیلش به فروشندگی مشغول بود.اما سرانجام در سال ۱۹۱۱
فروشندگی را رها کرد و به شغل رویایی اش یعنی تدریس و سخنرانی مشغول شد.او سرانجام در ۱ نوامبر سال ۱۹۵۵ درگذشت. اغلب کتاب هایی که او به رشته تحریر درآورده در زمینه
روان شناسی است و نکات بسیاری را در زمینه های فروشندگی، خودسازی، سخنرانی و… در اختیار علاقمندان قرار می دهد. مهم ترین ایده کارنگی در کتابهایش این بود که می توان
اخلاق برخی را با تغییر دادن رفتارمان در مقابلشان تغییر داد. در ادامه خلاصه کتاب آیین سخنرانی ارائه شده است.
اعتماد به نفس و شهامت خود را افزایش دهید.
سیسرول دو هزار سال پیش گفته است: یکی از ویژگی های تمام سخنرانی های موفق کمی اضطراب است که به سخنران دست می دهد.” شما هم هنگام سخنرانی دچار اضطراب می
شوید؟ احساس می کنید که گلویتان خشک شده و نمی توانید صحبت کنید؟ خبر خوش این است که چارلی چاپلین، آبرهام لینکلن، جان برایت مدافع بردگان، مارک تواین و بسیاری
از سخنران های معروف با شما هم نظر هستند.
برای یک سخنرانی موفق به دو عنصر نیاز دارید: تمرین و شهامت
شاید بیشتر شبیه یک شوخی باشد اما شما با تمرین و شهامت به جایی می رسید که با تماشای جمعیت نه تنها اضطراب نمی گیرید بلکه انگیزه زیادی برای صحبت کردن به دست
می آورید! استعداد درونی یا تحصیلات بالای دانشگاهی هیچ کدام تضمین کننده یک سخنرانی خوب نیستند. تنها چیزی که شما نیاز دارید این است که بدانید با اعتماد به نفس و
تمرین چیزی کم نمی آورید. تنها به این ۴ نکته توجه کنید.
۱. تصمیم جدی در سخنرانی
با تصمیم جدی شروع کنید. ممکن است در ابتدای کار ناامید باشید. اما حفظ انگیزه اهمیت بالایی دارد. به فواید این کار فکر کنید و منافع اجتماعی و اقتصادی که برای شما به ارمغان
می آورد را تصور کنید.شما با این مهارت می توانید روی دیگران سلطه و نفوذ پیدا کنید.
۲. جمع آوری اطلاعات در مورد موضوع سخنرانی
در مورد موضوعی که می خواهید از آن سخن بگویید، اطلاعات جمع آوری کنید. صحبت کردن درباره چیزی که از آن بی اطلاع هستین به اضطراب شما می افزاید. برعکس این
موضوع نیز صادق است. هرچقدر راجع به یک موضوع بیشتر اطلاعات داشته باشید، آرامش بیشتری خواهید داشت
۳. تلقین قبل و حین سخنرانی
با اطمینان و شهامت عمل کنید. برای غلبه بر ترس های خود باید به نحوی به خود تلقین کنید که چیزی برای ترسیدن وجود ندارد و با حالت تهاجمی با ترس های خود رو به رو
شوید. این گونه به جایی می رسید که دیگر نمی ترسید. یادتان باشد ” در جنگ بهترین دفاع حمله است.” در چشم های حاضرین نگاه کنید و تصور کنید آن ها بدهکاران شما هستند
و از شما در خواستی دارند. این تصور بسیار سودمند خواهد بود.
۴. تمرین سخنرانی
تمرین.تمرین.تمرین. کتاب های فن بیان به تنهایی از شما یک سخنران خوب نمی سازد. باید در هر موقعیت کوچک و بزرگی که پیش می آید تمرین کنید. ترس و اضطراب، ناشی از
عدم آگاهی از قابلیت هاست. و فهمیدن اینکه قابلیت های شما چیست تنها از راه تمرین حاصل می شود. برای شروع، از موضوعاتی استفاده کنید که اطلاعات کافی و دقیقی از آن
دارید. این کار را جدی بگیرید. به هرحال سخنرانی بدون تمرین غیر ممکن است.
شیوه صحیح آمادگی برای انجام سخنرانی
جمع آوری اطلاعات درباره موضوع سخنرانی، پنجاه درصد موفقیت را تضمین می کند. جمع آوری اطلاعات راه های متعددی دارد. مطالعه کتاب راه خوبی برای جمع آوری اطلاعات
است اما بهترین راه نیست. آن چیزی که در کتاب خواندن و صحبت کردن درباره آن مهم است، بیان نظرات و تفاسیر خودتان است. صحبت کردن درباره محتوای کتاب اشکالی ندارد
اما یک نطق جذاب به حساب نمی آید.
منظور از آماده کردن مطالب
آماده کردن مطالب نه جمع آوری جملات و چینش آنهاست نه جمع آوری مطالب ضد و نقیض. بلکه منظور، جمع آوری ایده ها و اطلاعات شخصی شماست. تجربیات و عقایدتان
درباره آن موضوع را با مثال های خوب همراه کنید.
چه چیزی یک سخنرانی را باارزش میکند؟
آن چیزی که یک سخنرانی را با ارزش می کند، تفسیر و برداشت شما از مطالب است نه گفتن طوطی وار چیزهایی که خوانده اید. به همین علت ذکر تجربیات شخصی به مراتب
موثرتر است تا داده های کتاب و مجلات. پس در جمع آوری مطالب به هر ایده و فکری که درباره آن موضوع به ذهنتان خطور می کند، توجه داشته باشید.
بهترین موضوع برای سخنرانی
بهترین موضوع برای سخنرانی موضوعی است که به آن علاقمند هستید. اما به این نکته توجه کنید که تنها به یک زاویه یا دو زاویه از موضوع اشاره کنید. چرا که حجم بالای مطالب،
شنونده را کلافه می کند.
شیرین کردن سخنرانی با …
برای بیان مطالب از داستان های ملموس استفاده کنید.کلی گویی و بیان کلیشه ها برای شنونده جذاب نیست. بیشتر از اینکه روی جنبه های فنی شغلتان تکیه کنید، روی زندگی
شخصی افراد تمرکز کنید. خودخواهی را کنار بگذارید و از زوایایی وارد شوید که مورد علاقه مخاطبان است. بسیاری از مطالب تنها برای شما اهمیت دارد و برای مردم خسته کننده
است.
هدف اصلی از جمع آوری اطلاعات
جمع آوری اطلاعات فراوان به شناخت شما از موضوع عمق می بخشد. قرار نیست که تمام اطلاعات بیان شود بلکه هدف قوت قلب شماست. چرا که با بالا رفتن سطح اطلاعات، شما
به خوبی می دانید که درباره چه چیزی حرف می زنید.
سخنران های معروف چگونه سخنرانی خود را آماده کردند؟
نظم در سخنرانی
متن سخنرانی شما باید دارای نظم باشد. برگشت به موضوعی که مطرح کرده اید جنایت است! بیان مثال های ملموس به جای توضیحات مبهم مفید است. سخنران باید علاوه بر
مطالب درست، مطالب نقیض را هم جمع آوری کند و درباره صحت و سقم آن تحقیق کند.
گوش کردن به متن سخنرانی خود
متن سخنرانی را بنویسید و برای خودتان بخوانید و ضبط کنید و به آن گوش کنید. تا قبل از سخنرانی متن خود را اصلاح کنید. اینکه چیزی بنویسید و چیز دیگری بگویید مشکلی
ایجاد نمی کند. مهم این است که چارچوب و ترتیب اطلاعات رعایت شود.
استفاده از یادداشت در سخنرانی، آری یا نه؟
استفاده از یادداشت هنگام سخنرانی صمیمیت و ارتباط شما و مخاطبان را کم رنگ می کند.همراه داشتن یادداشت بیشتر یک ابزار برای حفظ شما از استرس است. برای همین اگر فکر
می کنید که در سخنرانی های اول دستپاچه می شوید و مطالب را فراموش می کنید، به یادداشت های خود نگاه کنید. تصنعی شدن بخشی از صحبت بهتر است تا انحراف از مسیر
اصلی سخنرانی.
حفظ کردن متن سخنرانی
همان طور که برای مصاحبه های علمی و اداری، مطالبی که قصد بیان آن ها را دارید از قبل حفظ نمی کنید، در سخنرانی هم نیازی به حفظ کلمه به کلمه آن نیست. شما به جای حفظ
کلمات تنها به یاد داشته باشید که چه چیزی را می خواهید بگویید.آن موقع کلمات خود راه بروز و ظهور را پیدا می کنند.
تمرین سخنرانی
برای تمرین هم به مکان خاصی نیاز ندارید. هر موقع از روز و هرجا می توانید سخنرانی خود را تمرین کنید.
جذابیت یک سخنرانی از کجا می آید؟
درباره چیزهایی صحبت کنید که آن را تجربه کرده اید. صحبت درباره چیزهایی که آن ها را زندگی کرده اید به مراتب خیلی جذاب تراست تا مجموعه اصول و ایدئولوژی های کلی که
آگاهی کامل از آن ها ندارید و حتی آن ها را لمس نکردید. مهم ترین اصل در انتخاب موضوع این است که برای شما جذاب باشد.
پیدا کردن موضوع جذاب
شما در سخنرانی باید از خود مایه بگذارید و لازمه آن این است که آن موضوع برای شما جذاب و با اهمیت باشد. صحبت درباره چیزی که برای شما بی ارزش است، کلام شما را سرد و
بی روح جلوه می دهد.از تجربیاتی که برای خودتان پیش آمده، از کارهایی که در اوقات فراغت انجام می دهید، کتاب های مورد علاقه و… بهره ببرید. شاه کلید موضوع جذاب اینست
که در مورد چیزی صحبت کنید که قبل از مخاطبان، برای شخصِ شما بسیار جذاب و دلنشین باشد.
تأثیر سخنرانی در مخاطب
شور و هیجان شما در مخاطب اثر می گذارد. سخنرانی ای خوب است که اثر گذار باشد. و این اثر گذاری محقق نمی شود مگر اینکه شما موضوع سخنرانی را با جان و دل پذیرفته
باشید.اگر از اهمیت موضوع سخنرانی آگاه باشید و از خودتان مایه بگذارید، مطمئن باشید که بر مخاطب اثر می گذارید. همچنین می توانید تلاش کنید تا شنوندگان را در سخنرانی
سهیم کنید.
فصل چهارم: تقویت حافظه برای سخنرانی
برای دستیابی به تقویت حافظه سه اصل حاکم بر قوانین طبیعی را به خاطر بسپارید و به کار بگیرید: اثر عمیق، تکرار، تداعی معانی.
۱. اثرعمیق
اثر عمیق همان تمرکز دقیق بر مطلب است. ۵ دقیقه تمرکز مفیدتر است تا چند ساعت مطالعه بدون توجه. همان طور که دوربین در فضای مه آلود نمی تواند عکس دقیقی بگیرد،
ذهن ما هم نمی تواند اطلاعات مبهم را به خاطر بسپارد. پس برای اینکه مطالب در ذهن شما حک شود، به آن دقت کنید.
راهکارهای اثر عمیق
برای این کار می توانید از هر دو قوه بینایی و شنوایی استفاده کنید( متن را ببینید و همزمان برای خودتان بلند بخوانید.).راه حل دیگر به خاطر سپردن مطالب، استفاده از تصویر
است. کلمات را با تصاویر خاصی همراه کنید.حتی برای اعداد تصویری ابداع کنید. چرا که اعداد راحت تر از کلمات از ذهن می روند. مثلا عدد سه (three) شبیه کلمه (tree به معنای
درخت) است. به این صورت هرگاه بخواهید سومین مطلب سخنرانی را بیان کنید در ذهن خود تصویر همراه مطلب درخت را مرور و بیان می کنید.
۲. تکرار
قانون دوم تکرار است. تکرار، مطالب را در ذهن شما ثبت می کند. اما به چه نحوی؟ تحقیقات نشان می دهد که ضمیر ناخودآگاه ما در خلال فواصل تکرار مطلب، تداعی معانی را بهتر
درک می کند و وقفه بین مطالعات عملکرد بهتری را به دنبال دارد. چرا که مغز، اگر پیوسته کار کند، پس از مدتی طراوت خود را از دست می دهد. لازم به ذکر است که فراموشی مطالب
در هشت ساعت اول بیشتر از سه روز اول است. قبل از سخنرانی حتما مطالب را با خود مرور کنید.
۳. تداعی معنا
قانون سوم، تداعی معنا، این است که مغز ما اساسا یک دستگاه تداعی معناست.حافظه شما چیزهایی را به یاد می آورد که در خواست می کنید. و راحت به یادآوردن به ارتباط
اطلاعات جدید با اطلاعات قدیمی مرتبط است. هرچقدر اطلاعات شما سازمان یافته تر باشد، حافظه قوی تری خواهید داشت.
راهکارهای تداعی معنا
برای سازمان یافتن و ارتباط اطلاعات با یکدیگر کافی است که به معانی اطلاعات توجه کنید و درباره آن ها فکر کنید.پرسیدن سوال هایی مانند چرا چنین است؟ کجا اتفاق افتاده است؟ چه زمانی رخ داده است؟ و… به دقیق تر شدن مطالب کمک می کند.درباره به خاطر سپردن تاریخ ها بهترین راه حل ارتباط دادن به واقعه مربوطه است. درباره حفظ کردن اسامی مختلف هم می توان از قالب داستان بهره برد.در سخنرانی هم دو راه دارید. یا از یادداشت استفاده کنید که مورد استقبال مخاطبان قرار نمی گیرد یا با استفاده از تداعی معنا، مطالب را با کلمات بی ربط و خنده دار به خاطر بسپارید.
اگر در سخنرانی همه چیز یادمان رفت چه کنیم؟
این موقعیت وحشتناک ممکن است برای هرکسی پیش بیاید! در این موقعیت تنها کلمه آخر کلامتان را در جمله بعدی به کار ببرید. به این صورت که آخرین کلمه از جمله ایی که گفته اید را بیان کرده و درباره آن صحبت کنید. هرچند که اطلاعات کاملی درباره آن نداشته باشید و همینطور کلمه آخر جمله بعدی را به صورت سلسله وار ادامه دهید. تا می توانید به سخنرانی ادامه دهید. این سخنرانی ایده آل نیست. اما از شکست کامل و آبروریزی بهتر است!
نکات مهم در اجرای موفقیت آمیز یک سخنرانی
برای رسیدن به هدف مقاومت کنید
برای رسیدن به هدفتان مقاومت کنید.هنگامی که کاری را شروع می کنید، به دوره ایی می رسید که همه چیزیکنواخت و کسل کننده می شود. افرادی که اراده ضعیفی دارند از ادامه مسیر منصرف می شوند. اما اگرتصمیم جدی گرفته و خود را برای هر شرایطی آماده کرده اید، از این دره ناامیدی عبور می کنید و ناگهان یک روز می بینید که به هدف خود رسیده اید.
از شکست نترسید
حتی اگر هزار بار هم شکست خوردید از ادامه دادن دست برندارید! ” هیچ جوانی در هر رشته ای که تحصیل می کند، نباید نگران نتیجه تحصیلاتش باشد.اگر او با کار و تلاش صادقانه به تحصیل بپردازد، مطمئنا به نتیجه خواهد رسید و روزی به فرد شایسته و لایقی تبدیل می شود و حاصل زحمات خود را دریافت خواهد کرد.” هرچقدر که ناملایمات شما را ناامید کرده اما دست از تلاش برندارید و مطمئن باشید که به نتیجه می رسید.
در آرزوی سخنرانی…
اگر کسی آرزوی سخنران شدن را دارد، سخنران خوبی خواهد شد. مهم این است که این خواسته را حفظ کند. داشتن خواسته های متضاد باهم انسان را به جایی نمی رساند.
گریستن و پذیرفتن شکست و آن گاه مُردن، کار ساده ای است
عقب نشینی و به گوشه ای پناه بردن کار ساده ای است
اما جنگیدن در زمانی که هیچ امیدی به پیروزی نیست کار سخنی است که فقط از مردان بر می آید.
اگرچه از هرگونه تلاش و جستجو خسته شده ای.مجروح گشته و شکست خورده ای و ناامید
ولی یک بار دیگر تلاش کن چرا که راحت مردن آسان است
ولی ادامه دادن به زندگی سخت و دشوار.”
سخنرانی، چه وقت بر مخاطب اثر میگذارد؟
زمانی سخنرانی شما بر مخاطبان اثر می گذارد که شما به موضوع صحبت علاقه و ایمان داشته باشید.پس موضوعی را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید. و آن را با شور و هیجان بیان کنید.احساسات خود را مخفی نکنید.حس واقعی خود را با مخاطب به اشتراک بگذارید. شور و شوق خود را به مخاطب منتقل کنید و از صمیم قلب حرف بزنید.
راز سخنرانی موفقیت آمیز
اهمیت جزئیات
جزئیات مهم است. اینکه کلمات را چگونه بیان می کنید مهم تر از انتخاب کلمات است. همان طور که هیچ فروشنده ایی کالا را به گوشه ایی نمی اندازد تا خریدار آن را بردارد، سخنران هم باید مطالب را به بهترین شکل به مخاطب برساند. به این توجه داشته باشید که مخاطب احساس کند که شما میخواهید مطلبی را به او برسانید. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که برای سخنرانی برای ۱۰۰ نفر مانند سخنرانی برای یک نفر است.هرچه تعداد بیشتر باشد باید انرژی بیشتری صرف کنید.
دوری از تصنع
بهترین سخنرانی یک سخنرانی طبیعی و به دور از تصنع است.تمرین کنید که عادی صحبت کنید نه با تکلف و سختی. زبان مخاطب را بشناسید و با توجه به آن صحبت کنید. هیچ شاعری به گوش کردن اصطلاحات فلسفی علاقه ندارد. خودتان باشید. از بر کردن اصول ثابت شاید از شما یک سخنران خوب بسازد اما فایده ایی ندارد. چرا که این سخنرانی نمی تواند به اندازه کافی موثر باشد. تمرین کنید تا با قلبتان سخنرانی کنید. مثل وقتی که برای یک دوست صمیمی، ماجراهای پیش آمده را تعریف می کنید. همینقدر طبیعی و با صداقت.شما منحصر به فردید.پس از تلاش برای شبیه دیگران شدن دست بردارید.
راهکاری تنوع دادن به سخنرانی
– برای تنوع می توانید هنگام سخنرانی از خود سوال بپرسید و جواب آن را بدهید.
( مثلا بپرسید چرا لینکلن باید ساده گویی را انتخاب کند؟ به خاطر اینکه…) این کار به جذابیت سخنرانی شما می افزاید. نکات دیگری وجود دارند که شما ناخودآگاه در صحبت های عادی رعایت می کنید. – روی کلمات مهم تاکید کنید و کلمات غیر مهم را بدون تاکید بیان کنید. آهنگ صدای خودتان را تغییر بدهید. این کار فضا را از یک نواختی و خستگی خارج می کند.
– از مطالبی که مهم نیستند با سرعت عبور کنید و مسائل مهم را آهسته تر بیان کنید.
– مکث می تواند همان قدر موثر باشد که بالا بردن صدا موثر است.
برای مکث نمی توانیم جای خاصی را مشخص کنیم. این به احساس شما بستگی دارد. به این نکات توجه کنید اما حواستان باشد که تبدیل به یک ماشین سخنگو نشوید!
رابطه موفق با مخاطبان در سخنرانی
برای ایجاد رابطه موفق با مخاطبان، باید روحیات و علائق آن ها را بدانید. به زبانی حرف بزنید که برایشان آشناست. قلب خود را به قلب مردم گره بزنید. حرف دلشان را بزنید و از مشکلات و دغدغه هایشان یاد کنید.هیچ چیز موثر تر از این نیست که مردم بدانند که آن ها را درک می کنید و برایشان اهمیت قائلید.
راهکارهای ارتباط موفق با مخاطبان در سخنرانی
– ازمخاطبان خود صادقانه تعریف کنید. اما اگر نمی توانید این کار را صادقانه انجام دهید و با اغراق همراه می شود، بهتر است این کار را انجام ندهید.
– بین خود و آن ها نقاط مشترکی پیدا کنید و به آن اشاره کنید.این کار حس خوبی به مخاطب می دهد.
– همینطور استفاده از ضمیر “تو” به جای “شما”.البته باید توجه داشته باشید که گاهی استفاده از آن فاصله را بیشتر می کند. مانند زمانی که قصد موعظه کردن دارید. بهتر است از ضمیر “ما” استفاده کنید.
– روی شنوندگان حساب باز کنید.شما می توانید برای تفهیم مطالب از آن ها کمک بگیرید. اگر مخاطب ذره ایی حس کند که شما خود را بالاتر از او می دانید، مطمئن باشید که ارتباط قطع خواهد شد.فروتنی کنید تا حس علاقه و دوستی بین شما و آن ها پررنگ تر شود. هیچ کسی دوست ندارد مستمع یک آدم مغرور باشد.
منش و شخصیت شما در روی سکوی سخنرانی
شخصیت شما یعنی رفتار شما، انگیزه شما،طرز نگاه و بیان شما و… مخاطب جذب شخصیت سخنران می شود نه کلمات!
حال شما قبل و حین سخنرانی
برای یک سخنرانی موفق باید به حال قبل و حین سخنرانی خود توجه کنید. مخاطب جذب انرژی شما می شود پس شما اگر قبل از سخنرانی انرژی کافی را نداشته باشید، مخاطب به
چه علتی باید جذب شما شود؟ توصیه میشود که قبل از سخنرانی از امور استرس زا و غذاهای سنگین پرهیز کنید.
لباس سخنران
به لباس هایی که برای سخنرانی آماده کرده اید توجه کنید.لباس های نامرتب و آشفته نشان دهنده ذهن پریشان است. مردم علاقه ایی به گوش کردن سخنان چنین فردی ندارند.
چینش مخاطبان سخنرانی
درباره چینش مخاطبان سعی کنید که به صورت متمرکز نشسته باشند. پراکنده بودن حاضرین انرژی بیشتری از شما می گیرد.تنها وقتی تعداد مخاطبان بالاست بالاتر از سطح حضار
قرار بگیرید. در غیر این صورت نزدیک و در سطح آن ها بایستید. تا حس صمیمیت و نزدیکی را حفظ کنید.
نور و اکسیژن
نور کافی برای مکان سخنرانی را بی اهمیت ندانید.شنوندگان حق دارند که صورت شما را به صورت واضح ببینند. اثری که تغییر حالت صورت شما ایجاد می کند بیشتر از کلمات است.
حواستان به میزان اکسیژن مکان باشد و در صورت نیاز پنجره را باز بگذارید.یک سخنرانی هرچقدر هم که پر شور باشد اما در مکان خفه به اندازه کافی اثر گذار نیست.
عوامل حواس پرتی مخاطبان
در اطراف میکروفون چیزی قرار ندهید. دقت کنید که پشت سرتان چیزهای اضافی نباشد و جز شما کسی در اطراف جایگاه سخنرانی نباشد. چرا که کوچک ترین محرکی حواس شنونده را از شما پرت می کند. در جایی بایستید که با ورود افراد دیگر، حواس شنوندگان پرت نشود. هیچ مهمانی را به جایگاه دعوت نکنید.
حرکات بدن سخنران
هنگام سخنرانی با دست هایتان ور نروید و آن ها را عادی در دو طرف خود رها کنید. در هنگام نشستن در صندلی، خود را پرت نکنید و آرام دسته صندلی را گرفته و بنشینید و آرامش و متانت خود را حفظ کنید. حرکات هر فرد باید مثل مسواک او کاملا شخصی باشد. نمی توانیم برای همه یک سری حرکات ثابت را توصیه کنیم. حرکت و رفتار هرکسی بسته به شخصیت فرد است.
ژست خودتان را پیدا کنید
ژست خودتان را پیدا کنید.اما آن قدر تکرار نکنید که خسته کننده شود. سعی کنید در هنگام سخنرانی از حرکاتی استفاده کنید که عادتا و همیشه انجام می دهید. اما هنگام تمرین حرکاتی را تمرین کنید که در روزمره استفاده نمی کنید. یادگیری از روی کتاب را فراموش کنید. انگیزه و اراده شما قابل اعتماد تر از چیزی است که دیگران بخواهند آن را یاد دهند.
تنها خودتان باشید
و در آخر همه نکات را فراموش کنید! بعید است کسی به حرکات خود به خودی هنگام سخنرانی که برخاسته از شور و شعف است ایراد بگیرد. تنها خودتان باشید و با قلبتان صحبت کنید.
سخنرانی خود را چگونه شروع کنیم؟
شروع سخنرانی یکی از مهم ترین بخش های اثرگذار سخنرانی است.
مشکل ترین کار در سخنرانی
شروع با داستان های خنده دار را فراموش کنید. هیچ کاری مشکل تر از خنداندن مردم نیست. اما نیاز نیست که با موضوعات سنگین و جدی شروع کنید. نقل قول از دیگران بهتر از
تکرار جملات تکراری و نخ نماست.
هرگز در ابتدای سخنرانی ابراز تأسف نکنید
هرگز در ابتدای سخنرانی خود نگویید که متاسفید. حتی اگر آمادگی سخنرانی را ندارید به آن اشاره نکنید. چرا وقتی کسی متوجه این موضوع نیست توجهشان را به آن جلب می
کنید؟ اینکه به آن ها بگویید که آماده نیستید همین حس را به آن ها القا می کند که شما چیز ارزشمندی برای گفتن ندارید. در حالی که همه آن ها جمع شده اند تا مطلب مفیدی را
از شما بشنوند. پس این تصور را بهم نزنید!
شروع خوب اصول ثابتی ندارد
برای یک شروع خوب نمی توان یک سری اصول ثابت را ارائه کرد.یک شروع خوب به موضوع سخنرانی، شخصیت شما، موقعیت و… بستگی دارد.
استفاده از سؤال در شروع صحبت
اما در هر صورت شما می توانید با برانگیختن حس کنجکاوی آن ها را مشتاق کنید تا صحبت های شما را گوش بدهند و به جواب برسند.
مثال هایی که شروع کلام را زیبا می کنند
همچنین می توانید از مثال استفاده کنید.گوش کردن به سخنان غیر ملموس کسل کننده است. با استفاده از مثال و داستان از جزء به کل شروع کنید. در حین سخنرانی تا می توانید از
نمودار و نقشه بهره ببرید تا توجهشان را جلب کنید. علاوه بر این می توانید از آن ها سوال بپرسید تا مجبور باشند به سخنرانی های شما گوش بدهند.
استفاده از حقایق تکان دهنده در سخنرانی
یکی دیگر از پیشنهاد ها برای شروع، بیان حقایق تکان دهنده است که مستمع را به تعجب وا می دارد.
استفاده از تجربه های شخصی در سخنرانی
استفاده ازداستان هایی که برایتان رخ داده یا شنیده اید و با موضوع مرتبط هستند هم می تواند به جذابیت سخنرانی شما بیفزاید.
استفاده از نقل قول بزرگان در سخنرانی
همچنین می توانید از قول شخصیت های معروف استفاده کنید. با این روش کنجکاوی مخاطب را بر می انگیزید و آن ها به گوش کردن ادامه سخنرانی ترغیب می شوند. برای شروع
از مطالبی که مورد علاقه شنوندگان است استفاده کنید. بیان موضوعاتی که به نظر شما مهم است اما مخاطب را بی حوصله می کند، جذابیت سخنرانی شما را کم می کند.
سخنرانی خود را باید چگونه به پایان برسانیم؟
آغاز و پایان هرچیزی اهمیت بیشتری از متن آن دارد. اما در سخنرانی پایان مهم تر از شروع است. چرا که مطالب پایانی است که در ذهن مخاطب می نشیند. اما سخنران ها عموما
اشتباهاتی را مرتکب می شوند.مثل گفتن جمله” این تمام چیزهایی بود که درمورد این موضوع می دانستم. برای همین باید صحبت را تمام کنم.” این پایان بندی اصلا مناسب
نیست. هرگاه چیز دیگری برای گفتن ندارید تنها کنار بروید و چیز دیگری نگویید.
برای یک پایان خوب در سخنرانی، تمرین کنید
برای جمع بندی مناسب باید از قبل و در آرامش تصمیم گرفته باشید و تمرین کنید. اما این به معنای حفظ کلمه به کلمه نیست. بلکه آخرین محتوایی که می خواهید بگویید را به
خاطر بسپارید.
برای پایان سخنرانی خود، چند سناریو داشته باشید
حواستان باشد که شرایط مختلف را در نظر بگیرید و با توجه به هرکدام یک پایان در نظر بگیرید.امکان دارد وقت کم بیاورید اما نباید سخنرانی خود را بدون پایان رها کنید. پس از
قبل آماده باشید.
بیان خلاصه ای از مطالب در پایان سخنرانی
اگر مطالب سخنرانی برای شما واضح است به این معنا نیست که برای شنونده ها هم همین طور باشد! یادتان باشد که آن ها دفعه اول است که این مطالب را می شنوند پس از
رگبار مطالب دست بردارید. برای پایان می توانید خلاصه ای کوتاه از تمام مطالب ارائه کنید یا پیشنهاد کاری بدهید. یا بیان مختصر و صادقانه از چیزی.
چند پیشنهاد برای پایان سخنرانی
اگر می توانید در پایان سخنرانی مخاطبان را بخندانید این کار را بکنید یا شعر و یک قطعه ادبی مناسب بخوانید. نقل قول از کتاب های مذهبی هم می تواند اثر گذار باشد.یک
پیشنهاد دیگر برای پایان، به اوج رساندن مطلب است. تحقق چنین حالتی سخت است اما اگر محقق شود یکی از بهترین پایان هاست. قبل از اینکه مخاطبان خسته شوند صحبت
خود را متوقف کنید. سخنرانی های طولانی نفرت ایجاد می کن
چگونه می توانیم در سخنرانی مقصود خود را به روشنی بیان کنیم؟
هدف از سخنرانی چیست و قرار است چه آثاری داشته باشد؟ شما در یک سخنرانی قصد دارید موضوع مورد نظر را برای مخاطب توضیح دهید و این توضیح باید آن ها را راضی کرده
و تشویق کند تا آن ها دست به عمل بزنند. علاوه بر این ها سرگرم کننده هم باشد. آیا همه سخنرانی ها از این ویژگی برخوردارند؟
ایجاد تصویر روشن در ذهن شنونده
بسیاری از سخنرانی ها با وجود موضوع مهم و توضیحات دقیق اثری روی شنونده ندارند. چنین سخنرانی هایی به هدف نهایی خود نرسیده اند. شنونده باید تصویر روشنی از موضوع
داشته باشد.
استفاده از مثال
یکی از راه های روشن کردن موضوع، استفاده از مثال است.همان طور که قبلا گفتیم، درک مسائل کلی و اعداد و ارقام کار دشواریست اما مثال هایی از زندگی روزمره آثار قابل توجهی دارد. مثلا در قرآن بسیاری از مسائل عبرت برانگیز در قالب داستان بیان شده است.
تا می توانید از کلام ساده استفاده کنید
از اصطلاحات مخصوص فن خود استفاده نکنید.این کار به شکست منتهی می شود.در سخنرانی ها تصور کنید که کم استعدادترین افراد مخاطب شما هستند و بسته به آن تا می توانید کلامتان را ساده کنید و ابهامات را برطرف کنید. تا سخنرانی موثر باشد. صحبت های ابهام آمیز مانند همان دوربینی است که در هوای مه آلود نمی تواند تصویر دقیقی را ثبت کند.
قدرت تجسم
یک ضرب المثل چینی می گوید: یک بار دیدن چیزی بهتر از صد بار سخن گفتن درباره آن است. پس تلاش کنید تا مطالب خود را برای مخاطب تجسم کنید. تا می توانید از تصاویر بهره ببرید.
تکرار مطالب مهم اما هر بار با قالبی جدید
علاوه بر آن، صرف واضح بودن چیزی، ما را از تکرار کردن آن بی نیاز نمی کند. مطالب هرچقدر هم که واضح باشند باز به تکرار نیاز دارند. تنها باید دقت داشته باشید که این تکرار در قالب جدیدی باشد تا شنوندگان را کلافه نکند.
استفاده کمتر از مطالب کلی
در کنار مطالب کلی از مثال های عینی و شخصی استفاده کنید.هرچقدر که مطالب شما شخصی تر و دقیق تر شود،از ابهام موضوع کاسته می شود و مطالب با وضوح بیشتری در ذهن مخاطب نقش می بندد. زمان را در نظر بگیرید.بیان کردن مطالب زیاد اما به صورت خلاصه تنها باعث می شود که مطالب برای مخاطبین مبهم باشد. با توجه به زمان، تنها جنبه هایی از موضوع را بررسی کنید.نه همه جنبه ها را.
چگونه می توان شنوندگان را به موضوع سخنرانی علاقمند ساخت؟
برای عموم مردم، صرف فهمیدن چیزهای جدید یا قدیمی جذاب نیست.بلکه همه صحبت درباره چیزهای جدید مربوط به امور عادی و روزمره را دوست دارند.صحبت درباره شخصیت مردم به مراتب خیلی شنیدنی تر است تا صحبت درباره اتفاقات تاریخی. مردم دوست دارند درباره خودشان، چگونگی پول درآوردن و غیره و هر چه به آن ها مربوط است بشنوند.
موضوع صحبت راجع به چه باشد؟
موضوعات انتزاعی ذهن مردم را خسته می کنند اما امکان ندارد که درباره شخصیت آن ها صحبت کنید و جذب صحبت شما نشوند. زندگی روزمره برای همه پستی و بلندی دارد و صحبت درباره آن ها بسیار هیجان انگیز تر از صحبت درباره مسائل کلی و انتزاعی است. سعی کنید سخنرانی پر از اتفاقات زندگی فردی باشد. و موعظه ها را در قالب داستان هایی از زندگی آدم ها بیان کنید. تنها چیزی که نباید فراموش کنید این است که ملموس و راحت صحبت کنید.
استفاده از کلمات تصویرساز
از کلمات تصویر ساز استفاده کنید. این کلمات بر خلاف کلمات انتزاعی، تصویری را در ذهن شنونده ایجاد می کنند. تمام ضرب المثل های ماندگار تشکیل شده از همین کلمات هستند. مثل: دیگ به دیگ میگه روت سیاه و آش نخورده و دهن سوخته و…
و باز تأکید بر یک اصل
نکته پایانی این است که امکان دارد با رعایت همه این نکات باز هم سخنرانی پرباری نداشته باشید.چرا؟ چون همواره علاقه شما به موضوع، از همه نکات مهم تر است.این شما هستید که با علاقه به موضوع سخنرانی و با در نظر گرفتن علایق مردم می توانید لحظات بسیار خوبی را برای مخاطبان خود را خلق کنید.
چگونه شیوه ی بیان خود را بهبود ببخشیم؟
رابطه ما با مردم یا در قالب لباس پوشیدنمان است یا کارهایی که انجام می دهیم یا طرز بیان و محتوایی که درباره آن صحبت می کنیم.در نظر داشته باشید که طرز بیان شما تا چه حد می تواند اهمیت داشته باشد.
بهبود سخنرانی با کتابخوانی
شاید یک فرد، تحصیلکرده باشد اما هنوز در صحبت کردن اشتباه دستور زبان داشته باشد. این مشکلات با خواندن کتاب های خوب برطرف می شود.پس سعی کنید همیشه با خودتان کتاب به همراه داشته باشید و از هر فرصتی برای خواندن استفاده کنید. گوته می گوید:” به من بگو چه کتابی میخوانی تا من به تو بگویم کیستی.” لغت نامه ها را مطالعه و تمرین کنید.
رصد کلمات قدیم و جدید
به کلماتی که می گویید دقت کنید. کلمات جدیدی که یادگرفتید را در صحبت های روزمره استفاده کنید تا جزو کلمات همیشگی شما شوند. از تشبیهات و توصیفات ابتکاری جدید استفاده کنید و کلمات قدیمی و منسوخ شده را رها کنید. کسی که خلاقیت در بیان ندارد یعنی خلاقیت در فکر هم ندارد. بیان شما نشان دهنده فکر بدیع و نو شماست.
نحوه صحیح معرفی کردن کسی یا گرفتن جایزه
معرفی موضوع سخنرانی
مجری مراسم و معرفی کننده سخنران باید موضوع سخنرانی و صلاحیت سخنران و علت اهمین موضوع را برای شنونده ها شرح دهد. به عبارت دیگر مجری هم باید از اهمیت موضوع سخنرانی صحبت کند و هم از صلاحیت سخنران. شما برای بیان اهمیت موضوع سخنرانی می توانید از سوالاتی بهره ببرید که پاسخ آن ها دغدغه شنونده است. حواستان باشد که موضوع سخنرانی را شرح ندهید.تنها به اهمیت موضوع اشاره کنید.
معرفی سخنران
در معرفی سخنران زیاده روی نکنید. اغراق را کنار بگذارید اما سخنران را هم دست کم نگیرید. شور و هیجان داشته باشید. و این شور و هیجان را منتقل کنید. با صدای رسا این کار را انجام دهید. هنگام معرفی سخنران به سمت او روی بر نگردانید. بلکه بعد از پایان معرفی به او خیره شوید. شما می خواهید او را به شنونده ها معرفی کنید نه به خودش! برای سخنران احترام قائل شوید و از اهمیت سخنرانی او صحبت کنید
خلاصه و نتیجه گیری پایانی
– موضوعی را انتخاب کنید که علاقه و ایمان دارید
– تا آنجا که زمان اجازه می دهد راجع به موضوع مطلب جمع آوری کنید
– مطالب جمع آوری شده ارزشی ندارند. تفسیر و برداشت خود را از موضوع بگویید.
-تمرین و استمرار کلید موفقیت در سخنرانی است
– برای بخاطر سپردن مطالب از اثرعمیق، تکرار و تداعی معنا استفاده کنید.
– خودتان باشید و تصنعی صحبت نکنید
– با بالا و پایین بردن صدا، سوال و جواب، سریع و آهسته کردن کلام و در نهایت مکث های به موقع به سخنرانی خود تنوع دهید.
– موضوع سخنرانی را با علاقه مخاطب گره بزنید
– در شروع سخنرانی هرگز ابراز تأسف نکنید و همچنین سعی نکنید مخاطب را بخندانید
– می توانید در شروع صحبت از سؤال، مثال، نقل قول بزرگان، حقایق تکان دهنده یا داستان شخصی خود آغاز کنید.
– نظم در مطالب را رعایت کنید
– پایان سخنرانی مهمترین قسمت آن است. هرگز سخنرانی را بدون پایان رها نکنید.
– اگر بتوانید اوج مطلب را در پایان ارائه بدهید عالی است.
– همچنین می توانید در پایان سخنرانی، مخاطب را بخندانید، شعر یا یک قطعه ادبی را مطرح نمایید و یا از کتب مقدس مطلبی را بیان کنید.