تکنیکهای پیشرفته برای نورو مارکتینگ
نوشته دکتر مازیارمیرمحقق و پژوهشگر
…در سالهای اخیر، نورو مارکتینگ به سرعت تکامل یافته و تکنیکهای جدیدی برای درک بهتر رفتار مصرفکننده معرفی شده است. این تکنیکها با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفتهتری نسبت به
روشهای سنتی نظیر fMRI و EEG تلاش میکنند تا اطلاعات دقیقتری درباره فرآیندهای تصمیمگیری و احساسی مشتریان ارائه دهند. در ادامه به بررسی چند مورد از تکنیکهای جدید و مهم در نورو
مارکتینگ میپردازیم:
نورو مارکتینگ به معنای استفاده از تکنیکهای عصبشناسی برای بررسی پاسخهای عصبی و شناختی مشتریان نسبت به محصولات و تبلیغات است. این تکنیکها شامل EEG (الکتروانسفالوگرافی)،
fMRI (تصویربرداری تشدید مغناطیسی عملکردی)، و ردیابی چشمی (Eye Tracking) میباشند. هدف این روشها درک بهتری از تصمیمگیریها و واکنشهای ناخودآگاه مصرفکنندگان است. البته این
موارد ایا انحراف از مسیر دارد و تا چه حد و چطور و چگونه …..
بخش اول
تحلیل چهره (Facial Coding)
این تکنیک بر اساس شناسایی و تحلیل احساسات مختلف از طریق حرکات و تغییرات کوچک در صورت است. سیستمهای تحلیل چهره، با استفاده از دوربینهای با کیفیت بالا و الگوریتمهای هوش مصنوعی، میتوانند احساسات فوری مانند شادی، ناراحتی، تعجب یا خشم را شناسایی کنند.
مزایا:
- غیر تهاجمی: نیازی به تجهیزات پیچیده یا مداخله مستقیم بر مغز ندارد.
- فوری و آنی: میتواند احساسات را در لحظه ثبت و تحلیل کند.
کاربردها:
- بررسی واکنشهای احساسی مصرفکنندگان نسبت به تبلیغات و محصولات.
- شناسایی احساسات واقعی مشتریان در حین خرید یا هنگام مشاهده تبلیغات ویدیویی.
بخش دوم
ردیابی چشمی پیشرفته (Advanced Eye-Tracking)
ردیابی چشمی یکی از تکنیکهای قدیمی نورو مارکتینگ است، اما با پیشرفت فناوری و هوش مصنوعی، دقت و کاربرد آن به طور چشمگیری افزایش یافته است. این تکنیک، مسیر نگاه مصرفکنندگان را
دنبال کرده و به شناسایی قسمتهای خاص تبلیغات، بستهبندی یا وبسایتهایی که بیشتر توجه مخاطبان را به خود جلب میکند، کمک میکند.
مزایا:
- دقیقتر شدن دادهها: با کمک سیستمهای ردیابی چشمی مبتنی بر هوش مصنوعی، میتوان الگوهای دقیقتری از تمرکز و توجه مصرفکننده به دست آورد.
- تحلیل دادههای بصری: کمک به بهبود طراحی تبلیغات و بستهبندی محصولات بر اساس رفتار واقعی مصرفکنندگان.
کاربردها:
- بهینهسازی طراحی سایتهای تجارت الکترونیک.
- بررسی تأثیرگذاری تبلیغات و محتوای بصری بر مصرفکنندگان.
بخش سوم
الکتروکورتیکوگرافی غیر تهاجمی (Non-Invasive ECoG)
در مقایسه با تکنیکهای سنتی EEG و fMRI که فقط نواحی سطحی مغز را بررسی میکردند، تکنیک الکتروکورتیکوگرافی (ECoG) قابلیت اندازهگیری دقیقتری از فعالیتهای مغزی عمیقتر ارائه
میدهد. امروزه نسخههای غیرتهاجمی این تکنیک بهبود یافتهاند تا بدون نیاز به جراحی، دادههای دقیقتری را جمعآوری کنند.
مزایا:
- دقت بالاتر: اطلاعات بیشتری درباره نواحی عمیق مغز ارائه میدهد.
- غیر تهاجمی: نیاز به جراحی یا کاشت ندارد، در نتیجه برای استفاده گستردهتر مناسب است.
کاربردها:
- درک بهتر از نحوه تصمیمگیریهای ناخودآگاه مشتریان.
- تحلیل تأثیر برند یا تبلیغات بر نواحی مختلف مغز.
بخش چهارم
تحلیل ضربان قلب و فعالیت پوست (Heart Rate & Skin Conductance Analysis)
تکنیکهای اندازهگیری فیزیولوژیک مانند ضربان قلب و فعالیت الکتریکی پوست، به عنوان راهی برای بررسی احساسات و هیجانات فرد استفاده میشوند. تغییرات در ضربان قلب یا تعریق پوست میتواند
نشاندهنده استرس، هیجان، یا واکنش عاطفی فرد به یک محرک خاص باشد.
مزایا:
- اندازهگیری هیجانات لحظهای: به ویژه هنگام واکنش به یک محرک تبلیغاتی.
- ترکیب با تکنیکهای دیگر: قابلیت ترکیب با ردیابی چشمی و تحلیل چهره برای دسترسی به دادههای دقیقتر.
کاربردها:
- ارزیابی تأثیرات فیزیولوژیکی تبلیغات یا طراحی محصول.
- درک واکنشهای عاطفی و جسمی مشتریان هنگام مواجهه با یک محصول جدید.
بخش پنجم
واقعیت مجازی و واقعیت افزوده (VR & AR)
استفاده از واقعیت مجازی (Virtual Reality) و واقعیت افزوده (Augmented Reality) در نورو مارکتینگ به محققان امکان میدهد تا مشتریان را در محیطهای شبیهسازی شده یا محیطهای دیجیتالی
تعاملپذیر قرار دهند و رفتار آنها را در محیطهای کنترلشده ولی مشابه دنیای واقعی بررسی کنند.
مزایا:
- غرقشدگی بیشتر: مشتریان در محیطهای تعاملی قرار میگیرند که واکنشهای واقعیتری به همراه دارد.
- شبیهسازی سناریوهای مختلف: امکان تست محصولات یا تبلیغات در محیطهای مجازی و بدون نیاز به تولید فیزیکی.
کاربردها:
- شبیهسازی فروشگاههای مجازی برای ارزیابی رفتار مشتریان.
- تست تبلیغات تعاملی یا محصولات جدید در محیطهای واقعیت افزوده.
بخش ششم
تحلیل دادههای بزرگ (Big Data Analytics)
تحلیل دادههای بزرگ، با استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین، به شرکتها کمک میکند تا الگوهای پیچیده رفتاری و عاطفی را از مقادیر عظیمی از دادههای جمعآوری شده شناسایی کنند.
ترکیب دادههای نورو مارکتینگ با دادههای دیجیتالی و اجتماعی مشتریان، به ایجاد الگوهای دقیقتر از ترجیحات و رفتارهای آنها منجر میشود.
مزایا:
- دقت بالا: تحلیل گستردهای از رفتارهای آنلاین و غیرآنلاین مصرفکنندگان ارائه میدهد.
- پیشبینی رفتارها: از الگوهای پیشین برای پیشبینی رفتارهای آینده مشتریان استفاده میکند.
کاربردها:
- بهینهسازی استراتژیهای بازاریابی بر اساس دادههای واقعی و دقیق.
- شناسایی الگوهای پنهان در رفتار مصرفکنندگان که در روشهای سنتی قابل شناسایی نیستند.
بخش هفتم
تحلیل دادههای عصبی مبتنی بر هوش مصنوعی (AI-Based Neural Data Analysis)
پیشرفت در هوش مصنوعی امکان تحلیل دقیقتر و خودکارتر دادههای نورو مارکتینگ را فراهم کرده است. الگوریتمهای یادگیری عمیق میتوانند فعالیتهای مغزی و فیزیولوژیکی مصرفکنندگان را تحلیل
کرده و الگوهای تصمیمگیری و احساسات آنها را شناسایی کنند.
مزایا:
- خودکارسازی فرآیندها: امکان تحلیل سریعتر و دقیقتر دادههای عصبی.
- دقت بالا: کشف الگوهایی که برای تحلیلهای سنتی ممکن نیست.
کاربردها:
- بهبود روشهای پیشبینی رفتار مصرفکننده.
- تحلیل واکنشهای عصبی در زمان واقعی برای بهینهسازی تبلیغات.
نتیجهگیری نهایی
بعنوان یک مشاور کسب و کار باید بگویم که تکنیکهای جدید نورو مارکتینگ با بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته مانند هوش مصنوعی، واقعیت مجازی، و تحلیل دادههای بزرگ، به شرکتها امکان
میدهند تا به طور دقیقتری احساسات و رفتارهای ناخودآگاه مصرفکنندگان را درک کنند. این تکنیکها با اینکه هنوز تا رسیدن به تکامل نهایی صرفا طفلی نوپا است و دارای خطاهای بسیار زیادی است
که نباید از مد نظر دور داشت و مهمتر هزینه تمام شده و انحراف از مسیر و همچنین رعایت استاندارد های اخلاقی در مسیر نورومارکتینگ بسیار بسیار نکات مهمی است.
بنظر می رسد که در استراتژیهای بازاریابی نورومارکتینگ می تواند مسیر جدیدی ایجاد کند و به بهبود تصمیمگیریهای ما در بازاریابی کمک کند…..