خلاصه کتاب مدیریت برایان تریسی
کتاب مدیریت اثر برایان تریسی که نکات آن هر مدیری به یک مدیر عالی تبدیل می کند.
مدیر عالی کسی است که میتواند کاری کند تا کارکنان بهترین عملکرد را داشته باشند.
درنتیجه آن شرکت و سازمان به اهداف والایش برسد.
کتاب “مدیریت” نوشته برایان تریسی یک راهنمای جامع و کاربردی برای مدیران در هر سطحی است که
میخواهند عملکرد خود و تیمشان را بهبود بخشند. در ادامه، خلاصهای کاملتر از این کتاب به همراه بخشهایی از
متن و توضیحاتی درباره سرفصلهای آن ارائه میشود.
سرفصلهای کتاب
1. **نقش و مسئولیتهای مدیر**
2. **برنامهریزی و تنظیم اهداف**
3. **سازماندهی**
4. **مدیریت زمان**
5. **رهبری**
6. **کنترل و ارزیابی**
7. **حل مشکلات و تصمیمگیری**
8. **توسعه مهارتهای فردی و تیمی**
خلاصه جامع
#### فصل 1: نقش و مسئولیتهای مدیر
در این فصل، تریسی به بررسی نقشهای مختلف مدیران و مسئولیتهای آنها
میپردازد. او توضیح میدهد که مدیران باید به عنوان رهبران الهامبخش عمل کنند، تیم
خود را به سمت اهداف مشخص هدایت کنند و یک محیط کاری مثبت ایجاد کنند. او
مینویسد:
> “مدیران بزرگ با ایجاد یک محیط کاری مثبت و الهامبخش، تیمهای خود را به سمت
موفقیت هدایت میکنند.”
فصل 2: برنامهریزی و تنظیم اهداف
تریسی در این فصل به اهمیت برنامهریزی استراتژیک و تنظیم اهداف واقعبینانه پرداخته و
تکنیکهایی برای تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت معرفی میکند. او بر اهمیت انعطافپذیری در
برنامهریزی تأکید دارد و میگوید:
> “بدون یک نقشه راه، هرگز نمیتوانید به مقصد برسید.”
فصل 3: سازماندهی
این فصل به فرآیند سازماندهی در مدیریت میپردازد. تریسی توضیح میدهد که سازماندهی شامل
تعیین وظایف، تخصیص منابع و ایجاد ساختارهای سازمانی موثر است. او مینویسد:
> “یک سازمان خوب، مانند یک ماشین خوب، باید به خوبی روغنکاری شود.”
فصل 4: مدیریت زمان
در این فصل، تریسی به روشهای مختلف مدیریت زمان پرداخته و تأکید میکند که مدیریت موثر زمان
میتواند به افزایش بهرهوری کمک کند. او به خوانندگان یاد میدهد چگونه اولویتها را تعیین کنند،
وظایف را تفویض کنند و از تکنیکهای مختلف مدیریت زمان بهرهمند شوند. او میگوید:
> “زمان با ارزشترین منبع شماست، آن را به درستی مدیریت کنید.”
فصل 5: رهبری
تریسی در این فصل به بررسی اصول رهبری موثر میپردازد. او تأکید دارد که مدیران باید بتوانند افراد
خود را الهام ببخشند، به آنها انگیزه دهند و اعتماد به نفسشان را افزایش دهند. او مینویسد:
> “یک رهبر خوب، کسی است که بتواند دیگران را به انجام بهترین کارهایشان ترغیب کند.”
فصل 6: کنترل و ارزیابی
این فصل به فرآیندهای کنترل و ارزیابی عملکرد سازمانی و فردی اختصاص دارد. تریسی بر اهمیت
نظارت مستمر و ارزیابی نتایج برای اطمینان از دستیابی به اهداف تأکید میکند و تکنیکهایی برای
بهبود عملکرد ارائه میدهد. او میگوید:
> “کنترل و ارزیابی عملکرد، یکی از اصول کلیدی مدیریت موفق است.”
فصل 7: حل مشکلات و تصمیمگیری
تریسی در این فصل به بررسی فرآیندهای حل مسئله و تصمیمگیری پرداخته و تکنیکهایی برای
تحلیل مشکلات، پیدا کردن راهحلهای خلاقانه و اتخاذ تصمیمات موثر ارائه میدهد. او مینویسد:
> “توانایی حل مسئله یکی از مهارتهای کلیدی هر مدیر موفق است.”
فصل 8: توسعه مهارتهای فردی و تیمی
در این فصل، تریسی به اهمیت توسعه مستمر مهارتهای فردی و تیمی پرداخته و راهکارهایی برای
آموزش و توسعه مهارتها در محیط کاری ارائه میدهد. او تأکید دارد که سرمایهگذاری در توسعه
مهارتهای کارکنان میتواند به بهبود عملکرد کلی سازمان کمک کند. او میگوید:
> “توسعه مهارتهای فردی و تیمی، کلید موفقیت در محیط کاری است.”
بخشهایی از کتاب
– “مدیران بزرگ با ایجاد یک محیط کاری مثبت و الهامبخش، تیمهای خود را به سمت
موفقیت هدایت میکنند.”
– “بدون یک نقشه راه، هرگز نمیتوانید به مقصد برسید.”
– “یک سازمان خوب، مانند یک ماشین خوب، باید به خوبی روغنکاری شود.”
– “زمان با ارزشترین منبع شماست، آن را به درستی مدیریت کنید.”
– “یک رهبر خوب، کسی است که بتواند دیگران را به انجام بهترین کارهایشان ترغیب
کند.”
– “کنترل و ارزیابی عملکرد، یکی از اصول کلیدی مدیریت موفق است.”
– “توانایی حل مسئله یکی از مهارتهای کلیدی هر مدیر موفق است.”
– “توسعه مهارتهای فردی و تیمی، کلید موفقیت در محیط کاری است.”
نتیجهگیری
کتاب “مدیریت” برایان تریسی با ارائه اصول و تکنیکهای کاربردی مدیریتی، به مدیران
کمک میکند تا بهرهوری و کارایی تیمها و سازمانهای خود را افزایش دهند. تریسی با
ترکیب تجربیات خود و اصول مدیریتی، یک راهنمای جامع و کاربردی برای مدیریت
موفق فراهم کرده است. این کتاب میتواند به عنوان یک منبع ارزشمند برای مدیرانی
که به دنبال بهبود عملکرد خود و تیمشان هستند، مورد استفاده قرار گیرد.
هشت نکته کلیدی برای تبدیلشدن به مدیر عالی
۱-طرح پرسشهای کلیدی:
یک مدیر عالی جواب این سؤالات را بهخوبی میداند
– چرا کار میکنید؟ قصد دارید چه نتیجهای به دست آورید؟
– کدام کار را فقط و فقط شما میتوانید انجام دهید؟
-کاری که اگر خوب انجام شود تفاوت چشمگیری ایجاد میشود؟
-آیا برای رسیدن به نتیجه راه بهتری وجود دارد؟
۲- تشخیص حوزههای کلیدی کار:
حوزههای کلیدی در کسبوکارها در اینجا بیانشده است.
یک مدیر عالی حوزه کلیدی را بهراحتی تشخیص میدهد.
شغل شما هر چیزی که باشد برای تغییر شرایط کنونی یکی از این حوزهها نقش کلیدی دارد.
-مشتری:
مشتری کسی است که از محصولات و خدمات شما استفاده میکند.
درواقع مشتری است که حقوق کارکنان شمارا میپردازد.
یک مدیر عالی همواره برنامهریزی میکند تا مشتری رضایت کامل داشته باشد.
-کاهش هزینهها:
مدیر عالی پیوسته در تلاش است از هزینهها بکاهد و بر سود بیفزاید.
هدف او به دست آوردن بیشترین بازدهی از زمان، انرژی و پول است.
– خلاقیت و افزودن کیفیت:
تولید محصولات و خدمات جدید و انجام کارها بهنحویکه خواستههای روزافزون مشتریان را برآورده سازد.
ازجمله مهمترین کارهای یک مدیر عالی در بازار رقابتی است.
محصولات و خدمات چشمگیر راز این تفاوت است.
کتاب گاو بنفش اثر ست گادین بهطور کامل این مطلب را توضیح میدهد.
۳- تمرکز روی حوزه کلیدی:
همه موفقیتهای واقعی زمانی اتفاق میافتد که روی حوزه کلیدی تمرکز شود.
بهترین تعریف مدیریت زمان این است که در همین لحظه ارزشمندترین کاری که میتوانم انجام دهم چیست؟
یک مدیر عالی این قانون را برای خودش و کارکنانش اجرا میکند.
یک فرمول ساده برای پیدا کردن ارزشمندترین کار :
یک مدیر عالی با پاسخ دادن به این سؤال ارزشمندترین کار را پیدا میکند.
اگر در تمامروز فقط یک کار را بتوانم انجام دهم که برای رسیدن به هدف بزرگترین نقش را بازی میکند کدام کار است؟
۴- تفویض اختیار مؤثر:
تفویض اختیار توانایی شمارا بهعنوان یک مدیر عالی بالا میبرد.
تفویض اختیار هم یک هنر و هم یک علم.
نکته مهم این است که شخص مناسب را پیدا کنید.
این انتخاب نتیجه نهایی کار را مشخص میکند.
پسازآن جلسات منظمی برگزار کنید و پیشرفت کار را بررسی کنید.
هرچقدر در تصمیمگیری دست نیروی انتخابی را بیشتر باز بگذارید،
بیشتر احساس میکند مهم و باارزش است و برای رسیدن به نتیجه بیشتر تلاش میکند.
۵- کار کردن بیشتر از رقبا:
یک مدیر عالی برای افزایش بهرهوری ساعات کاری خود را افزایش میدهد. این کار یک فرمول ساده دارد که
اشخاص برجسته از آن استفاده میکنند.
کمی زودتر کار را شروع کنید و دیرتر تمام کنید و از انجام تمامکارهای غیرضروری در آن مدت خودداری کنید.
اگر ساعت کاری ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر است شما از ساعت ۷ صبح تا ۶ بعدازظهر کارکنید. با این کار ۳ ساعت
بیشتر از رقبا کارکردید.
در این مدت هم از صحبت متفرقه با همکاران، مطالعه روزنامه، کارهای شخصی، تلفنهای غیرضروری و ….
خودداری کنید.
طبق قانون مدیریت زمان ارزشمندترین کار در همان لحظه را انجام دهید.
اگر در تمامروز را با انجام دادن ارزشمندترین کارها سپری کنید، بهرهوری شما بهطور چشمگیری افزایش مییابد.
۶- استخدام کارکنان مناسب:
مدیرانی که نتوانند از طریق بهکارگیری افراد مناسب بازده خود را چند برابر کنند، هرگز به یک مدیر عالی تبدیل نمیشوند.
قانون ۳ را در استخدام رعایت کنید
* این ۳ گروه را استخدام کنید
-افراد باهوش
-افراد سختکوش
-افراد بلندپرواز
* برای هر پست حداقل با ۳ نفر مصاحبه کنید
باید بتوانید از بین افراد مختلف گزینه مناسب را انتخاب کنید.
*با فرد برتر ۳ روز مختلف مصاحبه کنید.
*مصاحبه خود را در ۳ مکان مختلف انجام دهید
بهعنوانمثال یکبار در دفتر کار نوبت بعد در سالن اجتماعات و آخرین بار در یک کافه.
افراد درجاهای مختلف جنبههای مختلف از شخصیت خود نشان میدهند.
*نظر ۳ نفر دیگر را درباره فرد برتر بپرسید و به داوری خودتان اکتفا نکنید.
زیرا کارکنان باتجربه پس از سالها کار کردن بهتر متوجه میشوند آبا آن شخص واجد شرایط است یا خیر.
۷-کارکنان بیصلاحیت را اخراج کنید
مدیری که یک کارمند بیصلاحیت را حفظ میکند از آن کارمند بیصلاحیتتر است.
با این کار انگیزه کارکنان خوب از بین میرود.
برای اخراج کارمند بیصلاحیت تصمیم قاطع بگیرید که از چه تاریخی دیگر نباید به محل کار بیاید.
برای این کار در حضور چند نفر دیگر به او بگویید که برای این شغل مناسب نیست و قطعاً در شغل دیگری موفق خواهد بود.
درباره عملکرد او توضیح ندهید برای این کار دیگر دیر شده است.
بهاحتمالزیاد کارمند در این لحظه اندوهگین، گریان، عصبانی یا بدزبان خواهد شد.
شما آرامش خود را حفظ کنید. سکوت کنید و پسازاینکه صحبتهای او تمام شد همان جمله قبل را تکرار کنید.
حضور افراد دیگر در آن زمان باعث میشود که او نتواند به شما تهمت ناروا بزند.
۸- قدرت حل مشکلات:
کار یک مدیر عالی فکر کردن و حل مشکلات است.
مدیر متوسط در هنگام مواجه با مشکل در پی یافتن مقصر است.
مدیر عالی در این زمان به این فکر میکند که این مشکل چگونه باید حل شود.
اولین کار یک مدیر عالی این است که دقیقاً تشخیص دهد مشکل چیست؟
او با خود فکر میکند چگونه این مسئله را به یک فرصت تبدیل کند.
مدیر عالی سعی میکند راهحلهای مختلف را پیدا کند.
هرچه راهحلهای بیشتری وجود داشته باشد، یافتن راهحل ایده آل آسانتر است.
این موارد مهمترین نکات برای تبدیلشدن به یک مدیر عالی است.
با رعایت این نکات به یک مدیر عالی تبدیل شوید.