دنیای امروز پیچیده است و به سرعت در حال تغییر است و روش های خطی و تقلیل گرای قدیمی حل مسئله را
ناکافی می کند.
همه انواع سازمان ها با مسائل پویا از جمله تغییرات آب و هوایی، نژادپرستی ساختاری، بحران های بهداشت
عمومی و وقفه در سیستم های عرضه جهانی سروکار دارند که پاسخ یا راه حل ساده ای ندارند.
این نوع مسائل سیستمی شامل بسیاری از مؤلفه ها و نیروهای وابسته به هم هستند که در طول زمان اثرات
غیرقابل پیش بینی ایجاد می کنند.
تفکر سیستمی لنز متفاوتی را ارائه می دهد – لنز که به ما امکان می دهد تصویر بزرگتر را درک کنیم، ارتباطات
متقابل را ببینیم و پیامدهای مورد نظر را بهتر پیش بینی کنیم.
یک چارچوب تفکر سیستمی به جای صرفاً رویدادها یا بخش های جدا شده، به روابط، دیدگاه ها، مرزها و کل نگاه
می کند. این یک رویکرد بسیار مفید برای مقابله با “مشکلات شرورانه” و ایجاد راه حل های جامع تر است.
با پرورش درک عمیق تر از ساختارها و رفتارهای سیستمی، برای حل مشکلات پیچیده و تسریع تغییرات مثبت –
چه در سطح سازمانی و چه در سطح اجتماعی – مجهزتر خواهید بود.
هدف این است که شما را با اصول تفکر سیستمی آشنا کنیم که میتوانید برای افزایش مهارتهای تصمیمگیری،
سازگاری، و همکاری – قابلیتهای حیاتی برای پیمایش چالشهای کثیف و غیرخطی امروزی به کار ببرید.
با برخی دانش پایه و چارچوب های مناسب، هر کسی می تواند ابزارهای تفکر سیستمی را برای کمک به تقویت
یادگیری پایدار و تأثیرگذاری در تیم ها و سازمان های خود در طول زمان اتخاذ کند. پس بیایید شیرجه بزنیم!
تفکر سیستمی چیست؟
تفکر سیستمی روشی برای درک چگونگی تعامل عناصر برای تشکیل یک سیستم کامل است. با تجزیه و تحلیل
ارتباطات و تعاملات بین بسیاری از مؤلفههای تشکیل دهنده یک سیستم، تفکر سیستمی در نظر دارد تا
سیستمها را به طور کلی درک کند .
این تصور که عناصر تشکیل دهنده یک سیستم ممکن است وقتی از محیط اطراف سیستم یا عناصر دیگر جدا می
شوند، رفتار متفاوتی داشته باشند، برای نظریه سیستم ها اساسی است.
تفکر سیستمی بر این تمرکز دارد که چگونه تغییر در یک حوزه ممکن است بر سایر حوزهها تأثیر بگذارد و چگونه
سیستمها در طول زمان از طریق بازخورد خود تصحیح میشوند، نه تنها به بررسی رخدادهای مجزا در یک
سیستم.
اساس تفکر سیستمی بر چند اصل کلیدی استوار است:
مبانی و اصول کلیدی تفکر سیستمی
مفهوم کلگرایی استدلال میکند که سیستمها باید بهعنوان کلهای منسجم دیده شوند تا بهعنوان مجموعهای
از قطعات.
کل بیش از مجموع اجزای تشکیل دهنده آن است.
درک کل سیستم و روابط اساسی بین اجزای آن که منجر به رفتارهای سیستمی می شود، هدف تفکر
سیستمی است.
تمرکز اصلی بر روابط بین بخشهای یک سیستم است تا بخشهای مجزا. این روابط باعث ایجاد ارتباطات متقابل و
وابستگی های متقابل می شوند که برای درک پیچیدگی پویا مهم هستند.
پرسپکتیو تاکید می کند که افراد لنزهای خود را برای تفسیر موقعیت های پیچیده بر اساس دانش، تجربیات و
ارزش های خود دارند.
ادغام دیدگاه های متنوع برای به دست آوردن بینش در مورد نیروهای مختلف سیستمی حیاتی است.
بررسی مرزهای سیستم شامل بررسی عناصر داخل یا خارج از سیستم و تعیین وسعت مناسب برای تعریف
سیستم برای یک هدف معین است.
تعیین مرزهای سیستم روشن، دامنه آنچه را که در محیط گسترده تر مورد مطالعه قرار می گیرد، مشخص می
کند.
مفاهیم اصلی چارچوب تفکر سیستمی
