این مقاله ادامه مطلب دانش با درک مساوی نیست قسمت دوم می باشد:

دانش با درک مساوی نیست قسمت ۳

\"دانش

دانش با درک مساوی نیست قسمت ۳

” دانش مساوی با درک نیست  “

من یک مشاور کسب و کار و مشاور  و ….. هستم

در حال ورق زدن آگهی های مختلف هستم و توجه

مرا این مسئله به خود جلب می کند مشاور بازاریابی

و فروش مشاور کسب و کار و کارافرینی….

رتبه های اول گوگل از اعتبار درستی برخوردارند یا فقط

به یمن پولهای باد آورده شکل می گیرند و تبلیغات چند صد میلیونی و به چه علت ؟

آیا دانش با درک مساوی است ؟ همیشه به یاد داشته باشید هیچ چیز آنگونه که به نظر می رسد نیست. شما اینگونه فکر نمی کنید؟

ادامه قسمت سوم

آری دانشی که در پشت ان درک واقعی و سوابق واقعی وجود نداشته باشد فقط یک ریسمان بلندی است برگردن ما که دست و پایمان را می گیرد روزی پای منبر یکی از علمای بزرگ بودم می گفت بسا منبری که روحانی میرود و فقط اتش برای خود می خرد دانشی هم که درک واقعی پشت ان نباشد فقط برای خود و اطرافیان آنچه به ارمغان می آورد آتش است .

ساعت خراب هم حداقل دوبار ساعت درست را نشان می دهد ما هم اگر در یک یا دو مورد هم درست عمل کنیم یاد اور فقط ساعت خرابی است که روزی دوبار ساعت درست را نشان می دهد ولی ایا در ساعات دیگه از ۲۴ ساعت ساعت درست است و منطقی است بخاطر دوبار ساعت درست به ساعت خراب تکیه کنیم

افراد زیادی برای مثال به عنوان استاد و نویسنده در مورد زبان بدن قلم فرسایی و یا اظهار نظر می کنند اما هیچ تخصص و تجربه ای در این خصوص نداشته وندارند آیا زبان بدن واقعی این است که این افراد می گویند با یک مقاله و کتاب و…. به درجه استادی می رسیم؟ آری دانش با درک مساوی نیست

فراموش می‌کند که او تیزهوش‌ترین فرد این جامعه نیست و همه دارند به همین میان‌برها فکر می‌کنند. او تقلب می‌کند و مهندس می‌شود و وقتی تصادف کرد، زیر دست کسی که تقلب کرده و درس خوانده جراحی می‌شود و در نهایت هم، در یک زلزله معمولی، زیر آوار خانه‌‌ای که مجوزش با تقلب صادر شده فوت می‌کند و باید کسی با تقلب، برایش قبری در یک جای خوش آب و هوا و نسبتاً آباد بخرد. بقول دکتر سرافراز برادران توجه داشته باشید که استعفا ننویسید که یهو قبول می شود و….

همیشه باورم بر این بوده که یکی از دلایل از بین رفتن اخلاق در هر جامعه‌ای، این است که من فکر می‌کنم که با همه متفاوت هستم خاص هستم و…. و خیلی زیرکتر از عرف  پر تعداد جامعه هستم و فراموش می‌کنم که آن چیزی که به عنوان یک راهکار یا راه دررو برای کاهش زمان و کوتاه کردن راه به ذهن من رسیده، احیانا به ذهن بسیاری از آدمهای هم سن و سال من و یا باهوش تر از من هم رسیده و الزاما این اسمش هوش هم نیست فقط شیطنت بچه گانه است و یا بهتر است بگویم……

به راستی آیا این راه کار نخبگانه به ذهن دیگری هم رسید  است و یا خواهد رسید و در نهایت مدیری که ۲۴۳ میلیون حقوق دولتی می گیرد معادل ۲۴۳ خانواده کارگز ایرانی از کدام نبوغ ابوعلی سینا گونه برخوردار است و اگر واقعا این مدیر را اخراج کنند آیا بانک و شبکه کل بانکی کشور از هم می پاشد آیا وضعیت پیچیده‌ی امروزی بخاطر ۸۰۰۰ میلیارد دلارهای نفتی و ۳ هزار میلیارد حقوق یک مدیر دولتی در یک سال تا ۷۵۰۰ مدیری که به گفته برخی ۷ شغله هستند در جایی که برادر های من و شما بیکار هستند آیا این راه دررو ها تاکی باید باز باشد و تاکی مقام معظم رهبری باید بر سر مسئولین فریاد بزند بخاطر تضییع بیت المال و ایا این است هوش و عق و خرد آیا واقعا ما مسلمانیم و مخصوصا شیعه آیا این افعال این هوش سیاه آیا این زرنگ بازی سیاه با دستورات شیعه و حضرت علی که چند روز دیگر شب ضربت خوردنشان است که تا آخر بر سر ایدئولوژی خود ماند درست است؟

دکترمازیار میر مشاور و تحلیل گر

توصیه میشود مطالب زیر را مطالعه فرمایید:

دهمین دوره آموزشی اصول پیشرفته مکالمات تلفنی

اشنائی با اظطراب امتحان و روش های مقابله با آن

اصول و فنون مذاکره از زبان استادان هاروارد

چکیده کتاب الفبای زبان بدن حرفه ای

Views: 11

دسته‌ها: مدیریت و رهبری
برچسب‌ها: