رازهای یک فروش
خرید و فروش باید گفت که در علم حقوق فروش را بیع می نامند و در رویکرد دیگر به مبادلهٔ یک کالا یا خدمت با پول و یا بصورت
پای یا پای اطلاق می شود.
شخصی که کالا یا خدمت را ارائه میکند فروشنده و شخصی که پول را پرداخت میکند خریدار نامیده میشوند.
یکی از پیشروترین و موفق ترین موسسه های فعال در آموزش فروشندگی و بازاریابی است که در آمریکا، کانادا، استرالیا، چین ،
سنگاپور و برزیل که بیش از سه دهه در این خصوص تجربه و مهارت دارد 7 راه کار پیشنهاد می کند که اگر یک فروشنده به همه ی
آنها عمل کند قادر خواهد بود هر چیزی را بفروشد. این 7 راه طلایی به شرح زیر هستند:
1) تحقیق در مورد نیاز مشتری:
قبل از اقدام به فروش باید در مورد مشتریان خود و نیاز های آنها تحقیق کنید. به عنوان مثال اگر فروشنده ی لوازم و تجهیزات
ورزشی یا مثلا کوهنوردی و یا حتی پزشکی هستید و مشتریان شما جامعه خاص و یا ورزشکاران و یا مهندسان و یا اطبا و بیمارستان
ها هستند، باید قبل از ملاقات با نمایندگان خرید نیاز های آنها را شناسایی و بعد وارد مذاکره شوید.
2) از خریدار در مورد اهداف و مقاصدی که از خرید محصول شما دنبال می کند، سؤال کنید:
زمانی که برای اولین بار با یک خریدار صحبت می کنید از او در مورد نیاز هایش بپرسید و اینکه از محصول شما برای چه مقاصدی و
چگونه می خواهد استفاده کند.
3) از دانش خود برای پرسیدن سوالات عمیق و بینش مند استفاده کنید:
شما باید برای مشتری خود نقش یک همراه یا تسهیل کننده را ایفا کنید و وی را در مورد روش های استفاده از محصول خود آگاه
کنید.
4) به دقت گوش کنید:
یک فروشنده باید بیشتر شنونده باشد و اجازه دهد تا خریدار بیشتر حرف بزند.
5) همانند یک مشاور رفتار کنید:
اجازه دهید مشتری هنگام صحبت با شما احساس کند که دارد از یک مشاورمتخصص برای بهبود و توسعه کسب و کار خود راهنمایی
و مشاوره می گیرد.
6) اگر با یک تیم خریدار سر و کار دارید با هر یک از اعضا تیم به طور جداگانه صحبت کنید:
بعد از اینکه با رهبر گروه صحبت کردید، به افراد دیگر گروه نیز نزدیک شوید و با هر یک جداگانه صحبت کنید تا ا اعتماد بین شما و
همه اعضا تیم برقرار شود.
7) محصول خود را به عنوان راه حلی برای مشکلات مشتری ارائه و معرفی کنید:
های مشتری را بر کیفیت محصول خود ارجح بدانید و بیش از آنکه در مورد کیفیت محصول خود حرف بزنید در مورد اینکه این
محصول چگونه می تواند پاسخ گوی نیاز مشتری باشد توضیح دهید.
این تفاوت کوچک در عملکرد «حاشیه برد» نامیده میشود. افراد برتر در هر حوزهای حاشیه برد خود در آن حوزهها را گسترش دادهاند
و در نتیجه به عملکرد فوقالعاده و نتایج فوقالعاده دست مییابند.
رازهای یک فروش موفق
اساسا موضوع هوش در میان نبوده و نیست پس موضوع چیست؟
در مطالعهای که چند سال پیش در نیویورک انجام شد، محققان ۱۰۰۰ فرد بالغ را بهطور تصادفی انتخاب کردند و ضریب هوشی آنها را
سنجیدند. آنها دریافتند که ضریب هوشی باهوشترین فرد فقط ۲.۵ برابر کمهوشترین فرد بود؛ اما شخصی که بیشترین درآمد را
داشت (و لزوما باهوشترین نبود) درآمدش ۱۰۰ برابر کمدرآمدترین فرد بود.
نتیجه ساده است: استعداد یا توانایی به تنهایی دلیل موفقیت نیست. همه افراد استعداد و توانایی ذاتی برای فروش دارند. روش
استفاده از آن استعدادها و تواناییهای ذاتی تعیینکننده موفقیت است.
روانشناسان موارد مختلفی را برای سرعت بخشیدن به فرایند تصمیم خرید مشتری مشخص کردهاند. در فرایند معمول خرید، مشتری
اغلب چند بار فروشنده را میبیند، با او صحبت میکند و سپس منافع و مزایای خرید یا عدمخرید را با دقت در نظر میگیرد. بعد از
یک فرایند طولانی، بالاخره به این نتیجه میرسد که محصول یا خدمت را بخرد.
رازهای یک فروش موفق
استفاده از محرکهای فروش
محققان دریافتهاند که میتوانید در گفتگوی فروش از چند «محرک» روانشناختی استفاده کنید که منجر به خرید فوری مشتری
میشود. با این روش دیگر نیازی به فرایند طولانی فروش نیست. این محرکها در اغلب فعالیتهای بازاریابی و تبلیغاتی موفق
استفاده میشوند تا افراد را از بیعلاقگی کامل به اشتیاق زیاد برای خرید بکشانند. گاهی این اتفاق در بازه زمانی ۳۰ تا ۶۰ ثانیهای
پخش آگهی تلویزیونی رخ میدهد. از این محرکها میتوان در فروش هم استفاده کنید.
سالها تحقیق در حوزه روانشناسی انگیزشی به کشف دلیل رفتار افراد، به خصوص هنگام خرید پرداخته است. تحقیقات نشان میدهد
که هر مشتری نیازهای ناخودآگاه عمیقی دارد که باید قبل از اتخاذ تصمیم خرید برطرف شود. دلایل خرید محرکهایی هستند که
باعث تصمیم فوری برای خرید میشوند. آنها فورا به این نیازهای ناخودآگاه ربط داده میشوند. استفاده از این محرکها فرایند خرید
را کوتاه میکند.
۱. قدرت جبران
اولین و قویترین دلیل خرید، جبران است. ما نیاز عمیق به جبران کاری داریم که دیگران برای ما انجام دادهاند. دوست داریم کار
خوبی که در حق ما میکنند و محبتها و لطفهای آنها را جبران کنیم.
رازهای یک فروش موفق
نخستین نوع جبران، جبران احساسی است: «اگر احساس خوبی به من بدهید، احساس خوبی به شما خواهم داد». میتوان با
مهربانی، پرسیدن سوالات خوب، گوش دادن دقیق و ایجاد احساس مهم بودن در مشتری، این احساس را بیدار کرد.
در جبران فیزیکی میگوییم «اگر کار خوبی برایم انجام بدهید یا چیز ارزشمندی به من بدهید، من هم کار مفیدی میکنم تا لطفتان را
جبران کنم».
همیشه به دنبال روشهایی برای ابراز لطف و محبت به مشتریان باشید. به هر مناسبتی کارتهای تشکر بفرستید تا حسننیت ایجاد
کنید. وقتی به افراد محبت، توجه و ادب نشان میدهید و با دقت به حرفهایشان گوش میکنید، احساس بهتر و خوشایندتری نسبت
به خود پیدا میکنند و سعی میکنند لطفتان را به نحوی جبران کنند؛ مثلا با دقت به حرفهایتان گوش میدهند و از شما خرید
میکنند.
۲. تعهد و سازگاری
دومین دلیل کلیدی یا محرک احساسی خرید، تعهد و سازگاری است. قانون تعهد تدریجی در مورد همه مشتریان صادق است. بدین
معنی که در نخستین ملاقات و گفتگو با شما، هیچ تعهدی ندارند، سپس زمان مشخصی طول میکشد تا به تعهد ۱۰۰ درصدی برسند و
محصول یا خدمتتان را بخرند. پس زمان کافی در اختیارشان قرار دهید تا از یک سر طیف که «بیعلاقگی» است به سر دیگر آن یعنی
«مشتری متقاعدشده» برسند.
همچنین افراد تلاش میکنند با رفتار و گفتار گذشتهشان سازگار بمانند. وقتی از مشتریان سوالات هوشمندانهای درباره شرایطشان
میپرسید و سپس نشان میدهید که محصول یا خدمتتان دقیقا به همان سوالات پاسخ میدهد و همان مشکلات را حل میکند،
فروش راحتتر میشود. مردم با اطلاعات خودشان مخالفت نمیکنند.
افراد سعی میکنند با تصویری که از خودشان دارند، سازگار بمانند. وقتی میگویید «همه شرکتهای برتر از این محصول یا خدمت
استفاده میکنند»، اشتیاق به خرید محصول یا خدمت را در ذهن مشتریان شعلهور میکنید، زیرا خودشان را یکی از آن «شرکتهای
برتر» میدانند.
وقتی میگویید «همه افراد موفق از این محصول استفاده میکنند»، افرادی که تصویر ذهنی موفقی از خود دارند، فورا علاقه بیشتری به
خرید پیدا میکنند.
رازهای یک فروش موفق
۳. رفتار و گفتار دیگران
سومین دلیل مهم خرید، تائید اجتماعی است. این محرک یکی از قدرتمندترین دلایل خرید است. انسان، موجودی اجتماعی است و از
گفتار و رفتار دیگران تاثیر زیادی میپذیرد. مشتریان احتمالی از افراد مشابه اطرافشان که محصول یا خدمت شما را خریدهاند،
بینهایت تاثیر میپذیرند.
یکی از اولین سوالات مشتری، چه با صدای بلند مطرح شود و چه نشود، این است که «کدام شخص آشنا و مورد احترام من این
محصول را خریده است؟»
تائید اجتماعی آنقدر نیرومند است که میتواند مشتری احتمالی را ۱۸۰ درجه تغییر دهد و از بیعلاقگی به خرید فوری برساند.
مشتری احساس میکند اگر افراد شبیه او این محصول را خریدهاند، احتمالا گزینه خوبی است. فرض میکند یک مشتری هوشمند دیگر
قبلا تکلیف او را برایش انجام داده است. مشتری دیگر قبلا به محصول یا خدمت فکر کرده، آن را به دقت ارزیابی کرده و به تصمیمی
هوشمندانه برای خرید رسیده است. اکنون او هم میتواند با خیال راحت این خرید را انجام دهد.
بخش دیگر تایید اجتماعی تائیدیهها، فهرستها، عکسها و ویدیوهای مختلف از مشتریان خوشحالی است که درباره خوبی محصول
یا خدمت شما حرف میزنند و رضایت خود را از خرید و استفاده از آن ابراز میکنند. هرچه افراد بیشتری به خوبی محصول شما
شهادت دهند، مشتری علاقهمند آسانتر و با خیال راحتتر از شما خرید میکند.
جمع اوری و تنظیم مازیارمیر
دیدگاهها