عوامل موفقیت در کمپینهای تبلیغاتی حرفه ای جهان
عوامل موفقیت در کمپینهای تبلیغاتی
اگر بدانید چه شرایطی باعث حفظ بقای یک موجود زنده در کره خاکی می شود و همه آنها را فراهم کنید بازهم نمی
توانید تضمین کنید که زنده خواهد ماند. بارها گلدانهای مختلف خریدم و از روی کتابها و راهنما خواستم تا پرورشش
دهم. دانستن این که آب و نور خورشید و مواد لازم برای تقویت و خاک خوب برای رشد گیاه لازم است، تضمینی برای
زنده ماندن گیاه نشد. تا این که به فکر افتادم روی این موضوع کار کنم که چه شرایطی باعث از بین رفتن گیاهان در
آپارتمان من میشود! با این اندیشه و با جلوگیری از عوامل آسیب رسان، گیاه مورد نظر را حفظ کردم و رشدش دادم.
شاید واقعا تنها راه رسیدن به موفقیت این است که بدانیم شرایط نابود کننده موفقیت برای هر کاری کدام است.
فیزیولوژیست مشهور، جارد دیاموند (Jared diamond ) برنده جایزه پولیتزر، در اثر بی همتای خود “اسلحه،
میکروب و فولاد ” به این نکته اشاره کرده است. او معتقد است که برای زنده ماندن باید در جنبههای مختلف
حیات عالی بود اما برای از بین رفتن کافی است یکی از شرایط حیات را نداشته باشیم. بسیاری از گونه ها با
اهلی شدن خود را نجات دادهاند و باعث تعدد گونه های خود شده اند: مانند سگها، اسبها و گاوها.
اما حیواناتی که نتوانستند اهلی شوند یا در طی قرن ها از بین رفته اند یا تعداد گونه هایشان کاهش یافته است. تمام
حیواناتی که اهلی می شوند به دلایلی مشابه اهلی می شوند اما حیوانات وحشی هر کدام به دلیلی جداگانه اهلی
نمی شوند و به سوی کاهش جمعیت و نابودی می روند. به عقیده دیاموند ما انسانها معمولا تمایل داریم برای
شکستهایمان به دنبال یک دلیل بگردیم.
اما در واقع تعدادی از نبایدها است که باعث شکست می شود. دایموند در کتاب خود نظریه “آنا کارنینا” را مطرح می
کند که نامش را از رمان معروف لئون تولستوی به ودیعه گرفته است. اولین جمله این رمان الهام بخش تئوری دایموند
درباره موفقیت گونه ها است: “تمام خانواده های خوشبخت به هم شبیه اند، اما خانواده های بدبخت هر
کدام حکایت خاص خود را دارند.
تجربه بسیاری از کمپانی های بزرگ و شرکتهایی که به کار طراحی و اجرای کمپین مشغولند، باعث شد تا این اصل در
تبلیغات هم کاربرد یافت. اصل آناکارنینا در تبلیغات: ” ویژگیهای اصلی کمپین های تبلیغاتی موفق به یکدیگر
شبیه اند، اما دلیل شکست هر کمپین ناموفق خاص خودش است.”
پس از آن بود که در سالهای اخیر آناکارنینا وارد بحث ارتباطات بازاریابی و تبلیغات شد. از طرفی آناکارنینا در موضوع
رضایت مشتری و سفر مشتری (از جستجو تا وفاداری) نیز وارد شد. گفته شد: مشتری های راضی مانند هم هستند
اما نارضایتی مشتریان ناراضی هرکدام دلیل خاص خود را دارد. بنابراین بر روی عوامل جلوگیری از نارضایتی مشتریان
مطالبی نوشته شد و درباره آن کار شد. از آن سو، در سر کلاسهای درس مرتبط با کمپینهای ارتباطات بازاریابی در
دانشگاههای معتبر، اساتید به جای بیان کمپینهای موفق، دلایل شکست کمپینها را بیان کردند.
یعنی برای موفق شدن باید تمرکزمان بر روی موضوعاتی باشد که دلیل شکست هستند. تعداد زیادی کتاب نیز درباره
شکست برندها، شکاف برندها و اشتباهات رایج در کمپین نویسی تبلیغاتی به بازار آمد. یکی از این کتابها، اثر نظریه
پرداز معروف تبلیغات، جان فیلیپ جونز است با نام: ” افسانه ها، مدها و حقایقی درباره تبلیغات: ۲۸ اشتباه
رایج“. جونز در این کتاب به بررسی اشتباهات رایجی که کمپینهای تبلیغاتی را نابود می کند می پردازد.
تجربه سالیان طولانی مشاوره، تحقیق و مطالعه به جونز و دیگر اساتید تبلیغات آموخته است که “برای رسیدن به
موفقیت، باید احتمال وقوع دلایل شکست را تا آنجا که ممکن است کاهش دهیم“. در حقیقت اگر بفهمیم از
کجا ضربه می خوریم، می توانیم با پیشگیری از اشتباهات احتمال شکست را کاهش دهیم. جونز معتقد است تنها
راهی که ما را به یک نگاه جامع در ارتباطات یکپارچه بازاریابی می رساند همین دانستن ” نبایدها ” است.
اما چه حوزه هایی در یک کمپین تبلیغاتی هستند که می بایست پیش از وقوع اشتباهات در آنها به فکر پیشگیری
باشیم. اولین حوزه بحث هدفگذاری است. کمپینهای زیادی به خاطر، تعیین نادرست هدف کمپین، مخاطب هدف
اشتباه، اهداف رسانه ای مبهم و هدفگذاری نادرست در موضوع جایگاه سازی به نتیجه نرسیده اند. مثال جواهر
فروشی آتاسای در ترکیه نمونه خوبی است. تا وقتی که برند آتاسای برای فروش انگشترهای برلیان تک نگین خود
خانمها را به عنوان مخاطب هدف انتخاب کرده بود کمپینها یکی پس از دیگری بی نتیجه می ماندند. اما از زمانی که
مخاطبان هدف خود را به آقایان تغییر داد و آنها را اقناع کرد تا برای خانمها انگشتر برلیان بخرند، جهش قابل توجهی در
فروش خود دید.
دومین حوزه، پیام یا به طور کلیتر ایجاد ارتباط با مخاطب است. در این حوزه، اشتباه رایج، بی توجهی به مثلث ” ارزش
ویژه برند، جایگاه ذهنی و خلاقیت” است. این مثلث است که اگر به درستی تنظیم شود کمپینها را به جای
درستی می برد، به شرط آنکه صبور باشیم. طراحی استراتژی درست برای این حوزه بحث مفصلی را می طلبد. به
همین خاطر در مقاله ای جدا به آن خواهیم پرداخت.
سومین حوزه بحث کانالهای ارتباطی است و نوع ارتباط میان مخاطب، پیام و رسانه. چینش نادرست برنامه های ATL و
BTL بودجه های هنگفتی را هر ساله به هدر می دهد. تعیین نادرست میزان دسترسی و تعداد تکرار پیام نا مناسب
باعث شده است تا کمپینهای بیشماری با هدف و پیام مناسب به هدر روند.
موضوعی که باید در اینجا به آن اشاره کنم، مفهوم کمپینهای ارتباطات یکپارچه بازاریابی IMC است. زمانی که مفهوم
ارزش ویژه برند مطرح شد خیلی ها معتقد شدند که تبلیغات از تخت خود به زیر خواهد آمد. حالا دیگر مفاهیمی چون
فعالیتهای بازاریابی، ارتباطات اجتماعی و اعتبار اجتماعی را نیاز داشتیم که بیشتر به روابط عمومی و برنامه های
ارتباطاتی در نقطه تماس با برند که مشتری تجربه برند را خواهد داشت اشاره می کردند و گویی دیگر جائی برای
تبلیغات نبود.
پدر و دختر رایس با کتاب سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی به این آتش دامن زدند. بعد از آن کمپینهای مسئولیت
اجتماعی و نگاه پست مدرن به ارتباطات مطرح شد و تغییراتی هم در جنبه های ارتباطاتی سازمانها مشاهده شد.
همین بحثها در کشور ما در سمینارهای نمایشی تکرار می شد. البته واقعیت این بود که این صداها از غرب می آمد و
ما تنها دهانمان را تکان می دادیم. ما خودمان سقوط تبلیغات را تجربه نکرده بودیم. هیچگاه فراموش نمی کنم در یکی
از این سمینارها یکی از شومنها چنان زیبا سخن میراند و داد سخن درباب نابودی تبلیغات سر میداد که ترس و
پشیمانی، از اینکه چرا رشته تبلیغات را انتخاب کرده ام یکجا به سراغم آمدند.
وقتی موضوع را به یکی از اساتید پیشکسوت و سفید موی، که کنارم نشسته بود گفتم، ایشان پاسخ داد: این
سخنران محترم شاگرد من است. از دوران دیپلم تا دکترا را یک ضرب آمده و حتی یک ماه هم فول تایم در یک شرکت و
در یک پروژه تبلیغاتی کار نکرده است و اصلا موضوع فعالیتش پژوهش بازار است!
مشکل ما سقوط تبلیغات نبود و نیست. مشکل اصلی ما به جایی بالاتر از برنامهریزیهای عملیاتی در تبلیغات بازمیگردد.
در آن سالها ما داشتیم تبلیغات را از نو شروع می کردیم و در حالی که فقط پنج کانال تلویزیونی داشتیم حرفهای
کسانی را میزدیم که به اشباع بی سابقه ای در تعداد رسانه و حجم پیامهای تبلیغاتی رسیده بودند. همه میدانیم
نظریات، مدلها و روشهای علمی در زمینه ارتباطات بازاریابی، از غرب وارد شده اند. اما میدانیم که ساختارهای تاریخ،
اقتصاد و فرهنگ در هر کشوری متفاوت است.
بنابراین باید به موضوع کمپینهای تبلیغاتی با شرایط خودمان نگاه کنیم. هنوز در ایران، تبلیغات و فروش حضوری مهمترین
فرآیندهایی هستند که به اقناع ختم می شوند. در واقع، رو راست ترین روش ارتباطی موجود برای رسیدن به ترویج
فروش هنوز تبلیغات است. چرا که مخاطب می داند پیامی که دریافت کرده در جهت تامین هدف تبلیغاتی سازمان
است. تبلیغات هنوز هم اگر پیام و رسانه هایش درست انتخاب شوند، تاثیر فوق العاده ای دارد. اما چه چاره که ما به
نگاه حذفی دچار گشته ایم.
با آمدن یک ایده تازه باید ایده قدیمی قربانی شود، تا بلکه حرف تازه اهمیت یابد. یک روز باید زنده باد تبلیغات سر دهیم
و یک روز مرده باد تبلیغات. اما آنچه که ما برای رسیدن به توسعه بدان احتیاج داریم نگاه حذفی نیست، بلکه نگاه جامع
و کل نگرانه و استفاده از تمام فرآیندهای ارتباطاتی است. از تبلیغات، روابط عمومی، بازاریابی مستقیم، ترویج فروش،
فروش حضوری گرفته تا تبلیغات دهان به دهان است و هرچه که خلاقیت انسان با خود به همراه دارد. همچنین این
روشها همه با در نظر گرفتن عوامل آمیخته بازار است که در مجرای صحیح خود قرار می گیرند.
بنابراین استفاده کامل از تمامی ابزار ارتباطاتی در کنار هم، در یک کمپین با یک هدف مشخص، متناسب با مخاطب
هدف و محصول، در راستای شخصیت برند و برگرفته از خروجیهای آمیخته بازاریابی آن، بیشترین اثربخشی را برای
ماخواهد داشت.
حال با توجه به اصل آناکارنینا، تمام نبایدهایی که اثربخشی و موفقیت این کمپین را خدشه دار خواهد کرد
شناسائی شده و بایدها را به خلاقیت می سپاریم. نبایدها از خط قرمزهای برند شروع می شود و تا نبایدهای
اقناع گرانه پیام ادامه می یابد. نبایدهایی که در صورت رعایت، تغییر نگرش مصرف کننده را به همراه خواهد
داشت.یک پیشنهاد بسیار دوستانه برای کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال1402
=============================================================
۱. عدم شناخت کافی از مخاطب هدف
یکی از اصلیترین دلایل شکست کمپینهای تبلیغاتی، عدم شناخت دقیق و کافی از
مخاطب هدف است. اگر یک کمپین نتواند نیازها، علایق و رفتارهای مخاطبان هدف را
به درستی درک کند، احتمال موفقیت آن به شدت کاهش مییابد. این مشکل ممکن
است ناشی از استفاده نادرست از دادهها، تعمیمهای نادرست یا تحلیلهای ناکافی از
بازار باشد.
۲. استراتژی نادرست
یک استراتژی تبلیغاتی نامناسب میتواند به سرعت یک کمپین را به شکست بکشاند.
استراتژیهایی که بدون بررسی کافی از رقبا، بازار و نیازهای مخاطب طراحی
میشوند، اغلب کارایی لازم را ندارند. انتخاب نادرست کانالهای تبلیغاتی، پیامهای
غیرمؤثر و هدفگذاری نامناسب میتواند موجب هدر رفتن منابع شود.
۳. بودجهبندی ناکافی یا نامناسب
بودجهبندی نادرست نیز یکی از عوامل اصلی شکست کمپینها است. اگرچه ممکن
است برخی برندها با بودجههای کم نیز به موفقیت برسند، اما عدم تخصیص منابع
کافی به بخشهای کلیدی مانند تبلیغات دیجیتال، بازاریابی محتوا یا تحلیل دادهها
میتواند به کاهش کارایی کمپین منجر شود. از سوی دیگر، صرف بودجههای زیاد
بدون استراتژی مشخص نیز میتواند مضر باشد.
۴. پیامرسانی نامناسب
پیامهای تبلیغاتی باید با نیازها و احساسات مخاطب هدف همخوانی داشته باشند.
پیامهای ضعیف یا نامناسب که نتوانند به درستی با مخاطب ارتباط برقرار کنند، به
راحتی نادیده گرفته میشوند. علاوه بر این، عدم توجه به فرهنگها و حساسیتهای
محلی میتواند باعث ایجاد واکنشهای منفی شود.
۵. انتخاب نادرست کانالهای تبلیغاتی
انتخاب صحیح کانالهای تبلیغاتی اهمیت زیادی در موفقیت یک کمپین دارد. انتخاب
کانالهای نامناسب، چه به لحاظ نوع رسانه و چه به لحاظ زمانی، میتواند به هدر
رفتن سرمایه و زمان منجر شود. به عنوان مثال، استفاده از شبکههای اجتماعی بدون
در نظر گرفتن الگوریتمهای آنها یا رفتار کاربران در آنها ممکن است نتیجهای معکوس
داشته باشد.
۶. عدم ارزیابی و بهینهسازی مداوم
کمپینهای تبلیغاتی نیازمند ارزیابی و بهینهسازی مداوم هستند. کمپینهایی که بدون
بررسی مستمر و اصلاح استراتژیها اجرا میشوند، ممکن است با گذشت زمان
کارایی خود را از دست بدهند. عدم استفاده از ابزارهای تحلیلی و دادهمحور برای
ارزیابی عملکرد کمپینها یکی از دلایل مهم عدم موفقیت آنهاست.
۷. مشکلات در اجرای کمپین
اجرای نادرست یا ناکارآمد کمپین نیز میتواند موجب شکست آن شود. این مشکل
ممکن است ناشی از هماهنگی ناکافی بین تیمهای مختلف، عدم استفاده مناسب از
فناوریهای موجود یا مشکلات لجستیکی باشد. اجرای دقیق و هماهنگ از اهمیت
بالایی برخوردار است و هرگونه نقص در این زمینه میتواند نتایج را تحت تاثیر قرار
دهد.
۸. عدم تطابق با تغییرات بازار
بازارها دائماً در حال تغییر هستند و عدم تطابق با این تغییرات میتواند موجب شکست
کمپینهای تبلیغاتی شود. عدم توجه به روندهای جدید، تغییرات در رفتار
مصرفکنندگان یا نوآوریهای رقبا میتواند یک کمپین را از مسیر موفقیت خارج کند.
نتیجهگیری
شکست کمپینهای تبلیغاتی حرفهای نتیجه ترکیبی از عوامل مختلف است. از شناخت
نادرست مخاطب هدف گرفته تا مشکلات اجرایی و عدم ارزیابی مستمر، هر یک از این
عوامل میتواند تاثیر منفی بر موفقیت کمپین داشته باشد. برای جلوگیری از این
شکستها، برندها باید به دقت استراتژیهای خود را طراحی و اجرا کنند و همواره با
توجه به تغییرات بازار و رفتار مخاطبان خود، کمپینها را بهینهسازی کنند.
برنامه استثنایی برای کاندیداهای محترم مجلس شورای اسلامی و شورای شهر و همچنین اصناف سراسر کشور
در نظر گرفته ایم که به شرح زیر است:
۱-آموزش و مشاوره اصولی با برترین مدرسین ایران
۲- تحقیقات کاملا تخصصی توسط تیم فوق حرفه ای در منطقه استان و در سطح کشور جهت ارزیابی ضریب نفوذ دقیق کاندیداها
۳-تهیه و تبیین طرح تفضیلی و عملیاتی و همچنین تحقیقات چند لایه مطابق الگوهای کشورهای پیشرفته جهان
۴- طراحی و تدوین اطاق فکر حرفه ای برای درون و برون سازمان انتخاباتی کاندیداها و همچنین تربیت و آموزش دیده بانهای حرفه ای
۵-مشاوره و آموزش در زمینه تولید انواع خبر و فیلم و همچنین تقویت رزومه بصورت علمی و عملی برای کاندیداهای منتخب در حوزه های انتخاباتی
۶- توسعه و بهبود وحدت رویه های انتخاباتی برای کاندیداهای انتخاباتی بهمراه تحلیل های ۳ بعدی از و ضعیت موجود کاندیداهای منتخب و رقبای احتمالی
۷- آموزش پیشرفته اخلاق حرفه ای در انتخابات که ضامن موفقیت هر کاندیدایی است و بایدها و نبایدهای حرفه ای انتخابات و تعیین پیامها و شعارهای انتخاباتی
۸- تعیین استراتژی های برتر برای جذب و اقناع گروه رای دهندگان و محصوصا بهترین گروه حامیان انتخابات و جذب ارای سفید و یا ارای فراری
۹- تهیه و تبیین ساختار کاملا حرفه ای برای برنامه های ارتباطی با مردم و مخصوصا سلبریتیها و بلاگرها و همچنین نخبگان اقتصادی و اجتماعی و هنری و
سیاسی،مذهبی حوزه
۱۰- نظارت دقیق و نامحسوس بر اجرای درست برنامه ا از سوی عوامل و نامزد انتخاباتی همچنین انتخاب اصلح ترین افراد در پستهای حساس و کلیدی و آموزش
تخصصی به هریکاز زیر مجموعه های انتخاباتی و همچنین ساخت دیواره آتش و استراتژی آتش به اختیار
۱۱- ساخت و تولید فیلمهای وایرال و ارسال در کلیه شبکه های اجتماعی و همچنینارسال به هزاران صفحه شبکه های اجتماعی که به پشتوانه سه دهه کار انتخاباتی
و بصورت حرفه ای ساختار سازی گردیده است
۱۲- راهبردهای نوین طراحی و همچنین نگارش انواع ویژه نامه و مدیا و روزنامه ویژه کاندیداهای انتخاباتی و تهیه و تدوین راهبردهای بلند و میان و کوتاه مدت
استراتژیک برندسازی سیاسی و انتخاباتی
لازم به ذکر است در هر استان و هر شهر این مجموعه فقط با یک نفر کار خواهد نمود .
…… ادامه دارد
https://www.instagram.com/maziyare_mir