مذاکره با یک زنگوله نوشته مازیار میر

 

مذاکره با زنگوله

مذاکره

کیفیت مذاکرات ما کاملا منطبق بر کیفیت تصمیم هایی است که طی فرایند مذاکره می گیریم و صد البته شانس 

                                                                                                                                                                                            مازیارمیر

 

 سلام بسیار متشکرم که این مقاله را مطالعه می فرمائید بسیار خوشحال میشوم که پس از مطالعه این مقاله سوالات خود را با ما مطرح نموده و یا نقطه نظرات خود را برایمان ارسال

فرمائید.من یک مدرس و مشاور کسب و کار هستم و بیست سال وقت و عمر خود را روی مطالعه مدلهای مختلف کسب و کار و استقرار این مدلها برروی کسب و کار خود نمایم اولین

الگوی ذهنی من بر اساس مدلهای علمی شکل گرفت با عنوان تولید بدون کارگر که پروزه بسیار موفقی در سطح کشور بود . اما با این مقدمه کوتاه بهتر است برویم به سراغ مذاکره با

 

زنگوله یا زنگوله ها

 

هفته قبل یک کارگاه اموزشی در منطقه اقتصادی پارس جنوبی داشتم و فیلمی تهیه کردم که در انتها این فیلم را مشاهده خواهید نمود در این فیلم من موردی را مطرح نمودم که

ظاهرا به مذاق بسیاری خوش نیامد اما تعداد زیادی ایمیل دریافت نمودم که مرا واداشت قضیه مهمی را بیان کنم  و ان مذاکره با زنگوله است.

آموزش مذاکره یا زنگوله های مذاکره و زبان بدن

 

مدتها است نکته مهمی مرا بخود مشغول نموده جمعه در یک همایش بزرگ شاهد فرد یا افرادی بودم که به پا و مغز و گردن و خلاصه هرجا را  رسیدند یک زنگوله به ان بستند در

همایش های مختلف مخصوصا برنامه های رایگان که هر روز در مراکز مختلف برگزار می شوند همه از تکنیک  زنگوله استفاده می کنند .حتی باشگاه مشتریان در بسیاری از موارد از

تکنیک زنگوله استفاده می کند زنگوله به سر ما تا دیگر نتوانیم هیچ اب  خوشی از گلویمان پایین برود 

لطفا هرگز گوسفند نباشید

اما قضیه روباه و زنگوله اش از کجا ناگهان درآمد

قضیه از آنجا اغاز شد که جناب مستدام اغا محمد خان قاجار یکی از چهره های خون خوار تاریخ ایران که داستان بسیار عبرت انگیزی هم دارد .در تاریخ آمده است که چهره آغا

محمدخان قاجر پر از چین و چروک است و فاقد ریش و سبیل است.

آغا محمد خان در سن یازده سالگی به دلیل اینکه  توسط خواجگان حرمسرای عادلشاه  حاکم مشهد- در حال

معاشقه با یکی از همسران وی دیده شد . به دستور عادلشاه که از بستگان محمود افغان بود یا به روایتی

پسر عموی محمود افعان بود  اخته گردید.

Castration اخته کردن به حذف غدد جنسی اطلاق می‌گردد.در اروپا، آسیا وهند و آفریقا اسیران جنگی و همچنین سربازان را اخته می کردند تا میل

بازگشت به خانواده را نداشته باشند.

مردان و پسرانی که قرار بود در حرمسراها کارکنند را نیز اخته می کردند و به انها خواجه حرمسرا می گفتند.این رسم باعث می گردید افراد بسیار خشن و

سنگدل و  بی رحم شوند و از خشونت بسیار لذت ببرند  و داستان از اینجا شروع شد. او که بسیار متعصب وخشک بود و بسیار سنگدل وبی رحم بود

وشاید دلیل آن عقده  های وا خورده روانی وجنسی هر روز او باشد.

 

شاید همین اخته بودن باعث فجایع شهر کرمان هم باشد….

 

اما حالا برویم سراغ داستان شکار روباه توسط اغا محمد خان قاجار او با قصاوت هرچه تمامتر روباه را بصورت کاملا سنگدلانه و با طی مسافت بسیار زیادی شکار را زنده گیری

می کرد .

روباه نگون بخت را گرفته و یک زنگوله کوچک به گردن ان آویزان می کرد و انرا رها می کرد اما از اینجا به بعد داستان بسیار تلخ تر است روباه که کاملا خوشحال از دست اغا

محمد خان فرار می کند اما می توان با الگوی تفکر سیستمی اینده روباه نگون بخت را تصور کرد:

ا- روباه بخاطر سروصدای زنگوله هرگز نمی تواند شکاری را نصیب خود نماید……..پس گرسنه مانده ضعیف می شود و با درد و سختی کم کم می میرد

۲- روباه بخاطر سرو صدای زنگوله نمی تواند پیش جفت و فرزندانش برود و اگر هم برود ترد می شود و کم کم دربدر و آواره شده و از غم و اندوه و تنهایی می میرد

۳- روباه بخاطر سروصدای زنگوله هیچ آرامشی نداشته و با یک تکان ساده و با صدای زنگوله از خواب می پرد و تعادل روحی و روانی و آرامشش را رفته رفته از دست خواهد

داد و دیگر هیچ تمرکز ی روی خود ندارد و کم کم میمیرد

اما رابطه این موارد با علم مذاکره و زبان بدن چیست؟

حالا زنگوله چه ربطی به اموزش دارد

ایا زنگوله ها بصورت مستقیم زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهند.

وقتی در سنین بالاتر و در طی مراحل رشد به سراغ بالا رفتن از پله های ترقی هجوم میبریم به سراغ اموزش می رویم اما این اموزشها مانند

گرگور است یا زنگوله و یا…

ما در مذاکره قواعدی داریم اما برخی از استاد نماها و یا اساتید مذاکره و یا اساتید بی تجربه و بیسواد این دو رشته انقدر مارا در پیچ و خم تئوری

های پوشالی درگیر می کنند و ذهن مارا انباشته می کنند که ما از این پس با یک زنگوله در زندگی و در سازمان به دنبال هیچ می دویم

از صدای زنگوله میمیریم و از صدای زنگوله ها گیج میشویم حتی همسران خود مان را هم متوار ی می کنیم از این دویدنهای بیهوده و از هیچ

برای هیچ ماکجائیم و انها کجایند

زنگوله هایی که انواع اقسام متد اموزشی فوق دکترای از المان و امریکا و یا اسمهای عجیب و بزرگ و بسیار محیرالعقول که مارا گیج می کنند و

در نهایت زنگوله ایی به گردن ما می اندازند

استادی که زندگی مشترک خود را حفظ نکرده و در ابتدای راه است امروز خود را خدای همه و هیچ می داند می اید یک زنگوله ته اموزش خود

گردن من و شما می اندازد

زنگوله ها کوچیک و بزرگ توسط این اساتید بیسواد امروز و هر روز گردن ما می افتد لطفا و حتما مواظب باشید .و در دوره های مذاکره و مشاوره

و زبان بدن و سخنرانی افرادی که تخصص ندارند تجربه ندارند و از مشتریان اینها بپرسید که هنوز درگیر و به اصطلاح خودمان زنگوله گردنشان

افتاده یا واقعا درس را دریافته و نه زنگوله گردنشان افتاده باشد .لطفا مراقب باشید در انتها این فیلم را هم نگاه فرمائید.

یادتان باشد هیچ چیز هیچکس هیچ رفتار و گفتار و کردار و پندار و حتی گفتاری انگونه که به نظر می رسد نیست .