کارگاه بازارسازی و فروش و برندسازی با رویکرد چالش طوفان فکری
کلیه تکنیکها و مطالب ارائه شده فقط و فقط در طول مدت زمان و با تکرار به شما پاسخ مناسب را خواهد داد و به مثابه یک دستگاه
تردمیل است که هرچه بیشتر استفاده کنید بیشتر از آن سود خواهید برد .
بازاریابی به تلاش برای ارتباط بین ارزش محصول (کالاها یا خدمات) و مشتری گفته میشود. بازاریابی به هنر فروش نیز معروف است؛
ولی فروش یکی از توابع کوچک بازاریابی به حساب میآید.
تعریف اول را از لغتنامهای بازاریابی انتخاب نموده ام بازاریابی عبارت است از «فراهم کردن کالاها یا خدمات برای برآورده ساختن
نیازهای مصرفکنندگان.» به بیان ساده تر ، بازاریابی شامل درک خواستههای مشتری و تطابق محصولات شرکت، برای برآورده ساختن
آن نیازها و در برگیرنده سلسله وحدت رویه های فرایند سودآوری برای شرکت است.
بازاریابی موفق مستلزم برخورداری از محصول مناسب در زمان مناسب و مکان مناسب است و اطمینان از اینکه مشتری از وجود
محصول مطلع است، از این رو موجب سفارشهای آینده میشود.
بازاریابی، فرایندی است که بین تواناییهای شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد میکند.
بازاریابی، علم و هنر پژوهش، آفرینش و ارزشگذاری به منظور برآورده ساختن نیازهای یک بازار هدف، در راستای کسب سود است.
بازاریابی، فرایندی است که بین تواناییهای شرکت و نیازهای مشتریان تعادل ایجاد میکند.
پروفسور سرجیو زیمن در کتاب خود پایان عصر بازاریابی سنتی خود بازاریابی را اینچنین تعریف میکند: بازاریابی دربارهٔ داشتن
برنامهها و ترویجها و تبلیغات و هزاران چیز دیگری است که در متقاعد کردن مردم به خرید یک محصول، مؤثر واقع شود. در مورد
رستورانهای غذای سرپایی، بازاریابی گاززدنها و هرت کشیدنها. در مورد خطوط هوایی، بازاریابی یعنی نشستن آدمها روی
صندلیها. بحث بازاریابی دربارهٔ منفعت و نتایج است.
بازاریابی یک فعالیت راهبردی و راه و روشی است متمرکز بر فرجام اقدامات مربوط به جذب مصرفکننده بیشتر، برای خرید محصول
شما در دفعات بیشتر به نحوی که شرکت شما پول بیشتری را کسب نموده و سود خالص افزایش معنی داری پیدا کند.
هر جا و هر گاه چهار اصل نیاز، نیازمند، عوامل رفع نیاز و داد و ستد وجود داشته باشد، در آنجا بازار و بازاریابی حاکم است.
بازاریابی یعنی جستجو برای یافتن مناسبترین بازار و بخشهایی که سازمان میتواند درآنجا به صورت مفیدتر و موثرتر حضور یابد و
پاسخگوی نیازها و خواستههای مردم باشد. به عبارتی، بازاریابی تلاشی آگاهانه است برای تخصیص بهینه منابع و ایجاد نوعی
تخصص در بازار. سازمانها باید بازار هدف خود را بیابند تا بتوانند نیازهای آن را بهتر شناسایی کرده، محصولات و خدمات متناسب با
آنها را تهیه و تأمین کنند. اساس حرکت بازاریابی جلوگیری از هدر رفتن منابع و امکانات گوناگون و یافتن مناسبترین جایگاه محصول
یا شرکت در بازار است. بازاریابی یعنی بخشبندی یا تقسیم بازارها و تعیین محصولات شرکت برای مناسبترین بازارها. بازاریابی با
ارزیابی نیازی که محصولات و خدمات به آن پاسخ میدهند، شروع میشود. بهطور منطقی، شناسایی و انتخاب برخی نیازها نشانه
بیتوجهی به دیگر نیازها و خواسته ها است .
گرایشهای مختلف در بازاریابی
هدف مدیریت بازاریابی مشارکت بازارهای هدف و ساخت روابط سودرسان با آنها میباشد. این کار بستگی به گرایش یا فلسفه
بازاریابی هر سازمان دارد. گرایش بازاریابی به صورت «فلسفه مدیریت کسب و کار»، «ذهنیت یک شرکت»، یا «فرهنگ
سازمانی»تعریف میشود. مهمترین گرایشهای بازاریابی عبارتند از:
محصول
گرایش محصول بر این ذهنیت و ایده استوار است که در شرایط مساوی، مشتریها محصولاتی را خریداری میکنند که کیفیت و
کارایی بالاتری داشته باشند. با چنین ذهنیتی، استراتژی بازاریابی بر روی «بهبود مستمر» متمرکز میشود.
تولید
گرایش تولید بر این ایده استوار است که مشتریها محصولی را خریداری میکنند که به راحتی در دسترس بوده و قیمت مناسبی دارند.
در نتیجه مدیریت باید بر روی افزایش تولید و بهبود عملکرد سیستمهای توزیع تمرکز کند.
فروش
گرایش فروش میگوید مصرفکنندهها به اندازه کافی یک محصول را خریداری نخواهند کرد، مگر اینکه یک فروش گسترده انجام شود.
این روش بازاریابی معمولاً برای محصولاتی انجام میشود که فروشی نیستند، محصولاتی که خریداران معمولاً فکر خرید آن را نمیکنند،
برای مثال بیمه عمر یا اهدای خون.
بازاریابی و بازار گرایی
مفهوم بازاریابی اعتقاد دارد رسیدن به اهداف سازمان بستگی به شناخت نیازها و خواستههای بازارهای هدف و ارضای آنها بهتر از رقبا
دارد. طبق گرایش بازاریابی، تمرکز بر روی مشتری و ارزش آفرینی، راه رسیدن به موفقیت در فروش و سودآوری است. برخلاف گرایش
فروش که بر فلسفه بساز-و-بفروش استوار است، گرایش بازاریابی بر فلسفه احساس کن-و-واکنش نشان بده استوار است. در این
فلسفه هدف پیدا کردن مشتری مناسب برای محصول نیست بلکه هدف پیدا کردن راه حل مناسب برای نیازهای مشتری است.
بازاریابی اجتماعی
بازاریابی اجتماعی به کاربرد اصول، مفاهیم و ابزار بازاریابی برای حل مشکلات تحولات اجتماعی اشاره دارد. برنامههای بازاریابی
اجتماعی به منظور تأثیر بر رفتار افراد برای توسعهٔ رفاه خود و جامعهشان طراحی شدهاند. بازاریابی اجتماعی با مسائل بازاریابی کلان
درگیر است، اما در کل یک دیدگاه بازاریابی خرد را در پیش میگیرد؛ که بدین جهت برنامههای بازاریابی اجتماعی معمولاً توسط
سازمانهای جدا برنامهریزی و اجرا میشوند که بر مورد خاصی تمرکز دارند.
کمپینهای بازاریابی اجتماعی فراتر از تبلیغات در رسانههای چاپی، رادیو و تلویزیون هستند. آنها ممکن است شامل ابزارهای وسیع
تری مانند اسپانسرینگ یا بازاریابی آنلاین باشند. کمپینهای سلامتی عمومی برای کاهش مصرف سیگار، نوشیدن الکل، مصرف مواد
مخدر، پرخوری و رابطه جنسی پرخطر هدف گذاری کردهاند.
کمپینهای محیط زیستی گفتگو و حمایت از صحراها و بیابانها، هوای پاک و بهرهوری انرژی را ترویج میکنند. در حالی که سایرین
مواردی همچون برنامهریزی خانواده، حقوق انسانی، فساد و جنسیت را همچون برابری نژادی پیگیری مینمایند. کمپینهای بازاریابی
اجتماعی معمولاً توسط سازمانهای دولتی و غیردولتی اداره میشوند. هر چند سازمانهای شرکتی هم ممکن است در کمپینهای
بازاریابی اجتماعی فعالیت کنند.
ارکان بازاریابی
بازاریابی بر پایه ۴ مقوله اصلی (معروف به 4P) به شرح زیر استوار است:
- کالا یا خدمات (Product)
- توزیع یا محل ( Place)
- قیمتگذاری (Pricing)
- ترویج (پیشبرد) ( Promotion)
کارگاه بازاریابی و دوره ها بنا به نیاز بازارها و با توجه به اهمیت کوتاه، مختصر و مفید بودن مباحث به منظور رفع نیازهای آموزشی
گوناگون مدیران و کارشناسان صنایع مختلف در حوزه بازاریابی تدوین می گردد. این دوره ها دربرگیرنده چکیده ای از تمامی مطالب
کاربردی در خصوص موضوعات مطروحه می باشد.
بازاریابی یا مارکتینگ ( Marketing) مطالعه و مدیریت روابط در تبادلات است. بازاریابی فرایندی است که طی آن شرکتها مشتریان
را درگیر میکنند، با مشتری ارتباط قوی برقرار میکنند و برای مشتری ارزش ایجاد میکنند تا در ازای آن از مشتری ارزش دریافت
کنند. از آنجایی که از بازاریابی برای جذب مشتریها استفاده میشود، این فعالیت از اجزای اصلی مدیریت کسب و
کار و بازرگانی محسوب میشود.
ممکن است بازاریابها محصولی را به کسبوکارهای دیگری بفروشند، که به آن بازاریابی کسبوکار به کسبوکار یا B2B میگویند، یا
اینکه محصول را مستقیماً به مصرفکنندهها بفروشند که به آن بازاریابی کسبوکار به مصرفکننده یا B2C میگویند. همچنین به بازاریابی کسبوکارها به ارگانها و سازمانهای دولتی، B2G گفته میشود.
مخلوط بازاریابی، که مشخصات خاص محصول و نحوه فروش آن را مشخص میکند، تحت تأثیر محیط پیرامون محصول، نتایج
تحقیقات بازاریابی و تحقیقات بازار و مشخصات بازار هدف محصول است.پس از تعیین این عوامل، بازاریابان باید تصمیم بگیرند که از
چه روشهایی برای تبلیغ محصول استفاده خواهد شد،از جمله استفاده از کوپن و سایر مشوق های خرید
کارگاه بازاریابی و دوره های آموزش بازاریابی و برندسازی با رویکرد چالش طوفان فکری
کارگاه بازاریابی و دوره های پارک بازاریابی ایران به صورت کاربردی بوده و برای پرسنل شرکت ها و بر اساس نیازسنجی صورت پذیرفته
توسط دکتر مازیار میر ، برگزار می گردد.
- استراتژی های موفق و کاربردی توسعه و عرضه محصولات جدید با رئیکرد اطاق فکر
- استراتژی های نفوذ در بازارهای رقابتی فروش در طوفان فکری
- اصول بسته بندی کالاها با نگرش بازاریابی و فروش
- اصول و فنون مذاکره در یک اطاق فکر سه بعدی
- اصول و مهارت های کاربردی فروش موفق و مدیریت امور مشتریان
- بازاریابی چریکی با اطاق فکرهای چریکی
- تحقیقات بازاریابی بین المللی به روش جدید
- رقابت پذیری بنگاه ها و توسعه فضای رقابتی با رویکرد اطاق فکرهای نوین
- روش های پیش بینی و برنامه ریزی فروش موفق برای پساکرونا
- زبان بدن Body Language برای مدیران و اعضای اطاق فکر
- ساخت و تعالی یک نام تجاری بهمراه تدوین و طرح ریزی استراتژی بازاریابی در سلسله طوفانهای فکری
- مدیریت بازاریابی برای مدیران ارشد با رویکرد اطاق فکر
- مدیریت بازاریابی جهانی با معیار طوفانهای فکری گسسته
- مدیریت تبلیغات در جلسات طوفان فکری
- مدیریت تبلیغات و جایگاه آن در بازاریابی شرکت ها و موسسات و ارتباط ان با طوفان فکری
- مدیریت خدمات پس از فروش و ایجاد رضایت در مشتریان و ارتباط با مشتریان (CRM)
- مدیریت بازاریابی بین المللی راز ماندگاری در بازارهای هدف جهانی
- مدیریت منحنی عمر محصول
- جامع مدیریت بازاریابی و فروش و اصول و فنون مذاکره
- کارگاه بازاریابی با عنوان برنامه ریزی و برنامه روزی بازاریابی و فروش
بخش هایی از این کارگاه آموزشی
بازارسازی برند ورزشی نایک یکی از موفقترین نمونههای بازارسازی در سطح جهانی است. این برند از آغاز تا به امروز با استراتژیهای
هوشمندانه و نوآورانه خود توانسته است جایگاه بیرقیبی در صنعت پوشاک و تجهیزات ورزشی ایجاد کند. مقالهای جامع پیرامون بازارسازی
نایک از ابتدا تا امروز به همراه نمونههای موفق و شکست خورده آن میتواند به تحلیل روشها و استراتژیهایی که نایک به کار برده، بپردازد.
همچنین، در هر مرحله یک چک لیست دقیق 7 مرحلهای برای موفقیت در بازارسازی ارائه خواهد شد.
فصل نخست
تأسیس نایک و مراحل اولیه (1964-1980)
نایک در سال 1964 توسط “فیل نایت” و “بیل باورمن” تحت عنوان “Blue Ribbon Sports” تأسیس شد. هدف اولیه آن واردات کفشهای و
رزشی ژاپنی برای عرضه در بازار آمریکا بود. در سال 1971، نایک نام فعلی خود را انتخاب کرد و اولین کفشهای نایک با لوگوی معروف
“Swoosh” وارد بازار شد.
نمونه موفق:
- کفشهای نایک کورتیز (Nike Cortez): نایک با عرضه این محصول در دهه 1970 توانست به سرعت در بازار جای خود را پیدا کند. کفشهای کورتیز به دلیل راحتی و استحکام محبوب شدند.
نمونه شکستخورده:
- خط تولید کفشهای ورزشی کمتر شناختهشده نایک در دهه 1970: برخی از کفشهای اولیه نایک نتوانستند توجه مصرفکنندگان را به خود جلب کنند، زیرا به لحاظ طراحی جذابیت کافی نداشتند.
چک لیست بازارسازی مراحل اولیه:
- شناسایی بازارهای نوظهور با پتانسیل بالا.
- تمرکز بر کیفیت محصول و ارزشگذاری.
- ایجاد برند و نامی که به یاد ماندنی باشد.
- استفاده از تبلیغات ساده و هدفمند.
- انتخاب مدلهای مؤثر برای معرفی محصول.
- تمرکز بر نوآوری در طراحی.
- آزمایش بازار با محصولات متنوع و متناسب با نیاز مصرفکنندگان.
دوم
همکاری با ورزشکاران برجسته (1980-1990)
نایک در دهه 1980، با بهرهگیری از ورزشکاران برجسته، بهویژه “مایکل جردن”، استراتژیهای بازاریابی خود را تقویت کرد. این همکاری نه تنها
فروش را افزایش داد، بلکه نایک را به یک برند نمادین در دنیای ورزش تبدیل کرد.
نمونه موفق:
- سری کفشهای Air Jordan: همکاری با مایکل جردن و تولید کفشهای Air Jordan موفقیت بزرگی بود و یکی از مهمترین دلایل رشد سریع نایک در دهه 1980 بود.
نمونه شکستخورده:
- خط تولید کفشهای هاکی: نایک تلاش کرد در دهه 1980 وارد بازار تجهیزات هاکی شود، اما به دلیل نداشتن دانش کافی در این حوزه، موفقیتی در این بخش به دست نیاورد.
چک لیست همکاری با ورزشکاران:
- انتخاب ورزشکاران برجسته و تأثیرگذار.
- ایجاد قراردادهای طولانیمدت برای بهرهگیری از شهرت آنها.
- بهرهگیری از موفقیتهای ورزشی در تبلیغات.
- توجه به برندینگ فردی ورزشکاران.
- تولید محصولات سفارشی و ویژه برای هر ورزشکار.
- ساخت داستانهای الهامبخش از موفقیت ورزشکاران.
- گسترش همکاریها به سایر حوزههای ورزشی.
سوم
گسترش به بازارهای جهانی (1990-2000)
در دهه 1990، نایک با توسعه فعالیتهای خود در بازارهای بینالمللی، به ویژه آسیا و اروپا، تلاش کرد تا جایگاه خود را به عنوان یک برند
جهانی تثبیت کند. این دوره با استراتژیهای گسترده تبلیغاتی و گسترش خطوط تولید جدید همراه بود.
نمونه موفق:
- حضور در مسابقات جهانی فوتبال و المپیک: نایک با اسپانسرینگ تیمهای فوتبال و حضور در المپیک، به سرعت محبوبیت خود را در اروپا و آسیا افزایش داد.
نمونه شکستخورده:
- شکست در بازار چین در دهه 1990: نایک نتوانست بهدرستی با بازار بومی چین ارتباط برقرار کند و محصولاتش با استقبال مواجه نشدند.
چک لیست گسترش به بازارهای جهانی
- شناسایی بازارهای محلی با پتانسیل رشد.
- تطبیق محصولات با نیازها و فرهنگ محلی.
- همکاری با چهرههای محلی و بومی.
- ارزیابی قیمتگذاری بر اساس بازار هدف.
- تمرکز بر تبلیغات متناسب با فرهنگ کشورها.
- گسترش شبکه توزیع و فروش.
- ایجاد زیرساختهای تولید در مناطق مختلف.
چهارم
نوآوری در محصولات (2000-2010)
نایک در این دوره تلاش کرد با سرمایهگذاری روی تکنولوژیهای نوین و طراحیهای نوآورانه، از رقبا جلو بیفتد. محصولات جدید مانند “Nike+
Running” و همکاری با اپل برای ترکیب تکنولوژی و ورزش، موفقیتهای بیشتری برای این برند به همراه داشت.
نمونه موفق
- Nike+ Running: محصولاتی که به ورزشکاران کمک میکرد تا عملکرد خود را از طریق اپلیکیشنها و دستگاههای پوشیدنی رصد کنند.
نمونه شکستخورده
- تلاش برای ادغام تکنولوژی با کفشهای کمتر شناختهشده: نایک در برخی از خطوط تولید ناموفق بود که نتوانستند تکنولوژی و طراحی جذاب را با هم ترکیب کنند.
چک لیست نوآوری در محصولات
- سرمایهگذاری روی تکنولوژیهای جدید.
- همکاری با شرکتهای فناوری برای بهبود عملکرد محصولات.
- ایجاد تجربه کاربری متفاوت و جذاب.
- تحقیق بازار برای نیازهای جدید مصرفکنندگان.
- تولید محصولات با کیفیت و دوام بالا.
- ارائه خدمات پشتیبانی مشتریان برای محصولات فناورانه.
- ارزیابی مداوم محصولات و بهبود آنها.
پنجم
برندسازی پایدار و مسئولیت اجتماعی (2010-2020)
در دهه 2010، نایک بیشتر به موضوعات پایداری و مسئولیت اجتماعی پرداخت. این برند تلاش کرد تا با کاهش ضایعات تولید و استفاده از مواد
بازیافتی، به یک برند سبز تبدیل شود.
یک نمونه موفق
- خط تولید Flyknit: با استفاده از مواد بازیافتی، نایک توانست خط تولید Flyknit را با موفقیت به بازار معرفی کند.
یک نمونه شکستخورده
- برخی از کمپینهای محیط زیستی: برخی از کمپینهای تبلیغاتی نایک در این دوره مورد انتقاد قرار گرفتند زیرا به نظر میرسید با عمل آنها هماهنگ نبوده است.
چک لیست حرفه ای برندسازی پایدار
- کاهش استفاده از منابع طبیعی و مواد خام.
- استفاده از مواد بازیافتی در تولید محصولات.
- شفافیت در فرآیند تولید.
- همکاری با سازمانهای محیط زیستی.
- اطلاعرسانی درباره تلاشهای برند برای پایداری.
- جذب مشتریانی که به مسائل محیط زیستی اهمیت میدهند.
- ایجاد محصولات پایدار با همان کیفیت و طراحی.
ششم
ورود به دنیای دیجیتال و رسانههای اجتماعی (2020-2023)
در این دوره، نایک به شدت به سمت دیجیتال مارکتینگ و استفاده از رسانههای اجتماعی برای ارتباط با مشتریان خود حرکت کرد. این
استراتژیها به نایک کمک کرد تا ارتباط نزدیکی با مخاطبان جوان برقرار کند.
نمونه موفق
- کمپینهای تبلیغاتی در اینستاگرام و یوتیوب: استفاده از پلتفرمهای اجتماعی برای تبلیغ محصولات جدید و ارتباط مستقیم با مشتریان.
نمونه شکستخورده
- برخی از کمپینهای تبلیغاتی که به دلیل محتوای نامناسب مورد انتقاد قرار گرفتند.
چک لیست ورود به دنیای دیجیتال
- استفاده از شبکههای اجتماعی برای بازاریابی.
- ایجاد کمپینهای تعاملی و محتوای جذاب.
- استفاده از اینفلوئنسرهای محبوب در حوزه ورزش.
- تحلیل دادهها برای شناخت بهتر رفتار مشتری.
- ارائه تخفیفها و پیشنهادات ویژه در پلتفرمهای دیجیتال.
- ایجاد اپلیکیشنها و خدمات آنلاین برای بهبود تجربه مشتری.
- مدیریت هوشمندانه شهرت برند در فضای مجازی.
هفتم
آینده نایک (2024 و پس از آن)
نایک همچنان به نوآوری و گسترش خود ادامه میدهد و به دنبال فرصتهای جدید در بازارهای دیجیتال و محصولات فناورانه است.
یکچک لیست نهایی برای موفقیت در آینده
- تحقیق مداوم در مورد تکنولوژیهای جدید.
- تقویت همکاریها با شرکتهای تکنولوژی.
- تمرکز بر پایداری و مسئولیت اجتماعی.
- گسترش شبکههای فروش آنلاین.
- تقویت ارتباط با مشتری
به نظر می رسد که ابر پروزه بازارسازی برند نایک (Nike) یکی از پیچیدهترین و در عین حال موفقترین مسیرهای توسعه برند در دنیای ورزش
است. نایک در طول چند دهه با تمرکز بر نیازهای مصرفکنندگان، نوآوریهای تکنولوژیکی، همکاری با ورزشکاران برجسته، و تعهد به پایداری
و مسئولیت اجتماعی توانسته است جایگاه ویژهای در بازار جهانی به دست آورد……..
منابعی برای مطالعه بیشتر :
زبان بدن هیلاری کلینتون و دونالدترامپ