ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت سوم)

ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت سوم)
فروردین ۲۹, ۱۴۰۳
8 بازدید

ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت سوم) مهارت هایی برای ارتباط موثر این مقاله در ادامه مطلب ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت دوم) می باشد: من به اینگونه احساس می کنم که رایانه های شخصی قوی ترین ابزارهایی هستند که ما تا به حال آنها را ساخته ایم ! آنها لوازمی هستند برای […]

ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت سوم)

مهارت هایی برای ارتباط موثر

این مقاله در ادامه مطلب ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت دوم) می باشد:

من به اینگونه احساس می کنم که رایانه های شخصی قوی ترین ابزارهایی هستند که ما تا به حال آنها را ساخته ایم ! آنها لوازمی هستند برای ارتباطات و می توانند که به وسیه ی کاربر نیز شکل بگیرند

موضوع سخنرانی امروز ۲۷ دی ماه ۱۳۹۵ در وزارت ورزش و جوانان

روشن است که اگر «دل » ، هنگام شنیدن و آموختن غافل باشد، گیرندگی و نیوشایی گوش اندک خواهد بود .

همین است راز فرانگرفتن درس و نفهمیدن مطالب علمی و از یاد رفتن شنیده های کلاس درس یا سخنرانی های گویندگان، چرا که گوش به سمت و سوی سخن گوینده است، اما دل در جای دیگر است .

اگر دقت در شنیدن و عنایت در گوش دادن باشد، هم بهتر می فهمیم و هم فهمیده ها دقیق تر و ماندگارتر در ذهن می ماند .

تمرکز فکر، نقشی مهم در بهره وری از شنیدن دارد .

باید کوشید تا هنگام گوش دادن، خاطری جمع و دلی آسوده و فکری تمرکز یافته داشت و از تشتت فکری و حواس پرتی جلوگیری کرد .

البته عشق و علاقه به موضوع و شیفتگی به گوینده نیز، سهمی عمده در تمرکز و توجه و فهم دارد . استاد و گوینده هم اگر در شنونده و شاگرد، شوق و رغبت و اهتمام و «حسن استماع » ببیند، بر سرشوق می آید و رغبت گفتن و انگیزه برای درس دادن بیش تر خواهد داشت .

آن چه این بهره وری را می افزاید، به کارگیری شنیده ها و آموخته است . حتما تجربه کرده اید که اگر شنیده ها را برای دیگران «بازگو» کنید . هم برای خودتان روشن تر می شود، هم بهتر در یادتان می ماند، دیگران هم از این رهگذر به نوا می رسند و علم، گسترش می یابد .

از این رو، شنیدن را باید از حالت «یک بار مصرف » در آورد و با تکرار آن، بیش تر بهره مند شد .

توصیه ای از عالم بزرگ شیعه، مرحوم شهید ثانی در این زمینه راه گشا است . وی در کتاب «منیه المرید» می نویسد:

«آن گاه که دانشجو به خواندن درس در حضور استاد سرگرم می گردد، نباید دچار دل مشغولی و ملال خاطر و ضعف و چرت زدن و گرسنگی و تشنگی و شتابزدگی و احساس درد و اضطراب و نگرانی و امثال حالاتی باشد که با وجود آن ها، تحقیق و کاوش های علمی برای او دشوار گردد [باید دانشجو در چنین حالاتی از خواندن درس خودداری کند، چون ممکن است این حالات باعث تنفر وگریز او از درس و تحقیق شود . . ].» (۴)

جوهر این توصیه، همان «تمرکز ذهن » هنگام آموختن های شنیداری و گوش دادن به درس و بحث است .

گاهی بی توجهی به گفتار دیگری، نوعی تکبر و خودخواهی و خود بزرگ بینی را می رساند، آنان که دچار نوعی غفلت و غرور علمی می شوند، گاهی خودرا بی نیاز از گوش دادن می شمارند و بی اعتنا به سخنان می شوند . این، علاوه بر محروم ساختن شنونده از کلام گوینده و استاد، بی حرمتی به او و بی تعهدی نسبت به ادب اجتماعی و رفتار بزرگوارانه است . در همین زمینه هم کلام شهید ثانی جالب است: اگر استاد، ضمن بیان مطلب، حکمت ها و نکات دقیقی را بازگو نماید و یا در توضیح مساله ای به داستان و یا شعری تمثل جوید و شاگرد نیز از این حکمت ها و نکات و داستان و شعر، آشنایی قبلی داشته باشد [نباید خودرا از این گونه شواهد، بی نیاز جلوه دهد و از استاد، روی برگرداند، بلکه باید به عنوان یک فرد ناآگاه و خالی الذهن، با تمام دقت به گفتار استاد گوش فرا دهد و چنین وانمود کند که باعطش شدید و علاقه وافری خواهان چنان مطالبی است …

اما شاید بهتر باشد بدانید که گوش دادن با شنیدن فرق می کند. این اولین جمله ای است که استادان روان شناسی، مشاوره و البته خبرنگاری در درس های فنون مصاحبه می گویند. آنها نگران این هستند که دانشجویان شان در آینده به حرف های مراجعان یا مصاحبه شوندگان شان خوب گوش ندهند و خوب گوش ندادن برای این شغل ها یعنی فاجعه. اما اگر کمی لنز دوربین مان را باز تر کنیم، می بینیم که در همه رابطه هایی که بین ۲ نفر جریان دارد، خوب گوش ندادن می تواند رابطه را به تباهی بکشاند.

حالا بهتر است که بدانیم چه فرقی هست بین گوش دادن و شنیدن؟؟؟؟ اگر علاقه مند به دانستن در این خصوص هستید پس به خواندن ادامه دهید….

بهترین جواب، شاید یک عبارت مشهور است که بارها در ادبیات کلاسیک خودمان تکرار شده است؛ «گوش جان». وقتی کسی با «گوش جان» به حرف های شما توجه می کند، دقیقا دارد ایده آن متخصصان علوم ارتباطات را اجرا می کند؛ یعنی فعالانه دارد به اطلاعات کلامی شما گوش می دهد.  در ساده ترین حالت می شود گفت شنیدن یک فرایند جسمی و مکانیکی و گوش دادن یک فرایند ذهنی است.

به بیان پیچیده تر اینگونه می توان گفت که: شما می توانید از انتشار امواج صوتی توسط دستگاه کلامی گوینده تا درک آن کلام توسط شنونده، مراحلی را در نظر بگیرید. در شنیدن، این مرحله تا برخورد امواج صوتی به گوش گیرنده پیش می رود و متوقف می شود؛ مثلا شما در پیاده روی شلوغی راه می روید و همهمه آدم های دور و بر را می شنوید؛ اما فقط می شنوید و نمی فهمید که چه چیزی می گویند.

وقتی که شما حرف کسی را گوش می دهید، مراحلی که گفتیم تا آخر اجرا می شوند؛ یعنی امواج صوتی احساس شده به وسیله گوش، توسط مغز پردازش می شوند و می توانید معنای حرف های طرف را بفهمید، آنها را تفسیر کنید، ارزش گفته هایش را زیر و بالا کنید، آنها را یک جای مغزتان ثبت و ضبط نموده و در نهایت جوابی به حرف هایش خواهید داد.

اما واقعا مهارت گوش دادن چیست و چه کاربردی دارد؟

متاسفانه از روز اول کسی به ما گوش دادن درست و حسابی را آموزش نداده و رمز و رازهای آنرا هم فرا نگرفته ایم . گوش دادن عمیق و همراه با همدلی به حرف های دوست صمیمی یا همسر، گوش دادن دقیق به حرف های استاد یا معلم، گوش دادن همراه با ارزیابی به حرف های کارکنان یک سازمان در صورتی که مدیر جایی باشید، نمونه هایی از کنش های ارتباطی هستند باید یاد بگیریم که گوش دادن باید عمقی و تحلیلی و تطبیقی باشد تا موثر واقع شود و مخصوصا گوش دادن خوب موجب صمیمیت بیشتر و بهتر می شود و این دور تسلسل مثبت همچنان امتداد  پیدا می کند.

حالا قضیه را بر عکس کنیم؛ تصور کنید که رئیس شما، استاد شما، همسر شما یا حتی زیردست شما متوجه شده باشد که شما قسمتی از حرف هایش را گوش نداده اید؛ شما موقعیت های شغلی فراوانی را از دست می دهید، همسرتان از دست شما عصبانی می شود، جر و بحث های بی دلیلی به خاطر دفاع شما از خودتان راه می افتد و خلاصه اینکه مشکلات خفنی به خاطر نداشتن مهارت گوش دادن برایتان پیش می آید.

احتمالا در ذهن شما هم خاطراتی از این گوش ندادن ها و لو رفتن ها زنده شده است. در واقع همان طور که در شماره های قبل هم توضیح دادیم، ما می توانیم فرایندهای ذهنی مثل گوش دادن را مدیریت کنیم؛ یعنی خود ما هم می دانیم که چه موقع داریم به حرف یک نفر، درست و حسابی گوش می دهیم و کی حواسمان در هپروت است؛ دقیقا مثل موقعی که یک کتاب دستمان گرفته ایم و می خواهیم بخوانیم اش اما گاهی فقط کلمات را می بینیم؛ منتها فرق گوش دادن و خواندن این است که کتاب بی زبان وقتی می فهمد ما درست نمی خوانیم اش کاری از دستش بر نمی آید ولی در گوش دادن، ما معمولا با یک آدم سر و کار داریم و یک رابطه زنده و معلوم است که به طرف مقابلمان برمی خورد اگر بفهمد به او گوش نمی دهیم.

این مقاله ادامه دارد..

\"\"

دکتر مازیار میر مشاور و تحلیلگر

مقالات مرتبط:

ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت چهارم)

ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت پنجم)

ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت ششم)

ارتباط موثر و مهارت های مهم (قسمت هفتم)

مطالعات بیشتر:

مذاکره

زبان بدن

اصول و فنون مذاکره

Visits: 0

برچسب‌ها:, , , , , , , , , , ,