تئوری رهبری اثربخش از دیدگاه امام علی(ع)؛ استراتژی تئوری داده بنیاد متنی
عنوان مقاله :
تئوری رهبری اثربخش از دیدگاه امام علی(ع)؛ استراتژی تئوری داده بنیاد متنی
مولفین:
دکتر حسن داناییفرد
چکیده:
یکی از محورهای اصلی مطالعه در حوزه مدیریت رفتار سازمانی، مقوله رهبری است. در ادبیات مدیریت غربی، تئوریهای بسیاری درباره رهبری وجود دارد. اما آنچه در حوزه اسلامی درباره شرایط رهبری مورد توجه است، آن چیزی است که برگرفته از اعتقادات، یعنی مبتنی بر قرآن و کلام معصومان(ع) است. در این میان، نهجالبلاغه، مأخذی دینی و اسلامی است که دارای پندها و حکمتهای بسیاری در زمینه رهبری اثربخش از زبان امام علی(ع) به فرماندهان ایشان است. در این تحقیق، پژوهشگران کوشیدهاند با بررسی کلام حضرت علی(ع)، به تئوری رهبری اثربخش از دیدگاه ایشان دست یابند. ازاینرو، روش تحقیق این مقاله، استراتژی کیفی تئوری داده بنیاد متنی خواهد بود که نتیجه این شیوه پژوهش، خلق تئوری است. بنابراین، لازم است واژه تئوری برای عنوان آن انتخاب شود. میدانیم کلام امیرمؤمنان علی(ع) حقیقت است و آنچه حقیقت است، نیاز به آزمون ندارد. بنابراین، پژوهشگران تنها به طرح تئوری از کلام حضرت علی(ع) میپردازند.
واژگان کلیدی:
تئوری رهبری، امام علی(ع)، نهجالبلاغه.
مقدمه
نیاز جامعه به رهبر و اهمیت عملکرد او بر کسی پوشیده نیست. رهبری اثربخش در سازمان، عامل اصلی و اساسی در ایجاد همفکری و همدلی است و رهبران مؤثر کسانی هستند که بتوانند افراد متفاوت را در زیر یک چتر فکری و نظر واحد گرد آورند و این درک را ایجاد کنند که اختلافات، جزیی و کماهمیت است و آنچه اعتبار و ارزش دارد، روح جمعی است که باید در یک مجموعه یا سازمان حاکم باشد. (ساعتچی و عزیزپور پوبی، 1384: 1)
تاریخچه رهبری
نخستین پژوهش درباره رهبری، در سال 1904م. منتشر شد و مهمترین رویکردهای اولیه آن، در طول جنگ جهانی اول بهوقوع پیوست. (همان) در فاصله میان جنگهای جهانی اول و دوم، بیشترین توجه، به صفات رهبری و شیوههای رفتاری رهبری بود، به گونهای که افراد با استفاده از آن، به رهبری دست مییافتند. در ادامه این پژوهشها نیز دانشمندان غربی و شرقی کوشیدهاند تا پاسخی مناسب برای این پرسش بیابند که چه کسی میتواند رهبر اثربخش باشد یا به عبارت دیگر، چه عواملی سبب اثربخشی رهبر است؟ سیر تکاملی این نظریهپردازیها شامل هفت رویکرد است.
1. رویکرد سنتی (صفات مشخصه رهبری)؛
2. رویکرد رفتار رهبری؛
3. رویکرد موقعیتی و اقتضایی؛
4. رویکرد جستوجوی جانشین برای رهبری؛
5. رویکرد برداشت یادگیری اجتماعی؛
6. رویکرد ویژگیهای فردی؛
7. رویکرد رهبری اصیل.
بیان مسئله
در عصر کنونی، بسیاری از فیلسوفان علم بر این امر تکیه تأکید دارند که هر جامعهای نیازمند به مجموعه دانشی است که متناسب با حافظه تاریخی، فرهنگی و به طور کلی، سازگار با محیط زندگی آن جامعه باشد. بر این اساس، جهانشمول بودن بسیاری از تئوریها، نه تنها در حوزه علم الاجتماع و علوم انسانی، بلکه در حوزه علوم فیزیکی و مادی نیز زیر سؤال رفته است.
در این میان، کشورهای اسلامی با داشتن فلسفه زندگی خاص و فرهنگ متفاوت با دیگر کشورها، به تئوریهای خاص خود نیاز دارند. به همین صورت، جوامع اسلامی نیز در حوزه مدیریت جامعه بهطور اعم و مدیریت سازمانها به طور اخص نیازمند تئوریهای بومی ـ اسلامی متناسب با مبانی علوم دینی است. در حوزه رهبری بهعنوان یکی از شاخصههای مهم اداره امور جامعه، تئوریهای مختلفی ارائه شده است، ولی بسیاری از آنها با مبانی علوم دینی سنخیت چندانی ندارد. عدم کاربرد آنها در عمل، شکاف میان تئوری و عمل را در اذهان متبادر کرده است. ازاینرو، آنچه به نظر میرسد این است که مسئله اصلی، نبود یک تئوری رهبری اثربخش متناسب با فرهنگ و ارزشهای بومی ـ اسلامی ایران است. پژوهشگران با اتکا به استراتژی تئوری داده بنیاد متنی، میکوشند نوعی تئوری رهبری اثربخش ارائه دهند که بر اساس متون اسلامی باشد.
پرسش پژوهش
از دیدگاه نهجالبلاغه، تئوری رهبری اثربخش چیست؟
هدف پژوهش
تدوین تئوری رهبری اثربخش بر اساس متون اسلامی (نهج البلاغه).
روششناسی پژوهش: تئوری داده بنیاد (متنی)
استراتژی تئوری (مفهومسازی) بنیادی، نوعی روششناسی عمومی برای تدوین تئوریهایی است که در دادههای گردآوری شده و تحلیل شده به صورت نظاممند ریشه دارد. هدف نهایی این استراتژی، ارائه تبیینهای جامع تئوریک درباره یک پدیده خاص است که به صورت استقرایی از مطالعه آن پدیده حاصل میشود. بهطور کلی، این استراتژی، دادههای حاصل از منابع اطلاعاتی را به مجموعهای از کدها، کدهای مشترک را به مقوله و آنگاه مقولهها را به نوعی تئوری تبدیل میکند. پدیده مورد مطالعه میتواند مسئلهای (بهطور مثال در سازمان) یا حتی یک متن باشد. در صورت نخست، پژوهشگر دادهها را از سخنان مصاحبهشوندگان استخراج میکند و سپس با طبقهبندی و کدگذاری آنها، در نهایت تئوری خود را درباره مسئله به دست میآورد. درباره متون نیز با طرح مسئلهای، خود پژوهشگر به مطالعه متن (کتاب، مجله و منابع مختلف متنی) میپردازد و دادههای مرتبط با مسئله را از متن استخراج و آنها را کدگذاری و طبقهبندی میکند و در نهایت، تئوری خود را ارائه میدهد. روششناسی این پژوهش بر مبنای استراتژی داده بنیاد متنی است که در ادامه در بخش روش تحقیق به تفصیل به آن میپردازیم.
شرح مبانی نظری درباره رهبری اثربخش
ااز انتشار نخستین پژوهش درباره رهبری، تاکنون پژوهشگران علوم مدیریت و علوم رفتاری همواره کوشیدهاند تئوری ارائه دهند تا رهبران سازمانی بتوانند با تکیه بر آن به رهبری اثربخش تبدیل شوند. سیر تکاملی نظریهپردازی درباره رهبری شامل هفت رویکرد به قرار زیر است:
1. رویکرد سنتی (صفات مشخصه رهبری)
کهنترین شیوه تفکر در زمینه میزان اثربخش بودن رهبری، رویکردهای صفات شخصی است. (استونر و همکاران، 1383؛ حقیقی و همکاران، 1382؛ رابینز، 1385؛ رضائیان، 1379؛ ساعتچی و عزیزپور پوبی، 1384؛ لوتانز، 1374؛ باس، 1999م.). دانشمندان این حوزه در پی یافتن صفات یا مشخصههایی بودند که موجبات رهبری شخص را فراهم میکند، ولی این صفات یا مشخصههای رهبری در نهایت به حدی رسید که طبقهبندی آنها مشکل شد. همچنین در دنیای واقع نیز رهبران موفقی دیده شدند که تمام صفات پیشنهاد شده را نداشتند. در نتیجه، این امر با ناکامی روبهرو گشت. بنابراین، در دهه 1940م. تحقیقات درباره شناخت سبک و روش رهبری آغاز گردید.
2. رویکرد رفتار رهبری
در رویکرد رفتار رهبری، پرسش اساسی این بود که آیا سبک رهبری خاصی وجود دارد تا بتواند اثر بیشتری بر گروهها و سازمانهای تحت نظر خود داشته باشد یا به عبارت دیگر، رهبر اثربخشتری باشد؟ فلسفه اساسی این طرز تفکر آن است که رهبری و سرپرستی «ذاتی نیست، بلکه تا حد زیادی اکتسابی است» و به یقین آموزش، در افزایش توانایی سرپرستان و مدیران مؤثر خواهد بود (همان)
عمدهترین مطالعاتی که در این حوزه انجام گرفته است، عبارتند از: دانشگاه آیووا، مطالعات دانشگاه میشیگان، پیوستار رهبری، مطالعات دانشگاه ایالتی اوهایو و سبک سنج مدیریت. (همان)
3. رویکرد موقعیتی و اقتضایی
رویکرد اقتضایی، رویکردی است که اساس فکری آن، بر این محور استوار است که اصولاً جستوجوی بهترین راه برای رهبری که در همه موارد بتوان آن را به کار گرفت، امری محال و نشدنی است. (همان) ازاینرو، در این دوره محققان بر تلاش خود جهت شناخت رهبری افزودند که نتیجه کوشش آنها، نظریههای موقعیت و اقتضایی است. در این نظریهها، متغیرهای دیگری نیز افزون بر ویژگیهای شخصی رهبر اضافه میشود که بر سبک رهبر تأثیر میگذارد. این ویژگیها عبارتند از: ویژگیهای فردی کارکنان، ویژگیهای گروه و ساختار گروه، بخش یا سازمان (رضائیان، 1379: 392) که همه با تعامل یکدیگر بر سبک رهبری اثر میگذارند.
مهمترین نظریههای اقتضایی و موقعیتی به این قرار است: پیوستار رهبری، مدل نظریه رهبری وضعیتی، مدل اقتضایی (سبک ـ ساختار ـ توان)، نظریه سبک مدیریت سه بعدی رهبری اقتضایی فیدلر، نظریه منبع شناختی و نظریه رهبری مسیر ـ هدف. (البته برخی از اندیشمندان، نظریه مسیر ـ هدف را از مجموعه نظریههای رویکرد اقتضایی و موقعیتی جدا میکنند. (لوتانز، 1374). (استونر و همکاران، 1383؛ حقیقی و همکاران، 1382؛ رابینز، 1385؛ رضائیان، 1379؛ ساعتچی و عزیزپور پوبی، 1384؛ لوتانز، 1374؛ باس، 1999م.)
4. جستوجوی جانشین برای رهبری
نظریههای رهبری ارائه شده نتوانستند آنچنانکه ادعا میشد، رضایت جوامع علمی و سازمانی را برآورده سازند (لوتانز، 1374)، ولی آنچه مشخص است این نظریهها بر کل شخصیت یا تمامیت رفتار مدیریت تمرکز دارند و عدم توفیق آنها در دستیابی به این کلیت، اعتبار آنها را زیر سؤال برده است. (باس، 1999م.)
نظریه جانشین برای رهبری بیان میدارد که میتوان سازمان را بدون نیاز به رهبر، به وسیله جانشینهای رهبری هدایت کرد. این جانشینها عبارتند از: ویژگیهای زیردستان، شغل و ویژگیهای سازمان. (لوتانز، 1374)
5. نظریه برداشت یادگیری اجتماعی
این نظریه به دنبال مدل مفهومیِ جامع رفتار سازمانی بود تا دید تک بعدی نظریههای دیگر را اصلاح کند. این مدل بر نقش رفتار رهبر و ارتباطات مداوم و متقابل میان کل متغیرها تمرکز دارد. (همان)
6. رویکرد ویژگیهای فردی (باس، 1999م.)
توفیق نیافتن رویکردهای معرفی شده در ارائه راه حلی کامل در اثربخشی رهبری یا به عبارت دیگر، رهبری اثربخش، توجه اندیشمندان را بار دیگر به ویژگیهای فردی رهبری جلب کرد. (باس، 1999م.) مجموعه نظریههای ویژگی فردی شامل نظریههای رهبری تحولآفرین، کاریزماتیک، معنوی و خدمتگزار است که اینک به شرح اجمالی هر کدام میپردازیم.
الف) نظریه رهبری تحولآفرین
نظریه رهبری تحولآفرین، نخستین بار در سال 1978م. بهوسیله جیمز برنز مطرح شد. برنز «نظریه رهبری تحولآفرین» را بهعنوان فرایندی اخلاقی مطرح ساخت که از آن طریق، رهروان و پیروان به سطوح عالیتر منزلت خواهند رسید. (ساعتچی و عزیزپور پوبی، 1384: 5) رهبران تحولآفرین، صاحب بینشی هستند که از طریق آن، دیگران را برای انجام کارهای استثنایی و روشنتر و آیندهای مطلوب به جنگ و جدال و تلاش وا میدارند. (ساعتچی و عزیزپور پوبی، 1384: 5؛ آوولیو، 2005: 330؛ لیدن و همکاران، 2002: 188) ویژگی بارز رهبری تحولآفرین، ویژگی مراودهای و کاریزماتیک است (ساعتچی و عزیزپور پوبی، 1384: 6؛ آوولیو، 2005: 329؛ تور و اوفوری، 2007: 660)، بهگونهای که ذهن و احساسات افراد را با هم یکپارچه میسازد. (تور و اوفوری، 2007: 660)
ب) نظریه رهبری کاریزماتیک
رهبر کاریزماتیک، با اعتقادات و رفتار منحصر به فرد خود، تأثیرات اجتماعی عمیق و گستردهای بر دیگران میگذارد. (سیرانیان و بلای، 2008: 54؛ ساسیک، 2005: 221) کاریزماتیک، از ارزشها، رفتار و ویژگیهای فردی رهبر، ویژگی پیروان، بافت و برخی عوامل دیگر، نشئت میگیرد. (ساسیک، 2005: 222) از ویژگیهای رهبری کاریزماتیک، اعتماد به نفس بالا، تسلط بر اوضاع، داشتن عقیدهای راسخ نسبت به اعتقادات و ارزشها، پارسایی و عدالت است. (ساسیک، 2005: 222) تمایلات رفتار رهبر کاریزماتیک شامل ایجاد انگیزه برای عملکرد جمعی و تفسیر است (همان: 223؛ اسپیرز و لارنس، 2002: 346) و رفتار او به گونهای است که در نهایت به الگویی برای پیروان خود تبدیل میشود. (ساسیک، 2005: 223)
ج) نظریه رهبری معنوی
رهبری معنوی شامل ارزشها، عقاید و رفتارهایی است که ذاتاً به خود فرد و دیگران انگیزه میدهد. (براون و تروینو، 2006: 559) اساس این نظریه، هوش معنوی است و از اصلیترین عناصر آن، عشق است. (براون و تروینو، 2006، گارسیا ـ مورالز و همکاران، 2008) همچنین افراد با رهبری معنوی، به عضویت، تعهد و فرهنگی توفیق مییابند که نوعی بقای معنوی برای آنان بههمراه میآورد. (براون و تروینو، 2006: 559؛ گارسیا ـ مورالز و همکاران، 2008: 89؛ تور و اوفوری، 2007: 665) در واقع، رهبری معنوی غایت ایمان، اخلاق و رویکردهای رهبری مبتنی بر ارزشها است. (براون و تروینو، 2006: 559؛ تور و اوفوری، 2007: 665)
به بیان دیگر، میتوان رهبری معنوی را این چنین توصیف کرد که رهبری معنوی زمانی رخ میدهد که فرد در موقعیت رهبر مظهر ارزشهای معنوی همانند صداقت، راستگویی، قابلیت اعتماد و تحسین شده باشد. (براون و تروینو، 2006: 599؛ گارسیا ـ مورالز و همکاران، 2008: 88؛ تور و اوفوری، 2007: 657)
د) نظریه رهبری خدمتگزار
رهبری خدمتگزار نشاندهنده تأثیرگذاری ایدهآل و انگیزش در رهبری تحولآفرین است و عینیت آن در محیط اجتماعی است. (اسپیرز و لارنس، 2002: 434) رهبران خدمتگزار الگویی نمونه برای پیروان خود و دیگر افراد هستند. آنان پیروان خود را مشتاقانه و تشویق میکنند تا برای تغییر موقعیت فعلی بکوشند. (ریو، 2005: 434) رهبران خدمتگزار، روابط بسیار عمیق و محکمی با کارکنان دارند و بهخوبی آنها را یاری میرسانند تا استعدادهای بالقوه خود را کشف کنند. (ریو، 2005: 162؛ اسپیرز و لارنس، 2002: 436) این رهبران همانند حضرت مسیح(ع)، بودا و امثال آنان هستند، اگر مشکلی برای کارکنانشان پیش آید، همدرد و شنونده خوبی برای ایشان هستند و در نهایت، خود را متعهد به رشد افراد میدانند. (اسپیرز و لارنس، 2002: 434)
7. نظریه رهبری اصیل
نظریه رهبری اصیل برای نخستین بار در سال 2004م. از سوی مؤسسه رهبری گالوپ از دانشگاه نبراسکا ـ لینکولن مطرح شد. تمایز اصلی این نظریه با دیگر نظریههای اخیر در زمینه رهبری این است که تئوری رهبری اصیل کلیتر است و بر سازة ریشهای تمرکز دارد. (آوولیو و همکاران، 2005: 328) منظور از سازة ریشهای، پایهای است که رهبری مثبت را شکل میدهد. (همان)
تئوری رهبری اصیل، بر خود کنترلی (خود نظمی) و خودآگاهی رهبر و پیروان، سرمایه مثبت روانشناسی و نقش تعدیلگر مثبت سازمانی تمرکز دارد. (آوولیو و همکاران، 2005: 329؛ فرای و همکاران، 2008: 459؛ اسپارو، 2005: 421) رهبری اصیل الزاماً تحولآفرین نیست. برای مثال، به دنبال تبدیل پیروان به رهبر نیست. رهبری اصیل در بیشتر موارد منظور خود را با عمل، نه با حرف و در قالب اصول، ارزشها و اخلاقیات به دیگران منتقل میکند، (فرای و همکاران، 2008: 460) درحالیکه بهطور مثال رهبری کاریزماتیک، با سخنوری و لفاظی به دنبال تأثیرگذاری و متقاعد کردن دیگران است. (آوولیو و همکاران، 2005: 329؛ براون و تروینو، 2006: 460) البته نظریههای رهبری معنوی و خدمتگزار نیز هرچند آشکارا یا به اشاره نقش خودکنترلی و خودآگاهی رهبری را همانند نظریه رهبری اصیل عنوان میکنند، ولی در سطح مباحث نظری باقی ماندهاند و پشتوانه پژوهشهای میدانی ندارند. همچنین نقش بافت سازمانی را نادیده میگیرند. (آوولیو و همکاران، 2005: 331)
ازاینرو، میتوان گفت نتیجه تلاشهای اندیشمندان غربی و شرقی تا به امروز، به تئوری رهبری اصیل انجامیده است؛ این تئوری همه تلاش خود را به کار گرفته تا نواقص نظریههای دورههای پیشین را برطرف سازد. بنابراین، تئوری رهبری را میتوان جامعترین و کاملترین نظریهای دانست که مطرح شده است. طرح تئوریهای رویکرد ویژگیهای فردی، توجه اندیشمندان را به ویژگیهای روحی و معنوی رهبر معطوف داشت، به گونهای که پس از آن، اندیشمندان در تئوریسازی خود، به معنویت و روحانیت توجه کردند. ازاینرو، تلاشهای اندیشمندان برای بیان اهمیت معنویت و ویژگیهای انسانی در رهبری، سبب خلق تئوریهای رهبری همچون تئوریهای رهبری معنوی، تحولآفرین و کاریزماتیک شد. اندیشمندان امید داشتند که با کوششهای خود بتوانند با توجه به ویژگیهای الهی و معنوی رهبری، تئوریهایی را خلق کنند که مشکلات و نواقص تئوریهای پیشین را برطرف سازد.
تئوریهای قبلی دستورالعملهای خود را بدون توجه به ذات معنوی و الهی انسان ارائه کردهاند. این تلاشها ارزشمند، اما ناکافی بود؛ زیرا تئوریهای خلق شده، در طول سالها مورد نقد قرار گرفتند و بعضاً نیز در حد یک نظریه باقی ماندند. در نهایت، هنوز تئوری رهبری جامع و کامل که رضایت علمی کاربران را برآورده سازد، خلق نشده است.
پس میتوان گفت نقص تئوریهای مطرح شده که مبتنی بر نظریات و ذهنیات بشر است و نیز درک نیاز به معنویت و حضور ویژگیهای الهی و انسانی در تئوریهای رهبری، آمادگی جامعه علمی و اندیشمندان را برای روی آوردن به مکتبهای الهی نشان میدهد. ازاینرو، ارائه تئوریها از جمله تئوریهای رهبری از دیدگاه مکتبهای الهی، ضروری به نظر میرسد. حال این پرسش مطرح میشود که آیا مبانی اسلامی میتواند مأخذ تولید تئوری رهبری اثربخش باشد؟
مبانی اسلامی و خلق تئوری رهبری اثربخش
دیدگاه اسلام درباره انسان و بهطور خاص رهبری، میتواند در تقابل با دیدگاههای برخاسته از ذهنیات بشری قرار گیرد. اسلام نسبت به انسان و ماهیت او و راه سعادت و رهبری نظر خاصی دارد.
اسلام راه دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی را دوری از هوای نفسانی، تقوا و اطاعت از خداوند (کمپانی، 1380: خطبههای 85، 113، 156، 160، 184، 221، 233) و به عبارت دیگر، دستیابی به صفات متعالی انسانی میداند و معتقد است این خداوند است که راه حق را آشکار نموده و طرق رسیدن به آن را نیز مشخص کرده است. (کمپانی، 1380: خطبه 156، ص 358) بنابراین، ویژگیهای انسان متعالی، از سوی پروردگار تعریف و تحدید میشود و انسان کافی است برای پیمودن راه سعادت، آن تعاریف و شرایط و دستورالعملهای دستیابی به آنها را با بهرهگیری از قرآن و سنت (کمپانی، 1380: خطبه 85، 345) دریابد و در خود به کمال برساند؛ زیرا امر دین، واضح و روشن و جاده [سعادت]، هموار و راه راست، نمایان است. (کمپانی، 1380: خطبه 160، 463)
ازاینرو، از نظر اسلام صفاتی همچون کرامت، بزرگواری، عدالت و شجاعت، معنای خاصی دارند که اسلام آنها را تعریف و تحدید کرده است. این صفات با تعالیم اسلامی درک میشود و فرد مسلمان زمانی مطمئن میشود این صفات را در خود به کمال رسانده است که آنچه حاصل کرده است، با آنچه قرآن و سنت توصیف و تبیین کرده، برابر باشد. بنابراین، از دیدگاه اسلام، انسان کامل انسانی است که صفات و ویژگیهای درونی خویش را با تعالیم و رهنمودهای قرآن و سنت بهکمال برساند و اسلام به این انسان اجازه رهبری و ولایت میدهد. ازاینرو، رهبر، یک انسان بالغ، عاقل و پیشرو است (کمپانی، 1380: کلام 213، 401) که به ویژگیهای خاصی نیاز دارد. مسلمانان با مراجعه به قرآن و سنت، میتوانند رهبری را که مورد تأیید اسلام است، بشناسند. این امر تفاوت اسلام و رویکردهای غیر اسلامی را نشان میدهد؛ زیرا رویکردهای غیر اسلامی به دست بشر و با عقل، تخیل و تجربه عملی او بهدست آمده است، درحالیکه رویکرد اسلامی نسبت به رهبر، آنچه را که خداوند میگوید، ارائه میدهد. به گمان پژوهشگران، کشف صفات و مشخصههای رهبری اسلامی نیازمند پژوهشی اکتشافی است. ازاینرو، در این پژوهش سعی میشود با استفاده از استراتژی تئوری داده بنیاد، صفات و مشخصههای رهبر از دیدگاه نهجالبلاغه به عنوان برترین کتاب از کاملترین انسان پرورش یافته در اسلام، مشخص شود. لازم به یادآوری است که چون استراتژی پژوهش مقاله داده بنیاد، متنی است، ازاینرو، لذا لازم است پیش از ورود به بحث شکلگیری کدها و مفاهیم، ابتدا روش تحقیق در این مقاله را تعریف کنیم و سپس چگونگی دستیابی به این مسئله را شرح دهیم.
روش تحقیق
1. انتخاب کدها
مسئله پژوهش، دستیابی به تئوری رهبری اثربخش از دیدگاه اسلام بر مبنای تئوری داده بنیاد (متنی) است. برای این منظور، منابع و کتابهای اسلامی متنوعی در دسترس است، ولی پژوهشگران با توجه به کمالات و مزایای کتاب نهجالبلاغه، این کتاب را بهعنوان منبع برای دستیابی به تئوری رهبری اثربخش انتخاب کردند تا به رهبری اثربخش از دیدگاه مولای متقیان، بهعنوان الگوی اول امت اسلام بعد از پیغمبر، دست یابیم.
2. احصا دادهها و طبقهبندی آنها به صورت کد و مفاهیم
پژوهشگران با مطالعه این کتاب عالیقدر، در حد توان خود، دادههای مرتبط با رهبری را فیشبرداری و احصا کردند، سپس با بررسی آنها، به مفهوم اصلی «قرب الهی و شوق وصال» دست یافتند و با اتکا به آن، تئوری خود را تبیین و کدها و مفاهیم را در ارتباط با آن طبقهبندی کردند. آنان با مطالعه نهجالبلاغه، ابتدا به صفات و ویژگیهای فردی رهبر دست یافتند، سپس آنها را به کدهایی تقسیم نمودند که تقوا و پرهیزکاری، پرهیز از هوای نفس، معرفت و حکمت، حسن رفتار با انسان، با پروردگار و…، نمونههایی از این کدها است. پس از آن، کدهای حاصل از ویژگیها و حسنهای فردی، رفتاری و اظهاری را با تأکید بر وجه قلبی و شهودی و اکتسابی بودن آنها، در کنار هم قرار دادند و بعد ایمانی متصف به وجه قلبی و شهودی را به دست آوردند. همچنین کمالات وجودی و ظاهری را با ارجاع و تأکید بر آن دسته از استعدادها و ویژگیهای فردی که انسان با آنها به دنیا میآید و نیز با توجه به اهمیت آنها در این مفاهیم، در یک بعد به نام بعد معرفتی و ظاهری قرار دادند. برگزیدن نام بعد معرفتی و ظاهری به این دلیل است که استعدادهای فردی برای رشد و تعالی نیازمند معرفت و تعلیم است.
بافت نیز بعد دیگری است که در رسیدن انسان به قرب الهی نقش بسزایی دارد. دلیل اینکه این بخش را جداگانه بیان داشتیم، آن است که مفاهیم اجتماع و عشق، مفاهیمی پایهای هستند که در تمام مفاهیم و ابعاد ایمانی و معرفتی تأثیرگذارند، بهگونهای که انسان برای کمال در ابعاد ایمانی و معرفتی نیازمند این دو مفهوم پایهای است.
ابعاد ایمانی و معرفتی و ظاهری رهبر، در رفتار او متجلی میشود و در شیوه رهبری و رفتار او با زیردستان نمایان میگردد. این مرحله را استراتژی رهبری مینامند. از دیدگاه نهجالبلاغه، رفتار و استراتژیهای متنوعی برای رهبر وجود دارد که پژوهشگران از دادههای احصاء شده، 33 کد بهدست آوردند، از جمله شایستهسالاری، آموزش، علم سودمند و اسلامی، پرداخت و مزایای کافی، بهموقع و متناسب.
با بررسی و طبقهبندی کدها، آنها به هشت مفهوم تبدیل و خلاصه شدند، بهگونهای که کدهای مربوط به انتخاب، در مفهوم «انتخاب مدیران» گردآوری شد و باقی مانده کدها نیز به همین صورت. در نهایت، مفاهیم بخش استراتژی به این شرح بهدست آمد: انتخاب مدیران، آموزش، پرداخت و مزایا، نظارت و کنترل، تشویق و تنبیه، انگیزش و فرهنگسازی، برنامهریزی و ارتباطات.
از دیدگاه نهجالبلاغه، نتیجه نهایی از عملکرد رهبری اسلامی و اثربخش، پرورش و تعالی انسانهای وارستهای همچون سلمان فارسی و مالک اشتر و سلامت و سعادت جامعه است.
شرح رهبری اثربخش از دیدگاه نهجالبلاغه
تئوری رهبری اثربخش از دیدگاه نهجالبلاغه، بر پایه این جمله معروف قرار دارد که انسان برای پرواز نیازمند دو بال است: بال معرفت که به بعد فکری و عقلی مربوط میشود و بال ایمان که به بعد قلب و شهود مربوط است. انسان با هر دو بال میتواند پرواز کند و به وصال برسد. ازاینرو، این تئوری بر مبنای دو بخش اصلی که شرط واجب آن را تشکیل میدهند، قرار دارد: 1. بعد معرفتی و ظاهری؛ 2. بعد ایمانی.
نام «بعد معرفتی و ظاهری» از آن جهت بر این بعد نهاده شده است که هر انسانی با ویژگیها و استعدادهایی متولد میشود و انسانها به لحاظ این استعدادها و ویژگیهای خدادادی است که از یکدیگر متمایز میشوند؛ فردی در حوزه هنری استعداد دارد و فردی دیگر در مباحث ریاضی. فردی با صورت زیبا آفریده میشود و فرد دیگر با قدرت بیان و کلام زیبا و نافذ و… . بعد معرفتی و ظاهری، به استعدادها و کمالات وجودی انسان که پروردگار به هنگام خلق انسان به هر کس آنگونه که خود بخواهد عنایت میفرماید، میپردازد. ازاینرو، شرط رشد و تعالی انسان، تفکر در این استعدادها و کسب معرفت درباره آنهاست. ما شیعیان معتقدیم که پروردگار همه ودیعهها و استعدادها را تمام و کمال به ائمه اطهار(ع) ارزانی داشته است. بعد دیگر، «بعد ایمانی» است که به قلب و شهود مربوط میشود و با اسلام آوردن و ایمان به خدا، رشد و تعالی مییابد. از آنجا که کرامات اخلاقی نیز با اسلام آوردن و پیروی از دستورات قرآن و سنت و ائمه اطهار(ع) به کمال میرسند، ازاینرو، با مدد این دو بال، انسان به قرب الهی و وصال نائل میآید.
پایه و زیربنای تشیع، محبت و عشق است. محبت و عشق، عطیهای الهی است (مطهری، 1386: 42 و 43) که در قلب مؤمن قرار دارد. عشق ابتدا پاک میکند، سپس بالا میبرد و به تعبیر قرآن، «دس» است. (همان: 73 و 72) ازاینرو، در تمام تلاشهای انسان چه در بعد معرفتی، چه در بعد ایمانی، حضور آن آشکار است. از نظر تشیع، انسان با رحمت و عشق الهی است که صعود میکند و به قرب الهی میرسد. بنابراین، در تئوری رهبری اثربخش از دیدگاه نهجالبلاغه از عشق بهعنوان بافت نام برده میشود.
همچنین امر دیگری که بهعنوان بافت تداعی میکند، اجتماع است. از پندها، خطبهها و حکمتهای امام علی(ع) بوض این نتیجه حاصل میشود که انسان موجودی است اجتماعی که در تعامل با دیگران و جهان هستی، رشد و تعالی ـ هم در بعد معرفتی و ظاهری و هم در بعد ایمانی ـ مییابد. ازاینرو، تلاشهای رهبری زمانی به نتیجه خواهد رسید که اولاً تعاملات گروهها و طبقات جامعه و فضای حاکم بر آنها را مدنظر قرار دهد و ثانیاً همواره بداند زمانی رهبری او اثربخش است که از سوی مردم پذیرفته شود؛ زیرا رهبری نه به اجبار است، نه بدون بصیرت.
با این نگرش، راهکارهای نهجالبلاغه نیز راهکارهایی انسانی و اجتماعی است، همانند آموزش و تربیت، فرهنگسازی، تشویق و تنبیه و… . در نهایت نیز نتیجهای که این تئوری پیشبینی میکند، رشد و تعالی انسانها و سعادت جامعه است.
مراحل کدگذاری
1. مرحله کدگذاری باز
در این مرحله، نکات کلیدی مآخذ منتخب، بر اساس فیشبرداری به شکل جدولهای زیر احصا شده است (مرحله تبدیل کدها به مفاهیم)
جدول شماره 1: ابعاد ایمانی و معرفتی و ظاهری
مقوله مشخصه (مفاهیم)
بعد ایمانی * منظور از محسنین، مؤمنینی هستند که اعمال خود را که در شرع آمده است، به نیکویی و حسنه انجام میدهند:
1. حسن فردی (یقین و تسلیم)؛
2. حسن رفتاری؛
3. حسن اظهاری.
بعد معرفتی 1. کمالات وجودی؛
2. حسن ظاهری.
پدیده محوری: قصد قربت و سیر در قوس صعودی الی الله.
قرب الهی 1. شوق وصال؛
2. پرهیز از غیر و سیر در قوس صعودی الی الله.
جدول شماره 2: دادهها (ابعاد) برای مقولههای ایمانی و معرفتی و ظاهری
مشخصه ابعاد (دادهها)
1.حسن فردی
(یقین و تسلیم)
(کلمات قصار 52، کمپانی، 444) الف) تقوا و پرهیزکاری
فصل تقوی (کمپانی: خطبههای 113، 184، 221،233، ص 281 ـ 298)
ب) پرهیز از هوای نفس
«… اگر نفسش در آنچه خوشایند او نیست سرکشی کند خواهش نفس را در آنچه دوست دارد، بدو ندهد». (همان: خطبه 184، ص292)
* نمونههای هوای نفس (همان: خطبه 84، 292؛ خطبه 184، 292؛ خطبه 85، صص 348 ـ 346؛ کلمات قصار 4، ص428)
ج) معرفت و حکمت
سیلابهای علم و حکمت از دامن من (امام علی) سرازیر شده. (همان: خطبه 3)، «… پیروزی یافتن به احتیاط و دوراندیشی او…» (همان: کلمات قصار 25، ص 434)
* نمونههای معرفت و حکمت (همان: خطبه 184، 291؛ همان: خطبه 184، ص 293؛ همان: عهد مالک، ص 259؛ همان: کلام 213، ص 404)
د) عبرتآموزی
«دلت را با پند و اندرز زنده بدار… و به مصائب سختیهای دنیا بینا گردان». (همان: نامه 31، ص 208)
هـ) نظم و انضباط
«… و به داشتن نظم و انضباط و ترتیب در کارها و سازش بین خودتان سفارش میکنم». (همان: وصیت حسنین، ص 233)
و) امیدواری و شور و نشاط (نسبت به فضل و کرم پروردگار)
«… و در هدایت و رستگاری بانشاط است و …» (همان: خطبه 184، ص291)
* نمونههای دیگر: (همان: خطبه 184، ص 292؛ همان: کلمات قصار 3، ص 428؛ همان: خطبه 184، ص 294؛ همان: خطبه 184، ص 289)
جدول شماره 3: دادهها (ابعاد) برای مقولههای ایمانی و معرفتی و ظاهری
مشخصه ابعاد (دادهها)
2. حسن رفتاری الف) حسن رفتار با پروردگار
نماز:
«… قدشان را خم نموده و پیشانیها و کف دستها و زانوها و جوانب قدمهایشان را برای سجود به پیشگاه الهی، به خاک مینهند و … ». (کمپانی: خطبه 184، ص 289)
…
نتیجهگیری
از زمان ظهور علم مدیریت، اندیشمندان این عرصه در پی ارائه تئوری رهبری بودند تا بتوانند به کمک آن، افراد و سازمانها را هدایت کنند. از این رو، تئوری رهبری در طول این سالها پی در پی خلق شدهاند و در هر کدام سعی شده است تا نواقص مورد پیشین اصلاح شود؛ به این امید که در نهایت به فرضیهای برسند که قادر باشد به شایستگی، رهبران سازمانی را برای هدایت و رهبری افراد یاری رساند، ولی متأسفانه تلاشهای اندیشمندان تاکنون به تئوری جامع و کاملی منتهی نشده است.
از سوی دیگر، شکست مکتبهای غیرالهی و عواقب نامطلوب پرهیز از معنویت، انسان امروزی را به این هوشیاری رسانده است که برای سعادت خود نیازمند معنویت و ایمان است. ازاینرو، دانشمندان و اندیشمندان حوزههای مختلف علمی نیز به معنویت و (بحث) ایمان روی آوردهاند. اسلام بهعنوان آخرین و کاملترین مکتب الهی، بدون شک راه سلامت و سعادت انسان را نشان میدهد و انتظار میرود در علم و تئوریپردازیها، به شایستگی و تمام و کمال بشر را یاری کند.
کتاب نهجالبلاغه بهعنوان برترین کتاب نگاشته شده بهوسیله کاملترین انسان تربیت یافته در اسلام، مباحث ارزشمندی را پیش روی انسان میگذارد. بنابراین، در این پژوهش، با بهرهگیری از استراتژی تئوری داده بنیاد سعی شده است نوعی تئوری رهبری ارائه شود که از پندها، نصایح، حکمتها و خطبههای نهجالبلاغه حاصل شده باشد. نتیجه حاصل، بیان میکند که شرط لازم برای رهبری اثربخش، رشد و تعالی انسان است. رهبر نخست باید خود، انسانی کامل باشد تا لیاقت رهبری (جامعه اسلامی) را داشته باشد و توفیق در این امر با عطیه الهی که در نهاد انسان به ودیعه نهاده شده است، حاصل میشود. این عطیه الهی محبت و مودت الهی است که در قلب انسان قرار دارد و او را به وجد و شور و وصال میرساند. شرط بعدی برای هدایت انسانها، همکاری و هماهنگی جامعه زیر نظر رهبر است. تلاشهای رهبر زمانی به ثمر مینشیند که جامعه با او همراه باشد. در پایان، همانگونهکه نتیجه تعالیم رسولخدا? و امام علی(ع)، ظهور انسانهای تکاملیافتهای همچون مالک اشتر و سلمان فارسی بود، نتیجه مورد انتظار از این تئوری نیز رشد و تعالی افراد تحت رهبری و سلامت و سعادت کل جامعه، تحت نظر رهبر است.
فهرست منابع و مآخذ
1. استونر، جیمز ای.اف، فریمن آر. ادوارد و گیلبرد دانیل آر، مدیریت: سازماندهی ـ رهبری کنترل، ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی، جلد دوم، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1383.
2. حقیقی، محمدعلی، برهانی بهاءالدین، مشعوف، سحر، کرد رستمی مجید، مدیریت رفتار سازمانی، انتشارات ترمه، 1382.
3. رابینز، استیفن پی، رفتار سازمانی، ترجمه علی پارسائیان و محمد اعرابی، دفتر پژوهشهای فرهنگی، 1385.
4. رضائیان، علی، مدیریت رفتار سازمانی، سمت، 1379.