قهر در مذاکره
بعنوان یک مدرس مذاکره و رفتارشناس تجربی باید قبل از هر سخن دیگری به معنی مذاکره بپردازیم.
اقدامات پیش از مذاکره
اما تعریف مذاکره چیست؟
مازیارمیر به شدت معتقد است که مذاکره یک چند وجهی است که بر اساس گفتگو میان دو یا چند نفر و یا گروه و یا شرکت برای
رسیدن به محیط تفاهم و یا رسیدن به نقطه درک مشترک و رسیدن به سود و یا رفع اختلاف و یا نقطه اشتراک بکار برده می شود اما
مذاکره یا (Negotiation) به روایت های دیگر:
گفتگویی میان دو یا چند فرد یا گروه است که با هدف دستیابی به یک درک مشترک، رفع نقاط اختلاف، یا رسیدن به منفعتی در نتیجهٔ
آن گفتگو، ایجاد توافق در خصوص دورههای اقدام، چانه زنی برای منفعت گروهی یا جمعی، یا حصول نتیجهای رضایت بخش برای
منفعت تمامی افراد یا گروههای درگیر در فرایند مذاکره، انجام میشود.
مذاکره فرایندی است که در آن هر طرف درگیر در مذاکرات میکوشد تا منفعتی برای خودش در پایان مذاکرات بدست آورد. مذاکره با
هدف دستیابی به مصالحه انجام میشود. مذاکره در تجارت، سازمانهای غیرانتفاعی، ادارات دولتی، رویههای قضائی و میان ملتها
و در شرایطی از زندگی فردی مانند ازدواج، طلاق، بچه دار شدن و یا زندگی روزمره اتفاق میافتد. مطالعه این موضوع “نظریه مذاکره”
نامیده میشود. مذاکره کنندگان حرفهای اغلب در این زمینه تخصص دارند مانند مذاکره کنندگاناتحادیهای،مذاکره کنندگان تملکهای
اهرمی، مذاکره کنندگان صلح، مذاکره کنندگان مخاصمات، یا هر کس دیگری که تحت عناوینی مانند دیپلماسی، قانونگذار یا کارگزار کار
میکند.
تا حد امکان یک گفتگو و مذاکره را با حالت قهر ترک نکنید
اول بگویم همه قوانین مذاکره رفت و برگشتی است
دوم پیوسته یک وحدت رویه برای موفقیت در مذاکره وجود خارجی ندارد
سوم برای هر کسی خط مشخصی برای مذاکره و بطبع موفقیت در مذاکره می تواند وجود داشته باشد
قانون مهم در مذاکره
قهر و ترک میز مذاکره و یا پایان مذاکره با قهر و دشمنی ممنوع است.
به نظر می رسد که پیوسته ترک گفتگو به حالت قهر، تنها زمانی توجیه دارد که مطمئن باشید دیگر هرگز نمیخواهید و تحت هیچ
شرایطی نمی خواهید یا توجیهی وجود ندارد با طرف مقابل رابطه ای داشته باشید.
اما اگر فکر میکنید که قهر کردن میتواند باعث گرفتن امتیازهای بیشتری شود و بعداً در شرایط بهتری به گفتگو و مذاکره ادامه
میدهید، این منطق چندان صحیح نیست.
قطع مذاکره و گفتگو، میتواند در هر یک از طرفین موجب برانگیخته شدن احساسات منفی زیادی بشود و رابطهی مجدد را سخت و
دشوار کند. یک لحظه با خود فکر کنید. فرض کنید طی یک تماس تلفنی با یکی از دوستان یا بستگان یا همکاران خود دچار مشاجره
لفظی میشوید.
اگر الان گوشی تلفن را قطع کنید، گفتگو قطع نمیشود. هر یک از طرفین در ذهن خود گفتگو را تندتر و خشنتر از قبل ادامه میدهد.
اگر هم هر یک از طرفین برای اطرافیان خود داستان گفتگو را – طبیعتاً- به روایت خود تعریف کند، اطرافیان به احتمال زیاد با او
همراهی خواهند کرد.
حالا دو طرف گفتگو عصبیتر از قبل هستند و بر گفتههای خود بیشتر از قبل اصرار دارند و این فاصلهی بزرگ ایجاد شده را سختتر
میتوان پر کرد.
به همین دلیل توصیه میشود اگر گفتگوی شما با کسی به تنش کشید، هرگز محل گفتگو را ترک نکنید یا اگر گفتگو تلفنی است هرگز
تماس را قطع نکنید. فقط تلاش کنید دربارهی موضوعات عمومیتری که تنش و اختلافنظر در آنها کمتر است صحبت کنید تا کمی از
التهاب فضا کاسته شود…..