NLP برای NLP نویسنده و جمع آوری کننده دکتر مازیار میر
NLP برای NLP نویسنده و جمع آوری کننده مازیار میر
«NLP» به معنای برنامهریزی عصبی کلامی میباشد. ابداع کنندگان این روش میگویند: انسان علاوه بر حواس پنجگانه، حس ششمی دارد که همان زبان درونی مغز ماست و به صحبتها و گفتوگوهای ذهنی که با خود انجام میدهیم گفته میشود. یکی از مشکلاتی که از این دست مباحث در بررسی علمی آنها وجود دارد، عدم شفافیت آنان است.
«ریچارد بندلر» و «جان گریندر» روشی به نام «NLP» را ابداع کردند. ان.ال.پی، مخفف «Neuro Lingustic Programming» و به معنای برنامهریزی عصبی کلامی میباشد.[1] ابداع
کنندگان این روش میگویند: انسان علاوه بر حواس پنجگانه، حس ششمی دارد که همان زبان درونی مغز ماست و به صحبتها و گفتوگوهای ذهنی که با خود انجام میدهیم گفته
میشود.
بندلر و گریندر از راهنماییهای فردی روانشناس که در زمینه هیپنوتیزم تخصص داشت، استفاده کرده و برخی راهکارها را در روش ابداعی خود استفاده کردند. آنها قائل بودند که از
طریق این سیستم نه تنها تمامی مشکلات روانشناسی قابل حل است بلکه با تغییر دیدگاههای افراد از این طریق میتوان انسانها را به موفقیت و ثروت رساند. و حتی با شرکت در
یک جلسه میتوان افراد را درمان کرد. در ایران نیز افراد بسیاری وجود دارند که ادعا میکنند….
توجه داشته باشید ادعا می کنند و هیچ فکت علمی هم ارائه نمی کنند که با این روش میتوانند در مدت زمانی بسیار کوتاه، تقریبا یک چشم برهم زدن فرد را به اهداف بعید خود
برسانند.
نقد و بررسی:
1. یکی از مشکلاتی که از این دست مباحث در بررسی علمی آنها وجود دارد، عدم شفافیت آنان است. چرا که هیچ ضابطهی مشخصی و روشنی ندارند. و شاید مشکل، ورود افرادی
به نام استاد «NLP» در ایران باشد که اغلب بدون تحصیلات و تخصص آکادمیک مدعی آموزش روشی میشوند که از آن طریق، موفقیت و ثروت را در مدتی کوتاه وارد زندگیتان
میکنند.
2. وقتی در پزشکی از علم یا درمان صحبت میشود، باید این موضوع را بررسی کرد که آیا استفاده از یک روش درمانی منتهی به درمان میشود یا نه؟ آنچه در «ان ال پی» اتفاق
افتاد، درمان به صورت موقت بوده است. استفاده از این روش که از طریق هیپنوتیزم بوده میتواند تا جاهایی کارآیی داشته باشد اما به صورت قطعی به درمان بیمار نمیپردازد. فردی
که به هیپنوتیزورها مراجعه میکرد ابتدا اطلاعاتی از زندگی شخصیاش گرفته میشود تا متوجه شوند به چه دلیلی به آنها مراجعه کرده است .
برای مثال با مطرح کردن برخی سوالها متوجه ترس، اضطراب و دیگر مشکلات روانی فرد میشدند. در این روش آنها واکنش افراد به برخی تصاویر یا کلمهها که یادآور تجربه
ناخوشایند فرد مورد بررسی میکردند و به دنبال آن واکنش فرد نسبت به برخی اتفاق های خوب را نیز مورد توجه قرار میدادند. مثلا از فرد می خواستند دریا را تصور یا یک روز
تعطیل را در کنار دریا تصویرسازی کند و از این طریق احساس خوب به وجود آمده را به مشکل فرد تعمیم میدادند.
3. افراد باید در علم پزشکی و روانپزشکی توجه کنند که ما چیزی به نام راه میانبر نداریم. درمان به زمان و سختی نیاز دارد؛ یعنی انسان باید مشکلاتی را در راه درمان ببیند و پس از
طی مراحلی بهبودی حاصل شود.
راه میانبر همیشه جذابیتهای خاص خودش را دارد مانند جملههایی که به شما میگوید: «ما یک شبه شما را به موفقیت میرسانیم» یا «یک شبه شما را پولدار میکنیم» و … در
واقع منظور از یک شبه همان مدت زمان کوتاه است اما به این نکته توجه کنید فردی که در یک یا چند جلسه و با استفاده از ارائه تکنیکهایی خاص میخواهد شما را به موفقیت و
ثروت برساند چرا خود به چنین موفقیتی نرسیده و وقت خود را صرف صحبت کردن در مورد موفقیت و تکنیکهای آن کرده است؟ وقتی فردی به شما پیشنهادی میدهد که بسیار
اغراقآمیز است حتما در مورد آن شک کنید چون ممکن است این روش باعث از دست رفتن انرژی و وقت شما یا به باد رفتن سرمایهتان شود و مهمتر از همه ممکن است شما را
ناامیدتر و سرخوردهتر کند.
4. اِن اِل پی محصول تفکر اومانیستی (انسانمداری) در غرب است که در پی آن، دین و وحی از صحنه اجتماع کنار گذاشته شد و همهچیز با محور میل و خواستِ آدمی ارزش پیدا
کرد. خلاصه اینکه در چنین نگرشی، خدا بهظاهر انکار نمیشود، اما انسانها به بینیازی از خدا و آموزههای وحیانی دعوت میشوند و استمداد از قدرتهای الهی و تمسک به
دستورهای دینی جای خود را به «خود خدایی انسان» میدهد.