جوردانو برونو اولین دانشمند شهید راه علم و اندیشه

جوردانو برونو اولین دانشمند شهید راه علم و اندیشه

 

به روز رسانی اسفند 1380

 

دکتر مازیار میر مشاور و تحلیلگر

رمز موفقیت در مصاحبه های استخدام در ایران

لینک اختصاصی(پنل دانش): https://www.google.com/search?kgmid=/g/11f0_7m_63

 

 

جوردانو برونو: شهید راه علم و اندیشه

 

مقدمه

جوردانو برونو (Giordano Bruno)، فیلسوف، ستاره‌شناس و دانشمند ایتالیایی قرن شانزدهم، یکی از چهره‌های برجسته و تاثیرگذار در تاریخ علم و فلسفه به شمار می‌رود. برونو به خاطر دیدگاه‌های پیشرو و انقلابی‌اش در زمینه کیهان‌شناسی، فلسفه و دین شناخته شده است. او در ۱۶۰۰ میلادی توسط دادگاه تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک به دلیل عقایدش به اتهام بدعت‌گذاری، به مرگ محکوم شد. این مقاله به بررسی زندگی، اندیشه‌ها، نقدها و سخنان مشهور برونو می‌پردازد.

 

زندگی و تحصیلات

جوردانو برونو در سال ۱۵۴۸ در نولا، نزدیک ناپل در ایتالیا به دنیا آمد. او در سنین

جوانی به عضویت فرقه دومینیکن‌ها درآمد و نام جوردانو را به خود گرفت. برونو در

دانشگاه ناپل به تحصیل فلسفه و الهیات پرداخت، اما به زودی به خاطر دیدگاه‌های

متفاوتش با کلیسا دچار مشکلاتی شد و از فرقه دومینیکن‌ها اخراج شد. پس از ترک

کلیسا، او به کشورهای مختلف اروپا سفر کرد و با فیلسوفان و دانشمندان برجسته

زمان خود دیدار و تبادل نظر کرد.

 

اندیشه‌ها و آثار

برونو به خاطر دیدگاه‌های انقلابی‌اش در زمینه کیهان‌شناسی و فلسفه مشهور است.

او با نظریات کوپرنیکوس موافق بود و معتقد بود که زمین مرکز جهان نیست و خورشید

تنها یکی از بی‌شمار ستارگان در جهان بی‌پایان است. او بر این باور بود که جهان

بی‌نهایت است و وجود حیات در سایر سیارات ممکن است. این دیدگاه‌ها به شدت با

تعالیم کلیسای کاتولیک در تضاد بود و او را به خطر انداخت.

 

برونو همچنین معتقد به یگانگی و همبستگی همه چیز در جهان بود و نظریه “منادها” (Monads) را مطرح کرد. او

در کتاب‌های خود مانند “در مورد علت، اصل و یک” (On Cause, Principle, and Unity) و “در مورد بی‌نهایت،

جهان‌ها و جهان‌ها” (On the Infinite, Universe and Worlds) به تفصیل به این مسائل پرداخت.

 

نقدها و مناقشات

اندیشه‌های برونو نه تنها با مخالفت کلیسای کاتولیک روبرو شد، بلکه برخی از

هم‌عصران او نیز با دیدگاه‌هایش مخالف بودند. نقد اصلی برونو از سوی کلیسا به خاطر

دیدگاه‌های نجومی و فلسفی‌اش بود که با تعالیم سنتی کلیسا در تضاد بود. کلیسا او

را به بدعت‌گذاری، جادوگری و انکار اصول دین متهم کرد و در نهایت او را به مرگ

محکوم کرد.

 

محاکمه و اعدام

برونو در سال ۱۵۹۳ توسط دادگاه تفتیش عقاید کلیسای کاتولیک دستگیر و به زندان

انداخته شد. او به مدت هفت سال در زندان به سر برد و تحت شکنجه قرار گرفت تا از

عقاید خود صرف‌نظر کند، اما او هرگز از دیدگاه‌هایش کوتاه نیامد. در نهایت، در سال

۱۶۰۰، برونو به مرگ محکوم شد و در ۱۷ فوریه همان سال در میدان کامپو دی فیوری

در رم زنده زنده سوزانده شد.

 

سخنان مشهور برونو

جوردانو برونو به خاطر سخنان و نقل قول‌های الهام‌بخش و عمیقش شناخته شده

است. برخی از سخنان مشهور او عبارتند از:

– “حقیقت، مادر همه دانش‌هاست.”

– “جهان بی‌نهایت است و پر از شگفتی‌هایی که هنوز کشف نشده‌اند.”

– “ما باید در جستجوی حقیقت باشیم، حتی اگر به قیمت زندگی‌مان تمام شود.”

 

دیدگاه بزرگان درباره برونو

برونو پس از مرگش به عنوان یک شهید راه علم و اندیشه شناخته شد و تاثیر عمیقی

بر نسل‌های بعدی فیلسوفان و دانشمندان گذاشت. برخی از بزرگان درباره او چنین

گفته‌اند:

– **آلبرت اینشتین**: “برونو با شجاعت و فداکاری بی‌نظیرش در راه حقیقت،

الهام‌بخش همه کسانی است که در جستجوی علم و دانش هستند.”

– **کارل ساگان**: “برونو یکی از پیشگامان حقیقی علم مدرن بود. او با دیدگاه‌های

انقلابی‌اش راه را برای نسل‌های بعدی باز کرد.”

– **اسپینوزا**: “برونو نمادی از مقاومت در برابر جهل و تعصب است. او به ما آموخت

که حقیقت بالاتر از هر چیز دیگری است.”

 

میراث و تاثیرات برونو

تاثیرات برونو بر علم و فلسفه غیرقابل انکار است. او با دیدگاه‌های پیشرو و انقلابی‌اش

به ما نشان داد که جهان بسیار بزرگتر و پیچیده‌تر از چیزی است که تصور می‌کردیم.

ایده‌های او درباره بی‌نهایت بودن جهان و امکان وجود حیات در سایر سیارات،

الهام‌بخش تحقیقات علمی و فضایی بسیاری بوده است.

#نامه‌ای از جوردانو_برونو به پاپ كِلِمنت هشتم در قرن ۱۶ میلادی

« عالیجناب پاپ كِلِمِنت ، جانشین #خودخوانده‌ی مسیح!!!

از اینكه به  شما نامه می نویسم خوشحالم و می دانم این شادی پایدار نیست .

زیرا بزودی جزای آن را كه حداقل حبس است خواهم دید.

شگفتا كه به خدا می‌توان نامه نوشت اما به شما نمی‌توان!

پس با نگارش این نامه به خودكشى دست زده‌ام.

و متأسفم از اینكه باید شما را ” جانشین مسیح” خطاب كنم؛ هرچند با قید ” خودخوانده”.

راستی شما كجا و خدا و مسیح و دین كجا؟

مرد مناظره‌ام و به مناظره دعوتتان می كنم تا انحراف و ستیزتان را با مسیح اثبات كنم.

اما می‌دانم كه به این مناظره تَن نمی‌دهید.

به این بهانه كه شأنی برای خود قائلید فراتر از شأن مسیح! و آن شأن كذایی از مناظره با چون مَنی بازتان

می‌دارد.

آن شأن بقدری مغرورتان ساخته كه می‌ترسم حتی این نامه را هم نخوانید.

پس به اصل مطلب می پردازم.

شایع كرده‌اید كه من به جرم_ترویج اندیشه‌های كالون و لوتر و انكار تثلیث و تحسین و تأیید هیئت كوپرنیكی از دین

مسیح خارج و مرتد شده‌ام.

هراسی نیست. ارتداد روی‌گرداندن از بندگی خداست نه انكار آنچه در انجیل و موعظه‌ها و خطابه‌های شما و

گماشتگانتان در كلیساها روز و شب برای عوام‌الناس خوانده و یا گفته می‌شود.

بدبختانه گویا شما و گماشتگانتان باورتان شده كه آنچه به نام دین بر مردم القا می‌كنید، دین است.

مَثَلی هست كه دروغگو در اثر كثرت دروغگویی، خودش هم سرانجام دروغ خودش را باور می‌كند.

وقتی شما دروغ‌هایتان را باور كرده‌اید، دیگر چه امیدی به مردم ساده‌دل و عوام است كه حقیقت دین را بیابند؟

سال‌هایی كه ساكن صومعه بودم، می‌شنیدم كه روحانیون در خلوت خویش وقتی سرخوش بودند، می‌گفتند:

“یك مرید خَر بِه از یك دهِ ششدانگ.”

می‌پنداشتم این را به شوخی می‌گویند.

اما بعدها دریافتم كه برای ادامه‌ی حیات در كسوتِ روحانی، باید به دنبال جذب این مریدها باشم تا بتوانم به حیات

كلیسا و دین كمك كرده باشم!

چیزی نگذشت كه از صومعه گریختم و در حقیقت از خدایی كه پایداری دین خود را بر حماقت، جهل و نیرنگ

عوام‌الناس قرارداده بود بیزار و گریزان شدم.

در اصل از خدای شما عالیجناب پاپ و گماشته‌های كلیسایتان گریخته بودم.

اما خدایی كه در بیرون صومعه به آن رسیدم و او را شناختم، خدایی است كه وجودش در ذرات این عالم حضور دارد

و از جمله در صورت ناسوتی هستی كه مشهود ماست تجلّی كرده.

خدایی كه در بیرون كلیسا حضور دارد، خدایی متنفر از دروغ است.

خدایی است كه روحانیان را به رسمیت نمی‌شناسد و آنان را بخاطر دریافت پول از مردم در آخرت مجازات خواهد

كرد.

و چه زیبا و باشكوه است روزی كه مردم پاكدل درستكار روانه‌ی بهشت شوند و شما روحانیان در آتش_قهر خدا

بسوزید.

این خدا بسیار بزرگتر، مهربانتر و بخشنده‌تر از خدای شما روحانیان است.

خدای شما روحانیان كه او را در كلیسا می‌پرستید كسی نیست، جز شیطان.

شما هیچ شاخصی را برای سنجش اعمال خود به رسمیت نمی‌شناسید.

خود را عین_عدل می‌دانید.

آیا مسیح هم اینچنین بود؟

یقین دارم مسیح هم اگر امروز در كنار من بود، مرتد می‌شد.

زیرا از دیدن شما كه به جای او نشسته‌اید مطلقاً به انكار_مسیحیت می‌پرداخت و شاید هم از نبوت_خویش

شرمسار و پشیمان می‌شد!

روزی كه شیطان در كاخ شما به هیجان آمد و آتش جنگ علیه آن خلیفه‌ی نادانِ مسلمان را برافروخت، آیا پاپ

اوربانوس نمی‌توانست به جای گسیل داشتن سربازان ، از در گفت‌وگو با آن خلیفه‌_دیوانه درآید؟

قطعاً می‌توانست.

اما همواره در طول تاریخ جاه‌طلبی حاكمان_دینی، با فرامین و تكلیف الاهی در ستیز بوده و هست.

شورای اسقف‌های كِلِرمون هم فتوا داده بود كه كشتار_مسلمانان گناهان را پاك می‌كند و دیگر نیازی به پرداخت

كفاره‌ی گناهان نیست!

آیا مسیح و محمد گفته بودند برای نجات بیت‌المقدس دو قرن جهان را به خاك و خون بكشانید .

می‌دانم كه این نامه سندی برای آوارگی و شاید مرگ من باشد و دیر یا زود شومی آن گریبانگیرم خواهدشد .

اما خوشحالم كه آنقدر احمق نیستم  #تا عالیجناب پاپ را به جای خدا و به جای مسیح پیامبر و در مقام عصمت

بنشانم!»

 

نتیجه‌گیری

 

جوردانو برونو به عنوان یک شهید راه علم و اندیشه، نمادی از مقاومت در برابر تعصب و

جهل است. او با دیدگاه‌های انقلابی‌اش، تاثیر عمیقی بر علم و فلسفه گذاشت و راه را

برای نسل‌های بعدی باز کرد. برونو به ما آموخت که جستجوی حقیقت بالاتر از هر چیز

دیگری است و برای دستیابی به آن باید شجاعانه به مبارزه پرداخت، حتی اگر به قیمت

جانمان تمام شود.

 

 

 

دکترمازیارمیرمشاورکسب و کار

 

مقالات بیشتری برای مطالعه:

 

وزن در مذاکره

کادربندی در مذاکره 

تشخیص دروغ درمذاکره 

اعتبار سنجی در مذاکره

چک لیست در یک مذاکره

اقدامات پس از پایان مذاکره

اقدامات پیش از یک مذاکره حرفه ای

کتاب استادی در مذاکره کتاب برتر هفته 

Views: 28

دسته‌ها: کلینیک تخصصی کسب و کار دکتر میر
برچسب‌ها: